



سپیدهدمان همهچیز: تاریخ جدید نوع بشر
10,000 تومان
معرفی کتاب سپیده دمان همه چیز اثر دیوید ونگرو
کتاب «سپیده دمان همه چیز: تاریخ نوین بشریت» نوشته دیوید ونگرو و دیوید گریبر، یک اثر متفکرانه و بینشبخش است که به بازنگری و تفسیر مجدد تاریخ بشریت میپردازد.
این کتاب، که توسط دو متفکر برجسته در زمینههای باستانشناسی و انسانشناسی نوشته شده، به خوانندگان دیدگاههای جدیدی در مورد ریشهها و تحولات تاریخی جوامع بشری ارائه میدهد. ونگرو و گریبر در “سپیده دمان همه چیز” به چالش کشیدن تصورات رایج و قراردادی دربارهی تاریخ بشریت میپردازند.
آنها با استفاده از تحقیقات باستانشناسی، انسانشناسی و سایر علوم اجتماعی، به بررسی مفاهیمی مانند قدرت، اقتصاد، و تکامل اجتماعی میپردازند و نشان میدهند که چگونه درک ما از گذشته میتواند بر نحوهی تعامل ما با حال و آینده تأثیر بگذارد.
این کتاب به خوانندگان این فرصت را میدهد تا با تاریخ بشریت از منظری تازه و چندبعدی آشنا شوند. ونگرو و گریبر به بررسی دورانهای مختلف تاریخی میپردازند، از جمعآوریگران دوران پارینهسنگی گرفته تا تمدنهای باستانی و جوامع مدرن.
آنها به ویژه به این موضوع میپردازند که چگونه ساختارهای قدرت و نهادهای اجتماعی در طول تاریخ شکل گرفته و تکامل یافتهاند. یکی از ویژگیهای متمایز کنندهی “سپیده دمان همه چیز” این است که نویسندگان تلاش میکنند تا تاریخ را از منظری جهانی ببینند و از تمرکز صرف بر تاریخ غرب فراتر بروند.
آنها به بررسی تمدنهای مختلف در سراسر جهان میپردازند و نشان میدهند که چگونه تعاملات فرهنگی و اقتصادی متقابل بر تکامل جوامع بشری تأثیر گذاشتهاند. کتاب همچنین به چالشهایی که جوامع امروزی با آن روبرو هستند، میپردازد و به تأمل در مورد راههایی برای رسیدن به یک آیندهی پایدارتر و عادلانهتر میانجامد. ونگرو و گریبر با ارائهی تحلیلهای دقیق و بینشهای نوآورانه، به خوانندگان کمک میکنند تا تصویری گستردهتر از تاریخ بشریت داشته باشند و درک کنند که چگونه گذشته میتواند بر حال و آینده تأثیر بگذارد.
«سپیده دمان همه چیز» برای دانشجویان تاریخ، انسانشناسی، باستانشناسی، و هر کسی که به دنبال درک بهتری از تاریخ جهانی و تأثیرات آن بر جهان امروزی است، یک منبع غنی و الهامبخش است. این کتاب با ترکیبی از تحلیلهای عمیق و دیدگاههای جدید، یک مطالعهی ضروری برای کسانی است که به دنبال فهمی عمیقتر از جایگاه بشر در جهان هستند.
به گفتهی مارکس، رادیکال بودن یعنی به ریشهی چیزها رسیدن و این ریشه در مورد انسان چیزی نیست جز خود انسان. در این معنا سپیدهدمان همه چیز را میتوان به صورت مضاعف روایتی رادیکال دانست.
نخست، از آن رو که به ریشههای انسان و تاریخ انسانی میپردازد و در پی یافتن خصلتهای بنیادین و فسخناپذیر جوامع انسانی در سپیده دمان تاریخ است، دوم از آن رو که در پرداختن به روایتهای رایج و همهپسند این حوزه، هرگز سویهی نقادی رادیکال را وانمینهد. روایتی که در این کتاب میخوانیم، روایتی است رادیکال از همه چیز، از هر آن چه انسانی است و هر آن چه از انسان زدودنی نیست.
