شاگرد جدید مدرسه-1

5,500 تومان

مجموعه جدید ٦ جلدی « مدرسه نابودکنندگان اژدها » ماجراهای جالب « ویگلاف » پسربچه‌ای را روایت می‌کند که از دست برادرانش کتک می‌خورد و توسط پدر و مادرش استثمار می‌شود . یک روز ، خواننده دوره‌گردی به او می‌گوید که یک قهرمان به دنیا آمده است ولی ویگلاف در زندگی‌اش کاری به جز سابیدن ظرف‌ها و غذا دادن به خوک‌ها بلد نیست. ویگلاف اعلامیه‌ای را که بر روی درخت اعلانات زده شده می‌بیند و به ناگاه زندگی‌اش تغییر می‌کند چرا که او تصمیم گرفته وارد مدرسه نابودکنندگان اژدها بشود و راه و رسم کشتن اژدها را یاد بگیرد .

اما مشکل بزرگی که سر راه اوست این است که او حتی نمی‌تواند به یک عنکبوت آسیب برساند چه برسد به یک اژدهای غول‌پیکر ! خوشبختانه او که در مدرسه دوستان خوبی پیدا کرده حالا یک سلاح مخفی نیز دارد . او بلد است که از مغز خود استفاده کند .مجموعه « نابودکنندگان اژدها » داستان‌های جالبی هستند که همه چیز را به شوخی می‌گیرند و هیچ‌چیز در این داستان‌ها از شوخی در امان نیست : خانواده ویگلاف ، برادران کودن و تنبلش که مدام کتک‌کاری می‌کنند ، پدر خانواده و معلم‌ها و . . . داستانهایی پر از خنده و شوخی که حتی سخت‌گیرترین خوانندگان را علاقه‌مند می‌کند .

« فرزانه مهری » مترجم این کتاب‌ها در کارنامه کاری خود ترجمه ٧ جلدی مانولیتوها را دارد که از ترجمه آنها در شورای کتاب کودک ( بهمن ٨٦ ) تقدیر به عمل آمد . همچنین کتاب « مامی جون کم حافظه » نوشته هروه ژوان در چهارمین دوره جشنواره کتاب‌های برتر انجمن فرهنگی ناشران کتاب کودک و نوجوان به عنوان کتاب برگزیده انتخاب شد .

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

شاگرد جدید مدرسه-1

نویسنده
کیت مک مولان
مترجم
فرزانه مهری
نوبت چاپ ٣
تعداد صفحات ١٢٠
نوع جلد شومیز
قطع پالتویی
سال نشر ١٣٩٤
سال چاپ اول ——
موضوع
کودک و نوجوان
نوع کاغذ ——
وزن ۱۲۲ گرم
شابک 9789647694612
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.122 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “شاگرد جدید مدرسه-1”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

هنر برقراری ارتباط

52,000 تومان
همه ما انسان‌ها نیاز داریم که با یکدیگر ارتباط برقرار کنیم. وقتی تنها می‌شویم دلمان می‌خواهد با کسی صحبت کنیم. چگونه می‌توانید تشخیص بدهید ارتباط سالم چیست و کدام ارتباط سمی است. انرژی تمرکز حواس عاملی ضروری در ارتباط سالم است. تمرکز حواس ایجاب می‌کند قضاوت را رها کنیم و از تنفس و بدنمان آگاه باشیم و به آنچه در اطرافمان می‌گذرد توجه کامل داشته باشیم. این امر کمکتان می‌کند دریابید آیا فکری که تازه ارائه کرده‌اید سالم یا ناسالم، دوستانه یا غیر دوستانه است. وقتی به حرف‌هایی که دیگران می‌زنند گوش می‌کنید، دارید آن مواد سمی را مصرف می‌کنید. به همین دلیل است که تمرکز حواس در صحبت کردن و همین طور گوش کردن بسیار مهم است. اجتناب از گفتگوهای سمی ممکن است دشوار باشد، بخصوص در محل کار. اگر با چنین مشکلی روبرو هستید، مواظب باشید. باید آگاه و محتاط باشید تا این نوع درد و رنج‌ها را جذب نکنید. شما باید با انرژی همدلی از خودتان محافظت کنید. به طوری که وقتی گوش می‌دهید، به جای مصرف مواد سمی، به طور جدی در خودتان همدلی بیشتر ایجاد کنید. وقتی به این شیوه گوش می‌کنید، همدلی از شما محافظت می‌کند و شخص مقابل شما هم کمتر عذاب می‌کشد.

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

کتاب ترس و لرز

195,000 تومان
معرفی کتاب ترس و لرز “ترس و لرز” مجموعه ای از شش داستان کوتاه و به هم پیوسته به قلم “غلامحسین ساعدی” است که آیینه ای از زندگی و روحیات مردم گوشه ای از جنوب ایران بوده و عقاید و آداب و رسوم آنان را به خوبی نشان می دهد. همان گونه که از عنوان کتاب “ترس و لرز” برمی آید، این اثر سراسر وحشت و ترس است از فقر و بیماری و خرافه. شروع داستان از مضیفی متروک و خالی آغاز می شود و در داستان آخر با چرخشی ماهرانه به همان جا بر می گردد. مضیف از غذاهایی پر می شود که غریبه ها به آنجا آورده اند و در اختیار اهالی گرسنه ی آبادی قرار می دهند. اما زمانی که مردم حسابی از این غذاها فربه شدند، غریبه ها به طور ناگهانی آنجا را ترک می کنند و مردمی را که حالا دیگر تاب و توان زحمت کشیدنن ندارند به حال خود وا می گذارند. ”ترس و لرز” در عین واقع گرایی و فضاسازی حقیقی، از ساختارهای مبهم و پر رمز و رازی برخوردار است که همین ابهام و پیچیدگی، بر وحشت و فضای دلهره آور داستان ها افزوده و مهارت قلم “غلامحسین ساعدی” در آفرینش “رئالیسم جادویی” را به خوبی نمایش می دهد. آنچه بیش از همه در پس زمینه ی مجموعه داستان “ترس و لرز” به چشم می خورد، نحوه ی واکنش شخصیت های قصه و حالات روانی آنان در برابر عوامل بیگانه ای است که بر سر راه آنان قرار می گیرد. در اکثر موارد این شخصیت ها منفعل اند و انتظار می کشند تا ببیند چه بر سرشان می آید. “غلامحسین ساعدی” با تکیه بر جنبه ی روانشناسی این شخصیت ها، مسیر انفعال و تباهی آنان را به شکل هوشمندانه ای به تصویر می کشد. .

