شخصیت معاصر … فرانکلین دلانو روزولت

3,200 تومان

با آغاز قرن نوزدهم و پیشرفت‌های حاصل شده در تمامی حوزه‌های فعالیت انسان ، دنیای قدیم به مکانی جدید بدل شد. اختراعات جدید روش زندگی را به سرعت تغییر داد و اکتشافات علمی نیز نگرش انسان را به خود دگرگون ساخت. با وقوع جنگ جهانی اول سراسر جهان را جنگ فرا گرفت، و به کارگیری اندیشه‌هایی نظیر کمونیسم و ناسیونالیسم نشان داد که کشورها می‌توانند بسیار فراتر از مرزهای خود بر جهان تأثیر بگذارند . مجموعه این تحولات دنیایی را به وجود آورده است که آن را جهان معاصر می‌نامیم .

 

« فرانکلین دلانو روزولت » در تمام عمرش از آتش می‌ترسید ، اما عاشق طبیعت، به ویژه مناظر اطراف منزل ییلاقی خود در جزیره کمپوبلوی کانادا بود. دهم ، اوت سال ١٩٢١ بود که به همراه فرزندانش سوار بر قایق ویرئو، از کلبه خانوادگی در جزیره کمپوبلو به قصد ماهیگیری به راه افتاد . هر چند که او قبل از آمدن به تعطیلات کاملاً خسته بود و سختی سفر به جزیره نیز او را خسته‌تر کرده بود، اجازه نداد خستگی مانع آن شود که همراه فرزندانش از یکی از محبوب‌ترین تفریح‌های خود یعنی قایقرانی لذت ببرد .

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

شخصیت معاصر … فرانکلین دلانو روزولت

نویسنده
براندا هاوگن
مترجم
محمدرضا دوست‌طلب
نوبت چاپ ۲
تعداد صفحات ۱۱۲
نوع جلد شومیز
قطع وزیری
سال نشر ١٣٩١
سال چاپ اول ——
موضوع
سرگذشتنامه
نوع کاغذ تحریر
وزن 171 گرم
شابک
9789643119713
توضیحات تکمیلی
وزن 0.171 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “شخصیت معاصر … فرانکلین دلانو روزولت”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

مجموعه اشعار سیمین بهبهانی دفتر دوم

125,000 تومان
مجموعه اشعار سیمین بهبهانی دفتر دوم سیمین بهبهانی به بانوی غزل شهرت دارد و برخی از اشعار او به اندازه آثار کلاسیک شعر فارسی مشهور و محبوب اند و به خاطر تسلطی که بر اوزان شعر فارسی داشت و وزن های جدیدی که خود ایجاد کرده بود مورد استقبال سازندگان آثار موسیقایی قرار گرفت. تازه ترین مورد، سروده «چرا رفتی» با صدای همایون شجریان است. مهم ترین تخصص شاعرانه سیمین بهبهانی که موجب حیرت و تحسین می شد کشف، به کارگیری یا ابداع اوزان تازه و نیز سرودن اشعار در مصراع های طولانی بود در حالی که وزن را با دقت رعایت کرده بود و با مهارتی خیره کننده قالب های کهن را در شکل تازه و با مضامین مدرن عرضه می کرد و چندان در این کار و خلاقیت های نوآورانه در عرصه غزل چیره دست بود که «نیمای غزل» لقب گرفت.

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

اصول و تکنیک‌های برقراری ارتباط مؤثر با دیگران

75,000 تومان
ارتباط فرایندی پویا و پیوسته مبتنی بر همگرایی و اعتمادی متقابل است که در آن با استفاده از گفتار، نوشتار، علائم و رفتار، فکر، پیام و یا اطلاعات مبادله می‌شوند. ارتباطات سنگ بنای جامعه انسانی و سرچشمه فرهنگ و موجب تکامل آن است و فضای اجتماعی مورد نیاز را برای زیستن انسان‌ها فراهم می‌آورد. ارتباط با دیگران، یک نوع مهارت است، مهارتی که انسان را در موقعیت ممتاز و بهتری قرار می‌دهد و دستیابی به موفقیت و خوشبختی را سهل و آسان‌تر می‌سازد. کتاب "اصول و تکنیک‌های برقراری ارتباط با تکیه بر نظریه "منبع معنی" در پس ارائه الگویی کاربردی در بهبود ارتباط میان فردی است. توانمندسازی اشخاص و آموزش فراگیر مهارت‌های ارتباط مؤثر قطعاً به گسترش مهرورزی و صلح و صمیمیت در جامعه منجر خواهد شد. کتاب "اصول و تکنیک‌های برقراری ارتباط مؤثر با دیگران" نوشته قادر باستانی مدرس و صاحبنظر در زمینه ارتباطات و روابط عمومی است که پیش از این کتاب تأثیر تلویزیون بر کودکان را در سال ٨٠ منتشر کرد. وی دوره‌های آموزش مشتری‌مداری و طرح تکریم ارباب رجوع را در ادارات تدریس می‌کند.

