عبدالقاهر جرجانی و دیدگاه‌های نوین در نقد ادبی

2,700 تومان

دانشمند ایرانی، عبدالقاهر جرجانی، از چهره‌های برجستة نقد ادبی و از پایه‌گذاران بلاغت اسلامی است که در قرن پنجم هجری در خراسان زندگی می‌کرد.
توجه خاص وی به مسالة معنی و پیوند آن با ساخت و صورت آثار ادبی، او را به تدوین نظریة نظم رهنمون کرد.
آرای نقدی که او ابعاد زبان‌شناختی و روان‌شناختی تازه‌ای به نقد ادبی سده‌های میانه افزود و به سرعت به معیار خردگرایانه در سنجش آثار ادبی بدل گشت، شاخصه‌های نقد ادبی دوران مدرن را نیز به نمایش می‌گذارد.
مخاطبان در این کتاب با مبانی مشترک نظریة ادبی قرن بیستم و آرای نقدی جرجانی آشنا می‌شوند و این دیدگاه‌ها را از منظر ساخت و صورت، سبک و زبان و دورنمایة آثار ادبی مرور می‌کنند.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

عبدالقاهر جرجانی و دیدگاه‌های نوین در نقد ادبی

نویسنده
محمد عباس
مترجم
مریم مشرف
نوبت چاپ 1
تعداد صفحات 139
نوع جلد شومیز
قطع وزیری
سال نشر 1387
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات
نوع کاغذ —-
وزن 170 گرم
شابک
9789643625177

 

حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.170 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “عبدالقاهر جرجانی و دیدگاه‌های نوین در نقد ادبی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF
اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

ماجراهای ژان و ژان و… ژان! 3/ سوپ ماهی قرمز

25,000 تومان
این‌بار ژان‌ها و پدر و مادرشان بالاخره اسباب‌کشی کردند؛ اما با وجود یک خروس جنگی، همسایه‌ای با گوش‌های سنگین، کلاشینکف سیب‌زمینی، مهمانی غافل‌گیرکننده و زد و خورد با گروه کاستورها، زندگی جدیدشان در شهر جدید حالاحالاها رنگ آرامش به خود نمی‌گیرد؛ البته شانس آورده‌اند که بابای همه‌فن‌حریف و مامان خیلی منظمی دارند!

دزدان دریایی تصادفی 2/ سفر به جزیره‌ی اژدها

73,000 تومان
افسانه‌ها قصه‌اند... و قصه‌ها جاودانه! از زمانی که برایان سیبورن و دوستانش، پیتر و تام، به کشتی دزدهای دریایی آنیون پیوستند، زندگی‌شان دگرگون شد. آن‌ها به‌طور اتفاقی کاری کردند که آخرین گونه‌ی اژدها سر از تخم دربیاورد. سرنشینان کشتی رهسپار یک ماجراجویی جدید شدند تا برای دوستِ نفس‌آتشینشان خانواده‌ای پیدا کنند.
سفارش:0
باقی مانده:2

آداب دنيا

95,000 تومان
کتاب «آداب دنیا» اثر یعقوب یادعلی نویسنده و فیلم‌ساز ایرانی و برنده جایزه ادبی گلشیری است. این کتاب پس از یازده سال سکوت و بعد از یکی از مشهورترین رمان‌های فارسی معاصر یعنی «آداب بی‌قراری»‌منتشر شد. رمان تازه یادعلی نیز چون نخستین اثر او‌، رمانی نفس‌گیر است. نویسنده در این اثر درعین پای‌بندی به واقع‌گرایی، روحی متافیزیکی را احضار می‌کند که در آن چهره‌های عجیبی از شخصیت‌هایش پنهان شده‌اند؛ چهره‌هایی که با جلو رفتن داستان از سایه بیرون می‌آیند… یک پلیس خسته و توبیخ‌شده، درگیر ماجرای ناپدیدشدن مردی می‌شود که پایش را به ویلایی بزرگ باز می‌کند؛ ویلایی که براساس نگاهی آرمانی ساخته شده و ساکنانش را گرد هم آورده ‌است. هم‌زمان عشقی قدیمی در این میانه ظهور می‌کند که عامل اصلی رفتارهای قهرمان یادعلی‌است. رمان با اتفاق‌های ریزودرشت غیرقابل‌پیش‌بینی جلو می‌رود و اتاقی که کسی نباید وارد آن شود… اتاق دربسته... در بخشی از رمان می‌خوانیم: «نمی‌فهمید دارد بهش حال می‌دهد در آن آفتاب تند، یا به‌عمد می‌آید می‌پیچد دور خیسی شلوار تا ساق پایش را مورمور کند، بدجنس! بهش گفته بودند تنها نرود. هر چه جلوتر می‌رفت، بیشتر می‌ترسید. به خودش نهیب می‌زد: برو! سر جاده آسفالت، پیش از وارد شدن به خاکی، لحظه‌ای ایستاد تا از دکه‌ای آدرس بپرسد.»
سفارش:0
باقی مانده:2