روایتی از آزادیهای بنیادین انسان که شاکلهی اصلی تمامی جوامع انسانی بوده است و با این همه همواره پس پشت دیوار ضخیم پیشفرضهای فرگشت باور، اروپامحور و دولتمحور روایتهای رایج از تاریخ بشر پنهان مانده است.
در انبار موجود نمی باشد
سپیدهدمان همهچیز: تاریخ جدید نوع بشر
نویسنده |
دیوید گریبر، دیوید ونگرو
|
مترجم |
—-
|
نوبت چاپ | 2 |
تعداد صفحات | 877 |
نوع جلد | گالینگور |
قطع | رقعی |
سال نشر | 1402 |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
اسطوره و تاریخ
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | 0 گرم |
شابک |
9789643123482
|
وزن | 0.0 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
شاهنامهی فردوسی 7: از داستان کاموس تا پایان جنگ رستم و اکوان دیو
در بخشی از کتاب شاهنامه فردوسی - جلد 7: از داستان کاموس تا پایان جنگ رستم با اکوان دیو میخوانیم
بخشیدن خسرو ایرانیان را وقتی خورشید از پشت کوه برآمد و شب تیره در خم کمند روز گرفتار شد، خروشی از درِ بارگاه شاه برخاست و تهمتن نزد شاه آمد و گفت: «ای بزرگ ستوده که تخت و تاج و نگین پادشاهی از تو شادمان است ! حال که شاه از توس و سپاه ایران آزرده شده، میخواهم هرچندکه آنها گناهکارند، آنها را به من ببخشی. وقتی توس داماد و فرزند خود را کُشته دید، هرچه عقل و خرد در دل و مغزش بود، از او دور شد و دلیلش آن است که او در کارها بسیار تند است و آدمی هوشمند نیست و دیگر اینکه درد مرگ پسر، دردی کوچک نیست. وقتی ریونیز و زرسپ دلاور پیش چشم او کُشته شدند، اگر او نمیآشفت، جای بسی شگفتی بود؛ پس شاه نباید از او خشم گیرد. دیگر آنکه سپاه بهخاطر آن به شک افتاد که گمان کرد برادر نزد شاه آمده است. این را بدان که هیچکس قبل از موعدش نمُرده است؛ پس نباید دل خود را در این غم بیازاری. چه روح خود از جسم بیرون برود و یا کسی آن را بیرون کند، فرقی نمیکند و اگر سیصدبار هم بر آن دریغ خورند، آنکس زنده نخواهد ماند.»فهرست مطالب کتاب
داستان کاموس کشانی داستان رستم و خاقان چین داستان جنگ رستم و اکواندیوتجزیه و تحلیل نشانه- معناشناختی گفتمان
فهرست:
پیشگفتار فصل اول: گفتمان مراحل تکوین گفتمان چکیده فصل دوم: بُعد شناختی گفتمان دوگونه شناختی مهم فصل سوم: بُعد حسی ـ ادراکی گفتمان رابطه بین زبان و دنیا فصل چهارم: بُعد عاطفی گفتمان چرا مطالعه نظام عاطفی گفتمان ضروری است؟ فصل پنجم: بُعد زیباییشناختی گفتمان به سوی خوانش زیباییشناختی نتیجهگیری کتابنامه نمایهپسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم
معرفی کتاب پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم
جوردی سییرا ای فابرا در کتاب پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم داستان پسر نوجوانی به نام فلیپه را به تصویر میکشد که مامان و بابای او دست به اعتصاب زدهاند. به این معنا که دیگر هیچکدام از وظایف پدری و مادریشان را انجام نمیدهند. متعجب شدهاید، مگر نه؟! با فلیپه همراه شوید و ببینید چرا و چگونه چنین چیزی رخ داده است...دربارهی کتاب پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم
