سپيدتر از استخوان

8,500 تومان

معرفی کتاب سپیدتر از استخوان اثر حسین سناپور

رمان «سپیدتر از استخوان» اثر حسین سناپور است.
داستان، روایتی است از یک شب از زندگی کاری دکتر ادیب (پزشک اورژانس) که در اورژانس بیمارستانی مشغول به کار است. داستان از دید اول شخص روایت می شود.
راوی داستان (دکتر ادیب) مجبور است کنش و واکنش های زیادی، چه در برخورد با بیمارها و چه با پرستارها و دیگر دکترهای بیمارستان مانند تعامل با پرستارها، داستان دوستش فرزاد و همسرش شیوا برای خروج از کشور، برخورد با دکتر مفخم و … در داستان داشته باشد

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

سپيدتر از استخوان

نویسنده
حسین سناپور
مترجم
—-
نوبت چاپ 1
تعداد صفحات 116
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1394
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات
نوع کاغذ ——
وزن 140 گرم
شابک
9786002295491
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.140 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “سپيدتر از استخوان”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

 

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

زيرآفتاب خوش خيال

4,000 تومان

معرفی کتاب زیر آفتاب خوش خیال عصر

جیران گاهان در کتاب زیر آفتاب خوش خیال عصر به روایت ازدواج دختری یهودی به نام مونا با مردی مسلمان می‌پردازد و مسائل و مشکلات زندگی این دو زوج را قبل و بعد از ازدواج به تصویر می‌کشد. این اثر که اولین رمان جیران گاهان، نویسنده جوان ایرانی است، در سال 1389 موفق به کسب جایزه بهترین رمان اول بنیاد گلشیری شده است. مونا دختری یهودی است که علیرغم عرف و دینی که دارد به پسری مسلمان که استاد موسیقی است، علاقه‌مند می‌شود و همین موضوع باعث می‌شود تا خانواده‌اش او را طرد کنند. اما مونا از عشقش دست برنمی‌دارد و به خاطر شهریار به ظاهر مسلمان شده و با او ازدواج می‌کند. پس از مدتی که از زندگی زناشویی مونا و شهریار می‌گذرد، دچار مشکل شده و رابطه‌شان به جدایی ختم می‌شود. مونا مجبور می‌شود به تنهایی زندگی ‌کند و یک روز با تماس خواهرش و اطلاع از بیماری مادرشان باعث می‌شود تا مونا شروع به مرور وقایع گذشته کند. جیران گاهان هنگام نگارش، نگاهی بی‌طرفانه به داستان داشته و از افراط و تفریط دوری می‌کند. همین موضوع سبب می‌شود تا روایت داستان باورپذیرتر جلوه کند. او در روایتش از شیوه جریان سیال ذهن استفاده کرده اما آن را به گونه‌ای بکار برده است که شما را گیج نمی‌کند. زیباترین و در عین حال قابل تقدیرترین جنبه کتاب زیر آفتاب خوش‌خیال عصر آن است که از رائه‌ی چهره‌ی