شش یادداشت برای هزاره ی بعدی

67,000 تومان

کتاب «شش یادداشت برای هزاره ی بعدی» کتابی است که براساس مجموعه ای از سخنرانی ها توسط ایتالو کالوینو برای سخنرانی های چارلز الیوت نورتون در هاروارد نوشته شده است ، اما هرگز به دلیل مرگ کالوینو قبل از خروج از ایتالیا ارائه نشد. به این سخنرانی ها در اصل به زبان ایتالیایی نوشته شده و توسط پاتریک کریگ ترجمه شده اند. قرار بود سخنرانی ها در پاییز سال 1985 انجام شود و یادداشت ها در سال 1988 منتشر شود. این یادداشت ها سخنرانی هایی در مورد ارزش های ادبی است که کالوینو احساس می کرد در هزاره آینده مهم خواهند بود. در زمان مرگ ، کالوینو تمام سخنرانی ها را به جز آخرین درس به پایان رسانده بود…
«شش یادداشت برای هزاره» مجموعه ای از پنج سخنرانی است که ایتالو کالوینو در زمان مرگش قصد داشت ارائه دهد.
چه چیزی باید در ادبیات مورد توجه قرار گیرد؟ کالوینو یک سخنرانی یا یادداشت را به هر یک از پنج ویژگی ضروری اختصاص می دهد: سبکی ، سرعت ، دقت ، بینش و تعدد.
در کتاب «شش یادداشت برای هزاره ی بعدی» میراث او برای ما وجود دارد.
ایتالو کالوینو افکار والای خود را هزاران سال پیش از ما قبل از بقیه عنوان کرده بود. اکنون به نظر می رسد زمان مناسبی برای بازبینی شش یادداشت او برای هزاره بعدی است ، تحقیق در مورد ارزشهای ادبی که او آرزو داشت به نسلهای آینده وصیت کند. کالوینو ، نویسنده شهرهای نامرئی ، اگر در شب زمستانی یک مسافر ، و دیگر آثار داستانی پست مدرن ، قرار بود این پنج “یادداشت” (قرار بود ششمین مورد باشد) را در سالهای 1985 تا 1986 ارائه دهد ..

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

شش یادداشت برای هزاره ی بعدی

نویسنده ایتالو کالوینو
مترجم لیلی گلستان
نوبت چاپ 5
تعداد صفحات 114
قطع و نوع جلد رقعی شومیز
سال انتشار 1401
شابک 9789642132683
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.125 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “شش یادداشت برای هزاره ی بعدی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

آرش کمان‌گیر (جای خالی داستان آرش در شاهنامه)

13,800 تومان
پاسخ نويسنده‌ي اين كتاب كوچك به اين پرسش كه چرا داستان آرش كمان‌گير در شاهنامه فردوسي نيامده، پاسخي يكسره نو و متفاوت است. اگر چه او نيز چنان كه معمول است با متد تاريخي به سراغ تاريخ اشكانيان و گزارش‌هاي سكه‌شناسي و تاريخ‌هاي اوايل عصر اسلامي مي‌رود، اما آن‌چه به ويژه اين پاسخ را رنگي از هيجان و تمايز مي‌بخشد آن است كه داستان آرش كمان‌گير از نگاه او، قطعه‌اي از پازل بزرگ داستان‌هاي سنت شاهنامه‌نگاري محسوب مي‌شود، سنتي كه براي ايرانيان پيش از اسلام به مثابه‌ي تاريخي شفاهي و سپس كتبي عمل كرده است. نويسنده با كند و كاو در روايت‌هاي گوناگون اين داستان، نشان مي‌دهد كه چگونه اسطوره‌اي كهن، در منازعات قدرت و كشمكش‌هاي مشروعيت‌يابي و مشروعيت‌زدايي اشكانيان و ساسانيان: و در بستر سنت شاهنامه‌نگاري ايراني دستخوش تغيير و تحول مي‌شود.

