سوکورو تازاکی بی‌رنگ و سال‌های زیارتش

340,000 تومان

سفارش:3
باقی مانده:1

« سوکورو به خودش آمد و دید به این فکر می‌کند که شاید سرنوشتم این است که همیشه تنها بمانم.

آدم‌ها سراغش می‌آمدند ولی همیشه آخرش می‌رفتند. به جست‌وجوی چیزی می‌آمدند ولی یا پیدایش نمی‌کردند یا چیزی که پیدا می‌کردند خوشحال‌شان نمی‌کرد (شاید هم توی ذوق‌شان می‌خورد یا حرص‌شان می‌گرفت) و بعد می‌گذاشتند و می‌رفتند.

یک روز، بی‌این‌که خبر بدهند، گم‌وگور می‌شدند – بی‌هیچ توضیحی، بی‌خداحافظی. انگار تبری بی‌صدا پیوندشان را ببُرد، پیوندی که هنوز میانش خون گرم جاری بود و نبضش هنوز می‌زد – آرام‌آرام.

حتما چیزی درونش بود، چیزی بنیادی، که توی ذوق آدم‌ها می‌زد. بلندبلند گفت: «سوکورو تازاکیِ بی‌رنگ.» من کلا هیچ‌چیزی ندارم که به بقیه بدهم. فکرش را که می‌کنم حتی به خودم هم چیزی ندارم بدهم.»

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

سوکورو تازاکی بی‌رنگ و سال‌های زیارتش

نویسنده
هاروکی موراکامی
مترجم
 امیرمهدی حقیقت
نوبت چاپ 29
تعداد صفحات 302
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1403
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786002294340
توضیحات تکمیلی
وزن 0.0 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “سوکورو تازاکی بی‌رنگ و سال‌های زیارتش”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

 

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

سومين پليس

280,000 تومان
در بخشی از کتاب سومین پلیس می‌خوانیم: اتاقی که در آن بودم با لایه‌ی ضخیمی از گردوخاک پوشیده شده بود و بوی نا می‌داد و هیچ اسباب‌واثاثیه‌ای هم نداشت. عنکبوت‌ها تارهای عظیمی جلو شومینه تنیده بودند. سریع رفتم داخل راهرو و درِ اتاقی را که جعبه در آن قرار داشت باز کردم و در آستانه‌ی در ایستادم. صبحِ تاریکی بود و رطوبت چنان پنجره‌ها را با ردهای خاکستری پوشانده بود که قوی‌ترین اشعه‌های آن نور ضعیف هم توان ورود نداشتند. گوشه‌ی تهِ اتاق در سایه گم شده بود. ناگهان این نیاز در من جوشید که کارم را سریع تمام کنم و دیگر هرگز به آن خانه بازنگردم. روی تخته‌های لخت پیش رفتم، گوشه‌ی اتاق زانو زدم و دست‌هایم را به جست‌وجوی تخته‌ی لق روی زمین کشیدم. در کمال تعجب راحت پیدایش کردم. حدود یک متر طولش بود و زیر دستم تکان می‌خورد و از صدایش معلوم بود که زیرش خالی است. تخته را برداشتم و گذاشتمش کنار و یک کبریت روشن کردم. جعبه‌ی پول سیاه‌رنگ را دیدم که در ظلمت سوراخ جای گرفته بود. دستم را پایین بردم و انگشتم را به دستگیره‌ی خوابیده‌ی جعبه قلاب کردم، ولی ناگهان کبریت پِرپِر کرد و خاموش شد و جعبه که چهارپنج سانتی بالا آمده بود از دستم سُر خورد و به سنگینی افتاد. این‌بار بدون نور کبریت دستم را در حفره فرو بردم و درست در لحظه‌ای که قاعدتاً باید به جعبه می‌رسید اتفاقی افتاد. امیدی ندارم که بتوانم اتفاقی را که افتاد درست شرح دهم. تغییراتی در من یا اتاق پیش آمد، نامحسوس ولی با این حال بسیار غریب و وصف‌ناشدنی. انگار نور روز با فوریتی غیرطبیعی دگرگون شد، انگار دمای هوا ناگهان تغییر کرد، انگار در چشم‌به‌هم‌زدنی هوا دو برابر رقیق‌تر یا دو برابر متراکم‌تر شد؛ شاید هم تمام این‌ها به همراه چیزهای دیگر باهم پیش آمد. نمی‌دانم. چون تمام حواسم چنان سردرگم شده بود که دیگر توانی برای ارائه‌ی توضیح به من نداشت. انگشتان دست راستم که داخل سوراخ بودند بی‌اراده بسته شدند، ولی چیزی نیافتند و خالی بیرون آمدند. جعبه‌ای در کار نبود.

