



شکوفه هاي عناب
130,000 تومان
معرفی کتاب شکوفه های عناب اثر رضا جولایی
کتاب شکوفه های عناب نوشته ی نویسنده ی ایرانی، رضا جولایی است.
شکوفه های عناب ماجرای مرگ میرزا جهانگیر خان صوراسرافیل را در دوران مشروطه روایت می کند. میرزا جهانگیر خان صوراسرافیل روزنامه نگاری آزاد خواه است که داستان مرگ دلخراش او از زبان نزدیکانش گفته می شود.
این افراد عبارتند از زرین تاج همسر او، داوود خان دستیارش، بوریس نیکولایف افسر لیاخوف و طیفور خان قزاقی ایرانی. از طریق این چهار راوی ما ماجرای مرگ را از زاویه دید های گوناگون دیده و گفته های متفاوت این افراد را در کنار هم قرار می دهیم تا به داستان درست و حقیقی دست بیابیم.
داستان شکوفه های عناب که بر اساس واقعه ای حقیقی و تاریخی در برهه ای خاص از تاریخ است با وقایعی خیالی نویسنده اش نیز در هم آمیخته است تا بر جذابیت روایی آن افزوده شود.
خواندن این روایت جذاب که در دل دورانی خاص مانند دوران مشروطه رخ می دهد خواننده را با وقایع تاریخی آن دوران آشنا کرده و به او بینشی صحیح جهت درک و قضاوت وقایع می بخشد.
رضا جولایی در تمام آثار خود از تاریخ بهره می برد تا بتواند مفاهیمی انسانی را به تصویر کشد و مسائل سیاسی هر دوره را به خوبی بررسی کند.
از دیگر کتاب های این نویسنده می توان به سوء قصد به ذات همایونی، قصه های سیماب و کیمیای جان، پاییز 32 و … اشاره کرد که در همه ی آنها تاریخ نقش بسیار مهمی را بازی می کند.
در انبار موجود نمی باشد
شکوفه هاي عناب
نویسنده |
رضا زنگیآبادی
|
مترجم |
—-
|
نوبت چاپ | 8 |
تعداد صفحات | 149 |
نوع جلد | شومیز |
قطع | رقعی |
سال نشر | 1402 |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
ادبیات
|
نوع کاغذ | —– |
وزن | 0 گرم |
شابک |
9789643629182
|
وزن | 0.0 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
شاهنامهی فردوسی 17: پادشاهی خسرو پرویز
در بخشی از کتاب شاهنامه فردوسی - جلد 17: پادشاهی خسرو پرویز میخوانیم
شاه ایران از کار آنان بسیار تعجب کرد و با سپاهش سه روز پشت درِ آن شهر ماند. روز چهارم کسی را فرستاد و به آنان چنین پیغام داد: «سپاه بسیاری با ما نیست. گرچه به این شهر نزدیک شدهایم؛ اما برای جنگ نیامدهایم. برایمان آذوقه بفرستید و ما را یاری کنید و در پی شکست ما نباشید.» اما حرف در نظر آنها خوار بود و سپاهیان شاه نیز همه خسته و گرسنه بودند. در همان هنگام ابری تیره پدیدار شد و مانند شیر خشمگین غرّید و آنگاه باد سختی بر آن شهر وزیدن گرفت. صدای مردم در هر کوی و برزن برخاست. وقتی نیمی از آن شب تیره گذشت، قسمتی از دیوار شهر فروریخت. تمام مردم داخل شهر از آن کار در شگفت ماندند و اسقف در مقابل خداوند به عذرخواهی پرداخت. در هر کوی و برزن آذوقه تهیه کردند و با سه کشیش پیر آنها را بیرون آوردند. کشیشها از هرچه در آن سرزمین بود، از لباسهایی که محصول سرزمین روم است با زاری و ناله نزد شاه ایران آوردند و گفتند: «ای شاه! ما گناهکاریم.» چون خسرو جوان و خوشکردار بود، آنها را بهخاطر بدیای که کرده بودند، سرزنش نکرد. در آن شهر کاخی بود که بلندیاش به آسمان میرسید. در آن پُر از برده بود؛ زیرا قیصر آنجا را چنان ساخته بود. شاه از دشت به درون شهر آمد و در آن شهرستان بسیار گشت. تمام رومیان او را ستودند و به زیر پایش گوهر افشاندند. وقتی شاه به آن جای آباد رسید، مدتی را در آن به استراحت پرداخت و آنگاه نامهای برای قیصر نوشت و از آن طوفان و باد و باران و ابر سیاه گفت. سپس از آن شهرستان بهسوی سرزمین مانُوی راند که خردمندان آن را بهشت میدانستند. هرکس از اهالی مانُوی که خردمند و بزرگزاده بود و از راهبان و کشیشان، با هدیه و نثار بسیار نزد شاه ایران شتافتند.روایت شناسی: درآمدی زبان شناختی – انتقادی
فهرست:
سخن مترجمان پیشگفتار فصل اول: آشناییهای مقدماتی فصل دوم: ساختار اساسی داستان فصل سوم: شکلگیری متن روایی (1): زمان، کانونسازی، روایتگری فصل چهارم: شکلگیری متن روایی (2): شخصیت، زمینه داستان، تعلیق، فیلم فصل پنجم: شکلگیری متن روایی (3) بازنمایی کلام شخصیتها فصل ششم: روایت در بافت اجتماع: رویکرد زبانشناسی اجتماعی فصل هفتم: روایات کودکان فصل هشتم: روایت به منزله فعالیتی سیاسی منابع واژهنامه (انگلیسی به فارسی) واژهنامه (فارسی به انگلیسی) نمایهروانشناسی مرضی تحولی: از کودکی تا بزرگسالی