کتاب دیوان صائب تبریزی 2 جلدی

875,000 تومان
معرفی کتاب دیوان صائب تبریزی 2 جلدی میرزا محمّدعلی صائب تبریزی حدود سال ۱۰۰۰ هجری یا یکی دو سال بعد از آن در تبریز زاده شد. پدر او تاجری معتبر بود و خانوادهٔ صائب جزو هزار خانواری بودند که به دستور شاه عباس اول صفوی از تبریز کوچ کرده و در محله عباس آباد اصفهان ساکن شدند؛ این مردم را تبارزه ( تبریزی های ) اصفهان می نامیدند. صائب در اصفهان به آموختن علوم عصر پرداخت. در جوانی به حج رفت و در بازگشت به مشهد سفر کرد. صائب در سال ۱۰۳۴ هـ. ق از اصفهان عازم هندوستان شد و بعد به هرات و کابل رفت. حکمران کابل، خواجه احسن الله مشهور به ظفرخان، که خود شاعر و ادیب بود، مقدم صائب را گرامی داشت. ظفرخان پس از مدتی به خاطر جلوس شاه جهان، عازم دکن شد و صائب را نیز با خود همراه برد. در سال ۱۰۴۲ ه‍. ق صائب به ایران بازگشت و در اصفهان اقامت گزید. شاه عباس دوم صفوی به او مقام ملک الشعرایی داد. صائب هشتاد سال زندگی کرد و هم در اصفهان دیده از جهان فروبست. درگذشت او در سال ۱۰۸۶ یا ۱۰۸۷ ه. ق بوده است. آرامگاه او در اصفهان، در محلهٔ لنبان، در محلی است که در زمان حیات او معروف به تکیه میرزا صائب بود. مقبرهٔ صائب در باغچه ای در اصفهان در خیابانی که به نام او نامگذاری شده است قرار دارد. صائب تبریزی شاعری کثیرالشعر بود، تعداد اشعار صائب را از شصت هزار تا صد و بیست هزار بیت گفته اند. آثار صائب جز سه چهار هزار بیت قصیده و یک مثنوی کوتاه و ناقص به نام قندهارنامه و دو سه قطعه، همگی غزل است. دیوان حاضر شامل کلیات غزل های صائب تبریزی است.

کبوتر توی کوزه

32,000 تومان

معرفی کتاب کبوتر توی کوزه

پیرزن پارچه‌ای سفید روی سرش می‌اندازد شادی می‌کند، برای خودش هلهله می‌کند و کِل می‌کِشد و چند بار با عصا روی کوزه می‌زند. نویسنده با هر ضربه کوزه را بیشتر به آغوش می‌کشد و حالش بدتر می‌شود، زانوهایش خم می‌شود. خنده‌اش کم و کم‌تر می‌شود. دست روی قلبش می‌گذارد، پیچ و تاب می‌خورد ــ صدای رعدوبرق و باران ــ کوزه از دست نویسنده می‌افتد، می‌شکند. صحنه تاریک می‌شود. نقطه‌ای که کوزه است روشن می‌شود. کبوتری از توی کوزه درمی‌آید و صدای بالش توی تاریکی صحنه می‌پیچد.

خشونت (پنج نگاه زیرچشمی)

190,000 تومان

معرفی کتاب خشونت (پنج نگاه زیرچشمی)

اسلاوُی ژیژک، این فیلسوف، منتقد فرهنگی و کوشنده‌ی سیاسی، چارچوب مسحورکننده‌ی تازه‌ای برای نگرش به نیروهای خشونت در جهان ما به‌دست می‌دهد. وی با دستمایه قرار دادن تاریخ، فلسفه، کتاب‌ها، فیلم‌ها، روان‌پزشکی لکان و لطیفه‌ها به بررسی شیوه‌های فهم و بدفهمی خشونت می‌پردازد.
ژیژک با استفاده از بینش فرهنگی بی‌مانند خود تبیین تازه‌ای از شورش‌های سال ۲۰۰۵ پاریس ارائه می‌کند؛ در سهل‌گیری نسبت به خشونت که براساس انسان‌دوستی انجام می‌شود تردید روا می‌دارد و به شکلی جسورانه به تأمل درباره‌ی تصویر قدرتمند و عزم جزم تروریست‌های روزگار حاضر می‌نشیند.
به گفته‌ی ژیژک خشونت سه شکل دارد: کنشگرانه (جنایت، ارعاب)، کنش‌پذیرانه (نژادپرستی، نفرت‌پراکنی، تبعیض) و سیستمی (تأثیرات فاجعه‌بار نظام‌های اقتصادی و سیاسی)؛ و غالباً یکی از شکل‌های خشونت مانع از دیده شدن دیگر شکل‌های آن می‌شود و بدین ترتیب مسائل پیچیده‌ای پدید می‌آید.
آیا پیدایش سرمایه‌داری و در واقع تمدن بیش از آن که جلوی خشونت را بگیرد سبب خشونت نمی‌شود؟ آیا مفهوم ساده‌ی «همسایه» آبستن خشونت است؟ آیا ممکن است شکل مناسب اقدام بر ضد خشونت در زمانهٔ ما صرفاً تعمق و اندیشیدن باشد؟
ژیژک از این پرسش‌ها و پرسش‌های دیگری که به همین اندازه اندیشمندانه است آغاز می‌کند و در اثری که جایگاه او را به‌عنوان یکی از پردانش‌ترین و فتنه‌انگیزترین اندیشمندان دوران نو تحکیم خواهد کرد به بحث درباره‌ی خشونتِ سرشته شده در ذات جهانی‌شدن، سرمایه‌داری، بنیادگرایی، و زبان می‌پردازد.
خشونت (پنج نگاه زیرچشمی) - انتشارات نی

