
شاهنامهی فردوسی 11: از رزم و اسفندیار تا پایان داستان رستم و شغاد
55,000 تومان
در بخشی از کتاب شاهنامه فردوسی – جلد 11: از رزم رستم و اسفندیار تا پایان داستان رستم و شغاد میخوانیم
لشکرکشى اسفندیار به زابل
سحرگاه از درگاه اسفندیار صداى طبل برخاست و اسفندیار همچون فیلى بر اسب سوار شد و سپاه را مانند باد حرکت داد. همچنان سپاه را پیشراند تا به دوراهى رسید. همانجا فیل و سپاهیان بر جاى ماندند.
یک راه بهسوی دژ گنبدان مىرفت و راهى دیگر بهسوی کابل. سپاه قدرى در راهى که به کابل مىرفت حرکت کرد. در این هنگام شترى که پیشروِ سپاه بود، چنان بر زمین نشست که گویى با خاک جفت شده است.
هرچه ساربان چوب بر سر آن شتر زد، از جایش برنخاست، در این هنگام تمام کاروان بر جایش مانده بود.
اسفندیار گفت: «این را باید به فال بد گرفت.» پس امر کرد تا سر شتر را ببُرند که بدى بر او بگردد و فرّهی ایزدیش تباه نشود. جنگجویان سر شتر را بریدند و بخت و اقبال دوباره به اسفندیار روى نمود.
اسفندیار از کار شتر در اندیشه فرورفت، اما اختر شومِ خود را خوار گرفت و گفت: «هرکس که پیروز شد و پادشاهىاش مایهی فروغ جهان گشت، باید بداند که بداقبالى و نیکاخترى هر دو از جانب خداوند است و مردان باید بر آن راضى باشند.»
اسفندیار با سپاه بهسوی هیرمند آمد، درحالىکه از ترس اقبال بد در اندیشه بود. آنگاه بنا بر رسم و آیین همانجا سراپرده زدند و هریک از بزرگان جاى خود را انتخاب کرد.
اسفندیار خیمهاى بزرگ بر پا کرد و در آن تخت گذاشت و بر تخت نشست.
پس مجلس بزمى آراست. پشوتن کنار شهریار نشست و با آن بزم به شادکامى پرداخت و دل جنگجویان خود را از هر اندیشهاى فارغ کرد. صورت پهلوانان و شاه از تأثیر شراب چون گل شکفت.
فهرست مطالب کتاب
داستان رزم رستم و اسفندیار
داستان رستم و شغاد
فقط 1 عدد در انبار موجود است
شاهنامهی فردوسی 11: از رزم و اسفندیار تا پایان داستان رستم و شغاد
نویسنده |
ابوالقاسم فردوسی
|
مترجم |
علی شاهری
|
نوبت چاپ | 1 |
تعداد صفحات | 108 |
نوع جلد | شومیز |
قطع | رقعی |
سال نشر | 1401 |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
ادبیات
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | 0 گرم |
شابک |
9786225212206
|
وزن | 0.0 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
تو را دوست دارم چون نان و نمک
معرفی کتاب تو را دوست دارم چون نان و نمک: گزینه شعرهای عاشقانه
عشق و زندگی، جانمایهی آثار شاعران بزرگ جهان است. ناظم حکمت یکی از همین شاعران بلندآوازه است. در کتاب تو را دوست دارم چون نان و نمک مخاطب گزیدهای از سرودههای عاشقانهی وی خواهید بود. این گزیده به همت احمد پوری فراهم آمده است.درباره کتاب تو را دوست دارم چون نان و نمک
«از گرجستان به مسکو رفتم. سرِ راهم از مناطق قحطىزده عبور کردم. از صحنههایی که دیدم بسیار متأثر شدم. در مسکو خواستم شعرى به وزن هجایی بگویم و تمامى صحنههایی را که دیده بودم در آن بگنجانم. نتوانستم. ناگهان شکل شعرى که در روزنامه دیده بودم به خاطرم آمد. این شکل با شعر آزاد فرانسه که خوب مىشناختم متفاوت بود. به نظرم این طرز بیان بسیار نو و بىنظیر بود. شعر «مردمک چشم گرسنگان» را سرودم. در این شکل قافیه نقش مهّمى داشت. براى تسلّط بر کاربرد قافیه تمرینهاى زیادى کردم...» این کلمات را ناظم حکمت، مؤلف کتاب تو را دوست دارم چون نان و نمک، نگاشته است؛ شاعر نامدار ترکیهای - لهستانی که از او به عنوان پدر شعر نو ترکی یاد میشود. در سطوری که خواندید، حکمت به وصف مسیری پرداخته که او طی آن از شاعری سنتی که در قالب اوزان کلاسیک شعر میسروده، به شاعری نوگرا بدل شده که نیازش به