شب به خرس

28,000 تومان

شب‌ به‌‌خرس روایتی مرموز از جهانی آشناست. آدم‌هایی معمولی با پیشینه و آینده‌ای پُر‌رمزوراز. شب ‌به‌‌خرس جهانی کُند را روایت می‌کند که آرام‌آرام عنصر انتقام، خیال و جادو به ‌آن اضافه می‌شود. شب ‌به‌‌خرس داستانِ مردی تنها به ‌نامِ «فاضل قناعت‌جو» است که زندگی‌ یکنواخت و ساده‌ای دارد و دل‌سپردۀ دخترخاله‌ای است که هیچ‌وقت به ‌او توجه نکرده، اما با آشنایی تصادفی‌اش با «عادل عنصری» که مانند او عشقی از دست رفته دارد و رازی سربه‌مهر، و با به میان آمدن پای شرکت انتقام‌جوییِ بنفشه، زندگی‌اش دستخوش تغییراتی می‌شود و جهان داستان سمت و سویی دیگر می‌گیرد

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

شب به خرس

نویسنده
عماد رضایی نیک
مترجم
——-
نوبت چاپ ١
تعداد صفحات ٢١٦
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٣٩٩
سال چاپ اول ——
موضوع
داستان‌های فارسی
نوع کاغذ بالکی
وزن ٣٢٠ گرم
شابک
9786226662109
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.32 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “شب به خرس”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

آن جا که پنچرگیری ها تمام می شوند

7,000 تومان
هر جمعیت و هر دوره‌ای به سخنگو نیاز دارد تا به یک نسل تبدیل شود. سخنگویان هر نسل نویسندگان آن نسل‌اند، نویسندگانی که با نگاه ژرف‌شان لحظات از دست رفته و ترس‌های نسل‌شان را روایت می‌کنند به نسلی که به تاریخش بدهکار نیست. مجموعه داستان «آن‌جا که پنچرگیری‌ها تمام می‌شود» شامل ٩ داستان کوتاه است، داستان‌هایی که اغلب وقایع‌نگار فاجعه‌اند، در فضایی رنگین، پرجوش و خروش و گهگاه طنز. زبان داستان‌ها امروزی و بازیگوش است که با آن روزمرگی آدم‌های معمولی و ترس‌ها و آینده نامعلومشان با طنزی تلخ بازنمایی می‌شود. شاید این مجموعه بیان این حقیقت باشد که در دنیای امروز فقط ترس‌ها هستند که واقعی‌اند. پیش از این از «حامد حبیبی» مجموعه داستان دیگری تحت عنوان «ماه و مس» منتشر شده بود. و اکنون از این نویسنده جوان کتاب «آن‌جا که پنچرگیری‌ها تمام می‌شوند» منتشر شده است.

شریدر به روایت شریدر

65,000 تومان
« شریدر » یکی از چهره‌های اصلی سینمای دهه ٧٠ آمریکاست . او در مقام منتقد فیلم یکی از مهم‌ترین کتاب‌های نظری سینمای این دهه را تحت عنوان « سبک استعلایی در سینما » و در مقام فیلمنامه‌نویس ، مهم‌ترین و دوران‌سازترین فیلم این دهه را با نام « راننده تاکسی » نوشته است . او در عین حال با کارگردان‌های مهم این دهه همچون اسپیلبرگ ، دی‌پالما و پولاک همکاری داشته است . ماهیت تحلیلی و تفصیلی این کتاب به گونه‌ای است که هم پس زمینه تربیتی و دینی شریدر را وا می‌کاود و هم درس‌هایی است در باب فیلمنامه‌نویسی از زبان یکی از خلاق‌ترین فیلمنامه‌نویسان همه دوران‌ها و هم تحلیلی همه‌جانبه و هوشمندانه است از نسل فیلمسازان دهه ٧٠ و اینکه نشان می‌دهد کارگردانی با دغدغه‌ها و تربیت دینی چگونه مضامین الهیاتی را در فیلم‌هایش بسط می‌دهد . این جنبه آخر ، دست کم می‌تواند ماهیت پدیده‌ای به نام سینمای دینی و البته خلف آن سینمای معناگر را در ایران مسئله‌زا کند . در پایان این کتاب گزیده‌ای از نقدها و نوشته‌های شریدر در دوره نقدنویسی آورده شده است .

نرون دروغین

35,000 تومان
در روز ششم ماه مارس که سناتور «وارو» به سوی کوشک حکومتی ولایت سوریه، این استان ثروتمند و حاصلخیز امپراتوری روم به راه افتاد. عابران تخت روانِ حامل او را تا مدت‌ها با نگاه بدرقه کردند تا این که... . به استناد تاریخ، در دوره کوتاه حکومت امپراتور تیتوس یعنی دوازده سال پس از مرگ نرون در متصرفات شرقی امپراتوری روم، مردی ظاهر شد که ادعا می‌کرد امپراتور نرون است. البته همه داستان خودکشی نرون در سال ٦٨ میلادی را شنیده بودند. اما با توجه به نحوه مشکوک مرگ او، بارها در همه جا و به ویژه در سرزمین‌های شرقی، این شایعه رایج شد که نرون زنده است و دوباره بر تخت سلطنت خواهد نشست. باری این مرد ادعا کرد که نرون زنده است و اینک بازگشت به روم را تدارک می‌بیند. رمان نرون دروغین در سال ١٩٣٦ نوشته شد و یکی از موثرترین و رساترین آثار ادبی ضد فاشیستی بود که به ویژه در کشورهای انگلوساکسون مورد توجه و تحسین فراوان قرار گرفت و در تیراژ بالا منتشر شد. نویسنده هدفی را در این کتاب دنبال می‌کند که خواننده با خوانش این کتاب درمی‌یابد که او به چیزی به مراتب فراتر از نکوهش هیتلر و همدستان جنایتکارش می‌اندیشید.

