سلام نابغه 4/ خرسی تشکر می‌کند

70,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:1

کتاب خرسی تشکر می کند

کتاب خرسی تشکر می کند (سلام نابغه 4) چهارمین جلد از مجموعه پر طرفدار سلام نابغه است که کودکان را تشویق به مودبانه صحبت کردن و استفاده از کلمه «ممنون» می کند. خرسی از مادرش چیز های زیادی می خواهد و از او تشکر می کند.

او فکر خوبی در سرش دارد و می خواهد مادرش را خوشحال کند. ادبیات لطیف و شعر های زیبای خانم زهرا موسوی در این کتاب به راحتی می تواند کودکان و حتی بزرسالان را با لبخندی همراه خود کند.

این کتاب یکی از بهترین کتاب ها برای آموزش مودبانه صحبت کردن برای کودکان زیر 6 سال است. زیرا نقاشی هایش ساده و هنرمندانه است. شعر هایش اصولی، بامزه، زیبا و کمی رنگ طنز دارد و هم چنین محتوایش با نیاز و ذهن کودکان آن سن مطابق است.

گذشته از محتوای مناسب، خواندن شعر ها برای کودکان گروه سنی الف برای رشد شناختی و تقویت حافظه آن ها، هم چنین افزایش هوش کلامی زبانی آن ها بسیار موثراست.

کتاب خرسی تشکر می کند (سلام نابغه 4) را با هم کمی میخوانیم:
«خرسی می گه یه چیزی
که خیلی لازم تره
مهم تر از هر چیزی
معلومه خب مادره
دوستت دارم مامان جون
از این جا تا آسمون
تا دور دور های دنیا
نه خیلی بیشتر از اون
مامان میگه که من هم
دوستت دارم همیشه
هزار تا بیشتر از تو
که باورت نمیشه»

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

سلام نابغه 4/ خرسی تشکر می‌کند

نویسنده
 مایکل دال
مترجم
زهرا موسوی (شاعر)
نوبت چاپ
تعداد صفحات 24
نوع جلد —-
قطع
سال نشر
سال چاپ اول ——
موضوع
کودک و نوجوان
نوع کاغذ ——
وزن 500 گرم
شابک
9786222042769
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “سلام نابغه 4/ خرسی تشکر می‌کند”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

چند صفحه از کتاب

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

کتاب حالا حکایت ماست هدهد

4,000 تومان
معرفی کتاب حالا حکایت ماست هدهد حافظ موسوی ۱۵ اسفند سال ۱۳۳۳ در رودبار متولد شد. اولین مجموعه شعرش را در سال ۷۳ با نام «دستی به شیشه های مه گرفته ی دنیا» منتشر کرد، که مورد استقبال قرار گرفت و جایزه «گردون» را از آن خود کرد. وی مدتی دبیر هیئت تحریریه مجله کارنامه بود و به همراه شمس لنگرودی، شهاب مقربین انتشارات آهنگ دیگر را پایه گزاری کردند. او در حال حاضر از اعضای کانون نویسندگان ایران است. بسیاری درباره شعر او گفته اند، که در یک دوره نوعی طبیعت گرایی دارد، نه از جنس رمانتیسم، بلکه از جنس نوعی بیان شعری از مسائل ساده. به گفته ی خودش ،شعر را غریزی شروع کرده است و هرگز شیفته وار به سراغ جریان های نو و فضاها نرفته و سعی کرده با احتیاط حرکت کند.

کتاب دوئل (چخوف)

