صد سال داستان‌نویسی ایران (4جلدی)

550,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:1

معرفی کتاب صد سال داستان نویسی ایران (دو جلدی) اثر حسن میرعابدینی

کتاب «صد سال داستان نویسی ایران» در زمره ارزنده ترین پژوهش های سال های دهه هشتاد میلادی (دهه شصت خورشیدی)قرار دارد و بدون شک در مقام یک مرجع مهم، ماندگار خواهد بود.
این کتاب نخستین و کامل ترین فرهنگ موجود در حوزه ادبیات داستانی به شمار می رود.
هدف نویسنده این کتاب بررسی تحول ادبیات داستانی از پایان قرن نوزدهم، یعنی دورانی که ادبیات به دفاع از انقلاب مشروطه برخاسته و آن را تدارک می بیند، تا انقلاب 1357 و پس از آن است.
حسن این تالیف، قرار گرفتن یک رشته توصیف های نقادانه فشرده بر طبقه بندی تاریخی است که مشخص کننده ویژگی ها و گرایش های ادوار مورد بررسی است.
نویسنده پس از تشریح چگونگی شکل گیری ادبیات مدرن فارسی تا سال های 1340، نکات اصلی نظام جدید نثر فارسی را مطرح می کند: پیدایش انواع ادبی تازه، تاثیر منظم مطبوعات و ترجمه، نقش عوامل سیاسی و اجتماعی، سلسله مراتب نوع های ادبی و جایگاه ادبیات.
بی شک خواننده متوجه ماهرانه بودن روش نویسنده این اثر خواهد بود. او راه های تازه ای به دنیای غنی نثر فارسی می گشاید، دنیایی که تا کنون چنان که باید و شاید شناخته نشده است.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

 صد سال داستان‌نویسی ایران (4جلدی)

نویسنده
حسن میرعابدینی
مترجم
——-
نوبت چاپ 7
تعداد صفحات 756
نوع جلد گالینگور
قطع رقعی
سال نشر 1399
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات
نوع کاغذ —-
وزن 1600گرم
شابک
9789646194496

 

حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 1.600 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “صد سال داستان‌نویسی ایران (4جلدی)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF
اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

آشنایی با ادیان بزرگ

241,000 تومان
دین به عنوان پدیده ای که هیچ گاه از انسان جدا نشده و به دلیل تأثیر شگفت آور آن در زندگی بشر و نقش آن در رشد و شکوفایی علم و هنر، برای پژوهشگران اهمیت فراوانی دارد. فایده دیگر مطالعه تاریخ ادیان، بهره بردن از آن در برقراری ارتباط با افراد و جوامع گوناگون است. از این رو، دولتهای بزرگ برای تحمیل سیطره خود بر دولتهای کوچک، به سراغ خاورشناسان می روند و از آگاهیهای آنان در باب روحیات و باورهای ملتها استفاده می کنند. تحقیق در تاریخ ادیان برای دینداران سود معنوی دارد و به باورهای دینی ایشان عمق می بخشد. آنان در بحث خود، کژیها و ناهنجاریهای ادیان رقیب را جستجو می کنند و درصددند درستی دین مورورثی و مقبول خویش را ثابت کنند. نویسنده سعی کرده در بررسی هر یک از ادیان، به تناسب اهمیت آنها، نکات مهم و برجسته آن دین را بیان کند و از ذکر موارد غیر مهم و غیر ضروری بپرهیزد. اشتراک ما مسلمانان در پیشینه و زمینه های فرهنگی با دو دین یهود و مسحیت، موجب شده شناخت دقیق تر آن دو دین برای ما اهمیت بیشتری پیدا کند. از طرفی سیطره فرهنگ غرب مسیحی، و ضرورت مواجهه صحیح و از سر آگاهی با آن، شناخت بیشتری را از مسیحیت اقتضا می کند. افزایش ارتباطات و بیشتر شدن ضرورت گفتگوی ادیان، به ویژه ادیان ابراهیمی، بر اهمیت آشنایی با یهودیت و مسیحیت می افزاید. به همین دلیل حجم بیشتری از این کتاب به این دو دین به ویژه مسیحیت اختصاص یافته است.  

تاریخ حدیث

3,200 تومان
این کتاب برای دانشجویان رشته الهیات شاخه علوم قرآن و حدیث در مقطع کارشناسی به عنوان منبع اصلی درس «تاریخ حدیث» به ارزش 2 واحد تدوین شده است. امید است علاوه بر جامعه دانشگاهی، طلاب حوزه‌های علمیه نیز از آن بهره‌مند شوند.

