سلوک

250,000 تومان

نگاهی به کتاب سلوک

قیس نماد مرد شرقى، زن را از آن خود میدانسته، گویى شى اى بوده که به او تعلق داشته که از براى او آفریده شده بوده و از آن رو که همچون همزاد و همنامش “مجنون”، خود را در معشوق و معشوق را در خود ذوب مى بیند، توان درک این جدایى را ندارد، گویى پاره اى از روحش را از او ستانده اند.

و این جاست که تهیگاه عشق جایش را به نفرت مى دهد و قیس که روزى از جان، عاشقِ دختر بوده بر آن مى شود تا دست در خونش بشوید.

“چون عشق جاى تهى کند، تهیگاه آن را مرگ مى تواند پر کند یا نفرت؛ و بعضا هر دو با هم. “

اما از آنجا که راوى ذهنیاتِ مغشوشِ قیس است، نباید ترازو را به نفع بغض و کینه ى او سنگین کرد. همان قسمت هاى کوتاه که از شرایط زندگى مهتاب خبر مى دهد کافى است تا گریزى بزنیم به عشق از نگاه او.

زنى که ده سال از عمرش را به پاى عشق مردى گذاشته، و حالا در شروع سى سالگى در مى یابد که زندگى فقط “دوستت دارم” گفتن و شنیدن نیست، که زن اگر به پاى مرد بسوزد به این شکل، آن یکبار فرصت زندگى اش را از دست داده، چه آنکه زن از زندگى بیش از یک قلب تپنده مى خواهد؛ سرپناهى از آنِ خود، سایه ى سرى و شاید فرزندى. و براى زن با آن بیولوژى محدودش مقدور نیست تا ابد صبر کردن براى مردى که هر چند دوستش میدارد اما فرصتى براى کمال دلدادگى فراهم نمى کند.

و حالا قیسى که وجود خود را قلمه زده بود به وجود معشوق، دیگر دلیلى براى ادامه ى زندگى ندارد. سرگردانى و آشفتگى اى که دلیلش آن است که دلیلى براى زندگى ندارد و پى دلیلى هم اصلا نمى گردد.

“به زنى مى اندیشم که چون از درون من مى رفت،یک چاه بى کبوتر در من بجا گذاشت از خود، یک چاه سرد و تاریک، همانچه در اصطلاح آسان مى شود به لغت و گفته مى شود خلأ. ستون درون من تهىِ خود را بجا گذاشته است و چه سرد و مبهم و تاربک است آن. تابش خورشید در ستون بلورین کجا و پژواک درد در پیچ هاى پر مُخافت چاه؟”

قیس و داستان عاشقیش مرا به یادِ داستان “شب هاى روشن” داستایفسکى انداخت، که نسخه ى ایرانى اش به کارگردانى فرزاد موتمن خیلى به ساخت و فضاى این کتاب نزدیک است.

موجود در انبار

شناسه محصول: 9789643621223 دسته: , , , , , برچسب: ,
توضیحات

سلوک

نویسنده
محمود دولت‌آبادی
مترجم
نوبت چاپ 37
تعداد صفحات 212
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1403
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9789643621223
توضیحات تکمیلی
وزن 0.0 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “سلوک”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

 

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

بارون درخت نشين

220,000 تومان

معرفی کتاب بارون درخت نشین

شاهکاری فراموش‌نشدنی از نابغه‌ی ادبیات ایتالیا؛ کتاب بارون درخت نشین رمانی اجتماعی و فلسفی از ایتالو کالوینو، نویسنده‌ی صاحب سبک ایتالیایی است. در این رمان درخشان و جایزه‌بُرده، سرگذشت پسری اشراف‌زاده روایت می‌شود که یک روز در اعتراض به قوانین سخت‌گیرانه‌ی حاکم بر خانه، از درختی بالای درخت، همانجا می‌نشیند و قسم می‌خورد دیگر هیچ‌وقت پایش را روی زمین نگذارد...!