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

کتاب بانو در آینه

265,000 تومان
معرفی کتاب بانو در آینه ویرجینیا وولف از تاثیرگذارترین نویسندگان قرن بیستم است. او علاوه بر رمان، داستان کوتاه، مقاله و نقد هم نوشته است. از نظر وولف هر نسلی دلبستگی‌ها و پیچیدگی‌های خاص خودش را دارد؛ از این رو، او به دنبال زبانی بود که با آن بتواند انسان پیچیده‌ی دوران مدرن را توصیف کند. ادبیاتی که از قید و بند قواعد قدیم رها شود و درونی‌تر باشد. این نگرش، او را به این سمت سوق داد که از شیوه‌ی جریان سیال ذهن برای روایت رمان‌هایش بهره ببرد؛ وولف از پیشگامان شیوه‌ی روایت جریان سیال ذهن است. کتاب‌های مهم ویرجینیا وولف به فارسی ترجمه شده‌اند و خوانندگان با شیوه‌ و نگاه او، هم در رمان‌نویسی و هم مقاله‌نویسی و نقد آشنا هستند. برخی از داستان‌های کوتاه او هم پیش‌تر ترجمه شده‌اند، اما کتاب «بانو در آینه» تمام داستان‌های کوتاه ویرجینیا وولف را در برمی‌گیرد. برخی از این داستان‌ها در زمان حیات او در مجموعه‌ای به نام دوشنبه یا سه‌شنبه چاپ شده‌اند. بقیه‌ی داستان‌های او هم پس از مرگش چاپ شده‌اند؛ «بانو در آینه» شامل ۲۲ داستان کوتاه است که برای علاقه‌مندان به سبک وولف غنیمت است، چرا که از طریق این داستان‌ها می‌توان به جهان پیچیده‌ی وولف نزدیک‌تر شد. برخی از رمان‌های مهم وولف از دل همین داستان‌ها بیرون آمده‌اند، مثلا در سه داستان از این مجموعه می‌توان ردپای خانم دالووی را دید که یکی از مهم‌ترین رمان‌های ویرجینا وولف است. وولف داستان‌های کوتاهش را در وقفه‌های بین رمان‌هایش می‌نوشت و یا آن‌طور که خودش گفته است وقتی هنگام نوشتن رمان ذهنش خسته می‌شد سعی می‌کرد با اندیشیدن به چیزی دیگر به ذهنش استراحت بدهد. بنابراین به سراغ نوشتن داستان کوتاه و یا نقد می‌رفت. او هر ایده‌ای را که به نظرش می‌رسید بلافاصله می‌نوشت، بنابراین برخی از نوشته‌های کوتاه او بیشتر طرح بودند تا داستان کوتاه. کتاب بانو در آینه خواننده را از طریق داستان‌های کوتاه وولف با تفکر خلاق، ذهن پیچیده‌ و زبان شاعرانه‌ی او آشنا می‌کند و علاوه بر این، به سرچشمه‌ی برخی از رمان‌های او نیز دسترسی پیدا می‌کند.