فلسفه اشراق
فهرست:
پیشگفتار مقدمه مؤلف فصل اول: فلسفه اشراق فصل دوم: نقدهای شیخ اشراق بر فلسفه مشاء فصل سوم: معرفتشناسی در حکمت اشراق فصل چهارم:هستیشناسی در حکمت اشراق منابعهر فصل شامل مقدمه، چکیده و مرور، و پرسشهای پایانی است.طاعون
در بخشی از کتاب طاعون میخوانیم:
بعضیهایمان اما لجاجت به خرج میدادند و از نامه نوشتن دست نمیکشیدند و یکبند در جستوجوی ترفندهایی برای ارتباط با دنیای بیرون بودند، که همواره آخرسر خیال باطل از آب درمیآمدند. اگر هم بهفرض بعضی از شگردهایی که به عقلمان رسیده بودند نتیجه میدادند، باخبر نمیشدیم زیرا جوابی دریافت نمیکردیم. خلاصه، هفتههای متوالی کارمان این بود که مدام همان مطالب را رونویسی کنیم و اینطوری بهمرور واژههایی که در آغاز خونچکان از دلمان بیرون تراویده بودند بیمعنا میشدند. آنگاه رونویسیشان را به شکلی مکانیکی ادامه میدادیم و میکوشیدیم این جملههای بیجان را به نشانههای زندگانی مشقتبارمان بدل کنیم. سرانجام به نظرمان میرسید ارتباط متعارف از طریق تلگرام، بر این تکگوییِ سترون و لجوجانه و این گفتوگوی بیحاصل با دیوار ترجیح دارد. از سوی دیگر، با گذشت چند روز، هنگامی که مسلم شد هیچکس نخواهد توانست از شهرمان خارج شود، به فکرمان رسید بپرسیم آیا کسانی که قبل از اعلام طاعون رفتهاند اجازه دارند برگردند. پس از چند روز تأمل و بررسی فرمانداری پاسخ مثبت داد. اما این نکته را نیز گوشزد کرد که هر کس برگردد دیگر تحت هیچ شرایطی مجاز به ترک شهر نخواهد بود؛ به عبارت دیگر ورود آزاد است و خروج ممنوع. در این قضیه هم بعضی خانوادهها موضوع را سرسری گرفتند و چون بیاندازه مشتاقِ دیدارِ مجددِ خویشاوندانشان بودند، احتیاط و دوراندیشی را کنار گذاشتند. اما خیلی زود کسانی که اسیرِ طاعون بودند دریافتند نزدیکانشان را در معرض چه خطری قرار خواهند داد و پذیرفتند جدایی را تاب بیاورند. در حادترین مرحلهی بیماری، فقط شاهد یک مورد بودیم که عواطف انسانی زورش بر ترس از مرگی عذابآور چربید. برخلاف آنچه معمولاً تصور میشود، قهرمانانِ ماجرا دو دلداده نبودند که رنج را به هیچ میگیرند و شوریده و عاشق آغوش یکدیگر را میجویند. پای دکتر کاستلِ پیر و همسرش در میان بود که سالهای بسیار از زناشوییشان میگذشت. خانم کاستل، چند روز قبل از شیوع بیماری به یکی از شهرهای مجاور رفته بود. حتی جزء زوجهایی نبودند که نمونهای از سعادت بینظیر را به عالموآدم عرضه میکنند و راوی خود را مجاز میداند بگوید به احتمال زیاد این زنوشوهر تا آن هنگام یقین نداشتند از پیوندشان خرسندند. اما این جداییِ ناگهانی و طولانی بهشان اطمینان بخشید که قادر نیستند دور از یکدیگر زندگی کنند، و در برابر این حقیقت، که یکباره آشکار شده بود، طاعون بیاهمیت جلوه میکرد.چه گوارا زندگي انقلابي
معرفی کتاب چه گوارا (زندگی انقلابی) اثر جان لی اندرسن
محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-هنر مفهومی و دستساخته
بسیاری از علاقهمندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند. ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه مینماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کند.دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-باروخ اسپینوزا
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-روشنگری
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-ژاک لکان
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-سعادت
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-هرمنوتیک
آدمکش کور
دانشنامه فلسفه استنفورد 3: شاخهها و مکتبها
نویسنده | استنفورد |
مترجم | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٢ |
تعداد صفحات | ٧٣٥ |
سال نشر | ١٤٠١ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
قطع | رقعی |
وزن | ٨٩٧ |
شابک | ٦ -٣٩٠-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
تولید کننده | ققنوس |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.