عبور معطر

2,000 تومان

« ظهر که شد فکر کردم دیگر تحملم تمام شده است . بلند شدم رفتم سراغ تلفن تا شماره بگیرم ، سراغش را بگیرم ، شاید از او خبر داشته باشند ، ولی همان‌طور نشستم ، سر جایم و دیدم دو ساعتی هست که دارم با خودم فکر می‌کنم . قرار بود بیاید دنبالم . سفری ترتیب داده بود . یک‌جور آشتی‌کنان . » این مجموعه از ٢١ داستان کوتاه تشکیل شده است ، روز والنتاین ، عبور معطر ، آرسنیک ، تو اسمش مار داره ، سرگیجه و داستان نامزدها را شاید بتوان از بهترین‌های این مجموعه دانست که نویسنده در آن‌ها توانسته فضای مناسبی را بیافریند : « او هجده ساله است . دزد است ، آدمکش است و تا چند روز دیگر یک اعدامی است و هنوز غروب برایش تماشایی است .

او می‌داند هیچ‌گاه سن افراد نیست که غروب را تعریف کرده است ؛ همان‌گونه که سن او در کفه ترازوی جنایت‌هایش قرار نمی‌گیرد . او می‌میرد و قضاوت این مردن ، سوای چگونگی آن ، بر عهده عدالت اجتماعی نیست . حتی خودش مرگ را اصل مسلمی می‌داند و با آن چندان مخالفتی ندارد . وقتی با ماشین دزدی در خیابان‌ها به گشت و گذار پرداخته بود ، به تنها چیزی که فکر نکرده بود تبادل این موقعیت‌ها بود . زمانی که او قاتل بود و حالا که کسی قاتل او می‌شد . »

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

عبور معطر

نویسنده
نارسیس زهره نسب
مترجم
——-
نوبت چاپ ١
تعداد صفحات ١٠٤
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٣٨٩
سال چاپ اول ——
موضوع رمان‌های فارسی
نوع کاغذ ——
وزن 122 گرم
شابک
9786009065295
توضیحات تکمیلی
وزن 0.122 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “عبور معطر”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

من دانای کل هستم

6,000 تومان
دریکی ازاین منظره ها پدرم مرد. نگاه نکردم. عیدی مرد. رسول به من گفت . من نشنیدم .نمی شنیدم رسول را. کسی گفت تندتر. نمی دیدمش اما صداش راخوب می شنیدم. گفت:((تندتر،تندتر!.)) رسول گفت: ((صدای من رو نمی شنوی لامسب؟) گفتم: (چی) و رسول فرورفت. انگار درچاهی . بعد مادرم مرد. مونس بود اما. هرچند صدای رویا. زنم. حتی صدای مادرم .بعد من خسته شدم. می دویدم وجیغ می کشیدم. کسی نشنید. حتی خودم. حتی.

رامسس‌ ـ 2 معبد چند هزار ساله

375,000 تومان
نام رامسس تجسم شکوه و قدرت تمدن فراعنه است. او که پسر نور، فرزند آفتاب بود، بیش از شصت سال سلطنت کرد و مصر را به درجه‌ای از عظمت رساند که در تاریخش بی‌سابقه بود. رامسس، قهرمان یک رمان نیست، قهرمان چند رمان است، قهرمان حماسه‌ای واقعی است. این حماسه از آشنایی او با رموز کشورداری تحت هدایت پدرش، ستی، که به قدر خود او در تاریخ اهمیت دارد، آغاز می‌شود و تا مرگ رامسس ادامه می‌یابد. طی این مدت آزمون‌های فراوانی را از سر می‌گذراند. به همین دلیل است که این سلسله رمان‌های دنباله‌دار که از پنج جلد تشکیل شده‌ است، به او اختصاص یافته تا بتواند ابعاد خارق‌العاده سرنوشتی را ترسیم کند که قهرمانان فراموش نشدنی بسیار، چون ستی و همسرش، تویه، نفرتاری، ایزت‌زیبا، همر شاعر، ستائوی مارافسا، موسای عبرانی و بسیاری دیگر، که این اوراق به آن‌ها جان می‌بخشد، در آن سهیم هستند. کریستین ژاک با قلم جادویی خود عهد باستان را از جزوه‌های درسی بیرون می‌کشد و به خواننده، قلمرو وسیعی از تاریخ، رؤیا، مبارزه وشعر تقدیم می‌دارد. گفتنی است هر یک از این کتاب‌ها به طور مستقل به رویدادی جداگانه می‌پردازد و در نهایت خواننده علاقه‌مند به سرنوشت رامسس می‌تواند با خواندن هر پنج جلد کتاب راز و رمز جاودانه آنها را کشف و در ادامه آن را دنبال کند. «پسرنور»، «معبد چند هزار ساله»، «نبرد قادش»، «بانوی ابوسمبل»، و در نهایت«زیر اقاقیای مغربی» عناوین این کتاب‌ها هستند .

