




شخصیت معاصر … توماس ادیسون
6,500 تومان
مخترع بزرگ آمریکایی در دهه ١٨٤٠ یعنی زمانی که توماس ادیسون به دنیا آمد ، زندگی برای بسیاری از مردم آمریکا آسان نبود . کشاورزان و کارگران کارخانهها ساعات طولانی کار میکردند . در شبهای سرد ، خانواده;ها برای گرم کردن خود گرد بخاری جمع میشوند و تنها منابع نوری که از آنها استفاده میشد شمع بود و فانوس . با این همه کشور در حال رشد بود و افرادی که سخت کار میکردند ، معمولاً درآمدی مناسب و مکفی برای خانواده خود به دست میآوردند .
در ١١ فوریه سال ١٨٤٧ توماس ادیسون کوچک ترین فرزند ساموئل و نانسی ادیسون در ایالت اوهایوی آمریکا به دنیا آمد پس از طی دوران کودکی پدرش او را مدتی به مدرسه خصوصی فرستاد ولی نتوانست برای همیشه هزینه تحصیل او را بپردازد . آن زمان حتی مدارس دولتی هم نیز شهریه دریافت می کردند . این بود که ادیسون تا دوازده یا سیزده سالگی به مدرسه نرفت . در خلال این مدت مادرش در خانه به او درس میداد . بعدها ادیسون همواره به خاطر میآورد کسی که او را ساخت و پرورانید مادرش بود . او به وی آموخت که چگونه کتابهای خوب را سریع و صحیح بخواند .
در انبار موجود نمی باشد
شخصیت معاصر … توماس ادیسون
نویسنده |
مایکل برگن
|
مترجم |
فرید جواهرکلام
|
نوبت چاپ | ٢ |
تعداد صفحات | ١١٢ |
نوع جلد | شومیز |
قطع | وزیری |
سال نشر | ١٣٩٥ |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
——
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | ۱۶۴ گرم |
شابک |
9786002780256
|
وزن | 0.164 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Ali
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
پیرترین اژدهای جهان-16
آسیب شناسی روانی بر اساس DSM-5-TR جلد اول
آفريقای قديم
ملل 5 … هندوستان
خوشی ها و روزها
گور به گور
بخشی از کتاب گور به گور
«دارل رفته جکسن. گذاشتنش تو قطار، میخندید، تو اون واگنِ دراز هی میخندید، رد که میشد کلههاشون رو برمیگردوندند، عین کلّه جُغد. گفتم «به چی میخندی؟» «آره آره آره آره.» دو نفر گذاشتنش تو قطار. کت ناجوری تنشون بود، جیب پشتی طرف راستشون بالا اومده بود. پشت گردنشون رو خط انداخته بودند، انگار همین تازگی دو نفر سلمونی با هم با گچ خط کشیده بودند مثل مال کش. گفتم «به این هفتتیرها میخندی؟» گفتم «چرا میخندی؟ برای این که از صدای خنده بدت میآد؟» دو تا صندلی به هم چسبوندند که دارل بشینه کنار پنجره بخنده. یکیشون پهلوش نشست، یکیشون رو صندلی رو به روش نشست، که عقب عقب میرفت. یکیشون باید عقب عقب میرفت، چون که پول دولت پشت هر دونهش یک صورت داره، هر صورتیش هم یک پشت داره، اینها هم سوار پول دولت شدهاند، که گناه داره. سکه پنج سنتی یک روش زنه یک روش گاومیش؛ دو تا صورت داره ولی پشت نداره. من نمیدونم این چیه. دارل یک دوربین کوچک داشت که زمان جنگ تو فرانسه خریده بود. توش یک زن بود و یک خوک که دو تا پشت داشتند ولی صورت نداشتند. من میدونم این چیه. «برای همین داری میخندی، دارل؟» «آره آره آره آره آره آره.»»محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-تاریخ هستی شناسی هنر
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-روشنگری
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-سعادت
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-بدنآگاهی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-معنای زندگی
آدمکش کور
دانشنامه فلسفه استنفورد 5: زیباییشناسی
نویسنده | استنفورد |
مترجم | مسعود علیا |
تعداد صفحات | ٦٨٠ |
قطع | وزیری |
سال نشر | ١٤٠١ |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
وزن | ١٣٥٤ |
شابک | ٧ -٤٦٣-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
دانشنامه فلسفه استنفور 1: زیباییشناسی آلمانی
نویسنده | پل گایر، هانا گینزبورگ، استیون هولگِیت، ایئن تامسون و نیکولاس دیوی |
مترجم | سید مسعود حسینی، داود میرزایی، گلنار نریمانی و وحید غلامیپورفرد |
سرپرست و ویراستار مجموعه | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٣ |
سال نشر | ١٤٠٢ |
سال چاپ اول | ١٣٩٩ |
تعداد صفحات | ٥٣٦ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
قطع | رقعی |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
شابک | ٦ -٣٤٥-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
وزن | ٧٨٨ |
تولید کننده | ققنوس |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.