صادق هدایت و مرگ نویسنده

89,000 تومان

در مقدمه ی این کتاب آمده است:
” این کتاب شامل دو بخش است: صادق هدایت و مرگ نویسنده مقاله درباره هدایت. اولی را هم به نیت نوشتن مقاله ای شروع معلوم شد که عرضه آن در حد یک مقاله کار را به ایجاز ما می کشاند این بود که به شکل تک نگاری (مونوگراف) کوتاهی درآمد البته می شد آن را تا حد یک کتاب بزرگ تر گسترش داد اما این مانت و اصرار معمول بنده به مختصر نویسی مغایرت می دانست.
بخش دوم کتاب مجموعه پنج مقاله است که همه جز مقاله دوم پیش از این در نشریات ادبی و فرهنگی به چاپ رسیده اند. ملاحظات گوناگون سبب شد که هر دو بخش کتاب با هم در یک جلد واحد منتشر گردند، اگرچه از جهات دیگری باید هر یک جداگانه به چاپ می رسید. اخیرا کتابی از اینجانب درباره زندگی، ادبیات و افسانه صادق هدایت به زبان انگلیسی منتشر شد. اما هیچ یک از نوشته های کتابی که در دست دارید صرفا تکرار مطالب آن کتاب، یا مطالب یکدیگر نیست، اگرچه بدیهی است که همه آنها برداشت و بینش اینجانب را درباره زندگی و آثار هدایت باز می تابند. و نیز بدیهی است که برخی نکات، تعبیرها، تحلیل ها و مأخذهای مشترک در آنها وجود دارد. “

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

صادق هدایت و مرگ نویسنده

نویسنده همایون کاتوزیان
مترجم
نوبت چاپ 10
تعداد صفحات 192
قطع و نوع جلد رقعی شومیز
سال انتشار 1401
شابک 9789643051167
توضیحات تکمیلی
وزن 0.2 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “صادق هدایت و مرگ نویسنده”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

جنگ صلیبی اول (فراخوان از شرق)

350,000 تومان
جنگ‌هاي صليبي و تاريخ‌‎شان اهميتي چنان براي فهم و تحليل وضعيت معاصر ما دارند که بازخواني و کندوکاو آن‌‎ها از هر منظري مي‌تواند دريچه‌اي گشوده کند و روشنگر بسياري از نقطه‌هاي تاريک هرآنچه بر ما گذشته و خواهد گذشت، باشد. مسئله‌ي آغاز جنگ‌هاي صليبي با نامه‌ي پر سوزوگداز امپراطور کنستانتين يا همان کنستانتينوپل به پاپ اوربان دوم و درخواست اعلام فتوي به مسيحيان عالم که بيايند و سرزمين‌هاي مقدس را از دست مسلمانان و يهوديان کافر پس بگيرند، يکي از نکته‌هاي مهمي‌ست که کمتر به آن پرداخته شده است. و البته رفتار مزورانه و زيرکانه‌ي همين جناب کنستانتين در استقبال از ارتش صليبيون که خود را از همه‌جا بي‌خبر نشان مي‌داد و شايد به دليل همين رفتار هم نقش پر رنگ‌اش کم‌رنگ جلوه داده شده است! جنگ‌ اول صليبي نقطه‌ي آغاز چند سده خون‌ريزي و خون‌بازي و ويراني و دهشت است که حتي اگر جاري شدن خون هم‌چون نهر آب در اورشليم را نيز افسانه بدانيم، باز هم چيزي از آن قساوت‌هاي عظيم کم نمي‌کند. کتاب «جنگ صليبي اول: فراخوان از شرق» رجوعي‌ست به نقطه‌ي سرآغاز، به اينکه چه شد که آن همه خون و جنون پا گرفت و قرن‌ها هرکسي از هر کوي و برزني از پادشاهان و شواليه‌ها تا مردم کوچه و بازار براي پس گرفتن مقدس‌ترين جغرافياي شوم تاريخ که فقط 52 بار لشکرهاي مختلف به آن لشکرکشي کرده‌اند، به‌پا خواستند و جان‌ها ستاندند و وحشست‌ها آفريدند. کتاب جنگ صليبي اول پيتر فرانکوپن دست روي لحظه‌هاي آغازين وقايعي گذاشته که به فهم و تحليل لحظه‌هاي اکنون ما مدد مي‌دهد؛ مسلمانان و يهوديان تا قبل از آغاز به کار آژانس يهود، در تمام طول تاريخ در دفاع از سرزمين‌هايشان عليه انسان سفيدپوست غربي با هم متحد بوده‌اند!