سیاه یا سفید به شخصیت‌های داستان پرهیز شده است. چهره‌ی خانواده‌ی مونا که کلیمی هستند به صورتی انسانی به تصویر کشیده شده است و هیچ‌ کدام از آنان یکسره خوب یا یکسره بد نیستند. تمام شخصیت‌های داستان از جمله مونا و شهریار جنبه‌های مثبت و منفی دارند. حتی در روند داستان اشاره‌ای به پیش‌داوری‌های پدر و مادر شهریار در رابطه با کلیمیان می‌شود. از ظرایف قابل احترام این کتاب نیز می‌توان به عدم تجانس فرهنگی در بین خانواده‌های این زوج اشاره کرد. عدم پذیرش کامل مونا از سوی خانواده‌ی شهریار گرمای رابطه‌ی عاطفی این دو نفر را سرد کرده و به گونه‌ای روایت می‌شود که گویی جدایی آن‌ها به دلیل این عدم تجانس فرهنگی و پیش‌داوری‌های ذهنی از پیش رقم خورده است. با اینکه شهریار در روند داستان، تلاشش را برای شناخت بهتر فرهنگ خانواده مونا می‌کند اما رفته رفته این تمایل به شناخت کم شده و جایش را به رفتاری آمرانه و مردسالارانه می‌دهد. در بخشی از کتاب زیر آفتاب خوش‌خیال عصر می‌خوانیم: شیشه ‌شور را از روی هره‌ی پنجره برمی‌دارد. دمپایی‌ها را به نوبت می‌کند و روی هره می‌رود. وزنش را روی پنجره می‌اندازد. شیشه شور را فشار می‌دهد. قطره‌های ریز آب روی شیشه پخش می‌شوند. بوی تمیزی دماغش را پر می‌کند. روزنامه را روی سطح بی‌رنگ، محکم بالا و پایین می‌کشد. پشت قطره‌های آب و کف، کوچه خالی است. نه زنی، نه مردی، نه گربه‌ای، نه بچه‌ای. کوچه خوابیده. یکی دو ساعت دیگر خیابان پر می‌شود از مامان‌ها که سرشان را از در ورودی آپارتمان‌ها بیرون می‌آورند و سر بچه‌ها داد می‌کشند. پسربچه‌ها که گل‌کوچیک بازی می‌کنند و دختر بچه‌ها که دم در خانه‌ی همدیگر می‌پلکند. فقط یک دختر مو‌مشکی با پسرها فوتبال بازی می‌کند. آن‌قدر ریزه است که خودش را چابک از لا به ‌لای پسرها رد می‌کند و شوت می‌زند توی دروازه‌ی زپرتی که می‌گذارند وسط کوچه. موسی و ادنا عاشق فوتبال بودند. مامان نمی‌گذاشت بروند توی کوچه. می‌گفت: «لازم نکرده با این گوییم‌ها بازی کنین واسه‌ی من.» موسی توی خانه رژه می‌رفت و می‌گفت: «حرفم باهاشون نباید زد. چه برسه به فوتبال بازی کردن.» این کلمه را تازه یاد گرفته بود. تا چند ماه همه‌چیز و همه‌کس مزخرف بودند. مسئله‌های ریاضی، پسرهای گوییم همسایه، ماهی‌هایی که هر از گاهی توی حوض جان می‌دادند، روی آب بی‌حرکت بالا آمدند و چپه می‌شدند، و شلوار پاره‌اش که هرچه مامان می‌دوخت هفته بعد دوباره خشتکش جر می‌خورد. ادنا ولی دور از چشم مامان توی کوچه می‌پرید. مخصوصاً وقت‌هایی که مامان تو زیرزمین بود. او لب حوض می‌نشست و با انگشت‌های پایش بازی می‌کرد. شصت پای چپ با راست احوال‌پرسی می‌کرد و بهش شبات شالم می‌گفت.