دختر خاندان گات 3/ دختر خاندان گات و لولوی بلندی‌های بادگیر

54,000 تومان

در بخشی از کتاب دختر گات و شبح موش می‌خوانیم

در عین این‌که بقیه مات مانده بودند و نگاه می‌کردند فُن هِلسانگ یکی از چهارلول‌ها را در‌آورد و شلیک کرد؛ یک‌بار، دو‌بار، چهار‌بار، هشت‌بار.. با هر شلیک مرگ‌بار، یکی از موجودات جلوِ چشم تماشاچی‌ها از بین می‌رفت. فُن هِلسانگ هنسل و گرِتِل را با پوزخندی توی جلدشان فرو‌کرد و شمشیر مبارزه‌ی دندانه‌داری از کمربندش بیرون کشید. «پیش به‌سوی بریدن سرها!» این را گفت و با قدم‌های بلند روی پشت‌بام به طرف دودکش‌ها رفت اما سرجایش بی‌حرکت ماند. غرید: «این چیه؟» پایین پایش یک‌عالم یخ ریخته بود. در همین لحظه آدا از پشت یکی از دودکش‌های یک‌کم دورتر بیرون آمد. سیرن سِستا کنارش ایستاده بود. از پشت دودکش‌های دور و برش بقیه اعضای کلوب زیر‌شیروانی هم هر یک با یکی از موجودات بیرون آمدند. روبی خدمت‌کارِ انبارِ پشتی موادِ غذایی کنار اومالوسِ فان ایستاد. امیلی کَبِیج روی هر یک از شانه‌هایش یک هارپی و روی سرش هارپی دیگری نشسته بود. کینگزلیِ دودکش‌پاک‌کن بازوی همسرِ بارنز را گرفته بود و آرتور هالفورد هم دستِ وایلد‌مَنِ پات‌نِی را در دست داشت. ویلیام کَبِیج سرِ پشمالوی هَمیش فانِ شِتلَند را نوازش می‌کرد. فُن هِلسانگ فریاد کشید: «من جوایزم را می‌خواهم.» و از روی یک دودکش به روی دودکش دیگر می‌پرید و شمشیرش را دیوانه‌وار حرکت می‌داد و روی پشت‌بام پیش می‌رفت. صدای خوش‌نواز و آرامی که کمی ته‌لهجه داشت به گوش رسید که می‌گفت: «روپرت فُن هِلسانگ! بالاخره به هم رسیدیم.» لوسی بورجیا از پشتِ کلاهکِ دودکشی بیرون آمد و چترش را بالا گرفت.
سفارش:0
باقی مانده:2