لاتین بزی مخصوص بزها نیست-14

5,000 تومان
مجموعه جدید «مدرسه نابودکنندگان اژدها» ماجراهای جالب «ویگلاف» پسربچه‌ای را روایت می‌کند که از دست برادرانش کتک می‌خورد و توسط پدر و مادرش استثمار می‌شود. یک روز، خواننده دوره‌گردی به او می‌گوید که یک قهرمان به دنیا آمده است ولی ویگلاف در زندگی‌اش کاری به جز سابیدن ظرف‌ها و غذا دادن به خوک‌ها بلد نیست. ویگلاف اعلامیه‌ای را که بر روی درخت اعلانات زده شده می‌بیند و به ناگاه زندگی‌اش تغییر می‌کند چرا که او تصمیم گرفته وارد مدرسه نابودکنندگان اژدها بشود و راه و رسم کشتن اژدها را یاد بگیرد. اما مشکل بزرگی که سر راه اوست این است که او حتی نمی‌تواند به یک عنکبوت آسیب برساند چه برسد به یک اژدهای غول‌پیکر! خوشبختانه او که در مدرسه دوستان خوبی پیدا کرده حالا یک سلاح مخفی نیز دارد. او بلد است که از مغز خود استفاده کند. مجموعه «نابودکنندگان اژدها» داستان‌های جالبی هستند که همه چیز را به شوخی می‌گیرند و هیچ‌چیز در این داستان‌ها از شوخی در امان نیست: خانواده ویگلاف، برادران کودن و تنبلش که مدام کتک‌کاری می‌کنند، پدر خانواده و معلم‌ها و . . . داستانهایی پر از خنده و شوخی که حتی سخت‌گیرترین خوانندگان را علاقه‌مند می‌کند.

سماع جان

425,000 تومان
“سماع جان” اثری است به قلم “جلیل مسعودی فرد” که در آن به “تبیین و تحلیل داستان های مثنوی” می‌پردازد. مثنوی حکایت انسانی است که از یار و دیار خود دور افتاده و از ماوای ازلی خود به زمین تبعید شده است. انسانی که در اینجا در عذاب غربت گیر افتاده و آرزوی بازگشت به وطن اصلی‌اش، با ارزش‌ترین انگیزه و دارایی اوست. عشقی که با خود به یادگار دارد، زندگانی‌اش را گرمی می‌بخشد و به او امید وصال و بازگشت به نیستان را هدیه می‌کند. هجده سطر اول مثنوی که به «نی نامه» معروف است و سرآغاز مثنوی یا خلاصه‌ای از آرای مولانا است، روایت آدمی را به تصویر می‌کشد که تنهاست و رنج غربت، او را به ناله و زاری انداخته است. آنچه نی از آن حکایت و شکایت کرده، شکایت از همان جدایی و دور افتادن است. دوری از آرامشی بهشتی، وصال یار و گیر افتادن در تله‌ی درد و رنج‌های دنیای مادی. مولانا نمی‌تواند آنطور که می‌خواهد، بیان کند که این داستان چقدر دشوار، اندوه‌برانگیز و غیرقابل‌توصیف است. تنها انسان‌هایی که این حس را درک کرده‌اند و سینه‌شان در غم فراق سوخته و آرزوی در هم آمیختن تمام وجودشان را دریده است، می‌توانند این رنج مشترک را درک کنند، همنشین انسان باشند و با همدلی خود، این داغ را کمی خنک کنند و سایه‌ای هرچند کوتاه را فراهم کنند. نی در این اشعار که از غم غربت می‌نالد، نشان از مردی غریب و پاکدامن و عابد است که با پاکی درونی و صیقل دادن جسم و روان از هر گونه پیوند و وابستگی رها شده و آماده است تا با دم عشق الهی نواخته شود. تمام مثنوی را می‌شود شرح این داستان دانست و “جلیل مسعودی فرد” در “سماع جان”، یک به یک “تبیین و تحلیل داستان های مثنوی” را به خواننده‌ی مشتاق، ارائه می‌کند.

ارتش ایران هخامنشی

15,000 تومان
امپراتوری ایران در روزگار شاهان هخامنشی تقریبا دویست سال بر خاور نزدیک و مدیترانه خاوری تسلط داشت. این بزرگ ترین امپراتوری ایران بود که جهان تا آن زمان به خود دیده بود. برخی از مورخان معتقدند کوروش هخامنشی در ارتش و سازمان اداری هخامنشی برخی ویژگی های متمایز ایجاد کرد. اما معلوم نیست این امور حقیقتا تا چه اندازه کار وی بوده است . منابع تاریخ نظامی هخامنشی سرشتی ناهمگون دارد. با توجه به این که ایرانیان کمی بودند که به تاریخ نگاری پرداختند لذا در این کتاب برای یک گفتار منسجم نویسنده به مورخان یونانی اتکا دارد. نخستین و بزرگ ترین این مورخان؛ هردوت است که به عنوان زمینه ای برای داستان اصلی خود، نبردهای بزرگ ایران و یونان، به تشریح برپایی امپراتوری هخامنشی پرداخت. کتاب ارتش ایران هخامنشی سازمان نظامی این امپراتوری، فرماندهی، آموزش های نظامی پارس ها، یگان های پاسداران، سربازان استان ها و سازماندهی یگان ها را مورد واکاوری قرار داده و در فصول بعد جامه های پارسی و مادی، سربازان ایرانی و بیگانه و آماده سازی ارتش را بررسی می کند. این کتاب در ١٥٠ صفحه و با عکس های رنگی راهی بازار نشر شده است.

