شور زندگی ( نامه های ون گوگ)
485,000 تومان
کتاب شور زندگی، رمانی نوشته ی ایروینگ استون است که نخستین بار در سال 1934 وارد بازار نشر شد. این کتاب از همان بدو انتشار به موفقیت های بسیار و فروشی چندمیلیون نسخه ای دست یافت و الهام بخش فیلمی برنده ی جایزه ی اسکار نیز شد.
داستان این رمان، به ونسان ونگوگ می پردازد؛ نقاشی نابغه، عاشقی پراحساس و مردی مجنون در نظر اطرافیان. داستان از روزهای پر از مشکل و ناامیدی ونگوگ در یک معدن زغال سنگ در جنوب بلژیک تا سال های شگفت انگیز او در جنوب فرانسه با این نقاش بزرگ و جریان ساز همراه می شود و رنج ها و عشق های او را به شکلی جذاب و ملموس روایت می کند.
رمان شور زندگی در نهایت، ونگوگی ا به مخاطبین معرفی می کند که همزمان به انتهای موفقیت، تراژدی و جنون رسیده است. هیچ یک از رمان های دیگری که به زندگی چهره ای سرشناس می پردازند، نتوانسته اند مانند کتاب شور زندگی، مخاطبین را برای نسل ها مسحور خود سازند.
فقط 1 عدد در انبار موجود است
شور زندگی ( نامه های ون گوگ)
نویسنده |
ایروینگ استون
|
|
مترجم |
ابوالحسن تهامی
|
|
نوبت چاپ | ——— | |
تعداد صفحات | 1174 | |
نوع جلد | زرکوب | |
قطع | رقعی | |
سال انتشار | 1402 | |
سال چاپ اول | —— | |
موضوع |
درام
|
|
نوع کاغذ | ——— | |
وزن | 700 گرم | |
شابک |
|
وزن | 0.700 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Ali
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
کتاب بعد از تاریکی
مراقبه
مراقبه (meditation) از نوعی که موضوع این کتاب است، یعنی دستیابی به آگاهیِ ناب و فارغ از دغدغههای فکری(بدون فکر کردن). پرداختن به مراقبه به سبک شرقی (با ایجاد استراحت جسمی - روحی و آرامش عمیق و به یاری نیروهای طراوت بخشی که از برخی جهات بر خواب برتری دارد) سلامت جسم و ذهن را تأمین میکند. در این کتاب فنون ذهنی سادهای تشریح شده است که با پرداختن به آنها میتوان به اهداف مراقبه دست یافت.
من و تو
در بخشی از کتاب من و تو میخوانیم
با بازوهایی حلقهزده دور چوباسکیها ساک کفشها در دست و کولهپشتی به دوش، مادر را دیدم که دور میزد. با او خداحافظی و صبر کردم تا بیامو روی پُل ناپدید شود. مستقیم به سمت خیابان ماتزینی رفتم. ساختمان رای را رد کردم. در پنجاهقدمی خیابان لانا سرعتم را کم کردم. قلبم بهشدت میزد. دهانم تلخ بود؛ انگار یک رشته مس لیس زده باشم. آنهمه بار جلوِ حرکتم را میگرفت و درون کاپشنم مثل سونا شده بود. وقتی به تقاطع رسیدم، سرم را به گوشهی دیگر چرخاندم. آن انتها، روبهروی کلیسایی مدرن، یک مرسدس شاسیبلند بود. السیا رونکانتو، مادرش، سومرو و اسکار توماسی را دیدم که داشتند چمدانها را در صندوقعقب جا میدادند. یک ولوو با یک جفت چوباسکی روی سقفش کنار شاسیبلند ایستاد و ربکاردو دوبوسز از آن خارج شد و از کنار بقیه گذشت. کمی بعد پدر دوبوسز هم خارج شد. خودم را عقب کشیدم، روبهروی دیوار. به چوباسکیها تکیه دادم و کاپشنم را باز کردم. مادر السیا و پدر دوبوسز داشتند چوباسکیها را روی سقف مرسدس محکم میکردند. السیا و اسکار توماسی با موبایل حرف میزدند. سومرو میپرید و ادای مشت زدن به دوبوسز را درمیآورد. مدتی طول کشید تا آماده شوند. مادر السیا از دست بچههایی که کمک نمیکردند، عصبانی بود. سومرو روی سقف ماشین پرید تا چوباسکیها را بررسی کند و سرانجام راه افتادند. در طول مسیر در تراموا با آن چوبها و کفشهای اسکی، فشرده میان کارمندان کتوشلواری، مادران و بچههایی که به مدرسه میرفتند، احساس حماقت میکردم. میشد چشمهایم را ببندم و خیال کنم در تلهکابینم. بین السیا، اسکار توماسی، دوبوسز و سومری. میتوانستم بوی کرهی کاکائو را از میان کرمهای برنزکننده بشنوم. میخندیدیم و با هُل دادنِ همدیگر از کابین بیرون میآمدیم.کتاب دیوان هاتف اصفهانی
جغرافیای خاک ها
محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-تاریخ هستی شناسی هنر
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-این همانیشخصی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-فلسفۀ تکنولوژی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-فلسفۀ شوخی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-عشق
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-ایمانوئل کانت
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-زيبایشناسی هگل
دانشنامه فلسفه استنفورد 5: زیباییشناسی
نویسنده | استنفورد |
مترجم | مسعود علیا |
تعداد صفحات | ٦٨٠ |
قطع | وزیری |
سال نشر | ١٤٠١ |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
وزن | ١٣٥٤ |
شابک | ٧ -٤٦٣-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.