کتابی که پیش روی شماست، به نام پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم (Querido Hijo: Estamos En Huelga) نوشتهی جوردی سییرا ای فابرا (Jordi Sierra I Fabra) رمانی برای نوجوانان است. این اثر ذیل مجموعهای به نام پسر عزیزم منتشر شده که در آن، داستان پسری نوجوان به نام فلیپه و چالشهای او با خانواده، دوستان و مدرسهاش روایت میشود. پیش از آن که به شما بگوییم ماجرای کتاب پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم چیست، اجازه دهید ابتدا شما را با فلیپه آشنا کنیم. فلیپه پسر نوجوانی است که پدر و مادرش از دست کارهای او ذلّه شدهاند! راستش را بخواهید، فلیپه نه در کارهای خانه کمک میکند، نه حتی به امور شخصی خودش رسیدگی میکند. هر سال در درسهایش تجدید میآورد و با همهی اینها سربههوا و بیمسئولیت هم هست! داستان کتاب پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم (We Are on Strike) از آن جا آغاز میشود که پدر و مادر فلیپه تصمیم میگیرند اعتصاب کنند و کاری به کار پسرشان نداشته باشند. با توجه به این اعتصاب، فلیپه و پدر و مادرش دیگر حقی نسبت به یکدیگر نداشتند؛ فلیپه فقط حق غذا، تختخواب و گاهی یک بوس داشت (چون به هر حال پسرشان بود!)، اما نه هیچ چیز بیشتر... راستش را بخواهید، داستان از چند روز قبل شروع شده بود. درست از همان روزی که پدر و مادر فلیپه با او چنان دعوایی کردند که بیا و ببین. ماجرا همان باید و نبایدهای همیشگی بود. اینکه چرا فلیپه از فرصتهایش استفاده نمیکند، چرا نمیفهمد که اگر همینطوری پیش برود، به هیچ جا نخواهد رسید، چرا با بال زدن یک مگس هم حواسش پرت میشود. که باید درس بخواند، که فرصتها را از دست ندهد، که همهی کارها را نگذارد برای لحظهی آخر، که تابستان در یک چشم به هم زدن تمام میشود و از اینجور حرفها. حرفهایی که هر سال میزدند، اما امسال به خاطر دوتا تجدید شدَّتَش بیشتر بود. اما همانطور که احتمالاً خودتان حدس میزنید، گوش فلیپه به این حرفها بدهکار نبود که نبود. سه ماه تا امتحانات سپتامبر مانده بود. نمیخواست از همین الآن بنشیند سرِ درس و مشق، آخر تازه مدرسهاش تمام شده بود. به استراحت نیاز داشت!!... به هر روی، مامان و بابای فلیپه که متوجه شدند او قرار نیست از کارهای بدش دست بردارد، تصمیم گرفتند اعتصاب کنند. میپرسید اعتصاب پدر و مادرها دیگر به چه شکل است؟ خب، ما به شما میگوییم. اعتصاب یعنی این که دیگر مامان رأس ساعت نُه صبح، فیلیپه را با این بهانه که «اگر زیاد بخوابی، همهی ساعتهای روزت را از دست میدهی» از خواب بیدار نکرد. بعد هم که فلیپه تصمیم گرفت برود فوتبال بازی کند، هیچ مخالفتی با او نداشت. وقتی هم که دید تیشرت فلیپه کثیف، چروک و پُر از لکه است و بوی وحشتناکی هم میدهد، خم به ابرو نیاورد. در واقع، قرار بود که مامان تیشرت ورزشی فلیپه را بشوید، اما از آن جا که در اعتصاب به سر میبرد، این کار را انجام نداده بود و به نظر نمیرسید اهمیتی به این موضوع بدهد. البته باید به شما بگوییم که فلیپه هنوز نفهمیده بود چه اتفاقی افتاده. گمان میکرد مادرش دچار زوال عقل شده که این چنین نسبت به کارهای فلیپه بیتفاوت رفتار میکند! فلیپه آنجایی متوجه شد اتفاقی عجیب در حال رخ دادن است که موقع بیرون آمدن از خانه، مادرش هیچ صحبتی با او انجام نداد. در حالت عادی باید با مادرش بحث میکرد، تعهد میداد که سروقت برمیگردد، قسم میخورد که خوب رفتار میکند، که خودش را توی دردسر نمیاندازد، که اگر چراغ راهنمایی برای عابران سبز بود، از خیابان رد میشود و یک عالم چیز دیگر. اما این بار زمانی که فلیپه جلوی در و خطاب به مادرش گفت «من رفتم!» مادرش با یک «بسیار خُبِ» ساده و