درباره‌ی کتاب بارون درخت نشین

ایتالو کالوینو (Italo Calvino) در میان ایرانیان نویسنده‌ی کمابیش شناخته‌شده‌ای است. ظاهراً نخستین بار بهمن محصص، هنرمند و مترجم مشهور معاصر بود که با ترجمه‌ی اثری او را به فارسی‌زبانان معرفی کرد و بعد از آن، اقبال جامعه‌ی کتاب‌خوان ایرانی به آثار کالوینو فزونی گرفت. خوشبختانه امروز از اغلب کتاب‌های این نویسنده‌‌ی خوش‌ذوق ایتالیایی، ترجمه‌ای قابل قبول در دست است. از جمله از کتاب مشهور و محبوبِ بارون درخت نشین (The Baron in the Trees).
سفارش:0
باقی مانده:1

قدرت و جلال

105,000 تومان

بخشی از کتاب قدرت و جلال

«زن میانسالی در ایوان نشسته و سرگرم رفو کردن جورابی بود. عینک پنسی به چشم داشت و کفش‌هایش را برای راحتی بیشتر از پا کنده بود. آقای لهر، برادر او، مشغول مطالعهٔ مجلهٔ نیویورکی سه هفته پیش بود، اما کهنه بودن آن واقعاً اهمیت نداشت. همهٔ صحنه‌ها حکایت از صلح و صفا و آرامش می‌کرد. دوشیزه لهر گفت: «هر وقت آب خواستید، خودتان بریزید، بخورید.» در گوشهٔ خنکی کوزهٔ بزرگ آبی قرار داشت و یک آبگردان و لیوان هم در کنارش کشیش پرسید: «مگر آب را نمی‌جوشانید؟» دوشیزه لهر با لحنی دقیق و خودنمایانه، چنان‌که انگار اگر کس دیگری چنین سؤالی می‌کرد جوابش را نمی‌داد، گفت: «آه، نه، آب ما تازه و سالم است.» برادرش گفت: «بهترین آب این ایالت است.» صفحه‌های براق مجله که در موقع ورق زدن خش‌وخش صدا می‌کرد پر از عکس‌های سناتورها و اعضای کنگره بود با غبغب‌های گوشتالو و ازته‌تراشیده. در آن سوی پرچین باغ، علفزاری گسترده بود که به‌نرمی به سوی رشته‌کوه دیگری موج برمی‌داشت، و درخت لاله‌واری بود که هر روز صبح به گل می‌نشست و شامگاهان گل‌هایش پژمرده می‌شد. دوشیزه لهر گفت: «مسلماً روزبه‌روز حال‌تان بهتر می‌شود، پدر.» خواهر و برادر هر دو، تا اندازه‌ای انگلیسی را توی گلوی‌شان حرف می‌زدند و کمی لهجهٔ امریکایی داشتند آقای لهر آلمان را وقتی نوجوان بود ترک گفته بود تا از خدمت سربازی فرار کند: چهره‌ای مرموز و خط‌خطی و جاه‌طلب داشت. اگر کسی می‌خواست در این کشور به جاه و مقام برسد، ناچار بود حیله‌گر و موذی باشد و او هم دست به هر ترفندی می‌زد تا زندگی خوبی داشته باشد. آقای لهر گفت: «ای بابا، ایشان فقط به چند روز استراحت احتیاج داشتند.» به هیچ‌وجه دربارهٔ این مرد که مباشرش او را سه روز پیش در حالت اغما پیدا کرده و روی قاطری به خانه آورده بود کنجکاوی نشان نمی‌داد. هر چه درباره‌اش می‌دانست همان بود که خود کشیش به او گفته بود. این هم درس دیگری بود که این کشور به آدم می‌آموخت هرگز از کسی زیاد سؤال نکن یا سعی کن سرت توی کار خودت باشد.