تسلی‌ناپذیر

780,000 تومان
تسلی‌ناپذیر رمان عدم قطعیت است، آغازی ناگهانی، پایانی ناگهانی‌تر، شخصیت‌های این رمان و اتفاقات آن هر یک به جای روشن‌تر کردن ماجرا، بر پیچ و خم این "لابیرنت" هزار تو می‌افزایند. در این رمان داستانی تعریف نمی‌شود، بلکه انگار راوی کابوسی را تعریف می‌کند که شاید به داستانی دیگر مربوط بوده. "تسلی‌ناپذیر" گویی سایه یک رمان است و راوی آن در این عالم غرق در سایه گم است. سرتاسر داستان تلاش راوی است برای روشن‌تر کردن رازی که به نظر دهشتناک می‌آید، اما از آغاز تا به آخر رمان این عدم قطعیت است که بر خط به خط اثر سایه افکنده است.

مُرده ریگ

4,000 تومان
فال قهوه نشان از مرگ کوروش می دهد. قهوه های ماسیده در ته فنجان محور داستانی است که با مرگ کوروش اتفاق می افتد. شیرین و شیوا یکی با روایت شاعرانه و دیگری  عوامانه خود از مرگ کوروش آروزهایشان را بر باد رفته می بینند. آرش اما در این میان با رویا پردازی به دنبال میراث مرده کوروش است هر چند که از این ماجرا طرقی بر نمی بندد. روایت های موازی با زبان خاص شخصیت ها از ماجرایی که با مرگ کوروش شکل می گیرد رمان را در دایره ای از آروزهای برباد رفته ای قرار می دهد که نشان از میراث مرده ای دارد که خود نیز طبق روایتش در رمان, آرزوهایش برباد رفته است: "خیر سرش خبر مرگش رو از خودش در آورده مثلا می خواد جلب ترحم کنه."

کجا گمم کردم

12,000 تومان
کجا گمم کردم رمانی است که یک‌شبه خوانده می‌شود. رمان دختران امروز است. روای داستان دختری است که زیاد اهل حرف زدن نیست و با درددل میانه‌ای ندارد. این رمان قصه زندگی سه نسل است در باغی قدیمی، واقع در یکی از روستاهای کوهستانی اطراف تهران، حوالی احمدآباد، روستای دکتر مصدق. نسل اول حاج‌ابراهیم مالکی است، پیرمردی که از پیروان دکتر مصدق است و در دوران شکست آرمان‌ها خانه همیشه زمستانی‌اش را با عکس مصدق گرم می‌کند، عکسی کهنه در قابی کهنه‌تر بر سینه دیوارِ خانه‌ای که دیگر مأمن نیست. نسل دوم رسول مالکی است. تهران را رها کرده. به روستای پدری‌اش بازگشته. معلم روستا شده و با دختر سرایدار باغ ازدواج کرده. او تنها فرزند حاج‌ابراهیم مالکی است که زندگی معمولی و بی‌دغدغه را تاب نمی‌آورد که تاوانش سال‌ها زندان است. نسل سوم ماهی مالکی است، دختری با رازهای سر به مهر. او به دنبال زندگی‌ای ساده، معمولی و بی‌دردسر است. اما پیشینه خانوادگی‌اش حتی همین آرزوی ساده را هم از او می‌گیرد.

تیله آبی

15,000 تومان

مجموعه داستان «تیله آبی» در برگیرندۀ ٧ داستان از برجسته‌ترین داستان‌های محمد‌رضا صفدری است. تسلط او به تکنیک‌های داستان پردازی، شناخت ژرفش از باورها و آداب بومی و پیشنهادات تازه‌اش در روایت او را در زمرۀ شاخص‌ترین نویسندگان ایران قرار داده است.

«مرد می‌خواند و از سینۀ کوه بالا می‌رفت. خنکای بامدادی، بیشه‌زار و سایه‌های وهمناک که با برآمدن آفتاب پدیدار می‌شدند. همه چیز و هر جا سایه بود، سایه‌های سپید شیری رنگ. مرد نمی‌دانست از کی به خواندن بنا کرده بود. از خانه درآمده بود. از گندمزار گذشته بود و رسیده بود به نمکزار و شور‌آب و کوه‌هایی که آب باران در سنگچال‌هایش گس بود و تلخ. دیروز هم یک بار دیدار آمد. سایۀ رمندۀ آهو نبود. موهای بلند سر اندر پای سایه را می‌پوشاند. دو چشم لابه‌لای شاخ و برگ نی پیدا و ناپیدا شد. خواندن از یادش رفت . ایستاد و دوید. بلند موی سبزه‌رو گریخت. مرد با خود گفت: «زن تو این کوه و کمر چه می‌کند؟»