شیطان ذهن

180,000 تومان

( کندوکاوی در اپیدمی افکار بد و وسواس‌گونه )
« افکار بد » چیست ؟ فکر کردن به ناشایست‌ترین مسائل در نامناسب‌ترین اوقات ، افکار بد تلقی می‌شوند . این افکار ، تمایلات و تصاویر ذهنی به سه دسته تقسیم می‌شوند : افکار ناشایست پرخاشگرانه ، افکار ناشایست درباره روابط جنسی و افکار کفرآمیز مذهبی .

در این کتاب با جزئیات کامل و بررسی آخرین تحقیقات درباره علت وجود این افکار بخصوص علت آنها و این که زمانی که فرد آنها را تجربه می‌کند روبرو خواهید شد . دکتر « لی » در این کتاب انواع افکار بدی را که بیمارهایش تجربه کرده‌اند و اختلالاتی را که ممکن است به ایجاد مشکلاتی جدی منجر شوند توضیح می‌دهد .

بخصوص اختلال وسواس و افسردگی بعد از زایمان و غیره . . . این افکار از آنچه فکر می‌کنیم رایج‌ترند و از نوع خفیف تا نوع وخیم را که تقریباً همه تصدیق می‌کنند گاهی به سرشان هجوم می‌آورد در بر می‌گیرند . در کمال تأسف ، بسیاری از افراد بزرگسالی که از نوع وخیم این افکار رنج می‌برند ، اغلب متقاعد می‌شوند که از لحاظ اخلاقی افراد بی‌کفایتی هستند که واقعاً دلشان می‌خواهد اعمال نفرت‌انگیزی انجام دهند .

دکتر « لی بئر » در مقام یک روانشناس در این کتاب تجربه‌های زیادی را که در طول بیست سال گذشته در زمینه اختلال وسواس فکری –  عملی که اختلالی عصبی است و مشخصه آن وسواس‌های شدید فکری – عملی مانند شستن دست یا کنترل قفل درهاست کسب کرده است ، برای خوانندگان علاقه‌مند توضیح می‌دهد . کتاب « شیطان ذهن » در ٢٠٧ صفحه  راهی بازار نشر شده است .

فقط 2 عدد در انبار موجود است

توضیحات

شیطان ذهن

نویسنده
دکتر لی بئر
مترجم
مریم تقدیسی
نوبت چاپ ٢
تعداد صفحات ٢٠٨
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٣٩٧
سال چاپ اول ——
موضوع
——
نوع کاغذ ——
وزن ۲۳۶ گرم
شابک 9786002780485
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.236 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “شیطان ذهن”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

راهنمای متون روان شناسی به زبان عمومی (روان شناسی عمومی)

130,000 تومان
هدف از این كتاب كمک به دانشجویان است تا بتوانند به طور مستقل بدون نیاز به كلاس های متون تخصصی، تا اندازه ای بر ترجمه متون تخصصی روان‌شناسی به زبان انگلیسی تسلط یابند. برای كار در این زمینه به دو ابزار نیاز هست : واژه‌ نامه تخصصی روان‌شناسی و واژه‌ نامه انگلیسی به فارسی. مؤلف در مورد اولی واژه‌ نامه آرتور رِبِر و در مورد دومی فرهنگ هزاره را توصیه می كند. بدیهی است كه تسلط یافتن بر متون روان‌ شناسی به زبان انگلیسی به انگیزش و تلاش مستمر نیاز دارد. دانشجویان باید هر جمله متون روان‌ شناسی به زبان انگلیسی را به كمك ابزارهای فوق ترجمه كنند و برای دریافت بازخورد به این كتاب مراجعه نمایند. بهتر است آنها ترجمه های خود را نگه دارند تا پس از چند ماه پیشرفت خود را زیر نظر بگیرند. این یك فرایند است، پس پشتكار و شكیبایی حتماً نتیجه خواهد داد.  
سفارش:0
باقی مانده:1

