


شورشیان آرمانخواه
68,000 تومان
شورشیان آرمانخواه، گزارش فشرده و مستندی از تاریخ جنبش چپ مارکسیستی را در ایران از ١٣٢٠ تا ١٣٦٢ (که آخرین سازمانهای مارکسیستی فروپاشید) دربر میگیرد. نویسنده کوشیده است با پیروی از روششناسی علمی فرایند جنبش چپ و فراز و فرودهای آن را در متن تاریخ معاصر ایران گزارش کند و از آن مهمتر به پیکاوی علل ناکامی چپ در ایران بپردازد. کتاب بیشتر به دوره تاریخی پس از کودتای ٢٨ مرداد تا فروپاشی کامل چپ مارکسیستی در نیمه دهه ١٣٦٠ تأکید دارد و این دورهای است که در سایر کتابهای تاریخ بسیار کمتر به آن پرداخته شده است.
در مورد فعالیت و کارنامه چپ در دوران پس از انقلاب نیز شاید تا کنون گزارشی تاریخی به زبان فارسی منتشر نشده باشد. شورشیان آرمانخواه، نه تنها بازیگران اصلی صحنه (احزاب و سازمانهای عمده)، بلکه بازیگران فرعی و حاشیهای (گروهها و هستههای کوچک مارکسیستی) را نیز (چه آنها که در داخل کشور فعالیت داشتند و چه آنها که زیستگاهشان خارج از کشور بود) دربر میگیرد. مهمترین و ارزشمندترین ویژگی کتاب (چنان که از عنوان دومش پیداست) این است که به کاوش و بررسی علل شکست و ناکامی چپ در ایران به ویژه فروپاشی نهاییاش در دهه ١٣٦٠ میپردازد. مازیار بهروز مدت سه سال استاد مدعو در دانشگاه کالیفرنیا در برکلی بوده است و اکنون استادیار دانشگاه ایالتی سانفرانسیسکو است.
در انبار موجود نمی باشد
شورشیان آرمانخواه
نویسنده |
مازیار بهروز
|
مترجم |
مهدی پرتوی
|
نوبت چاپ | ١٨ |
تعداد صفحات | ٣٦٨ |
نوع جلد | شومیز |
قطع | رقعی |
سال نشر | ١٤٠٣ |
سال چاپ اول | ١٣٨٠ |
موضوع |
تاریخ
|
نوع کاغذ | بالکی |
وزن | 370 گرم |
شابک |
9789643112639
|
وزن | 0.37 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Samaneh Fathi
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
طرز تهیه امیدواری
فیونا والپی نویسنده نامداری است که کتابهایش به بیش از بیست زبان گوناگون ترجمه شدهاند. او در داستانهایش که بیشتر درباره زنان قدرتمند هستند به ویژه از جنگ جهانی دوم الهام گرفته است. او در سال ٢٠٠٧ میلادی از انگلستان به فرانسه مهاجرت کرد و هفت سال در آنجا ماند. سپس به اسکاتلند بازگشت. کتاب دریای خاطرات او به فارسی ترجمه شده است. داستان طرز تهیه امیدواری، در فرانسه اتفاق میافتد و عناصر فرهنگی و زبانی این منطقه به زیبایی در این اثر راه یافتهاند.
اِوی برای فرار از زندگی مشترکش که در حال متلاشی شدن است، کنار آمدن با غم مرگ نوزادش، فراموش کردن خاطراتش از لندن و به ویژه برای دور شدن از کریسمس به فرانسه میگریزد تا ایام کریسمس را به دور از جشن و هیاهو، در خانه ییلاقی دوست صمیمیاش در یک روستا سپری کند. صداها، مناظر، حال و هوای جنوب فرانسه و دوستان جدیدش به او کمک میکنند بر غم و غصههایش فائق آید، راهی برای امیدواری بیابد و زندگی را از سر بگیرد.
فیونا والپی در این اثر با تأکید بر حفظ روابط با خانواده و دوستان، میکوشد راهی برای امید به زندگی را به خواننده نشان بدهد. او با توصیف آب و هوای زمستانی، مناظر، فرهنگ و غذاهای جنوب فرانسه تصویری زیبا را در ذهن خواننده ترسیم میکند.