فهرست:

مقدمه تعریف تاریخ حدیث سیر تدوین حدیث نزد اهل سنت سیر تدوین حدیث در شیعه خاتمه: سایر موضوعات حدیث صورت اجازه علامه تهرانی

مستاجر

230,000 تومان

معرفی کتاب مستاجر اثر رولان توپور

مستأجر رمانی است نوشته ی رولاند توپور، نویسنده ی فرانسوی زبان . مستأجر که در اصل در فرانسه در سال 1964 منتشر شد ، داستان یک پاریسی تبار لهستانی است ، کاوش در بیگانگی و هویت ،در مورد این سوال که ما چگونه خودمان خودمان را تعریف می کنیم .
ترلکوفسکی مستاجری که به خانه ی جدیدش پا می گذارد. خانه ای که مستاجر قبلی آن خودکشی کرده است. او کم کم به عجیب و غریب بودن همسایه ها و محیط آپارتمان پی می برد و ... در یک سطح ، مستاجر داستان ارواح است ، داستانی در مورد تسخیر .
در سطح دیگر ، این داستان، مطالعه ی روانشناختی انسان است ، انسانی که در دنیای خصمانه ی نیروهای غیب و نامفهوم که کمر به نابودی او بسته اند گرفتار شده است. سرانجام ، مستأجر ممکن است در مورد مسئله بیگانگی فرد در جهانی ناشناس ، شهری متمدن اما بیگانه باشد. به هر حال ، رولان توپور ، نویسنده جوان فرانسوی ، کافکا و احتمالا پو و هیچکاک را بخوبی می شناسد. بسیاری از صحنه های مستاجر ، در واقع ، کیفیت کابوس وار کتاب ، انسان را به یاد رمان های محاکمه، قصر و به ویژه مسخ می اندازد. مستأجر وقایع هولناک و جذابی که به جنون می رسد را نشان می دهد ، زیرا ترلکوفسکی از نظر آسیب شناسی یک بیگانه اسن در آن محیط ، که با یک خودکشی معمایی که حضورش در آپارتمان جدید او به شدت حس می شود ، درگیر می شود. مستاجر بیش از آنکه یک داستان در مورد تسخیر روح باشد ، رمانی درباره کاوش اعماق گناه ، پارانویا ، و وسواس جنسی است. فیلمی با اقتباس از این کتاب توسط رومن پولانسکی در سال 1976 ساخته شد که خودش هم نقش اول آن را بازی می کرد.
سفارش:1
باقی مانده:1

وحشت در دبستان شومیان 7/ کلاس‌ها تعطیل می‌شوند!

38,000 تومان

مدرسه هر روز ترسناکتر میشود.

دبستانِ شومیان دارد فرومیریزد! کفپوشهایش از هم جدا شدهاند، دیوارهایش میلرزند و خطری جدی جانِ دانشآموزها را تهدید میکند.

آقای مدیر گفته مدرسه باید خراب شود، اما سام، لوسی و آنتونیو مطمئن نیستند تخریبِ مدرسه کارِ درستی باشد.

آیا همهی این اتفاقها بخشی از نقشهی شایرون شومیان برای رسیدن به زندگیِ همیشگی است؟

سام و دوستهایش باید حقیقت را بفهمند، قبل از اینکه دیر شود!

سفارش:0
باقی مانده:1

عشق نامه ي ايراني

23,500 تومان
  در بخشی از کتاب عشق نامه‌ی ایرانی می‌خوانیم: قاتل بی‌مقتول، زندانیِ زندانِ لاکانِ رشت بود. ماجرایش از این‌جا شروع شد که او جوان بود و جاهل و عاشق و در راه رسیدن به عشق قتل نکرد اما به زندان افتاد و حکم اعدام گرفت. قاتل بی‌مقتول عاشقِ کبوتر بود، دخترِ شرِ محل، البته اگر کبوتر او را مرد حساب می‌کرد و نامش را به زبان می‌آورد. هر چه قاتل بی‌مقتول بر سه‌راهیِ محله‌ی سلیمانداراب می‌ایستاد به‌انتظار، کبوتر وقعی نمی‌گذاشت. درباره‌ی همه می‌گویند هر چه کرد خودش با خودش کرد، اما درباره‌ی او باید گفت هر چه کرد دیگران با او کردند؛ کردندش همانی که نبود: اول قاتل ‌بی‌مقتول، بعد قاتل. قاتل بی‌مقتول اعتراف کرد که سواد درست‌وحسابی ندارد، چون نشد درس بخواند؛ شغل درست‌وحسابی ندارد، چون سواددارها هم بی‌کارند؛ قیافه‌ی درست‌وحسابی ندارد، چون سواد و شغل ندارد بدقیافه به نظر می‌آید. همه‌ی این‌ها هیچ، دل‌وجگر درست‌وحسابی هم ندارد، چیزی ندارد که به‌اش دل‌وجگر بدهد، نه سواد، نه شغل، نه قیافه. پس چرا باید نامش توی یادها بماند و بر زبان بیاورند؟ علی‌الخصوص یاد و زبانِ کبوتر، دخترِ شرِ محل. قاتل بی‌مقتول حاضر شد یک نفر از بیرون بیاید توی زندان فیلم مستند بسازد از او و در کریدورِ بند پخش بکنند. فیلم که تمام شد و چراغ‌ها روشن شد، بعضی حرف می‌زدند، بعضی می‌خندیدند، بعضی نُچ‌نُچ سر تکان می‌دادند، بعضی مبهوت بودند، بعضی سر پایین انداختند شاید از این‌که چه‌قدر توی بند احترامش گذاشتند که لاتِ بزرگ محل را چاقو زد و سفت و قرص خودش را به کلانتری معرفی کرد؛ فکرش را نمی‌کردند قاتلِ قلابی از آب دربیاید.
سفارش:0
باقی مانده:1