195,000 تومان
معرفی کتاب دوئل (چخوف) کتاب دوئل، اثری نوشته ی آنتون چخوف است که اولین بار در سال 1891 وارد بازار نشر شد. داستان این اثر درباره ی مردی به نام لائفسکی است که پس از فرار با زنی متأهل به نام ناديژدا فيودورونا، با آرزوی آغاز یک زندگی جدید در یک شهر کوچک ساحلی زندگی می کند. اما این آرزو به هیچ جا نمی رسد زیرا لائفسکی تمام وقت خود را صرف میخوارگی و قمار می کند و نادیژدا نیز وارد روابط دیگری می شود. لائفسکی دوباره نقشه ای برای فرار می کشد اما این بار بدون معشوقه اش و همین اتفاق، باعث بروز مجادله ای میان او و مردی عقل گرا به نام فن کورن می شود. فن کورن، به قوانین انتخاب طبیعی داروین و از بین رفتن موجودات ضعیف و بی فایده اعتقاد دارد. اما مجادله بالا می گیرد و این دو تصمیم می گیرند که با هم دوئل کنند. ون کورن مصمم است که درسی فراموش نشدنی به لائفسکی بدهد. کتاب دوئل، داستانی درباره ی ضعف های انسان، امکان بخشش، و توانایی ذاتی افراد در تغییر زندگی و رفتار خودشان است. . . .

مانیتیسم‌ شخصی‌

120,000 تومان
این‌ کتاب‌ طی‌ چند ساعت‌ شما را در وضعیتی‌ قرار می‌دهد که‌ ظرافت‌ و دقت‌ ساز و کاری‌ را که‌ به‌ واسطه‌ آن‌ نیرویی‌ خاص‌ در شما تولید و از شما ساطع‌ می‌شود، و ما همگی‌ آن‌ را ـ آگاهانه‌ یا ناآگاهانه‌ ـ به‌ کار می‌گیریم‌، به‌ وضوح‌ دریابید. نیرویی‌ که‌ خواه‌ناخواه‌ بر تمامی‌ افراد بشر اثر می‌گذارد. نخستین‌ بخش‌، سرچشمه‌ این‌ نیروی‌ شخصی‌ را به‌ شما معرفی‌ و شما را با نکاتی‌ ضروری‌ آشنا می‌کند که‌ به‌ صورت‌ تجربی‌ و با روش‌های‌ ساده‌ تکنیکی‌ بلافاصله‌ قابل‌ استفاده‌ است‌. به‌ شما می‌آموزد که‌ چگونه‌ بر محیط‌ اطراف‌ خود در حدی‌ معقول‌ و شایسته‌ اثر بگذارید، تأثیراتی‌ که‌ به‌ طرز قابل‌ توجهی‌ قوی‌ شده‌ است‌. در بخش‌ دوم‌، نویسنده‌ چگونگی‌ عینیت‌ بخشیدن‌ به‌ این‌ نیروی‌ مانیتیسم‌ شخصی‌ را در زندگی‌ شخصی‌ و اجتماعی‌ یا حرفه‌ای‌ بازگو می‌کند. این‌ روش‌ها اعتماد به‌ نفس‌، قدرت‌ و جذابیتی‌ در شما به‌ وجود می‌آورد که‌ به‌ واسطه‌ آن‌ می‌توانید بر افرادی‌ که‌ پیرامون‌ شما و به‌ نوعی‌ وابسته‌ به‌ شما هستند، اثرات‌ نیکو بگذارید. سومین‌ بخش‌، هنر نفوذ روانی‌ را به‌ روشی‌ اسرارآمیز و در نهایت‌ آرامش‌ و سکوت‌ ـ خواه‌ بر روی‌ یک‌ شخص‌ و خواه‌ بر روی‌ یک‌ جمع‌، از راه‌ دور یا نزدیک‌ ـ آموزش‌ می‌دهد. در ارتباط‌ خود با دیگران‌ آنچه‌ آرزو دارید، به‌ دست‌ خواهید آورد؛ زیرا این‌ راهنمای‌ عملی‌ به‌ طور ضمنی‌ منبع‌ موفقیت‌های‌ بسیار درخشان‌ و پایدار را به‌ شما نشان‌ می‌دهد.