قلعه ي پرتغالي

5,000 تومان

فهرست

 
  1. ماهی
  2. دم
  3. دست توی عکس
  4. لارک
  5. قباد
  6. هر وقت
  7. قلعه پرتغالی
  8. خانه
  9. موشک
  10. مد
 

برشی از متن کتاب

با احتیاط و زحمت از راه پله ناقص بالا رفتم. روی پشت بام، باد شدیدتر بود. ملافه را باز کردم از دورم و بالای سرم گرفتم. بال می‌زدم. بال می‌زدم و یک لحظه بعد روی مناره نزدیک‌ترین مسجد آن اطراف فرود می‌آمدم. با یک پرواز دیگر تا لب ساحل می‌رسیدم. پشت ساختمان نوساز اداره بندر یا روی سقف سوله گمرک یا چه می‌دانم سقف قدیمی برکه بی بی. هرجا که بلندتر و دورتر بود. جایی که می‌شد شب و دریا را خوب تماشا کرد. ((جای خوبی است این بالا. می‌شود گاهی شب‌ها آمد و شام را هم آورد این‌جا. با رادیو و فلاسک چای!)) باد تندتر شد و همه چیز را به هم پیچید. ملافه را از دستم کشید و لیوان خالی چای را به گوشه‌ای پرت کرد. آهسته تا لب بام رفتم و باز سرک کشیدم. آن پایین، دورتر از آخرین دیواری که آن دورها پیدا بود، صدای سگ‌ها و روباه‌ها پخش بود. موش‌ها جایی دیگر جمع بودند. گاهی از گوشه دیواری پیدا می‌شدند که به سویی می‌دویدند. شاید بو می‌کشیدند. می‌رفتند و بر می‌گشتند و باز می‌رفتند. توده‌ای جوجه تیغی سیاه و چندتایی موش خرمایی بزرگ، از همان‌ها که قیافه ترسان و مهربانی دارند، در وسط خیابان می‌پلکیدند. با پوزه‌های صورتی و مرطوب‌شان سر به هر سوراخی فرو می‌کردند و مرتب دور خودشان می‌چرخیدند ((آه از شب‌های تابستان، آه از شب‌های این تابستان!)) آه از این ماه و خیابان خاکی پر مهتاب. آه از من... من که داشتم می‌دیدم جز ماه که از آن بالا نور می‌پاشید و اصلا هم دست بر نمی‌داشت از نور پاشیدن به روی ماسه و خاک و بلوک و سنگ و پاکت‌های خیس سیمان و دیوار ناتمام سرپله و کف ناهموار جلو حمام و انباری، هر چیزی دیگری که پیدا بود به یک سو می‌رفت. همه می‌رفتند. نگاه نمی‌کردند به آسمان و ستاره راهنما و با این حال مسیرشان را می‌دانستند. می‌رفتند به سمتی که اسکله بود و هر شب این وقت، حتما خاموش و خلوت بود و باد که می‌آمد خلوت‌تر هم می‌شد. ((می‌توانم بپرم. می‌توانم این ملافه سفید را بالای سرم نگه دارم و رو به باد بایستم و هر زمان خواستم بپرم. بپرم روی کپه ماسه‌های آن پایین و بلند شوم و زود بلند شوم و همین که خودم را می‌تکانم، راه بیفتم به سمت جایی که چند ساعت دیگر، وقتی هوا روشن و باز تاریک می‌شد، بمانم و انتظار آمدن لنجی که هر شب آن موقع از بندر می‌آمد و بار و مسافر می‌آورد.

بی دوز و کلک

26,000 تومان

معرفی کتاب بی‌دوز و کلک

آندرس باربا از بهترین نویسندگان ادبیات اسپانیا در کتاب بی‌دوز و کلک، سرگذشت خانواده‌ای را روایت می‌کند که در شهر مادرید زندگی می‌کنند و برای مادر خود به دنبال پرستاری حاذق می‌گردند، تا اینکه با ورود دختری جوان، در روابط خانوادگی‌شان تغییرات شگرفی ایجاد می‌شود.