مختصر جوابش را داد. نه هیچ ممانعتی، نه هیچ درس اخلاقی، هیچیِ هیچی. خلاصه این که پدر و مادر فلیپه داشتند در حد المپیک به او بیمحلی میکردند. فلیپه که در ابتدا از شرایط تازه راضی بود، کمکم متوجه شد که قضیهی پیشآمده چندان هم مطلوب نیست. همین شد که سعی کرد راهی برای شکستن اعتصاب پدر و مادرش بیابد. دوست فلیپه، آنجل، به او گفته بود آنهایی که اعتصاب میکنند، اول تحت فشار قرار میدهند تا بتوانند حقوقشان را مطالبه کنند، ولی در نهایت مذاکره میکنند، اما به نظر نمیرسید که پدر و مادر فلیپه قصد مذاکره داشته باشند... پس آن روز کی میرسید؟ طاقت فلیپه طاق شده بود... بد نیست اشاره کنیم که زیمنا مایر تصویرگری کتاب پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم را بر عهده داشته است. مجموعهی پسر عزیزم به چندین زبان ترجمه شده؛ این کتاب را در ایران، زهرا سادات جدغریب به فارسی برگردانده و نشر کتاب چ (واحد کودک و نوجوان نشر چشمه) آن را ذیل مجموعهی داستانهای ونوشه به انتشار رسانده است. گفتنیست چاپ نخست این کتاب در زمستان 1398 صورت گرفته است.بهار را باور کن
کتاب بهار را باور کن اثر فریدون مشیری نشر چشمه
کتاب بهار را باور کن اثر فریدون مشیری نشر چشمه بهترین بهترین من زرد و نیلی و بنفش سبز و آبی و کبود! با بنفشه ها نشسته ام، سال های سال، صبح های زود. در کنار چشمه ی سحر سر نهاده روی شانه های یکدگر گیسوان خیسشان به دست باد، چهره ها نهفته در پناه سایه های شرم، رنگ ها شکفته در زلال عطرهای گرم، می تراود از سکوت دلپذیرشان، بهترین ترانه، بهترین سرود! مخمل نگاه این بنفشه ها، می برد مرا سبک تر از نسیم، از بنفشه زار باغچه، تا بنفشه زار چشم تو-که رسته در کنار هم- زرد و نیلی و بنفش سبز و آبی و کبود…دوقدم اين ور خط
معرفی کتاب دو قدم این ور خط
احمد پوری در کتاب دو قدم این ور خط از آرزویی قصهپردازی میکند که احتمالا همه افراد در برههای از زندگیشان داشتهاند؛ دیدن یک چهره مشهور که اکنون در قید حیات نیست! این رمان متفاوت و جنجالی سفر فراواقعگرایانه راوی و دیدار با شاعر محبوب روسیاش را روایت میکند.درباره کتاب دو قدم این ور خط:
با راوی این رمانِ بینهایت جذاب در زمان و مکان سفر کنید! برخی از منتقدین ادبی بر این باورند که رمان دو قدم این ور خط، دریچهای نو به روی ادبیات داستانی معاصر در زبان فارسی گشوده است. احمد، راوی این داستان به شاعری روس به نام «آنا آخماتووا» عشق میورزد. او این فرصت را مییابد که نامهای به آنا بنویسد اما چگونه؟ احمد، مردی جوان است که روزی در یک کتابفروشی زندگیاش برای همیشه دگرگون میشود! او که در حال خرید کتاب شعر شاعر مورد علاقهاش آنا آخماتووا بوده است، با مردی به نام اورلف دیدار میکند. اورلف شخصیتی مرموز و پیچیده دارد و ادعا میکند مدتی با آنا آخماتووا دوست بوده! این در حالی است که آنا سالیان سال است که فوت کرده. احمد که از این فرصت استثنایی نمیگذرد حاضر است برای دیدن آنا دست به هر کاری بزند... سفر فراواقعگرایانه او از تهران آغاز میشود و در لندن و تبریز و باکو و لنینگراد ادامه مییابد. یکی از ویژگیهای مثبت این داستان را میتوان هنجارشکنیهای عرفی دانست؛ برای مثال آشناییزدایی در نقش زنان و شخصیتی که در داستان دارند از نکات برجسته و شایان توجه است. در جایی از کتاب میخوانیم که زن احمد در مواجهه با مسئلهای بغرنج، واکنش احساسی نشان نمیدهد؛ موقعیتی که به احتمال زیاد از سوی مخاطب، پیشبینیِ یک نوع بروز احساس لطیف زنانه میشود. احمد پوری روایت کتاب دو قدم این ور خط را به نحوی دیالوگ محور هدایت میکند و هوشمندانه، نقش مهمی به هر یک از شخصیتهای داستان میدهد تا فرصتی مناسب برای شما پیش میآورد که با شخصیتهای داستان بهتر آشنا شوید.خندهی خورشید، اشک ماه
