

شبهای کوش آداسی
11,000 تومان
فرشته، دختری حساس و کشیده قامت و علاقهمند به مولانا و امامزاده داوود است. او پیمانی نانوشته و مرموز با پسرخالهاش اسکندر دارد. روزی که میرزا ابوالفتحخان با پسرش پوریا برای تعمیر کمک فنر اتومبیل خود به محل کار فرشته میروند، وی با مشاهده هویت و شخصیت و مدل بالای اتومبیل آنها، در مییابد که پوریا به اهداف والا تمایل دارد و به ناگاه قلبش از جا کنده میشود و تصمیم میگیرد با او برای زیارت مولانا به کوش آداسی برود. بازگشت همزمان اسکندر از آمریکا به مام میهن بر پیچیدگی ماجرا میافزاید و اثر را از چند صدایی بسزایی برخوردار میکند.
با ورود سرزده صفر آقا (برادر ناتنی اسکندر و مدیر مرغداری فرهیختگان) به زندگی فرشته، ماجرا اعماقی جدید پیدا میکند و حوادثی سراسر عشق و اشتیاق و خودگذشتگی در قرنِ بی مهریها شکل میگیرد و در دهلیزهای نمور زمان سرازیر میگردد. در این میان، صفر آقا، به صورتی ناخواسته با شخصی به نام حاج قنبر همدست میشود و حاج قنبر در پی احتمال دست داشتن فرشته در سرقت پرونده کنجاله وارداتی و دبه شیره ملایر و صندوق گردوی تویسرکان از صندوق عقب اتومبیلش موفق میشود به تعقیب و تهدید او پرداخته، زخمهایی ناسور را بر قلبش وارد ساخته، آن را ریش ریش کند تا مثلثی عشقی را شکل دهد، مثلثی که ضلع چهارمش صفرآقاست.
ماجرا با خواب عجیبی که فرشته میبیند ادامه مییابد که در آن نمادهایی چون حمله غولهای بیابانی و اکوان دیو، پُکهای سنگین و جانسوز مشاسدالله به قلیان، گوسفند پروار و چاق و چله، هندوانه، کسیه گوجه برغانی، عباس قادری و ارکستر فیلارمونیک وین، چون بهمنی سهمگین در مغز فرشته فوران میکنند.
در انبار موجود نمی باشد
شبهای کوش آداسی
نویسنده |
م.مالمیرآبادی
|
مترجم |
——-
|
نوبت چاپ | ١ |
تعداد صفحات | ١٩٢ |
نوع جلد | شومیز |
قطع | رقعی |
سال نشر | ١٣٩٥ |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
|
نوع کاغذ | تحریر |
وزن | 222 گرم |
شابک |
9786005639612
|
وزن | 0.222 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Samaneh Fathi
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
یه کار تر و تمیز
بیست و یک داستان کوتاه تشکیل دهنده این کتاب است. گویش محلی شیرازی در اولین داستان- راشه- به چشم میآید: «شب عروسی برایش چای دو رنگ بردم. کوچکه یه بیست تومنی نو گذاشت کنار سینی و استکان رو برداشت و لاجرعه هورت کشید. اما راشه لبتر نکرد. مواظبش بودم همهاش به اندازه «ها» که بگه لباش از هم فاصله داشت... میگفتن لوله رنگو وقتی رفته بوده اشکلک دید وکوچکه رو مجبور کرده یکی برایش بخره.
کوچکه گفت از بی گوشتی مردیم بریم؟ گفتم بریم. برف تا کمرمون میرسید. ابر از زمین تا آسمونو پر کرده بود. شول همی طوره آدم یا بالای ابره یا قاطی ابره. هنوزم که هنوزه قصابی نداره سالی به دوازده ماه بوی گوشت سرسیخ حسرت رو دله. همی شد که یکی یه حسن موسی رو کول انداختیم و دست به کمر، خم، از شیب تند جیر محله راه افتادیم رو به بالا...»
داستانهای دیگر این مجموعه «آقای دوست داشتنی»، «چارهای نیس»، «باید خودم را جا بگذارم»، «خندهها و پنجره خاکستری»، «خواهر مرگ»، «درویش و بانو»، «رنگ تلخ»، «دوشنبهها» و ... هستند که مهناز کریمی از سال ها پیش برای انتشار آن را آماده کرده بود اما به دلایلی منتشر نشدند.
«مهناز کریمی» نویسنده شیرازی مقیم آمریکا پیش از این رمان «سنج و صنوبر» را منتشر کرده است.
ایالات نیست در جهان
شوخی با نظامیها
وقتی سروها برگ می ریزند
زنی در آینه
محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-باروخ اسپینوزا
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-روشنگری
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-ژاک لکان
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-عشق
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-سعادت
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-عقل به روایت کانت
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-هرمنوتیک
دانشنامه فلسفه استنفورد 5: زیباییشناسی
نویسنده | استنفورد |
مترجم | مسعود علیا |
تعداد صفحات | ٦٨٠ |
قطع | وزیری |
سال نشر | ١٤٠١ |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
وزن | ١٣٥٤ |
شابک | ٧ -٤٦٣-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.