هیس‌

210,000 تومان
ایستاده‌ بودم‌ روی‌ جدول‌ جوی‌، گِل‌های‌ بغل‌ پوتین‌ راستم‌ را مالیدم‌ به‌ لبه‌ جدول‌. سرشب‌ واکسشان‌ زده‌ بودم‌. دلم‌ می‌خواست‌ وقتی‌ بالای‌ سر جنازه‌ام‌ می‌رسند ببینند تر و تمیز، مثل‌ بچه‌ آقاها مرده‌ام‌. تقابل‌ و تناقض‌ حاصل‌ از دنیای‌ مدرن‌، سرمنشأ ماجراها و سردرگمی‌های‌ بسیاری‌ است‌ که‌ هیس‌ راوی‌ یکی‌ از آن‌هاست‌، و البته‌ نه‌ از دیدگاهی‌ قاطع‌. در هیس‌، چنان‌ که‌ لوکاچ‌ در نظریه‌ رمان‌ می‌گفت‌، ارزش‌های‌ تحقق‌ناپذیر و آرمانی‌ قهرمانان‌، به‌ شیوه‌ای‌ نو، نسبی‌ شده‌اند؛ چیزی‌ که‌ دور از دسترس‌ نویسندگان‌ پیش‌ از این‌ بوده‌ است‌. در هیس‌ نویسنده‌ ماجراها را چنان‌ که‌ دیکته‌ می‌شود نشان‌ نمی‌دهد بلکه‌ چنان‌ که‌ خود می‌خواهد نشان‌ می‌دهد و باز بر عهده‌ خواننده‌ می‌گذارد تا ماجرا را آن‌ گونه‌ که‌ می‌خواهد ببیند و رمان‌ توسط‌ راویان‌ مختلفی‌ ساخته‌ می‌شود: پاسبان‌، نظامی‌ گاه‌ دل‌رحم‌ و گاه‌ خشنی‌ که‌ آنچه‌ را می‌خواهد انجام‌ نمی‌دهد و آنچه‌ را نمی‌خواهد انجام‌ می‌دهد؛ جهانشاه‌، قاتلی‌ یا قاتل‌ نمایی‌ یا حتی‌ مقتولی‌ که‌ با لذت‌ به‌ روایت‌ هوس‌هایش‌ می‌نشیند و از کشتن‌ آدم‌ها یا کشته‌ شدن‌ خود می‌گوید؛ نویسنده‌ که‌ در نیمه‌ داستان‌ می‌میرد و به‌ پایان‌ رساندن‌ رمان‌ را به‌ میراث‌ می‌گذارد، و دیگر شخصیت‌هایی‌ که‌ این‌جا و آن‌جا رشته‌ کلام‌ را قطع‌ می‌کنند و از منظر خود به‌ روایت‌ می‌نشینند، تا سرانجام‌ رمانی‌ پدید آید که‌ با هر خوانشی‌ شکلی‌ دیگر به‌ خود می‌گیرد و به‌ تعداد مخاطبانش‌ ماجرا عوض‌ می‌کند. گرایش‌ به‌ نوآوری‌ و تجربیات‌ تازه‌ از بارزترین‌ ویژگی‌های‌ آثار محمدرضا کاتب ست‌ و در همین راستا رمان‌ هیس‌ جایزه‌ کتاب‌ سال‌ منتقدان‌ مطبوعات‌ را هم در سال ۷۹ از آن‌ خود کرده‌ است‌.
سفارش:0
باقی مانده:1

تمشک های ناظر

800 تومان
((تعقیبم کردی، آهان ؟خواستی بینی کجا می ره این دختره تنها تنها ...)) موهای فرش راچنگ می زند به پشت. تارهای صوتی اش را کشیده تر (زنانه تر) می کند. ((نکنه شیطون، خواستی خودت تنها تنها بادختره...)) کرم های شبتاب پریده اند توی چشم هایش. برای به بند کشانیدن یک زن اثیری همه مقدمات فراهم است: چله نشینی ای که تنها ده روز به پایانش ماند است ، زنی دور ازدسترس باخال نزدیک به قوزک پایش . وبشرا. دختری که شبوار جین می پوشد ودرهمین نزدیکی است. ((تمشک های ناظر)) بر مرز واقعیت ورؤیا پیش می رود، رؤیایی حقیقی تر ازواقعیت وواقعیتی رؤیایی.

گره کور

1,000 تومان
هفته اول باور نمی کردیم. روز هشتم یا نهم بود، آمدیم نشستیم این جا، زیر این تیر چراغ برق،‌ وکم کم باور کردیم. پرسیدم:(( اسمش چیه؟)) مشت ها رابهشکم فشرد وخم شد به جلو وگفت ((‌پردیس)) نفس عمیقی کشید ومشت ها رااز روی شکم برداشت. گفت: (( یعنی بهشت)).