موجودات حال به هم زن5: شپش

15,000 تومان

درباره‌ی مجموعه‌ی موجودات حال به هم زن

مجموعه‌ی 10 جلدی موجودات حال به هم زن را، الیس گراول، درباره‌ی موجوداتی که آدم‌ها معمولا دوستشان ندارند نوشته و تصویرگری کرده است و این کار را آنقدر شیرین و بانمک انجام داده که می‌تواند همه را به این موجودات حال به هم زن علاقه‌مند کند! در این مجموعه، جانوران مختلف به کودکان رده‌ی سنی 6 تا 9 سال معرفی شده و درباره‌ی ظاهر، محل زندگی، گونه‌های مختلف، تغذیه و ویژگی‌های خاص هر حیوان نکات جالبی ارائه می‌شود. نویسنده این کار را با نوشته‌های کوتاه و شوخ‌طبعانه انجام می‌دهد و تصویرسازی‌های این مجموعه نیز در عین سادگی به جذابیت متن افزوده است و کودکان را حسابی به خنده می‌اندازد. موجوادات حال به هم زنی که در این مجموعه معرفی می‌شوند شامل: سوسک، پشه، مگس، کرم، عنکبوت، خفاش، موش فاضلاب، شپش سر، حلزون بی‌صدف و وزغ هستند. کار ترجمه‌ی این مجموعه را نسترن فتحی برعهده داشته و نشر کتاب چ چاپ آن را چاپ و منتشر کرده است.

موجودات حال به هم زن 5 (شپش)

اليس گراول هميشه عاشق موجودات كوچك و حال به‌هم زن بوده است. در سه و نيم سالگي انجمن دفاع از موجودات حال به‌هم زن را تاسيس كرد كه رئيس و تنها عضو آن خودش بود اين روزها هم هر وقت با موش‌داري و مراقبت از حلزون‌ها سرگرم نباشد، كتاب‌هاي عجيب و غريب براي كودكان مي‌نويسد و تصوير‌گري مي‌كند. خيلي كوچك‌اند... و خيلي هم حال به‌هم زن! استعداد ويژه: شبيه تارزان كوچولو اين طرف و آن‌طرف تاب مي‌خورند. ويژگي منحصر به فرد: بدن شفاف حال به‌هم زن؟ بله ولي با حال هم هست!

در راه ويلا

110,000 تومان

معرفی کتاب در راه ویلا

کتاب در راه ویلا نوشتۀ فریبا وفی مجموعه‌ای خواندنی شامل 9 داستان‌ با درون‌مایه‌ی اجتماعی است. این اثر جذاب در قالب داستان و روایت به بازگویی برخی مسائل و مشکلات زندگی روزمره زنان می پردازد.

دربارۀ کتاب در راه ویلا

کتاب در راه ویلا سومین مجموعه داستان فریبا وفی نویسندۀ موفق و توانمند ایرانی است. در این مجموعه 9 داستان خواندنی با عناوین در راه ویلا، هزارها عروس، دهن‌کجی، کافی‌شاپ، حلوای زعفرانی، آن‌سوی اتوبان، گرگ‌ها، روز قبل از دادگاه و زنی که شوهر داشت گرد هم آمده‌اند. نویسنده بیش از هر چیز علاقه دارد به موضوعات و مسائل مرتبط با زنان بپردازد و این علاقه در تمام آثار او مشهود است. در این مجموعه داستان نیز به طور ویژه در هر روایت به موضوعی مرتبط با حوزۀ زنان پرداخته می‌شود. بیشتر داستان‌های این مجموعه از بطن زندگی روزمره آمده‌اند. داستان راه ویلا که نخستین داستان این مجموعه است، قصه‌ی زنی جوان و افسرده است که تصمیم گرفته به ویلای خواهرش در شمال برود. او بار تربیت و نگهداری از دو فرزندش را به تنهایی به دوش می‌کشد و دوست دارد کمی با خودش خلوت کند، اما ناچار است مادر پیرش را نیز همراه خود به این سفر ببرد. گفتنی‌ست نخستین داستان این مجموعه یعنی داستان در راه ویلا به زبان انگلیسی ترجمه شده است. همچنین فیلم کوتاهی به کارگردانی منیر قیدی و بازی گوهر خیراندیش از روی این داستان ساخته شده است.
سفارش:0
باقی مانده:1

