صدا و بیان برای بازیگر جلد1
102,000 تومان
چکیده:
کتاب حاضر، تلاش و تأملی است جدی و نسبتاً گسترده برای طرح اصول صدا و بیان بر اساس تجربیات شخصی، گروهی و دیدگاههایی از گذشته و حال که حاوی رهنمودهایی معرفتزاست برای دانشجویان رشتههای بازیگری تئاتر، سینما و همچنین کارگردانان و علاقهمندانی که به نحوی با صدا و تکلم سر و کار دارند.
به ویژه از بابت تمرینهای متعدد و متنوع ارائه شده، در سطح کاربردی. کسانی که علاقهای جدی برای بهبود مهارت صوتی در خود احساس میکنند میتوانند با مطالعه این کتاب معرفت نظری و عملی خود را بیش از پیش افزایش داده، از این راه به نیازهای بازیگری خود پاسخ دهند.
در فصول مختلف این کتاب با تاریخچه انتقال صوتی از عصر طلایی تئاتر یونان و روم تا تجربیات امروزین آشنا خواهید شد. اندامهای گفتار و نحوه عملکرد و نقش آنها را در تولید صدا خواهید شناخت و از طریق تمرینها عملاً آنها را در ارتباط با متن خواهید آزمود. مفاهیم مختلف زمان و زمانبندی را با تمرینهای مختص آن تجربه خواهید کرد.
مطالبی در خصوص تفاوت صدای آوازی و گویشی را همراه با تمرینهایی در این باره خواهید یافت و با دیدگاههای تجربهگرایانی چون گروتفسکی، بروک، منوشکین و ویلسون … و نیز با مدارس تئاتری برجسته جهان و نحوه آموزش آنها و بسیاری موضوعات مفید دیگر آشنا خواهید شد.
توضیحات:
این کتاب برای دانشجویان رشته هنر (تئاتر، گرایش بازیگری) در مقطع کارشناسی به عنوان منبع اصلی دروس «بیان 1 و 2» به ارزش 4 واحد تدوین شده است.
فهرست:
مقدمه
فصل اول: تاریخچه
فصل دوم: تکلم
فصل سوم: عناصر آواهنگ (لحن)
فصل چهارم: تشدید کنندهها
فقط 1 عدد در انبار موجود است
صدا و بیان برای بازیگر جلد1
نویسنده |
داود دانشور
|
مترجم |
—-
|
نوبت چاپ | 6 |
تعداد صفحات | 204 |
نوع جلد | شومیز |
قطع | وزیری |
سال نشر | 1402 |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
هنر
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | 0 گرم |
شابک |
9789645300119
|
وزن | 0.0 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
اندیشه سیاسی امام خمینی :سیاست به مثابه صراط
تندباد
معرفی کتاب تندباد
لوران گوده در کتاب تندباد، شما را با شخصیتی مواجه میکند که به خاطر فساد، تلخی و رنجی که در پیرامونش وجود دارد از زندگی به تنگ آمده و مدام مشغول روایت از جهان خشنی است که او را دربرگرفته و به قول خودش «دوست دارد سیاه و آزاد بمیرد». تندباد (Ouragan roman) رمانی پر از روایتهای کوچک از محلههای پست، کشمکشها و تلاش برای حفظ هویت است. راوی مانند قصهگویان سیاه پوست قرن نوزدهم مداوم روایت میکند و باعث میشود شما با قصهها و کلماتش میخکوب شوید. لوران گوده (Laurent Gaude) نویسندهای است که در هر یک از آثارش به گوشهای از جهان میرود و با پرداختن به رویدادها، آداب و رسوم، تاریخ و مصیبتهایی که انسان ناخودآگاه با آنها درگیر میشود، نگاهی از دنیای متفاوت در برابر چشمان شما میگذارد. او در این داستان به آمریکا میرود و قهرمانانش را از نیواورلئان و لوئیزیانا انتخاب میکند، شخصیتهایی که خود را رودرروی تندباد کاترینا (اوت 2005) میبینند و خط سرنوشتشان در تصویری از آخر زمان با هم تلاقی