استخوان خوک و دست‌های جذامی

98,000 تومان
مصطفی مستور، یکی از موفق‌ترین و پر‌فروش‌ترین نویسندگان ایران است. او که در حوزه‌ی‌ترجمه، نمایش‌نامه‌نویسی و شعر بخت‌آزمایی کرده، بیشتر به دلیل داستان‌ها و رمان‌های عاشقانه - فلسفی‌اش شناخته شده است. مستور در این رمان زندگی مردمانی را روایت می‌کند که گرچه در کنار هم و نزدیک به هم زندگی می‌کنند. اما باز هم از یکدیگر دور هستند. داستان در برجی در تهران اتفاق می‌افتد و قصه‌ی زندگی ساکنان‌اش که هر یک با دغدغه‌ها، معضلات و مشکلات متعدد دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند و تنها ویژگی مشترک‌شان رفت‌و‌آمد به این مکان است، بیان می‌شود. هفت خانواده در هفت طبقه‌ی ساختمان زندگی می‌کنند. در طبقه‌ی هفدهم، دکتر مفید به همراه پسر و همسرش زندگی می‌کند. فرزندش به سرطان مبتلا است و امیدی به زنده بودن‌اش نیست. در طبقه‌ی چهاردهم، دانیال همراه با والده‌اش زندگی می‌کند. او که پدرش را از دست داده و خرج خود و مادرش را از طریق دریافت مستمری پدرش تامین می‌کند، علی‌رغم دست‌و‌پنجه نرم کردن با مشکلات جسمی، جملات زیبا و پر‌معنایی به زبان می‌آورد. در طبقه‌ی نهم، دکتر محسن سپهر، همراه با دختر و مادرش روزگار می‌گذراند. مدتی است همسرش تقاضای طلاق داده اما پس از مثبت شدن آزمایش بارداری، به خانه بازگشت. در طبقه‌ی هشتم، جوانی حامد نام با مادرش زندگی می‌کند. حامد عکاس است. نامزدش برای ادامه‌ی تحصیل به خارج از کشور رفته. او به دختری که به آتلیه‌ی‌اش رفت‌و‌آمد می‌کند و شبیه نگار - نامزد سابق‌‌اش - است دل‌بسته است. خانه‌ی شهرام در طبقه‌ی هفتم است که کارش برگزاری پارتی‌های شبانه است. زنی بدکاره که کیانوش عاشقش می‌شود در طبقه‌ی پنجم مستقر است. نوذر، خلافکاری که در طبقه‌ی چهارم اقامت دارد، نقشه‌ی قتل صاحب یک زمین را همراه با دو رفیق‌اش می‌کشد، اما آن‌ها جان‌اش را می‌گیرند. چنین است که نویسنده، داستان کشمکش شخصیت‌ها با دنیا را با مهارت و چیره‌دستی بیان می‌کند.

ماجراهای مگسی ویززز و سرمگس 12/ یک سرمگس توی سوپم افتاده!

7,000 تومان

یک سرمگس توی سوپم افتاده! _ ماجراهای مگسی ویززز و سرمگس 12

کتاب یک سرمگس توی سوپم افتاده! _ ماجراهای مگسی ویززز و سرمگس 12 اثر تد آرنولد با ترجمه مریم فیاضی توسط انتشارات هوپا در 36 صفحه به چاپ رسیده است.

تد آرنولد متولد 1949 در آمریکا است. قبل از اینکه نوشتن را شروع کند تصویرگر تبلیغات بود. همسرش کارول معلم مهدکودک بود و او را تشویق به نوشتن و تصویرگری کتاب برای کودکان کرد. بعضی از داستان‌هایش را از دو پسرش الهام گرفته. تا به حال بیشتر از 50 کتاب نوشته و تصویرگری کرده. جوایز زیادی هم برده، مثل جایزه‌ی دکتر زئوس که برای کتاب‌های «سلام سرمگس!» و «پیدات کردم سرمگس!» گرفته است.

این کتاب از مجموعه « ماجراهای مگسی ویززز و سرمگس» در میان پرفروش‌‌های نیویورک‌تایمز قرار گرفته و برای مخاطب کودک در نظر گرفته شده؛ از همین رو دارای تصاویر رنگی فراوان است. درواقع کتاب مذکور با تصاویر فراوان و متنوعش، برای کودکان بسیار جذاب و خواندنی است. «ویززز» پسربچه‌ی این داستان، دنبال یک حیوان خانگی می‌گردد.

این مجموعه دارای ۱۶ جلد است و برای کودکان سنین ۵ تا ۱۱ سال مناسب است.

تصاویر جذاب، خاص و طنزگونه این کتاب مجموعه‌ای تمام‌عیار را تشکیل داده است. کودکان و نوجوانان در این کتاب داستان‌هایی مهیج را مطالعه می‌کنند و از جهت دیگر با تقویت خلاقیت و قدرت تخیل خود می توانند داستان را با تصاویر کتاب هماهنگ کنند. طراحی فانتزی و برگه‌های روغنی کتاب موجب شده تا به سادگی آسیب نبیند و کودکان بتوانند بدون نگرانی آن را ورق زده و داستان‌هایش را دنبال کنند. مجموعه سرمگس را تد آرنولد نوشته و مریم فیاضی به فارسی روان و کودکانه ترجمه کرده است.