کارآگاه کرگدن در باغ‌وحش مرموز 4/ اسرار «غروب»

20,000 تومان

برشی از متن کتاب

نصف شب از خواب بیدار شدم. خواب چیزی را دیدم که من را بیدار کرد. خواب یکی از حرف های بیسنتیا خانم فیله بود. داشت می گفت: دختره تشویقم کرد این کار رو بکنم! دختره؟ منظورش کی بود؟ دختره کی بود؟ یک لحظه شک کردم نکند او باشد؟... نگاهش کردم. غروب کف قفس دراز کشیده بود. لبخند زیبایی روی لب داشت و خوابیده بود. شبیه فرشته ها بود. چطور امکان داشت او بیسنتیا خانم فیله را راضی کرده باشد تا روی بدن فیل دیگری نقاشی بکشد؟ به خودم گفتم: اصلاٍ امکان ندارد. بعد کمی جا به جا شدم تا جایم راحت تر باشد و باز بخوابم. فایده نداشت. یک لحظه با خودم گفتم نکند همه این ها کار غروب بوده. یک لحظه بعدش گفتم نه. اصلاً کار او نیست. امکان نداشت کار او باشد! هر چه باشد من دوستش بودم، مگر نه؟ بودم، نبودم... نتوانستم نتیجه ی مشخصی بگیرم. دیدم بهتر است بلند شوم و یک حمام گِل درست و حسابی کنم محشر بود! ماه کامل بود و می درخشید. باغ وحش ساکت ساکت بود و تمام حوض گل مال خودم بود. تنها بودن و تنهایی حمام کردن چیز دیـ... _ کرگدن جون؟ خوابت نمی بگه؟ تنهایی چی کاگ داگی می کنی؟ الان می آم پیشت. بله. می گفتم. چیز دیگری بود. ولی این چیز دیگر دوام نداشت. خیلی معمولی پرسیدم: غروب! وقتی بیسنتینا خانم فیله گفت: دختره تشویقم کرد. فکر می کنی منظورش کی بود؟ یک لحظه انگار دست و پایش را گم کرد. ولی فقط یک لحظه. گفت: مگه همچین چیزی گفت؟ ها؟ گفتم: آره. گفت دختره من رو تشویق کرد. گفت: شاید... مامانش نبوده؟ یا شاید استاد نقاشی اش بوده. بله، حرف غروب منطقی بود. گفت: کرگدن جون! تو که فکگ نمی کنی کاگ من باشه. مگه نه؟ امان از دست آن آه و ناله ها! چیزی نمانده بود گریه اش بگیرد! من از کی این قدر بی رحم شده بودم؟ حالم از دست خودم بد شد. پیشنهاد دادم با هم کاه بخوریم تا صبح زیر نور ماه با هم مشغول خوردن کاه بودیم. داستان زندگی خودمان را تعریف کردیم. خندیدیم. عالی بود. آن روز روز خوبی می شد. می شد! ولی نشد. چون مانوئلا گفت اره پرونده ی جدیدی برای ما آورد. آمد توی دفترم و سه تا نامه به من داد. نامه ی اول را باز کردم و خواندمش، نوشته بود: آهای کفتار! صدای خنده هات ترسناکه. پرسیدم: خب این چشه؟ گفت: بقیه ش رو هم بخون کرگدن جون! دومین پاکت را باز کردم. نوشته بود: آهای کفتار! صدای خنده هات ترسناکه. ازت متنفریم! گفتم: حالا خودت رو نگران نکن. باغ وحش جمعیتش زیاده. می دونی که... بعضی وقت ها بچه ها بازی شون می گیره... گفت: بقیه اش رو هم بخون کرگدن جون! سومین پاکت را باز کردم. نوشته بود: آهای کفتار! صدای خنده هات ترسناکه. ازت متنفریم! به زودی می میری! از جا پریدم. این یک تهدید جدّی بود! نگاهی به آدرس فرستنده کردم. چیزی ننوشته بودند. فکرش را می کردم! نامه ها را ناشناس فرستاده بودند. گفت: کرگدن جون! می تونی مجرم رو پیدا کنی؟ حتماً متوجه ی که خانواده ام حسابی نگرانن. گفتم: حتماً مانوئلای عزیز! حتماً. همین الان می رم سر وقت تحقیـ... هنوز حرفم را تموم نکرده بودم که...