گور به گور

350,000 تومان

بخشی از کتاب گور به گور

«دارل رفته جکسن. گذاشتنش تو قطار، می‌خندید، تو اون واگنِ دراز هی می‌خندید، رد که می‌شد کله‌هاشون رو برمی‌گردوندند، عین کلّه جُغد. گفتم «به چی می‌خندی؟» «آره آره آره آره.» دو نفر گذاشتنش تو قطار. کت ناجوری تنشون بود، جیب پشتی طرف راستشون بالا اومده بود. پشت گردنشون رو خط انداخته بودند، انگار همین تازگی دو نفر سلمونی با هم با گچ خط کشیده بودند مثل مال کش. گفتم «به این هفت‌تیرها می‌خندی؟» گفتم «چرا می‌خندی؟ برای این که از صدای خنده بدت می‌آد؟» دو تا صندلی به هم چسبوندند که دارل بشینه کنار پنجره بخنده. یکی‌شون پهلوش نشست، یکی‌شون رو صندلی رو به روش نشست، که عقب عقب می‌رفت. یکی‌شون باید عقب عقب می‌رفت، چون که پول دولت پشت هر دونه‌ش یک صورت داره، هر صورتیش هم یک پشت داره، این‌ها هم سوار پول دولت شده‌اند، که گناه داره. سکه پنج سنتی یک روش زنه یک روش گاومیش؛ دو تا صورت داره ولی پشت نداره. من نمی‌دونم این چیه. دارل یک دوربین کوچک داشت که زمان جنگ تو فرانسه خریده بود. توش یک زن بود و یک خوک که دو تا پشت داشتند ولی صورت نداشتند. من می‌دونم این چیه. «برای همین داری می‌خندی، دارل؟» «آره آره آره آره آره آره.»»
سفارش:0
باقی مانده:3

مطرود و دو داستان ديگر

160,000 تومان
بخشی از کتاب مطرود و دو داستان دیگر شهر را درست نمی‌شناختم، شهر محل تولدم و محل اولین گام‌هایم در این جهان، و بعد گام‌های دیگرم، آن‌چنان پُرشمار که گمان می‌کردم همهٔ ردپاهایم گم شده، اما اشتباه می‌کردم. چه کم بیرون می‌رفتم! گه‌گاه پشت پنجره می‌رفتم، پرده‌ها را کنار می‌زدم و بیرون را تماشا می‌کردم. اما بعد تندی برمی‌گشتم به کنج اتاق، به سوی تخت‌خواب. در این هوایی که محاطم کرده بود احساس ناخوشی می‌کردم، احساس گمگشتگی در برابر هرج‌ومرج چشم‌اندازهای بی‌شمار. اما همچنان می‌دانستم در این برهه چه‌طور عمل کنم، در مواقعی که کاملاً ضروری بود. اما اول چشم چرخاندم به سوی آسمان، همان جا که به ما مدد می‌رساند، که هیچ مسیری در آن نیست، که انسان در آن آزادانه پرسه می‌زند، همچون در برهوت، و هیچ‌چیز سد نگاهت نمی‌شود، هر جا که چشم بگردانی، مگر حدودوثغور خودِ نگاه. سرِ آخر ملال‌آور می‌شود. بچه که بودم گمان می‌کردم زندگی وسط دشت چه خوب است، و رفتم به خلنگ‌زار لونِبورک۱ با فکر دشت رفتم به خلنگ‌زار. خلنگ‌زارهای نزدیک‌تر دیگری هم بود، اما صدایی مدام به‌ام می‌گفت، خلنگ‌زار لونِبورک به کارت می‌آید. به‌حتم عامل ۲lüne در این ماجرا مؤثر بود. از قرار معلوم خلنگ‌زار لونِبورک به‌هیچ‌وجه رضایت‌بخش نبود، به‌هیچ‌وجه. ناامید به خانه آمدم، و درعین‌حال آسوده‌خاطر. بله، نمی‌دانم چرا، اما هیچ‌وقت ناامید نشده‌ام، اغلب در روزهای نخست ناامید می‌شدم، بدون آن‌که هم‌زمان، یا اندکی بعد، آسودگی خاطر انکارناپذیری احساس کنم.
سفارش:0
باقی مانده:2