"فکر می‌کنی مگس‌ها حشره‌های موذی و اعصاب خرد‌کنی هستند؟ فکر می‌کنی تنها کاری که بلدند این است که ویز ویز کنند و وقتی خوابیده‌ای، موی دماغت بشوند؟ هیچ فکر می‌کردی مگس‌ها می‌توانند باهات دوست بشوند؟"

زندگي خصوصي درختان

40,000 تومان

معرفی کتاب زندگی خصوصی درختان

کتاب زندگی خصوصی درختان، داستانی عاشقانه و تلخ از آله‌ خاندرو سامبرا نویسنده‌ی جوان اهل شیلی درباره‌ی بحران هویت نسل‌های پس از حکومت دیکتاتوری پینوشه، رنجِ انتظار و تنهایی‌های عمیق آدم‌هاست. این رمان کوتاه شبیه به یک یادداشت بلند اما آمیخته به خاطره، واقعیت، داستان، وهم و خیال‌های مردی 30‌ساله است که وقتی یک شب از برگشتن همسرش به خانه ناامید می‌شود، به‌ مرور رویدادهای گذشته‌ی زندگی‌اش می‌پردازد.

درباره‌ی کتاب زندگی خصوصی درختان

همه‌چیز از آن شبی شروع شد که «ورونیکا» از کلاس طراحی‌اش برنگشت و حس نگرانی توأم با ترسی غریب به دل «خولیان» افتاد. هم‌زمان که برای دخترخوانده‌اش «دانیلا» قصه‌ی تازه‌اش درباره‌ی دوستی دو درخت را تعریف می‌کرد تا خوابش ببرد، به یاد گذشته افتاد و به استقبال خیالاتش رفت. او اکنون صاحب خانواده بود، در سه دانشگاه، ادبیات تدریس می‌کرد، اما به دلش افتاده بود که ممکن است ورونیکا برنگردد و همه‌ی این‌ها نقش‌برآب شود؛ درست مثل زندگی با همسر سابقش. آله‌ خاندرو سامبرا (Alejandro Zambra) در کتاب زندگی خصوصی درختان (به اسپانیولی: La vida privada de los árboles، به انگلیسی: The Private Lives of Trees) روایتی تلخ و عاطفی درباره‌ی احساس متناقض آدم‌ها ترسیم می‌کند. شخصیت اصلی کتاب، خولیان است که در سرتاسر رمان، در ذهن خود، زن‌های زندگی‌اش را به یاد می‌آورد و به بررسی رویدادهای عاطفی زندگی‌اش می‌پردازد. او همچنین عشقی عمیق نسبت به دختر ورونیکا در دلش حس می‌کند و نگرانی از آینده‌ی او که ممکن است بدون حضور مادرش سپری شود، دلش را می‌لرزاند. آله‌خاندرو سامبرا با انتخاب راوی دانای کل، شدت احساسات شخصیت اصلی داستان را به زیبایی به خواننده منتقل می‌کند و باعث هم‌ذات‌پنداری با او می‌شود. این رمان کوتاه که در شیلیِ پس از حکومت ژنرال پینوشه می‌گذرد، بحران نسل‌های پس از دوره‌ی دیکتاتوری را ترسیم می‌کند و به‌عنوان داستانی متفاوت از نسل نویسنده‌های جوان آمریکای جنوبی، به توصیف حالت‌های مختلف عشق یک مرد به مادر، همسر و فرزندخوانده‌اش می‌پردازد. کتاب زندگی خصوصی درختان نوشته‌ی آله‌خاندرو سامبرا در نشر چشمه و با ترجمه‌ی ونداد جلیلی منتشر شده است.
سفارش:0
باقی مانده:1