کتاب فوائد گیاهخواری

55,000 تومان
معرفی کتاب فوائد گیاهخواری اثر پیش رو متن کامل کتاب “فواید گیاهخواری” از “صادق هدایت”، نویسنده ی مشهور معاصر است که به فواید این سبک زندگی می پردازد. با وجود اینکه نزدیک به یک قرن از نگارش کتاب “فواید گیاهخواری” می گذرد اما هنوز تفکر و دیدگاه “صادق هدایت” در این زمینه بدیع و ارتباط پذیر است و این اثر علاوه بر اینکه به تحلیل علمی و منطق محور “فواید گیاهخواری” می پردازد، خواننده را با عقاید و سبک زندگی یکی از برجسته ترین نویسندگان ایرانی نیز آشنا می کند. “صادق هدایت” این کتاب را در اواسط دهه ی دوم زندگی اش، یعنی سال ها پس از اینکه رژیم گیاهخواری را در دوره ی نوجوانی آغاز کرده بود به رشته ی تحریر درآورد و به این ترتیب می توان گفت “فواید گیاهخواری” نوعی به اشتراک گذاشتن تجربه ی این سبک زندگی از جانب کسی است که خود سال ها پیش به آن روی آورده است. ”صادق هدایت” در این اثر قابل تامل، از قلم درخشان خود استفاده کرده تا اهمیت رژیم گیاهخواری را با روایتی گیرا و جذاب تشریح کند و علاوه بر معرفی جنبه های مختلف این سبک زندگی، صنعت تولید گوشت را که از جهاتی بسیار ظالمانه جلوه می کند، مورد انتقاد قرار می دهد. نویسنده پس از برشمردن جنبه های مثبت سبک زندگی گیاهخوارانه، به رفتارهای منفی و نادرستی که به دلیل مصرف گوشت حیوانات از نوع بشر سر می زند اشاره کرده و با نگارشی تاثیرگذار، ابعاد وحشیانه و غم انگیز کشتن حیواناتی که هیچ مزاحمتی برای انسان نداشته اند را زیر بین نقد خود قرار می دهد. “فواید گیاهخواری” با اینکه از حجم کمی برخوردار است، اما مساله ی مهمی را تشریح کرده که نیازمند مطالعه و تفکر بیشتر است.

آن‌گاه که از فهم جهان درمی‌مانیم (مجموعه داستان)

86,000 تومان
اين پايان جبرگرايي است. اصل عدم قطعيت هايزنبرگ اميد تمام كساني را بر باد مي‌داد كه به جهان منظم و بقاعده‌اي كه فيزيك نيوتني وعده داده بود ايمان داشتند. به نظر جبرگرايان، اگر مي‌شد قوانين حاكم بر ماده را برملا كرد، مي‌شد به كهن‌ترين گذشته دست يازيد و دورترين آينده را پيش‌بيني كرد. رياضي دارد جهان‌مان را تا نقطه‌اي تغيير مي‌دهد كه نهايتا طي ده بيست سال آينده اصلا ديگر نتوانيم درك كنيم كه انسان‌بودن واقعا يعني چه. مي‌توانيم اتم را بشكافيم، برگرديم و به نخستين نور خيره شويم، و پايان جهان را فقط با مشتي معادله پيش‌بيني كنيم، اما هميشه چيزي مبهم، نامتعين و غيرقطعي باقي مي‌ماند.

نظریه‌ای در باب اقتباس

78,500 تومان
در نظريه‌اي در باب اقتباس ليندا هاچن، كارشناس ادبي مشهور، فراگير بودن اقتباس را در تمامي اشكال مختلف رسانه‌اي بررسي مي‌كند. البته در سينماي معاصر، به اندازه كافي اقتباس وجود دارد ـ براساس هر چيزي از كتاب‌هاي مصور گرفته تا رمان‌هاي جين آستن ـ تا ما را به اين فكر وا دارد كه شايد قصه‌هاي هاليوود به اتمام رسيده است. اما هاچن استدلال مي‌كند كه اگر تصور مي‌كنيد اقتباس صرفا در مورد رمان‌ها و فيلم‌ها قابل ادراك است، سخت در اشتباهيد. امروزه آهنگ‌هاي كپي‌برداري شده‌اي هستند كه به بالاي جدول موسيقي پاپ دست پيدا مي‌كنند، نسخه‌هاي بازي‌هاي كامپيوتري از داستان‌هاي پريان وجود دارند، و حتي برخي از قطارهاي هوايي از حق انحصاري فيلم‌هاي موفق نشئت مي‌گيرند.