ته جدولی‌ها 4/ راز چشم شاهین

165,000 تومان

برشی از متن کتاب

جلوی چشممان کامیون گنده ای ظاهر شد و پشت سرش یک جرثقیل آمد. پشتشان هم شش یا هفت تا ون آمدند. همه شان وسط حیاط مدرسه. دقیقا جلوی زمین فوتبال نگه داشتند. فوری یک عالمه متخصص و آدم فنی پیاده شدند. مثل ارتشی ها بودند. استبان و خرونیمو هم سریع رسیدند. جوری با آن متخصص ها صحبت می کردند که انگار کل عمرشان همدیگر را می شناسند. خرونیمو با غرور زیاد گفت: «دیدید عجب چیزی است؟ ابر فناوری به سویالاچیکا رسیده! آینده این است! چشم شاهین!» فلیپه آب دهنش را قورت داد و گفت: «دارم می بینم.» استبان گلویش را صاف کرد و جوری شروع کرد به حرف زدن که انگار سر کلاس علوم است: «این یک جور سامانه ی داده ورزی است که موقعیت توپ را در هر تصویر به صورت سه تعدی محاسبه می کند. بعد، با استفاده از قوانین فیزیک و از طریق دست کم دو تا دوربین که هم زمان یک تصویر را ثبت کرده اند، موقعیت های گوناگون پردازش شده را می گذارد وسط تا مسیری را که توپ طی کرده و همچنین برهم کنش این عوامل در زمین بازی را بازسازی کند.» همه مان جوری بهش نگاه می کردیم که انگار ژاپنی حرف می زند، مسئول های فنی بدون اینکه حتی یک ثانیه لفتش بدهند، با تمام سرعت شروع به کار کردند. ما هم طبیعتا مجبور شدیم از زمین فوتبال برویم بیرون. آلیسیا اعتراض کرد: «این جوری که نمی شود تمرین کرد.» ولی کسی بهش توجهی نکرد. همه داشتیم به متخصص ها و جرثقیلی نگاه می کردیم که داشتند چشم شاهین معروف را رویش کار می گذاشتند. اولش بالای سر هر کدام از دروازه ها دو تا جرثقیل پارک کردند. از هر کدام از جرثقیل ها چهار تا دوربین آویزان بود: دو تا بالای تیرک و دو تای دیگر دقیقا جلو و پشت تیرک. از جرثقیل ها یک عالمه سیم رنگ و وارنگ آویزان بود. چند تا متخصص دیگر سیم ها را می بردند سمت یک میز بزرگ نظارت که گذاشته بودندش زیر یک سایه بان سبز. روی میز سه تا کامپیوتر بزرگ یود و سه تا نمایشگر خیلی گنده که تصاویر انیمیشنی دروازه را از زاویه های مختلف پخش می کردند.  
سفارش:0
باقی مانده:1

دست آخر

280,000 تومان

معرفی کتاب دست آخر

ساموئل بکت برنده جایزه نوبل ادبی در کتاب دست آخر در قالب نمایشنامه‌ای تک پرده‌ای، ماجرای زندگی یک ارباب را به همراه خدمتکارانش شرح می‌دهد که گویی تنها بازمانده‌های جهان هستند و دچار رنجی عجیب شده‌اند.

درباره‌ی کتاب دست آخر:

این نمایشنامه چهار شخصیت دارد. ارباب خانه «هم» نام دارد که در طول زندگی‌‌اش گناهان زیادی را مرتکب شده است، اما اکنون نابینا شده و دیگر توان راه رفتن و ایستادن هم ندارد. «کلاو» خدمتکار اوست که از کودکی برایش کار می‌کند. «نگ و نل» نیز پدر و مادر «هم» هستند که آن‌ها هم توانایی راه رفتن ندارند و معلول‌اند. داستان نمایشنامه دست آخر (Fin de partie) مربوط به زمانی می‌شود که حیات بشری در اثر حادثه‌ای نابود شده و تنها همین 4 نفر بازماندگان کره‌ی زمین هستند. این کتاب سبکی مینیمالیستی دارد و به خوبی مواجه شدن انسان را با مرگ به تصویر می‌کشد. ساموئل بکت اولین بار نمایشنامه «دست آخر» را به زبان فرانسه به نگارش درآورد، سپس خودش آن را به انگلیسی ترجمه نمود. این اثر در کنار نمایشنامه در انتظار گودو از آثار شاخص این نویسنده پوچ‌گرا به شمار می‌آید.