قواعد فقه ، بخش مدنی 2

31,000 تومان
این کتاب با هدف پرورش قدرت استنباط و تقویت شم حقـوقى دانشجویان رشته حقوق و به طور ویژه برای تدریس در حوزه تحقیقات تطبیقى حقوق اسلام و ایران با نهادهاى مشابه در نظامهاى حقوقى دیگر و ضرورت رفـع نیـاز علمى و آموزشى در این زمینه، نگاشته شده است. در واقع مؤلف این اثر به دلیل داشتن دغدغه نبود تألیفات درسىِ متناسب با سطح علمى مقاطع تحصـیلى دانشـگاهى در زمینه حقوق اسلامى و به ویژه تفهیم مبانى فقهى آن، دست به نگارش کتاب حاضر زده است. در طرح، تنظیم و انتشار این کتاب، بناى مؤلف بر این نبوده است که فقط عنوانهایى بحث و بررسى شود که به معنى دقیق کلمه، مصداق قاعده فقهى باشد، بلکه بیشتر به این توجه شده که هر اصل یا قاعده مهمـى که در فقه و مباحث حقوق قابل طرح است و شناخت علمى دانشجویان از آن در مطالعـه و تحقیـق مفید و مؤثر است، مطرح شود. قواعد فقه نخستین بار در سال 1363 و با محتوایی شامل تعدادى از قواعد مهم فقهى که بیشتر در قلمروی حقوق مدنى قابـل اعمـال بودنـد، منتشر و با اسـتقبال کـم نظیـر اسـتادان و دانشجویان رشته هاى حقوق و طلاب حوزه هاى علمیه مواجه شد و تاکنون نیز چندین بار تجدید چاپ شده است. در جلد دوم این اثر، برخى قواعد فقهى که لزوماً در مقاطع کارشناسی ارشد و دکترى موضوعِ تدریس و تحقیـق بود و نیاز به جامعیت و تفصیل بیشترى داشت، به عنوان متمم بخش نخسـت کـه قواعـد فقهـى مـدنى اسـت، در اختیـار علاقه مندان قرار گرفته است.
سفارش:0
باقی مانده:1

دزد دقیقه‌ها

170,000 تومان

معرفی کتاب دزد دقیقه ها اثر داوید لوثانو

داستان این کتاب درباره پسری است که از شانس بدش تنها روزی که از تقویم حذف شده روز تولد اوست، این یعنی او همیشه در ده سالگی خواهد ماند مگر این که دست به کار شود و خودش را نجات بدهد. بنابراین ادو از مغازه ای عجیب و غریب دستگاهی مرموز می خرد که با کمک آن می تواند دقیقه ها را بدزدد. او تلاش می کند تا با دزدیدن زمان روز تولدش را پس بگیرد، هرچند ممکن است حسابی گرفتار شود.
فکر کن روز تولدت از تقویم حذف شود، چه کار می‌کنی؟

اِدو برای پس‌گرفتن روز تولدش نقشه‌ی عجیب‌وغریبی می‌کشد.

مقام‌های دولتی کشور ادو، یک روز را از تقویم حذف کرده‌اند. روزی که انتخاب کرده‌اند، ششم اکتبر است، یعنی همان روز تولد ادو.

او حالا دیگر تاریخ تولد ندارد و تا ابد در ده‌سالگی گیر افتاده است. ادو برای حل مشکلش، تصمیم می‌گیرد سری به فروشگاه اقلام ممنوعه بزند. مغازه‌دار عجیب‌وغریب فروشگاه اقلام ممنوعه، دستگاهی ممنوع و غیرقانونی به ادو می‌دهد تا با آن از مردم دقیقه بدزدد و در نهایت روز تولدش را پس بگیرد.

آیا ادو، که فقط یک دانش‌آموز معمولی است، می‌تواند دزد زمان بشود؟

آیا گیر می‌افتد؟ یا به هدفش می‌رسد؟ یا...

سفارش:1
باقی مانده:1

هر روز پنجشنبه است

150,000 تومان
شاد بودن یک انتخاب است. بسیاری از ما وقتی صبح‌ها از خواب بلند میشویم میتوانیم انتخاب کنیم امروز چه مدل روزی را پیش رو داریم. روزی خوب یا روزی بد؟ هدف نویسنده این کتاب آن است که به خواننده بیاموزد ذهن خود را طوری برنامهریزی کند که بتواند هر روز، شادمانی را انتخاب نماید. مهم نیست چه چالشهایی پیش روی اوست یا چه شرایطی پیش می آید، مهمتر این است که این شما هستید که باید انتخاب کنید چگونه زندگی‌تان سپری شود. کاملاً به خودتان و انتخاب‌هایتان بستگی دارد و نه به شرایطتان! آبراهام لینکلن، می‌گوید: بیشتر مردم به همان اندازهای که تصمیم گرفته‌اند شاد باشند، شادند.رئیس جمهور فقید ایالات متحده، حتماً خوشحال می‌شد اگر می‌فهمید نتیجه تحقیقات نشان می‌دهد که میزان شادمانی مردم در روزهای پنجشنبه ده درصد افزایش می یابد. چرا؟ چون آخر هفته‌ها مردم هیجان زده اند، بنابراین تصمیم می گیرند شادتر باشند. آن ها در روزهای تعطیل ذهنشان را معطوف به این می‌کنند که بیشتر از زندگی‌شان لذت ببرند.