شاه عباس

250,000 تومان

نویسنده این کتاب که چهل سال پیش به اصفهان سفر کرده است از نزدیک مشاهدات خود را بازگو می‌کند . منبع اصلی کتاب ایرانی او « تاریخ عالم آرای عباسی » است که به دست وقایع‌نگار رسمی شاه عباس ، اسکندربیگ ‌منشی به رشته تحریر درآمده است و سرتاسر دوران عباسی را در بر می‌گیرد .

شاه عباس فرمانروای مستبد و روشن‌بین ایران بود . او بر قوای فئودالی که کشور را تکه تکه کرده بودند غلبه کرد و حکومت مرکزی قدرتمندی تشکیل داد . او اقتصادی در حال زوال را با ایجاد امنیت ، پول رایج با ثبات و زیرساخت‌های اقتصادی بسیار پیشرفته‌ احیاء کرد . بنا به دلایل استراتژیک و تجاری ، و نیز از آن جهت که چشم به خارج داشت و فارغ از تعصب بود ، روابط گسترده‌ای با اروپای مسیحی برقرار کرد . دستاوردهای شاه عباس لقب « کبیر » را که در ایران در تداول عام به دنبال نام او می‌آید کاملاً توجیه می‌کند .

او به راستی فرمانروای دوران اسلامی ایران است که چنین لقبی گرفته است . با وجود این ، تا کنون هیچ زندگینامه‌ای به زبان انگلیسی در مورد شاه عباس نوشته نشده بود ، این کتاب در صدد است نشان دهد که چرا این امر یک غفلت جدی محسوب می‌شود . شاه عباس نه تنها اهمیت بسزایی برای ایران و جهان اسلام دارد بلکه بخشی از تاریخ اروپاست و به سهم خود شخصیتی جذاب دارد . از این گذشته بیشتر رویدادها و تحولاتی که در زمان سلطنت شاه عباس رخ داد ارتباط آشکاری با روزگار ما دارد . کتاب « شاه عباس » پادشاه سنگدلی که به افسانه بدل شد.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

شاه عباس

نویسنده
دیوید بلو
مترجم
شهربانو صارمی
نوبت چاپ ٥
تعداد صفحات ٣٢٨
نوع جلد سلفون
قطع وزیری
سال نشر ١٤٠٢
سال چاپ اول ١٣٩٠
موضوع
تاریخ
نوع کاغذ تحریر
وزن ١٢٠ گرم
شابک
9789643119447
توضیحات تکمیلی
وزن 0.12 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “شاه عباس”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

فسقلی جلد 39، فی فی خیال باف

7,000 تومان
این کتاب، دربرگیرنده‌ی 15 داستان جذاب است که شخصیت اصلی هر یک از آن‌ها دختر یا پسر کوچولویی است که یک ویژگی یا عادتی منفی دارد: لجباز است؛ زیادی غذا می‌خورد؛ بیش از حد تلویزیون تماشا می‌کند؛ خجالتی است؛ خبرچینی می‌کند؛ جیغ و داد راه می‌اندازد و... این داستان‌ها به‌گونه‌ای هستند که خواننده خردسال از همان ابتدا، بدی رفتار شخصیت داستان را حس می‌کند و متوجه زشتی کارش می‌شود. این کتاب برای کودکان پیش‌دبستانی و سال‌های اول و دوم دبستان منتشر شده و در اختیار آنان قرار گرفته است.

بهار زندگی در زمستان تهران

98,000 تومان

معرفی کتاب بهار زندگی در زمستان تهران

از کنار قبر کمال‌الملک گذشتم و پا به دورن مقبره‌ی عطار گذاشتم. به محض ورود، چشمم به سنگ‌نبشته‌ای کهن افتاد که بر سر مزارِ عطار به حال ایستاده نمایان بود. سنگ‌نبشته‌ی سیاه و کهن گویی مرا در خود کشید و به ژرفای تاریخ فرو برد. لحظه‌ای حس کردم کسی که در آن گور آرمیده از اجداد من است؛ رگ و ریشه‌ی من است؛ هویت من است؛ خود من است! احساس غنا و نشاط و آرامشی ابدی و مطلق کردم. غرق در این احساس از مقبره بیرون زدم. اردیبهشت‌ماه بود. سبزه‌ها رسته، گل‌ها شکفته، شکوفه‌ها بردمیده و درختان سبزفام سر به آسمان داشتند و مرغان و بلبلان بر فراز آن‌ها از نغمه و آواز غوغایی به پا کرده بودند. زیر سایه‌ی صبحگاهی درختان گام زدم و سر به آسمان زلال و آبی داشتم. وصف آن حال لطیف و نشاط و شکوه آن از توانم خارج است.