زبان و بیانی نوین برای ابراز اندیشهها و عواطفش را، با خلق فرمِ شعریِ تازهای در زبان ترکی، پاسخ داده است. این فرم نوین، بعدها زمینهسازِ ظهور شاعران نواندیشِ بسیاری در زبان ترکی شد. شاعرانی که جملگی، از ناظم حکمت به عنوان پیشکسوت و بزرگِ خویش یاد کردهاند. تأثیر ناظم حکمت بر ادبیات ترکیه را، با تأثیر نیما یوشیج بر ادبیات فارسی مقایسه کردهاند. هر دو این شاعران، در جامعهای ظهور کردند که در حال گذار از سنت به مدرنیته بود. در این گیرودار، این دو شاعر به شدت احساسِ نیاز به فرم ادبیِ نوینی میکردند که پاسخگوی نیازهای شاعرِ نوین باشد؛ و از آنجا که هیچیک از آن دو، این فرم ادبی را در آثار پیشینیان خویش نمییافتند، خود به خلق آن همت گماردند. در کتاب تو را دوست دارم چون نان و نمک مخاطب گزیدهای از اشعار عاشقانهی ناظم حکمت خواهید بود. البته این سرودهها، عاشقانههای صرف نیستند. حکمت در این اشعار خواندنی، تلقی خاص خویش از عشق را، با تأثراتی که از وقایع سیاسی و اجتماعی پیرامونش گرفته، تلفیق نموده است. از این جهت، عاشقانههای حکمت را میتوان با عاشقانههای احمد شاملو، شاعر نوگرای ایرانی، مقایسه کرد. چه، در کار حکمت نیز، همچون آثار شاملو، عشق نه به عنوان احساسی آنجهانی و آرمانی، بلکه به مثابهی وضعیتی انسانی به تصویر کشیده شده که کموکیفِ آن، وابسته به محیط اجتماعیست. در همین راستا، میتوان این را نیز گفت که عشق در نگاه حکمت، مفریست برای گریز از دشواریهای زندگی در جامعهای بحرانی. اشعار موجود در کتاب تو را دوست دارم چون نان و نمک، به ترتیب تاریخ سرایش ارائه شدهاند. ترجمهی این اشعار بر عهدهی احمد پوری بوده است. منبع اصلىِ پوری جلد اول و دوم از مجموعه آثار 8 جلدى ناظم حکمت، چاپ بلغارستان بوده است. مقدمهاى هم به قلم خود ناظم حکمت در این گزیده گنجانده شده است.ققنوس و قمری و شکایت عاشق
معرفی کتاب ققنوس و قمری/شکایت عاشق اثر ویلیام شکسپیر
دختر ذرت: یک داستان عاشقانه
معرفی کتاب دختر ذرت: یک داستان عاشقانه
داستانی هیجانانگیز از ادبیات معاصر آمریکا؛ کتاب دختر ذرت اثری خواندنی از جویس کارول اوتس است. اوتس در این داستان بلند ماجراهای خوفانگیزی را روایت کرده که در پی مفقود شدن دختری خردسال رخ میدهد. گفتنی است که کتاب پیش رو در سال 2011 برندهی جایزهی برام استوکر شده است.درباره کتاب دختر ذرت
جویس کارول اوتس در میان نویسندگان ادبیات معاصر آمریکا چهرهای استثنایی است. منتقدان بسیاری، در نقد و بررسی آثار او به وجه جامعهشناختیِ این آثار توجه داشتهاند، و نوشتههای داستانی اوتس را به سبب واقعگراییِ عمیقِ نهفته در آنها ستودهاند. این واقعگرایی در فرازهایی از داستانهای اوتس آشکار میشود که در آنها مناسبات حاکم بر زندگی سیاسی و اجتماعی در آمریکای امروز به تصویر کشیده میشود. به واقع، معضلاتی که آدمهای داستانهای این نویسنده با آنها دستبهگریباناند، کمابیش از معضلات عمیقتری پرده برمیدارند که ریشه در حیات اجتماعی مردمان آمریکا دارد. با این همه و علیرغم این رئالیسم اجتماعی، آثار اوتس وجهی غریب و رازآمیز نیز دارد. در این آثار، چنانکه در فیلمهای آلفرد هیچکاک، استاد بزرگ سینما، تعلیق بر تمامیت اثر حاکم است. تعلیقی عظیم که گویی در پسِ آن عنصری اسرارآمیز نهفته گشته. جویس کارول اوتس در زمرهی نویسندگان پرکار به شمار میرود. از همین رو، به زعم ما بهترین شیوهی مطالعهی آثار وی، گزینش برجستهترین عناوین ادبیِ کارنامهی اوست. یکی از این عناوین، بیگمان کتاب دختر ذرت است. این اثرْ بلندترین داستان در مجموعهی دختر ذرت و دیگر کابوسها (The Corn Maiden and Other Nightmares) است، که با ترجمهی ناهید طباطبایی و به همت نشر