من و تو

12,500 تومان

در بخشی از کتاب من و تو می‌خوانیم

با بازوهایی حلقه‌زده دور چوب‌اسکی‌ها ساک کفش‌ها در دست و کوله‌پشتی به دوش، مادر را دیدم که دور می‌زد. با او خداحافظی و صبر کردم تا بی‌ام‌و روی پُل ناپدید شود. مستقیم به سمت خیابان ماتزینی رفتم. ساختمان رای را رد کردم. در پنجاه‌قدمی خیابان لانا سرعتم را کم کردم. قلبم به‌شدت می‌زد. دهانم تلخ بود؛ انگار یک رشته مس لیس زده باشم. آن‌همه بار جلوِ حرکتم را می‌گرفت و درون کاپشنم مثل سونا شده بود. وقتی به تقاطع رسیدم، سرم را به گوشه‌ی دیگر چرخاندم. آن انتها، رو‌به‌روی کلیسایی مدرن، یک مرسدس شاسی‌بلند بود. السیا رونکانتو، مادرش، سومرو و اسکار توماسی را دیدم که داشتند چمدان‌ها را در صندوق‌عقب جا می‌دادند. یک ولوو با یک جفت چوب‌اسکی روی سقفش کنار شاسی‌بلند ایستاد و ربکاردو دوبوسز از آن خارج شد و از کنار بقیه گذشت. کمی بعد پدر دوبوسز هم خارج شد. خودم را عقب کشیدم، رو‌به‌روی دیوار. به چوب‌اسکی‌ها تکیه دادم و کاپشنم را باز کردم. مادر السیا و پدر دوبوسز داشتند چوب‌اسکی‌ها را روی سقف مرسدس محکم می‌کردند. السیا و اسکار توماسی با موبایل حرف می‌زدند. سومرو می‌پرید و ادای مشت زدن به دوبوسز را درمی‌آورد. مدتی طول کشید تا آماده شوند. مادر السیا از دست بچه‌هایی که کمک نمی‌کردند، عصبانی بود. سومرو روی سقف ماشین پرید تا چوب‌اسکی‌ها را بررسی کند و سرانجام راه افتادند. در طول مسیر در تراموا با آن چوب‌ها و کفش‌های اسکی، فشرده میان کارمندان کت‌و‌شلواری، ‌مادران و بچه‌هایی که به مدرسه می‌رفتند، احساس حماقت می‌کردم. می‌شد چشم‌هایم را ببندم و خیال کنم در تله‌کابینم. بین السیا، اسکار توماسی، دوبوسز و سومری. می‌توانستم بوی کره‌ی کاکائو را از میان کرم‌های برنز‌کننده بشنوم. می‌خندیدیم و با هُل دادنِ همدیگر از کابین بیرون می‌آمدیم.

فسقلی جلد 41، کاتی کامپیوتری

7,000 تومان
این کتاب، دربرگیرنده‌ی 15 داستان جذاب است که شخصیت اصلی هر یک از آن‌ها دختر یا پسر کوچولویی است که یک ویژگی یا عادتی منفی دارد: لجباز است؛ زیادی غذا می‌خورد؛ بیش از حد تلویزیون تماشا می‌کند؛ خجالتی است؛ خبرچینی می‌کند؛ جیغ و داد راه می‌اندازد و... این داستان‌ها به‌گونه‌ای هستند که خواننده خردسال از همان ابتدا، بدی رفتار شخصیت داستان را حس می‌کند و متوجه زشتی کارش می‌شود. این کتاب برای کودکان پیش‌دبستانی و سال‌های اول و دوم دبستان منتشر شده و در اختیار آنان قرار گرفته است.

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

تمثیل

55,000 تومان
مجموعه مكتب‌ها، سبك‌ها و اصطلاح‌هاي ادبي و هنري كه اين كتاب يكي از آن‌هاست دربرگيرنده حدود سي كتاب مستقل از هم است كه از ميان كتاب‌هاي مجموعه the critical idiom برگزيده شده‌اند. اين كتاب‌ها به مقوله‌هاي گوناگوني مي‌پردازند: برخي به نهضت‌ها و جنبش‌ها و مكتب‌هاي ادبي، برخي به انواع ادبي و برخي به ويژگي‌هاي سبكي و مانند اين‌ها. خاستگاه تمثيل بيشتر فلسفه و كلام است تا ادبيات. تمثيل‌ها اغلب مذهبي‌‌اند. اما تمثيل از آغار نسبت نزديكي با روايت داشته است. همه اديان ابراهيمي و بسياري از اديان شرقي كامل‌ترين بيان خود را در قصه يافته‌اند يا به عبارت ديگر در روايت. قصه‌ها انتقال مي‌يابند، نخست شفاهي يا در قالب آييني، و سرانجام بعضا به صورت مكتوب. قصه نمي‌توانسته بدون تفسير شكل بگيرد و منطقي است كه فرض كنيم، از اعصار پيش از تاريخ، قصه و تفسير با هم بوده‌‌اند. قصه از يك واقعيت تاريخي سرچشمه مي‌‌گيرد.

مجموعه اشعار سیمین بهبهانی دفتر دوم

125,000 تومان
مجموعه اشعار سیمین بهبهانی دفتر دوم سیمین بهبهانی به بانوی غزل شهرت دارد و برخی از اشعار او به اندازه آثار کلاسیک شعر فارسی مشهور و محبوب اند و به خاطر تسلطی که بر اوزان شعر فارسی داشت و وزن های جدیدی که خود ایجاد کرده بود مورد استقبال سازندگان آثار موسیقایی قرار گرفت. تازه ترین مورد، سروده «چرا رفتی» با صدای همایون شجریان است. مهم ترین تخصص شاعرانه سیمین بهبهانی که موجب حیرت و تحسین می شد کشف، به کارگیری یا ابداع اوزان تازه و نیز سرودن اشعار در مصراع های طولانی بود در حالی که وزن را با دقت رعایت کرده بود و با مهارتی خیره کننده قالب های کهن را در شکل تازه و با مضامین مدرن عرضه می کرد و چندان در این کار و خلاقیت های نوآورانه در عرصه غزل چیره دست بود که «نیمای غزل» لقب گرفت.