زيبايي ات غمگينم مي کند

9,000 تومان
مجموعه شعر "زیبایی ات غمگینم می کند"سروده ی بهزاد عبدی  از سوی نشر چشمه منتشر شد. بهزاد عبدی متولد 65 است و پیش از این مجموعه شعر "باد به دنبال خودش می گردد" را توسط نشر مروارید منتشر کرده بود. وی شاعر، نویسنده و منتقدی است که علاوه بر این دو مجموعه شعر، مجموعه داستانی با عنوان "درخت شلوار" را در دست چاپ دارد. عبدی هم‌چنین در سال های اخیر با روزنامه ها و مجلات گوناگونی هم کاری داشته است. مجموعه شعر "زیبایی ات غمگینم می کند" شامل چهار دفتر است: دفتر اول "رد پای گربه ای حامله در برف" نام دارد که شامل پانزده شعر به علاوه ی سه‌گانه‌ای با عنوان "بهار" است. مضمون شعرهای این دفتر عاشقانه‌هایی روایی است که بیشتر مخاطب محورند و با راوی دوم شخص نوشته شده‌اند: 1. آینده ام در آینه ی کوچکش جا مانده بود آینه را در کیف کوچکش دفن کرد و رفت حالا هرچه می شویم پاک نمی شود اندامش از حافظه ی دست هام تنها شده ام مثل رد پای گربه ای حامله در برف مثل پیرهنی که زنی زیبا هنگام مرگ به تن دارد از یاد رفته ام مثل جمعیتی جا مانده از قطار به زودی به زودی به زودی تمام می شوم و سطرهای این شعر خیال های وحشی در اسبی است که می دود در دشت ها و قطارها و خیابان ها می دود و می دود و می دود و هر بار خود را در تنهایی اصطبل پیدا می کند 2. تمام شد روزهای روشن دریاهای آبی خنده های بلند قدم زدن های طولانی جنازه ای که بین ما افتاده انتهای رابطه ای است که می خواست بزرگترین عشق روزگار باشد گیرم یک بار دیگر نبضش را بگیری یک بار دیگر دور آن قدم بزنم پنجره را باز کنم ببندم بخندم گریه کنم بروم بیایم... و این آواز که در گلوی من پیچیده هیچ مرگی را پشیمان نخواهد کرد

حقوق بزه دیده در دادرسی های کیفری بین المللی

7,500 تومان
به هم پیوستگی نظم عمومی داخلی با نظم عمومی جامعه بین الملل، تشکیل مراجع قضایی فراملی را توجیه می کند. از علل تشکیل این مراجع، توجه به حقوق بشر به عنوان معیاری برای سنجش مشروعیت کشورهاست. جرایم داخل در صلاحیت دادگاههای کیفری بین المللی ـ که از دیوانهای نظامی نورمبرگ و توکیو شروع شد و به تشکیل یک دیوان دائمی منتهی گردید ـ جرایم علیه بشریت، جنایات جنگی و نسل کشی را شامل می شود که نشان دهنده توجه به حقوق بشر، بدون توجه به مرزهای جغرافیایی است. فراوانی مصادیق رفتارهای داخل در تعریف هریک از این جرایم، نحوه ارتکاب و گستردگی آنها، توجه ویژه به بزه دیده این جرایم را که غالباً به لحاظ ویژگی جمعی بودن جرم، شاهد نیز تلقی می شود، ضروری می سازد. این کتاب ضمن بررسی حقوق بزه دیده در دادرسیهای کیفری بین المللی، در این رهگذر، افزون بر اسناد مرتبط با دادگاههای کیفری بین المللی، رویه قضایی این دادگاهها را نیز تبیین و تحلیل می نماید. فهرست : پیش‌گفتار دیباچه بخش نخست: حقوق بزه‌دیده در دادگاه‌های کیفری بین‌المللی موقت فصل نخست: حقوق بزه‌دیده در دیوان‌های نظامی نورمبرگ و توکیو فصل دوم: حقوق بزه‌دیده در دادگاه‌های کیفری یوگسلاوی سابق و رواندا فصل سوم: حقوق بزه‌دیده در دادگاه ویژه سیرالئون بخش دوم: حقوق بزه‌دیده در دیوان کیفری بین‌المللی فصل نخست: حقوق بزه‌دیده در مرحله پیش از صدور حکم فصل دوم: حقوق بزه‌دیده در مرحله صدور حکم و اجرای مجازات نتایج و پیشنهادها منابع الف) فارسی ب) انگلیسی ج) عربی نمایه موضوعی