میکند. هنگامی که توفان شروع شد بیشتر محلههای مرفهنشین خانه خود را تخلیه کردند، اما ساکنان سیاه پوست بخشهای فقیر در خانههای خود ماندند چون نه وسیلهای برای فرار داشتند و نه تمایلی، چرا که زندگی برای آنها در جای دیگر بیمعنا بود. گوده که پس از این فاجعه بسیار دگرگون شده بود، تصمیم گرفت عکسها و مقالههایی از روزنامههای آن روزها را گردآوری کند. او در برنامهای تلویزیونی میگوید که عکس زن سیاه پوستی که پرچم امریکا را بر شانه حمل میکند از یکی از همین عکسها زاده شده است. او به دنبال شخصیتی بود که لبریز از خشم و نفرت است و اضافه میکند «برای من جالب است که در چنین مواقعی آتشسوزی جنگلها، زمین لرزهها، فوران آتشفشانها انسان پی میبرد که نیروی حاکم بر این سیاره هم تراز قدرت او نیست و چیزی مبهم و ژرف وجود دارد که بشر واقعاً در برابر آن حقیر است. اینکه غرور انسان در چنین لحظههایی خرد میشود و از بین میرود واقعاً جالب است.» بسیاری از استعارههای رمان برگرفته از تورات هستند، از جمله کشتی نوح در دل توفان و سیلاب و هرگونه ارجاع به کتابهای مقدس ناخواسته و غیر عمد بوده و نویسنده هیچ علاقهای نداشته که مفاهیم دینی را وارد چهارچوب داستان کند. در بخشی از کتاب تندباد میخوانیم: به خیابانهای شهر نگاه میکند که دارند خالی میشوند و به مردمی که دسته دسته میدوند و خانهها را ترک میکنند و میداند که جایی برای او نخواهد بود. پدرها را میبیند که ماشینها را پر از بار میکنند و بنزین ذخیره برمیدارند، مادرها را میبیند که با قیافههای درهم کشیده برای چندمین بار از بچههاشان میپرسند که آیا قمقمهها را پر کردهاند یا نه، همه را نگاه میکند و میداند که جزء آنها نیست. او میماند چون ماشینی ندارد، چون نمیداند کجا برود و خسته است. میماند، شهر در تب و تاب است و او جزء شهر نیست. مردم میترسند، عرق میریزند و هول برشان داشته که یک دقیقه را هم هدر ندهند، ولی او با آنها نیست. واقعاً نمیترسد، به مرگ فکر نمیکند، فقط فکر میکند که این هم یک امتحان است، امتحانی سخت. میداند که دوباره از پا درمیآید، انگار زندگی فقط همین است و او باید تسلیمش شود. به مردها و زنهایی که میروند نگاه میکند و به محلهی نکبتبارش برمیگردد، سرافکنده برمیگردد. خیابانهای اینجا آرامتر از مرکز شهرند. کسی در جنب و جوش نیست. باز خیابانهای پهن و فقیرانهای را میبیند که حتی خانههاشان هم خسته به نظر میرسند و بیاختیار صدای چکشِ قاضی را میشنود. باد بلند میشود. توفان نزدیک میشود و مثل همیشه قسمت آنهاست، قسمت بدبخت و بیچارههای درمانده، فقط مال آنها. موقع پرداخت صورت حساب به نظرش میرسد که زن جوان طور عجیبی نگاهش میکند. شاید از اینکه آدمی عادی دیده جا خورده است. حتماً با خودش فکر کرده بود که مسافر اتاق 507 مردی است بدبخت، معتادی که بیرون کردنش به این راحتیها نخواهد بود. « از مینیبار استفاده کردید؟» اشاره میکند که نه و بعد اضافه میکند، «فقط یک تماس تلفنی داشتم.» زن درحالیکه با اخم به صفحهی کامپیوتر زل زده تصدیق میکند. رسیدش را چاپ میکند و میگیرد طرفش. او نگاه میکند. مدت مکالمه مشخص است: یک دقیقه و پنج ثانیه. خندهاش میگیرد. یک دقیقه و پنج ثانیه. زمان خیلی کمی بود برای بیرون کشیدنش از آن اتاق. شماره