درباره‌ی کتاب بی‌دوز و کلک:

آندرس باربا یکی از برجسته‌ترین نویسندگان ادبی اسپانیاست که با نگارش کتاب بی‌دوز و کلک سعی دارد تا مفاهیم زندگی نظیر مرگ، عشق، شیفتگی برای دیگری، رویا، آرزو و ترس را به تصویر بکشد. نویسنده در رمان بی‌دوز و کلک سرگذشت انسان‌هایی را روایت می‌کند که همواره در طول عمر خود صادق و روراست بوده‌اند اما هم‌اکنون با اعضای خانواده دچار چالش‌های گوناگونی شده‌اند، تا اینکه با ورود دختری پرستار به نام آنیتا، همه‌چیز رنگ و بوی دیگری به خود می‌گیرد و حضورش درس عبرتی برای شخصیت‌های مختلف داستان می‌شود. این اثر یکی از چهار داستان مجموعه باران بر فراز مادرید (Rain Over Madrid) محسوب می‌شود که فضای زنانه را به خوبی توصیف کرده و با نگاهی تیزبین و شاعرانه زوایای گوناگون روحی انسانی را به تصویر می‌کشد

بوروکراسی چیست؟

2,500 تومان
توضیح کتاب:
از نظر تروتسکی، بوروکراسی شوروی زایده ای است بر سازمان سوسیالیستی که با موج انقلابی از بین خواهد رفت و اصولا بیشتر نشانة سوء مدیریت در نظر پرولتاریاست تا بازگشت به نظم کهن یا تغییری در روابط تولید.
اما از نظر نگارندگان کتاب حاضر، جامعة سوسیالیستی که پرولتاریا نقشی در مدیریت تولید آن نداشته باشد، پوچ و عبث خواهد بود.
از نظر ایشان بروکراسی با ایجاد قشری برتر و نوظهور، جدای از اکثر تولیدکنندگان، استثمار را بازتولید خواهد کرد.
این دو نویسنده، «کلودلوفور» و «کورنلپوس کاستور یادیس» در مقابل مفاهیم رایج تروتستکی از بوروکراسی به مثابة یک فرماسیون موقت و انگلی، بورکراسی را یک طبقه و سامانة اجتماعی جدید معرفی میکنند.
کتاب حاضر، ترجمة دو مقاله از نویسندگان یادشده را دربرمیگیرد. عنوانهای مقالات عبارت است از: بوروکراسی چیست؟؛ و پرولتاریا و تشکیلات.
سفارش:0
باقی مانده:1

داستان شهر دود

145,000 تومان

معرفی کتاب داستان شهر دود اثر امین حسینیون

مکان اصلی در داستان شهر دود همانطور که از عنوان کتاب پیداست، شهر دود است. اما شهر دود، همیشه شهر دود نبوده و تا قبل از آمدن جادوگر و به هم ریختن شهر و استبداد او، به آن شهر امید می گفته اند.
حالا کاظم و مهسا و کیو و دوستان دیگرانشان در کنار کبوتران و یک کلاغ سحرباز به نام آتور می خواهند با جادوگر شهر دود مبارزه کنند و دوباره امیدشان را به دست بیاورند. اما اینکه چطور کاظم به شهر دود می رسد و جادوگر چطور آدمی است و کبوتران چه نقشی در داستان دارند، و نتیجه چه خواهد شد، ماجرایی است جذاب و خواندنی.
کاظم اصلاً قهرمان و قهرمان‌بازی و این ماجراجویی‌های مسخره‌ی خیالی را دوست ندارد، ولی وقتی یک عالمه کلاغ سیاه می‌خواهند دوست صمیمی‌اش را بدزدند، نمی‌تواند این پایش را روی آن پایش بیندازد و هیچ کاری نکند! می‌پرد وسط کلاغ‌ها و با آن‌ها می‌رود به شهرِ دود و دنیای غیرآدمیزادی؛ جایی که یک جادوگر خشن و بدجنس بچه‌های زیادی را اسیر کرده است.

تو اگر جای کاظم بودی، دو تا پا داشتی و دو تا پا هم قرض می‌گرفتی و فرار می‌کردی یا می‌ماندی تا جادوگر شهر دود هر بلایی خواست سرت بیاورد؟ فکر می‌کنم می‌ماندی و با جادوگر بدجنس می‌جنگیدی! کاظم هم مثل تو تصمیم می‌گیرد تسلیم نشود و فرار نکند. او دوستان جدیدی پیدا می‌کند و ماجراهای عجیب‌وغریب و خطرناکی را پشت سر می‌گذارد...

سفارش:0
باقی مانده:2