چشمه، در قالب اثری مجزا در اختیار مخاطبین فراسیزبان قرار گرفته است. داستان بلند دختر ذرت، توأمان به سه ژانر عاشقانه، ترسناک و روانشناختی تعلق دارد. پیرنگ این اثر حول محور وقایعی سامان یافته که پس از مفقود شدن دختری یازدهساله رخ میدهند. این دختر که از مشکلات روانیِ حادی رنج میبرد، توسط گروهی از همکلاسیهایش دزدیده شده. هنگامی که پدر و مادر دختر، گزارش گم شدنِ او را به ادارهی پلیس میدهند، داستان به اصطلاح روی غلتک میافتد و وقایعی هیجانانگیز و پیشبینیناپذیر، یکی پس از دیگری رخ میدهند. عنوان کتاب دختر ذرت، از یک مراسم قربانی در آیینهای سرخپوستی برگرفته شده است.تاریخ هنر ایران در دوره اسلامی: نگارگری
توضیحات:
فهرست:
سریال چهار سابقهدار، قسمت 9/ گرگ بد گنده
معرفی کتاب سریال چهار سابقه دار، قسمت 9 اثر آرون بلیبی
شهر به لرزه درمیآید.
از هر سو صدای جیغ به گوش میرسد.
گرگ، محبوب دلهای عالم، باید چیزهای زیادی را توضیح دهد.
چیزهای مهم؟ بله!
چیزهای بد؟ قطعاً!
چیزهایی که نمیشود از آنها گذشت؟ بلللللللله!
اما جدیجدی کسی نیست جلوی این سه بچهخوک جیغویغو را بگیرد که هی نگویند «ما که به شما گفته بودیم»؟
حالا بروید یک گوشهای، زیرِ میزی، جایی پناه بگیرید!
این هم از قسمت نهمِ سریالِ چهار سابقهدار!
بیپناه
معرفی کتاب بیپناه
کتاب بیپناه ششمین اثر نویسنده فرانسوی اولیویه آدام است که در سال 2007 موفق به کسب دو جایزه ادبی در کشور فرانسه شد. این کتاب داستان زنی را بازگو میکند که در منطقهای دورافتاده، روزگار سخت و کسالتباری را میگذراند، اما پناه آوردن چند مهاجر از کشورهای آسیایی و آفریقایی به همسایگی او ماجراهای جالبی را برایش رقم میزند. درباره کتاب بیپناه: این کتاب از سرخوردگیها، تنهاییها و بیپناهیهای انسانها روایت میکند. شخصیت اصلی کتاب بیپناه (À l'abri de rien) زن میانسال و افسردهای به نام ماری است که در منطقهای دوردست در فرانسه به نام جنگل کاله به تنهایی زندگی میکند. ماری دیگر از زندگی خود لذت نمیبرد و هیچ چیز او را خوشحال نمیکند و زندگیاش کاملا یکنواخت شده است تا اینکه حضور پناهجویانی از کشورهای مختلف خاورمیانه و آفریقا که با رویای رفتن به انگلیس به طور موقت آنجا ساکن میشوند، زندگی ماری را دگرگون میکند. این مهاجران خیال ساختن زندگی نو در کشور جدیدی را در سر میپرورانندآنها و ماری ارتباط خوبی با هم برقرار میکنند. ماری با کمک کردن و هم صحبتی با مهاجران حالش بهتر میشود و نشاط پیدا میکند اما به زودی همه چیز دوباره رنگ و روی زیبایش را از دست میدهد. فیلم فرانسویزبان «مامان دیوانه است (Maman est folle)» اقتباسی از این رمان است که جایزه بهترین فیلمنامه فستیوال روشل را به دست آورد. اولیویه آدام درباره خلق رمان بیپناه میگوید: «سرانجام پس از چهارسال مجادلههای درونی خود بالاخره مجبور به نوشتن این کتاب شدم اما از همان ابتدا شخصیت ماری را همراه خود میدیدم.» آنچه که به خوبی عیان است تسلط آدام و بینش او نسبت به مشکلات فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی است که در کشورش میگذرد و آگاهی او نسبت به مشکلاتی که مهاجران با آنها دست و پنجه نرم میکنند. او به خوبی توانسته است گوشهای از این مسائل را به دور از هر گونه شعار زدگی و مبالغهای به تصویر بکشد.محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-هنر مفهومی و دستساخته
بسیاری از علاقهمندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند. ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه مینماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کند.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.