آبیتر از گناه
قلعۀ کارپاتها
در وِرست، یکی از روستاهای ترانسیلوانی در کشور رومانی، ماجراهای مرموزی در حال وقوع است و منشأ همۀ این ماجراها قلعۀ متروکه و مخوفی معروف به قلعۀ کارپاتهاست. اهالی ورست بر این باورند که این قلعه در تسخیر ارواح و اشباح است، از این رو احدی جرئت نمیکند حتی به آنجا نزدیک شود. همچنین باور دارند که افتادن آخرین شاخۀ درخت راشِ نزدیک قلعه مصادف خواهد شد با نابودی و ویرانی قلعه. تا اینکه یک روز فریکِ چوپان، به لطفِ دوربینی دوچشمی، میبیند که دود از دودکش قلعه برمیخیزد و این اتفاق به شایعاتی دامن میزند حول اینکه آیا موجوداتی انسانی آنجا ساکن شدهاند یا موجوداتی ماورایطبیعی. اهالی روستا به قدری کنجکاو میشوند که تصمیم میگیرند دل را به دریا بزنند و راهی آن قلعۀ مرموز شوند، بلکه از راز آن سردربیاورند. اما چه کسی جرئت میکند؟ فقط نیک دک، جنگلبان شجاع، و دکتر پاتاک، البته دومی بهاجبار. اما...
در این داستان با شخصیتهای جذابی آشنا میشویم از جمله بارون رودولف دوگورتز، آخرین بازماندۀ خاندان دوگورتز و مالک قلعۀ کارپاتها، و فرانس دوتِلِک، نجیبزدهای عاشقپیشه، که اگر نبود جسارت و نیز شیفتگیِ او نسبت به داستانهای اسرارآمیز، راز ساکنانِ قلعه هرگز فاش نمیشد.
ممکن است حین خواندن این داستان فکر کنید ژول ورن، برخلاف اغلب کتابهایش، از عناصر علمیِ چندانی بهره نبرده است. اما اینطور نیست، چراکه او از طریق اورفانیک، دانشمند و نابغهٔ قدرنادیدهٔ داستان، از «الکتریسیته»، که بهدرستی «روح جهان» نام گرفته، و نیز از تلفن و حتی گرامافون برای رسیدن به مقاصد شومش بهرۀ وافری میبرد، به طوری که ممکن است، تحت تأثیر وقایع داستان، از این اختراعات مفید بشری بیزار شوید.
گمان بر این است که برام استوکر، نویسندۀ ایرلندی، از این رمان ژول ورن برای نوشتن رمان خودش دراکولا در سال ۱۸۹۷ الهام گرفته است.
خاطرات سرد
یه کار تر و تمیز
بیست و یک داستان کوتاه تشکیل دهنده این کتاب است. گویش محلی شیرازی در اولین داستان- راشه- به چشم میآید: «شب عروسی برایش چای دو رنگ بردم. کوچکه یه بیست تومنی نو گذاشت کنار سینی و استکان رو برداشت و لاجرعه هورت کشید. اما راشه لبتر نکرد. مواظبش بودم همهاش به اندازه «ها» که بگه لباش از هم فاصله داشت... میگفتن لوله رنگو وقتی رفته بوده اشکلک دید وکوچکه رو مجبور کرده یکی برایش بخره.
کوچکه گفت از بی گوشتی مردیم بریم؟ گفتم بریم. برف تا کمرمون میرسید. ابر از زمین تا آسمونو پر کرده بود. شول همی طوره آدم یا بالای ابره یا قاطی ابره. هنوزم که هنوزه قصابی نداره سالی به دوازده ماه بوی گوشت سرسیخ حسرت رو دله. همی شد که یکی یه حسن موسی رو کول انداختیم و دست به کمر، خم، از شیب تند جیر محله راه افتادیم رو به بالا...»
داستانهای دیگر این مجموعه «آقای دوست داشتنی»، «چارهای نیس»، «باید خودم را جا بگذارم»، «خندهها و پنجره خاکستری»، «خواهر مرگ»، «درویش و بانو»، «رنگ تلخ»، «دوشنبهها» و ... هستند که مهناز کریمی از سال ها پیش برای انتشار آن را آماده کرده بود اما به دلایلی منتشر نشدند.
«مهناز کریمی» نویسنده شیرازی مقیم آمریکا پیش از این رمان «سنج و صنوبر» را منتشر کرده است.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.