کتاب حافظ به گفته حافظ- یک شناخت منطقی استعلامی

180,000 تومان
معرفی کتاب حافظ به گفته حافظ- یک شناخت منطقی استعلامی خواجه شمس الدین محمد بن بهاءالدّین حافظ شیرازی (حدود ۷۲۷ – ۷۹۲ هجری قمری برابر با ۷۰۶ – ۷۶۹ هجری شمسی)، معروف به لسان الغیب و ترجمان الاسرار، شاعر بزرگ سدهٔ هشتم ایران (برابر قرن چهاردهم میلادی) و یکی از سخنوران نامی جهان است. بیش تر شعرهای او غزل هستند که به غزلیات حافظ شهرت دارند. گرایش حافظ به شیوهٔ سخن پردازی خواجوی کرمانی و شباهت شیوهٔ سخنش با او مشهور است. او از مهم ترین تأثیرگذاران بر شاعران پس از خود شناخته می شود. در قرون هجدهم و نوزدهم اشعار او به زبان های اروپایی ترجمه شد و نام او به گونه ای به محافل ادبی جهان غرب نیز راه یافت. کتاب حافظ به گفته حافظ، یک شناخت منطقی بخشی از یادداشت نویسنده است که می تواندفهم ابیات حافظ را برای علاقه مندان زیبا تر کند. نویسنده خود درباره تالیف این اثر می گوید:« یک سال پیش، به پیشنهاد تنی چند از دوستان صاحبدل و صاحب نظر، به عهده گرفتم که کتابی فشرده و قابل استفاده برای همه و همراه با واقع نگری درباره حافظ بنویسیم. پیش از آن در (درس حافظ) تمام غزل های حفظ را به زبانی ساده درس داده، و با چهار مقدمه کلیدی یک زیر ساخت ذهنی برای فهم کلام حافظ فراهم کرده بودم. اما درس حافظ با حجمی بیش از هزارو سیصد صفحه، بیشتر به صورت یک مرجع، می توانست در کنار دست دانشجویان و مدرسان دیوان حافظ قرار گیرد و همه دوستداران حافظ فرصت خواندن تمام آن را نداشتند. . . .

اعلامیه استقلال آمریکا

75,000 تومان
آبراهام لینکُلن، در ٢٢ فوریه ١٨٦١، کمى پس از آن‏که به عنوان شانزدهمین رئیس‏جمهور ایالات متحده بر سر کار آمد، در «تالار استقلال» در فیلادلفیا یک سخنرانى‏ایراد کرد که در بخشى از آن گفت: من هیچ گاه به لحاظ سیاسى احساسى نداشته‏ام که ازنظرات ابراز شده در اعلامیه استقلال برنخاسته باشد. اغلب به زحماتى اندیشیده‏ام که‏افسران و سربازان ارتش در کسب این استقلال متحمل شدند. اغلب از خودم پرسیده‏ام‏که این چه اصل یا ایده بزرگى بود که این اتحاد گروه ایالت‏هارا براى چنین مدت‏درازى استوار نگه داشته است. وقتى مردى با چنان فراست و شرافت درخشان به یک سند سیاسى خاص چنین ابرازدین مى‏کند، بیانگر عظمت آن سند و مؤلف آن است. لینکلن به راستى براى مردى که‏اعلامیه استقلال را نوشت، یعنى توماس جفرسون، ارج و احترام والایى قایل بود. لینکلن مى‏دانست انقلابى که باعث پیدایش ایالات متحده شد حاصل کوششى‏ دسته‏‌جمعى بود، و نیازمند «زحمات» نه تنها «افسران و سربازان»، بلکه‏قانونگذاران، مغازه‏داران، کشاورزان، و بى‏شمارى دیگران نیز بود. با این حال «اصل یاایده بزرگ» پشت این انقلاب را یک مرد در چند ماده جاویدان بیان داشته است. جفرسون، در سندى که استقلال آمریکا را به جهان اعلام داشته بود، موفق شده بودجوهره اصلى آرزوهاى انسان را براى آزادى، سلوک عادلانه، و خودمختارى بگنجاند.او با انجام دادن این کار، خود را به مثابه شخصیتى والا و مورد ستایش براى نسل‏هاى‏آینده تثبیت کرد. لینکلن نیز به یقین از جهتى به جفرسون به همین گونه مى‏نگریست -فراتر از صرفاً یک انسان، به مثابه یک نماد، شاید نماد آمریکایى نمونه. «جالب‏آن‏که بعدها زمانى فرا رسید که به خود لینکلن نیز به همین شیوه نگریسته مى‏شد.»