نکوداشت‌های کتاب دست آخر:

- دست آخر، یک تجربه‌ی نمایشی باشکوه است. (Sunday Times) - تلفیقی از زیبایی، تصور، سرزندگی و طنزی زیرکانه. (New York Post) - اگر «در انتظار گودو» را دوست دارید، این نمایشنامه را بخوانید. (Point  

در بخشی از کتاب دست آخر می‌خوانیم:

هَم نوبتِ (خمیازه می‌کشد.) بازیِ منه. (دستمال بازشده را در برابر خود می‌گیرد.) خون‌ بند بیار لعنتی! (عینکش را برمی‌دارد، چشم‌ها، صورت و عینکش را پاک می‌کند، دوباره عینک می‌زند، دستمال را تا می‌زند و ماهرانه در جیب بغل لباس‌ خوابش می‌گذارد. گلویش را صاف می‌کند، سر انگشتانش را در هم چفت می‌کند.) عذابی (خمیازه می‌کشد.) بالاتر از عذاب من هست؟ بی‌شک. قبل‌ها. ولی الان؟ (مکث.) پدرم؟ (مکث.) مادرم؟ (مکث.) س... گم؟ (مکث.) اُه، حاضرم باور کنم به قدر چنین مخلوقاتی رنج می‌کشن. اما این یعنی رنج‌شون با من برابره؟ بی‌شک. (مکث.) نه، همه‌چیز (خمیازه می‌کشد.) مطلقه، (مغرورانه.) آدم هر چی بزرگ‌تر پُرتر. (مکث. با اندوه.) و تهی‌تر. (بینی بالا می‌کشد.) کلاو! (مکث.) نه، تنها. (مکث.) چه رؤیاهایی! اون جنگل‌ها! (مکث.) کافیه، وقتشه که تموم بشه، توی پناهگاه حتا. (مکث.) اما هنوز دودلم، توی... توی تموم‌کردنش دودلم. آره، همینه، وقتشه که تموم بشه اما هنوز (خمیازه می‌کشد.) توی تموم‌کردنش دودلم. (خمیازه می‌کشد.) خدا، خسته‌م، بهتره برم تو رخت‌خواب. (سوت می‌زند. کلاو بی‌درنگ وارد می‌شود. کنار صندلی می‌ایستد.) تو هوا رو آلوده می‌کنی!

جنگولک‌بازی‌های جناب تام 2/ جناب تام به ساحل می‌رود

70,000 تومان
تام و آنجلا می‌خواهند بروند سفر. سفری کنارِ ساحل. مثل همیشه جّنگولک‌بازی‌های جناب تام تمامی ندارد. از هر ناخُنِ پنجولِ جنابِ تام، یک اتفاق عجیب‌وغریب می‌چِکد.

برشی از متن کتاب

یک روز صبح زود آنجلا ثراگمورتون و جناب تام از خانه بیرون رفتند. راه افتادند سمت ساحل. یک عالمه طول کشیده بود تا وسایل سفرشان را ببندند. جناب تام تا آن روز هیچ وقت به ساحل نرفته بود و خیلی دلش می‌خواست توی ساحل گردش کند. آنجلا تندی زیراندازها را انداخت و بساطشان را پهن کرد. به جناب تام گفت: "برو بازی کن! جای دوری نرو. یک جایی باش که بتوانم ببینمت. مهمتر از همه..." "...پسر خوبی باش!" کمی بعد آنجلا خوابش برد و جناب تام هم شروع کرد به گشت و گذار روی شن های ساحل. یک قلعه آن نزدیکی ها بود. از بالای آن می‌شد منظره‌ی زیبای ساحل را تماشا کرد. جناب تام تصمیم گرفت زمین را بکند و گنج پیدا کند. و پیدا هم کرد، آن هم یک عالمه! آن قدر ورجه وورجه کرد که حسابی گرم شد. دوید طرف دکه‌ی بستنی فروشی. مرد بستنی فروش با بد اخلاقی پرسید: "چه مزه ای می خواهی؟" جناب تام همه مزه‌ها را چشید. بستنی خوردن خوب است، اما بازی کردن بهتر است... جناب تام هم قاطی بازی شد. بازی های هوایی بازی های زمینی بعدش دوباره بازی های هوایی همه از پر زوری جناب تام تعجب می‌کردند. شن های ساحل داشت داغ می‌شد و کله‌ی جناب تام از گرمای آفتاب گیج و منگ شده بود. حالا وقتش بود تنی به آب بزند اول که وارد آب شد، حس عجیبی داشت. ولی چیزی نگذشت که مثل برگ روی آب سُر خورد و جلو رفت. از جلوی یک پری دریایی مهربان گذشت و از بالای سر یک نهنگ بزرگ پرید همان طور که آنجلا توی آفتاب دراز کشیده بود و خستگی در می‌کرد، ناگهان... جناب تام حس کرد چیزی از زیر آب، پایش را گاز می‌گیرد. شلوار جناب تام غیبش زده بود . جناب تام که توی دریای طوفانی سرگردان بود...
سفارش:0
باقی مانده:1