




طوفان دریا
7,000 تومان
جوزف کنراد درباره این رمان گفته که ناخدا مکور ، ناخدای کشتی ، در این اثر حاصل تجربیات بیست سال زندگی است . ناخدا مکور مردی ساده ، بری از تخیل و کاملاً برونگراست . به نظر میرسد که طوفان برای ناخدا مکور وسیلهای میشود تا خواننده و حتی خود ناخدا از شخصیت او درک بهتری پیدا کند . متأسفانه عامه خوانندگان ، در زمان خود کنراد ، آثار او را رمانهایی پرماجرا و سرگرمکننده تلقی کردند ، حال آن که کنراد در این آثار ، از جمله طوفان دریا ، که منتقدان فصل سوم آن را اوج نثرنویسی انگلیسی در عرصه رمان دانستهاند ، بدون تردید مضامین روانشناختی را نیز در نظر داشته است و در مجموع به مفاهیم کلان زندگی پرداخته است . کنراد که در زندگی خود بر روی آب تجارب منحصر به فردی داشته که برای نوشتن منبع غنیای به حساب میآیند ، به یکباره زندگی بر روی دریا را رها میکند و در خانهای ویلایی در انگلستان گوشه انزوا میگزیند و فقط مینویسد .
در انبار موجود نمی باشد
طوفان دریا
نویسنده |
جوزف کنراد
|
مترجم |
سهیل سمی
|
نوبت چاپ | ٢ |
تعداد صفحات | ١٢٠ |
نوع جلد | شومیز |
قطع | رقعی |
سال نشر | ١٣٩٥ |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
رمانهای خارجی
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | 159 گرم |
شابک |
9786002780331
|
وزن | 0.159 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Samaneh Fathi
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
خدمتکارها
چند داستان کوتاه ( همراه با تحلیل – 3 )
جمهوری روم
یه کار تر و تمیز
بیست و یک داستان کوتاه تشکیل دهنده این کتاب است. گویش محلی شیرازی در اولین داستان- راشه- به چشم میآید: «شب عروسی برایش چای دو رنگ بردم. کوچکه یه بیست تومنی نو گذاشت کنار سینی و استکان رو برداشت و لاجرعه هورت کشید. اما راشه لبتر نکرد. مواظبش بودم همهاش به اندازه «ها» که بگه لباش از هم فاصله داشت... میگفتن لوله رنگو وقتی رفته بوده اشکلک دید وکوچکه رو مجبور کرده یکی برایش بخره.
کوچکه گفت از بی گوشتی مردیم بریم؟ گفتم بریم. برف تا کمرمون میرسید. ابر از زمین تا آسمونو پر کرده بود. شول همی طوره آدم یا بالای ابره یا قاطی ابره. هنوزم که هنوزه قصابی نداره سالی به دوازده ماه بوی گوشت سرسیخ حسرت رو دله. همی شد که یکی یه حسن موسی رو کول انداختیم و دست به کمر، خم، از شیب تند جیر محله راه افتادیم رو به بالا...»
داستانهای دیگر این مجموعه «آقای دوست داشتنی»، «چارهای نیس»، «باید خودم را جا بگذارم»، «خندهها و پنجره خاکستری»، «خواهر مرگ»، «درویش و بانو»، «رنگ تلخ»، «دوشنبهها» و ... هستند که مهناز کریمی از سال ها پیش برای انتشار آن را آماده کرده بود اما به دلایلی منتشر نشدند.
«مهناز کریمی» نویسنده شیرازی مقیم آمریکا پیش از این رمان «سنج و صنوبر» را منتشر کرده است.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.