بهار زندگی در زمستان تهران - انتشارات نی

ایل بختیاری در دوره قاجار

470,000 تومان
ايل بختياري در دوره‌ي قاجار متني است مستند درباره‌ي مقطعي خطير از تاريخ اين مردمان در قرن سيزدهم هجري. در بحبوحه‌ي انقلاب مشروطه در ايران، امپراتوري بريتانيا براي پيشبرد منافع اقتصادي خود در مناطق کوهستاني بين ايران و عراق، که پيشتر دسترس‌ناپذير بود، رسوخ کرد و به اقداماتي چون احداث راه در دل کوه‌ها، گردآوري اطلاعات جغرافيايي و قوم‌شناختي و اکتشاف نفت دست زد. اين طرح‌ها سبب شد ايلات کوچ‌رو و خودمختار در حاشيه‌ي قلمرو قاجار در پهنه‌اي گسترده‌تر به هم بپيوندند و با اقتصاد جهاني نيز ارتباط بيابند؛ در نتيجه‌ي اين تغييرات فاصله‌ي ميان حکومت و ايلات هم کاهش يافت. البته اين مردمان در برابر اين دگرگوني‌هاي زيست‌محيطي و اجتماعي منفعل نماندند؛ گاه در برابر طرح‌هاي بريتانيا مقاومت مي‌کردند و گاه خود را با آنها سازگار مي‌کردند. جنگ ميان طوايف هم البته گه‌گاه رخ مي‌داد. آرش خازني، برخلاف پژوهش‌هاي معمول که کانون توجه در آنها طبقات اجتماعي شهري و مرکز سياسي است، با بهره گرفتن وافر از تواريخ و وقايع‌نامه‌هاي فارسي، تواريخ ايلاتي و منابع آرشيوي در لندن و تهران و اصفهان، از چادر ايل‌نشينان به اين وقايع نگريسته است و آن را در مرکز داستاني درباره‌ي سلسله‌ي قاجار قرار داده و به اين ترتيب توانسته است خلئي را در تاريخ اجتماعي و فرهنگي ايران پر کند. پژوهش او نوري تازه بر روابط مرکزـ‌ پيرامون در دوره‌ي قاجار و نقش ايل بختياري در انقلاب مشروطه مي‌افکند

رهبران جهان باستان (10) آتیلا رهبر هون‌ها

3,500 تومان
هزاران جنگجو سوار بر اسب از آن سوی صحراها و شنزارها حمله آوردند و خاک از زیر سم اسبانشان به هوا برخاست و روی خورشید را پوشاند . مردانی با شکل و شمایل عجیب حمله را آغاز کرده بودند ؛ مردانی که « منظری هولناک داشتند ؛ جمجمه‌هایی که به دلیل بستن در کودکی از ریخت افتاده بود ، دو شکاف به جای چشم و گونه‌هایی متورم که رد زخم زشتشان کرده و پوشیده از ریشی تُنُک » . اسبان و سوارانی که به نام هون شناخته می‌شدند ، چنان با یکدیگر هماهنگ بودند که انگار با تنی واحد حرکت می‌کنند . اسبانِ کوتاه و پرمو ، سوارانشان را با سرعتی نفس‌گیر به میدان نبرد می‌رساندند و آن‌گاه که راکبان با شمشیر و نیزه درگیر نبرد بودند ، به آسانی یاری‌شان می‌کردند . مردان علاوه بر ظاهر هولناکشان فریادهایی وحشت‌انگیز سر می‌دادند و قربانیان خود را که در کشمکش بودند ، به هول و هراس می‌افکندند . همچنین پوست حیواناتی که به دور شانه می‌پیچیدند ، ظاهرشان را مخوف‌تر می‌کرد . آتیلا ، شاه هون‌ها ، با اعتماد به نفسی جسورانه سپاهش را رهبری می‌کرد . آن‌گاه که اسب سیاهش را پیشاپیش سپاه می‌راند ، جنگجویانش هر حرکت او را می‌پاییدند . عزمِ جزم او از آرواره‌های فشرده‌اش پیدا بود . او به افرادش اشاره می‌کرد تا با سرعت هر چه بیش‌تر پیش بتازند . هون‌ها دومین حمله به امپراتوری روم شرقی را در بهار سال ٤٤٧ میلادی آغاز کرده بودند .

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

بیندیشید و ثروتمند شوید

120,000 تومان
تفسیر٥٢ ایده طلایی از کارن مکریدی وقتی جان. اف. کندی رئیس جمهور آمریکا در ٢٥ مه ١٩٦١ به دنیا اعلام کرد که آمریکا قبل از پایان همان دهه فضا را فتح خواهد کرد، هیچ کس نمی‌توانست منکر قطعیت و عظمت این هدف شود. پیش از این یوری گاگارین اولین انسانی بود که پا به فضا گذاشته بود و هیچ گواهی دال بر این که آمریکایی‌ها می‌توانند روس ها را در این رقابت فضایی شکست دهند وجود نداشت. با این حال کندی متعهد شده بود و احساس می‌کرد دستیابی به هدفی غرورآمیز حس غرور را به مردم آمریکا باز خواهد گرداند. گاندی هم هدفی قطعی و اصلی داشت: او می‌خواست قوای انگلیسی را بدون خشونت از هند بیرون کند و... کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید اثری کلاسیک است که در آن مراحل سیزده‌گانه دستیابی به ثروت شرح داده شده است. رویای زندگی شما هر چه باشد توصیه‌های نویسنده این کتاب، ناپلئون هیل، در مورد آن مفید واقع خواهند شد. ولی بدون شک منظور این کتاب این نیست که فکر کنید و سوپراستار شوید یا فکر کنید و یک ویلای چهار خوابه در بیرون شهر بخرید! هیل در این کتاب از رازی سخن می‌گوید که بعد آن را به طریقی فاش می‌کند و می‌گوید: رازی وجود ندارد. تنها چیزی که واقعاً به آن نیاز دارید این است که بیندیشید و ثروتمند شوید.