



شعرهای شیرین برای بچه ها (مجموعه ی 25 جلدی )
270,000 تومان
اشعار ساده و كودكانه مجموعه شعرهای شیرین برای بچه ها (مجموعه ی 25 جلدی ) ، مانند داستانهايي كوتاه و جذاب هستند كه با كلماتي آهنگين بيان شده و با تصاويري شاد همراه شدهاند. برخي از اين شعرها با الهام از شخصيتهاي قصهها و حكايتهاي قديمي سروده شده و برخي موضوعاتي امروزيتر دارند.
در انبار موجود نمی باشد
شعرهای شیرین برای بچه ها (مجموعه ی 25 جلدی )ا
نویسنده |
شکوه قاسمنیا، ناصر کشاورز، حسین احمدی، اسدالله شعبانی، افشین علا، جعفر ابراهیمی(شاهد)
|
مترجم |
——
|
نوبت چاپ | —— |
تعداد صفحات | 247 |
نوع جلد |
سخت
|
قطع |
رحلي کوتاه
|
سال نشر | 1397 |
سال چاپ اول | 1397 |
موضوع |
شعر
|
نوع کاغذ |
رحلي کوتاه
|
وزن | گرم |
شابک |
9786000803056
|
ابعاد | 26 × 23 × 1.5 سانتیمتر |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Atta.Afroozeh
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
قصه هایی از حضرت محمد(ص) جلد 3، یک سال با مادر
جامعهشناسي جوانان ايران
نيچه (فيلسوفان بزرگ)
کتاب نيچه (فيلسوفان بزرگ): اثر رانلد هیمن پایه ی کتاب کوچک اما بسیار گیرا و فکرانگیز خود را نه بر یک نیچه بلکه بر نیچه های متعدد و مجموعه ی ناپایدار صدا ها و آواهای متناقص نهاده است. همین صداهای رنگ رنگ سبب شده بود که هم روزگاران نیچه زبان طعن بدو دراز کنند و تفکر او را پراکنده، بی انسجام و متناقض ارزیابی کنند، اما دست کم نمی توان از این واقعیت سخن به میان نیاورد که بیش تر آن دستگاه ها و نظام های منسجم و یکپارچه ی فلسفی استوار بر یقین و ایقان در نخستین برخوردها با سده ی نو، در گردش سده ی کهنه یه سده ی بیستم، با بی آبرویی از پا درآمدند و شاید در تاریخ های فلسفه سخنی از آن ها به میان آید اما گفتارهای پراکنده، بی انسجام و آشفته ی نیچه مدرن تر از همه ی مدرن ها ماندگار، تاثیرگذار و بحث انگیز شدند.
چرا و چگونه (جلد 23) – اهرام مصر
قصه های تصویری از زندگی خواجه نصیرطوسی جلد 10، به خاطر مردم
داستانهای قدیمی از کاستیا لا بیهخا
روزي که روستا را ترک گفتم، دوقلوها کنار هم روي تختخواب آهني خوابيده بودند. وقتِ بوسه بر پيشاني آنها، نگاه کلارا را ديدم که بر من خيره بود، با يک چشم بسته و خواب و يک چشم کبود و مات. فنرهاي تخت، با نواي جيرجير ناشي از اندک خزيدن کلارا، انگار که واژهي خداحافظ را در ذهن من تکرار ميکردند. با پدر حرفي از رفتن نگفتم… نه خدانگهداري… نه نگاهي دستکم… فراموشام نميشد که گفته بود: «روزي که تصميم به رفتن گرفتي، فراموش کن پدري داري»، و من همين کار را کردم
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.