موصل، بدون پریچهر

25,000 تومان

در بخشی از کتاب موصل، بدون پریچهر می‌خوانیم

ساعت‌دزد می‌رود توی صف بی‌آرتی. اتوبوس که می‌رسد سوار می‌شود. من هم پشت‌سرش سوار می‌شوم. باید درست پشت‌سرش بنشینم، آن‌قدر نزدیک که حتی حساب تعداد نفس‌هاش هم دستم باشد. اتوبوس که راه می‌افتد، بی‌اختیار می‌چرخم و پشت‌سرم را نگاه می‌کنم. پریچهر باید جایی میان زن‌ها خودش را مخفی کرده باشد. دست راست ساعت‌دزد، همان دستی که ساعتم را قاپید، بالا می‌آید و پسِ سرش را می‌خاراند. آیا همین که این‌قدر از نزدیک او را زیر نظر گرفته‌ام، به معنی نادیده انگاشتن مسئولیت بی‌نهایتم در قبال او نیست؟ حتماً هست. درست مثل این‌که همین لحظه از توی جیبم یک چاقو دربیاورم و سرش را ببرم و از همین پنجره‌ی نیمه‌باز بیندازم وسط خیابان تا ماشین‌ها از رویش رد شوند و محتویات چرب‌وچیلی داخلش پخشِ آسفالت شود. تنش را هم همین جا رها کنم، همین‌جور نشسته روی صندلی: مجسمه‌ای بی‌سر. مسافرانی که می‌روند و می‌آیند هیچ شک‌شان نمی‌برد که این تن یک انسان واقعی است. خیال می‌کنند بازی است، یا همچین چیزی. مثلاً دوربین مخفی. به هوای یافتن دوربینی که مخفیانه حرکات‌شان را زیر نظر دارد، این‌سووآن‌سو چشم می‌گردانند. احتمالاً حتی با لبخند. لبخندی که می‌گوید «دست‌تون رو خوندم.» ولی فایده ندارد. هر چه نگاه کنند دوربینی نمی‌یابند. این‌جاست که لحظه‌ی سرنوشت‌ساز به مانند ماری در کمینِ طعمه از خفا بیرون می‌پرد: درست همان وقتی که از یافتن دوربینی که نیست نومید می‌شوند و درمی‌یابند واقعیت همان چیزی است که دیده‌اند، نه آن چیزی که با ساده‌لوحی خیال کرده‌اند. میدان رازی ساعت‌دزد از اتوبوس پیاده می‌شود و خیابان کارگر را می‌رود پایین، سمت میدان راه‌آهن. محله‌ی پریچهر. این احتمال که هم‌محلیِ پریچهر باشد تنم را می‌لرزاند.

مادمازل کتی و چند داستان دیگر

10,500 تومان

معرفی کتاب مادمازل کتی و چند داستان دیگر اثر میترا الیاتی

مادمازل کتی و چند داستان دیگر نوشته ی میترا الیاتی مجموعه داستانی است با محوریت مهاجرت، مهاجرت از خانه، از شهر و یا از کشور.

داستان ها نثری جذاب، روان و شاعرانه ای دارند و در مجموع مینمالیستی به نظر می رسند. نویسنده به طور هنرمندانه ای و با دوری از زیاده گویی، در خلال دیالوگ ها و توصیفات محدود، شخصیت ها را به خوبی پرداخت کرده است به گونه ای که خواننده به راحتی با آنها همذات پنداری می کند.

در هر داستان خواننده با انواع مختلف مهاجرت همراه می شود و به صورت خاص آنرا احساس و درک می کند. با اینکه داستان ها کوتاه اند اما نویسنده با ایجازی دقیق و توصیفاتی کامل و به اندازه فضای منحصر به فرد هر داستان را خلق کرده است.

این کتاب شامل هفت داستان است که عبارتند از مادمازل کتی، ماه منیر، پناهنده، شمعدانیها، مثل همیشه، می مانیم توی تاریکی، یوسف پلنگ کش.

تفاوتی که خانم الیاتی با سایر نویسندگان زن ایرانی معاصر دارد این است که اکثر نویسنده های زن ایرانی به طبع زندگی در ایران و مشکلات موجود، بیشتر سراغ سوژه هایی رفته اند که در ارتباط با مشکلات زنان و از دید فمینیستی بوده است اما خانم الیاتی با توجه به زندگی شخصی اش، به موضوعی جهان شمول پرداخته و فارغ از جنسیت است.

این کتاب در سال 1380 جایزه ی بهترین مجموعه داستان نویسندگان کتاب اولی را از خانه داستان دریافت کرده و همچنین نایل به دریافت جایزه هوشنگ گلشیری نیز شده است.