گرفته بود. به رغم سالهای سپریشده هنوز شماره را از بر بود. فکر کرده بود خودش گوشی را برمیدارد یا اینکه باید پیغام بگذارد. برای شنیدن صدایش سر از پا نمیشناخت، ولی صدای بچگانهای جواب داده بود. لحظهای مکث کرده و بعد گفته بود «سلام، اسمت چیست؟» پسر بچهی آن طرف خط با اطمینان جواب داده بود «بایرون.» پرسیده بود «رز آنجاست؟» بچه انگار مردد بود. با صدای اخمآلودی جواب داده بود «مامانم؟» گفته بود «آره، به مامانت بگو من دارم میآیم.» بچه حرفش را بریده بود، «شما؟» شرم عجیب و خاصی سرتاپایش را گرفته بود. «کینو برنس.» و تکرار کرده بود «بهاش بگو من دارم میآیم.» و گوشی را گذاشته بود. یک دقیقه و پنج ثانیه. حالا دوباره به این لحظهها فکر میکند و نیروی تازهای در وجودش ریشه میدواند. ضربان رگهایش را حس میکند. عجله دارد. عجله دارد که این چند صد کیلومتر را طی کند و برود، آنقدر برود تا به او برسد، عجله دارد که پشت فرمان ماشینش بنشیند و بدون خوردن و نوشیدن براند، چهارصد کیلومتر براند. عجله دارد. این بیقراری از کی سراغش نیامده بود؟شاهنامهی فردوسی کتاب اول: از پادشاهی کیومرث تا پایان کار فریدون
در بخشی از کتاب شاهنامه فردوسی - جلد 1: از پادشاهی کیومرث تا پایان کار فریدون میخوانیم
پادشاهى ضحّاک از هزار سال یک روز کم بود بدینترتیب ضحّاک هزار سال پادشاه بىقید و شرط شد و روزگار بروفق مرادش بود. در روزگار او آیین فرزانگى از بین رفت و زمانه به کام دل اهریمنان شد. هنر، خوار شد و فن جادوگرى عزّت یافت و زشتى و پلیدى جاى پاکى و درستى را گرفت. جمشید دو دختر به نامهاى شهرناز و ارنواز داشت که هر دو را اسیر کرده و به حرمسراى ضحّاک آوردند. ضحّاک آنها را با بدخویى و پلشتى پرورش داد و فنون جادوگرى به آنها آموخت. جهان چون مومى در دست ضحّاک بود؛ او کارى جز کُشتن و غارت و سوزاندن نمىدانست. هر شب دو جوان را سر مىبریدند و خوراک مارهاى دوشش مىکردند؛ امّا این درد درمان نمىشد. هر جوانى منتظر بود تا نوبت او برسد. وضع بر همین منوال بود تا اینکه دو نفر از پارسامردان به نامهاى ارمایل و کرمایل چارهاى اندیشیدند.فهرست مطالب کتاب
مقدمه کیومرث هوشنگ طهمورث جمشید ضحاک فریدونسلجوقیان
فهرست:
پیشگفتار فصل اول: ترکها در عرصه تاریخ فصل دوم: نخستین سلاطین سلجوقی: طغرل، آلب ارسلان و ملکشاه فصل سوم: جانشینان ملکشاه فصل چهارم: ساختار سیاسی و اداری امپراطوری سلجوقی فصل پنجم: امور مالی چکیده کلام فهرست القاب و اتابکان سلاطین سلجوقی پیوستها منابعآگوس و هیولاها 6/ از این کتاب به آن کتاب
تاریخ فلسفهی راتلج 10: فلسفهی معنا، معرفت و ارزش در سدهی بیستم
معرفی کتاب تاریخ فلسفهی راتلج - جلد دهم: فلسفهی معنا، معرفت و ارزش در سدهی بیستم
کتاب تاریخ فلسفهی راتلج - جلد دهم: فلسفهی معنا، معرفت و ارزش در سدهی بیستم، در ادامهی نُه مجلد قبلی مجموعهی تاریخ فلسفه راتلج، شرحی از مباحث اصلی فلسفهی غرب را در زمینهی زیباییشناسی، اخلاق، دین و... به خوانندگان ارائه میدهد. گروه نویسندگانی که در نگارش این اثر مشارکت داشتهاند، به سرپرستی جان کنفیلد، در هر کدام از بخشهای کتاب، به یکی از وجوه فلسفهی غربی در قرن بیستم پرداختهاند.دربارهی کتاب تاریخ فلسفهی راتلج - جلد دهم: فلسفهی معنا، معرفت و ارزش در سدهی بیستم