معرفی کتاب خندهی خورشید، اشک ماه: قصهی پرماجرای سرقت جواهرات
کتاب خندهی خورشید، اشک ماه، رمانی به قلم نویسندهی ادبیات معاصر فارسی، رضا جولایی است. داستان کتاب در دوران قدیم و زمان سلطنت محمدعلی شاه قاجار رخ میدهد. چند سارق در شلوغی حوادث آن دوران و زمانی که شرطههای شهر درگیر ماجراهای بهتوپبستن مجلس هستند، برای سرقت از خانهای بزرگ اجیر شدهاند. اما آنها خبر ندارند که ماموریتشان ساده نیست و این سرقت، پای آنها را به اتفاقات پیچیدهتری باز خواهد کرد...دربارهی کتاب خندهی خورشید، اشک ماه
گاهی زیباترین داستانها، از دلسختترین حوادث تاریخ میگذرند. اینبار، رضا جولایی در رمان تحسینشدهی خندهی خورشید، اشک ماه، روایت خود را از دل حوادث دوران قاجار عبور میدهد. سال 1287 شمسی است. محمدعلی شاه قاجار بهتازگی بر مسند حکومت نشسته و بر خلاف پدر خود مظفرالدینشاه، دل خوشی از مجلس و مشروطهخواهی ندارد. همین است که لیاخوف روسی، به محض شنیدن دستور به توپ بستن مجلس، سر از پا نمیشناسد و فوراً اطاعت امر میکند. شهر شلوغ شده و حوادث تاریخی یکی پس از دیگری رخ میدهند. اما در گوشهی تاریکتری از شهر، اتفاقات دیگری در جریان است. چند سارق برای سرقت از خانهای اعیانی اجیر شدهاند. شهر زیر مه و غبار اتفاقات سیاسی محو شده، و این بهترین فرصت است که برای دزدین ماشین، راهی خانه شوند. همهچیز در ابتدا طبق نقشه پیش میرود تا آنکه دزدها در زیرزمین خانهی اشرافی با آنچه انتظارش را نداشتند روبهرو میشوند، در زیرزمین خانه، مجموعهی نفیسی از اشیاء گرانبها مخفی شده بود و این، ماجرا را برای دزدهای اجیرشده، بیش از پیش پیچیده میکرد. در بیرون از خانهی اعیانی، وقایع سیاسی به سرعت سپری میشوند، مجازات مشروطهخواهان در راه است و نمایندگان کشورهای خارجی، خبر بهتوپ بستن را به سرعت مخابره میکنند. اما آیا نقشهی سرقت از این خانهی اشرافی گره مشترکی با حوادث بزرگ شهر دارد؟ آیا این نقشهای ساده برای دستبرد به ثروتی هنگفت است، یا بخشی از یک ماجرای عجیبتر؟ برای پرده برداشتن راز سرقت جواهرات اعیانی و کشف ارتباط آن با حوادث شهر، با داستان خندهی خورشید، اشک ماه همراه باشید. این کتاب اولین بار در سال 1401 و به همت نشر چشمه در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است.در نکوداشت کتاب خندهی خورشید، اشک ماه
- رضا جولایی در این کتاب که چاپ آخرین زمستان قرن چهاردهم است روایتی متفاوت را از دغدغههای عمیق انسان تاریخی ایرانی قرن سیزدهم بیان میکند و آن را با حلاوتی ناب به کام مخاطب میریزد. (nabzehonar.com)
محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-تاریخ هستی شناسی هنر
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-ماکس شلر
بسیاری از علاقهمندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند.
ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه مینماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کند.
نقدی بر این کتاب
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.