گروهی از نویسندگان که همگی از متخصصان و صاحبنظران حوزهی تاریخ فلسفه به شمار میروند، نگارش بخشهای مختلف کتاب تاریخ فلسفهی راتلج - جلد دهم: فلسفهی معنا، معرفت و ارزش در سدهی بیستم (Philosophy of Meaning, Knowledge and Value in the Twentieth Century) را به عهده داشتهاند. اثر حاضر واپسین مجلد از دهگانهای محسوب میشود که برای معرفی تاریخ فلسفهی غرب تدوین شده است. سرویراستاری این اثر را جان کنفیلد به عهده داشته است. در ابتدای کتاب حاضر ابتدا مطالبی مقدماتی در رابطه با موضوعات محوری مجموعهی تاریخ فلسفهی راتلج مطرح شده و برای مخاطبان توضیح داده میشود که قرار است در این اثر با چه مباحث و موضوعاتی روبهرو شوند. در ادامه، یادداشتی از ویراستاران اصلی مجموعه با نامهای جی. آر. اچ. پارکینسون و اس. جی. شانکر بیان شده که مطالب کلی کتاب را برای مخاطبان مشخص میکنند. برای اینکه با نویسندگان این کتاب و جایگاه علمی ایشان بیشتر آشنا شوید، در همان صفحاتی ابتدایی کتاب، بخشی نیز به معرفی این نویسندگان اختصاص یافته. بدنهی اصلی کتاب چهارده بخش را شامل میشود. در بخش اول به فلسفهی زبان پرداخته شده و در بخش دوم به جهتگیریهای صوری فلسفهی زبان اشاره شده است.شما شاید این را هم دوست داشته باشید
بداهه پردازی نمایشنامه بلند: هنر تئاتر خودجوش
نور در تئاتر
زیباییشناسی هنر
محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-ماکس شلر
بسیاری از علاقهمندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند.
ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه مینماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کند.
نقدی بر این کتابدانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-این همانیشخصی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-فلسفۀ تکنولوژی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-سعادت
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-بدنآگاهی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-پدیدارشناسی
دانشنامه فلسفه استنفورد 2: فلسفه و مسائل زندگی
موضوع | فلسفه |
نویسنده | جان ماریال، تادئوس مِتس، دن هِیبرون، تاد کالدر، بِنِت هِلم، رونالد دِ سوسا، کرولین مک لاود، الیزابت برِیک، جوزف میلم، رابین س.دیلون، استیون لوپر |
مترجم | امیرحسین خداپرست، مریم خدادادی، غلامرضا اصفهانی، ابوالفضل توکلی شاندیز، حسین عظیمی، ایمان شفیعبیک، ندا مسلمی، مهدی غفوریان، راضیه سلیمزاده |
سرپرست و ویراستار مجموعه | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٢ |
تعداد صفحات | ٦٨٠ |
سال نشر | ١٤٠٢ |
سال چاپ اول | ١٤٠٠ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
قطع | رقعی |
نوع کاغذ | تحریر |
وزن | ٨٧٢ |
شابک | ١ -٠٣٨٢-٠٤-٦٢٢- ٩٧٨ |
تولید کننده | ققنوس |
دانشنامه فلسفه استنفورد 5: زیباییشناسی
نویسنده | استنفورد |
مترجم | مسعود علیا |
تعداد صفحات | ٦٨٠ |
قطع | وزیری |
سال نشر | ١٤٠١ |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
وزن | ١٣٥٤ |
شابک | ٧ -٤٦٣-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.