عروسک‌ فرنگی‌

25,000 تومان

جولیو بروجینی‌، مردی‌ جاافتاده‌ و مشاور موفق‌ حقوقی‌، خواسته‌ یا ناخواسته‌، از روی‌ عشق‌ یا هوس‌، شبانه‌روز به‌ ایوانا می‌اندیشد. دختری‌ نه‌ زشت‌ و نه‌ زیبا، نه‌ دوست‌داشتنی‌ و نه‌ نفرت‌انگیز، دختری‌ که‌ ساده‌ است‌ و نیست‌، معصوم‌ است‌ و نیست‌، دختری‌ که‌ به‌ رغم‌ روزمرگی‌ درنیافتنی‌ است‌. آنچه‌ جولیو را در خود کشیده‌ است‌ اگرچه‌ بنابه‌ گفته‌هایش‌ هوسی‌ بیش‌ نیست‌، اما چنان‌ ژرف‌ است‌ که‌ بازشناسیش‌ از عشق‌ ساده‌ نیست‌

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

عروسک‌ فرنگی‌

جولیو بروجینی‌، مردی‌ جاافتاده‌ و مشاور موفق‌ حقوقی‌، خواسته‌ یا ناخواسته‌، از روی‌ عشق‌ یا هوس‌، شبانه‌روز به‌ ایوانا می‌اندیشد. دختری‌ نه‌ زشت‌ و نه‌ زیبا…
نویسنده
آلبا د سس‌ پدس‌
مترجم
بهمن فرزانه
نوبت چاپ ٨
تعداد صفحات ٢٢٤
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٣٩٨
سال چاپ اول ١٣٨٢
موضوع
داستان‌های ایتالیایی
نوع کاغذ ——
وزن ٢٢٠ گرم
شابک
9789643114046
توضیحات تکمیلی
وزن 0.22 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “عروسک‌ فرنگی‌”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

خون و نفت

520,000 تومان
خاطرات‌ منوچهر فرمانفرمائیان‌ به‌ چند دلیل‌-از جمله‌ این‌که‌ وی‌ عضو یکی‌ از خاندان‌های‌ حکومتگر چند سده اخیر بوده‌ و بعدها به‌ اعتبار همین‌ وابستگی‌ و نیز تحصیلاتش‌ در رشته مهندسی‌ نفت‌ دانشگاه‌ بیرمنگام‌، در مراکز مهم‌ قدرت‌ دوران‌ پهلوی‌ نفوذ داشته‌ است‌ - از لحاظ‌ تاریخی‌ اهمیت‌ دارد. از دیگر سو، شیوه نگارش‌ کتاب‌ که‌ به‌ داستان‌نویسی‌ معاصر نزدیک‌ است‌، جذابیت‌ آن‌ را به‌ ویژه‌ برای‌ خوانندگان‌ عادی‌، افزایش‌ داده‌ است‌.

دالان‌ بهشت‌

230,000 تومان
از پرفروش‌ترین‌ رمان‌های‌ ایرانی‌. داستان‌ زندگی‌ دختری‌ که‌ بنابه‌ تصمیم‌ والدینش‌ ازدواج‌ می‌کند، خیلی‌ زود شکست‌ می‌خورد و... خدایا چقدر نفهم‌ و کودن‌ بودم‌ که‌ درک‌ نمی‌کردم‌. حس‌ حسادت‌ زنانه‌ کجا و غیرت‌ و تعصب‌ مردانه‌ کجا! حتی‌ مهلت‌ نشد چشم‌هایش‌ را ببینم‌، سیلی‌اش‌ چنان‌ سخت‌ و محکم‌ و آنی‌، مثل‌ برِ توی‌ صورتم‌ خورد که‌ هیچ‌ چیز ندیدم‌. پسر یا دختر کدام‌ مقصرند؟ و آیا این‌ پرسش‌ از ریشه‌ اشتباه‌ نیست‌؟ پسر جوانی‌ تحصیل‌ کرده‌ است‌، زندگی‌ اجتماعی‌ موفقی‌ دارد و رفتارهایش‌ توسط‌ هر دو خانواده‌ تأیید می‌شود. دختر اما بی‌تجربه‌ است‌، از پشت‌ میز مدرسه‌ و از بازی‌ کودکانه‌ به‌ جایی‌ پرتاب‌ شده‌ است‌ که‌ نمی‌شناسدش‌ و بزرگ‌ترها زندگی‌ زناشویی‌اش‌ می‌خوانند. همه‌ چیز علیه‌ دختر است‌. نویسنده‌ اما به‌ یاری‌ سطرهای‌ نانوشته‌اش‌ چیز دیگری‌ را به‌ تصویر می‌کشد. سپیدخوانی‌ها از به‌ مسلخ‌ بردن‌ یک‌ قربانی‌ حکایت‌ می‌کنند. نازی‌ صفوی‌، ٣٨ سال‌ دارد، ذاتاً نویسنده‌ است‌ و در آثارش‌ بیش‌ از هر چیز به‌ زنان‌ می‌پردازد. به‌ زنان‌ و آزادی‌های‌ بدیهی‌ اما به‌ کسوت‌ آرزو درآمده‌شان‌.

کجا گمم کردم

12,000 تومان
کجا گمم کردم رمانی است که یک‌شبه خوانده می‌شود. رمان دختران امروز است. روای داستان دختری است که زیاد اهل حرف زدن نیست و با درددل میانه‌ای ندارد. این رمان قصه زندگی سه نسل است در باغی قدیمی، واقع در یکی از روستاهای کوهستانی اطراف تهران، حوالی احمدآباد، روستای دکتر مصدق. نسل اول حاج‌ابراهیم مالکی است، پیرمردی که از پیروان دکتر مصدق است و در دوران شکست آرمان‌ها خانه همیشه زمستانی‌اش را با عکس مصدق گرم می‌کند، عکسی کهنه در قابی کهنه‌تر بر سینه دیوارِ خانه‌ای که دیگر مأمن نیست. نسل دوم رسول مالکی است. تهران را رها کرده. به روستای پدری‌اش بازگشته. معلم روستا شده و با دختر سرایدار باغ ازدواج کرده. او تنها فرزند حاج‌ابراهیم مالکی است که زندگی معمولی و بی‌دغدغه را تاب نمی‌آورد که تاوانش سال‌ها زندان است. نسل سوم ماهی مالکی است، دختری با رازهای سر به مهر. او به دنبال زندگی‌ای ساده، معمولی و بی‌دردسر است. اما پیشینه خانوادگی‌اش حتی همین آرزوی ساده را هم از او می‌گیرد.

فصل مهاجرت مرده‌ها

170,000 تومان
اتاق سرایداری دیوار به دیوار موتورخانه بود. زمستان­ها خوب بود، اما تابستان­ها می­شد کوره­ی آدم­پزی. یک ساعت هم نمی­شد توش تاب آورد. سرجمع بیست و شش متر مساحت داشت و حمام و توالتش فقط با یک پرده از هال و آشپرخانه سوا می­شد. دیوارها کاغذدیواری بود؛ اما از بس نم موتورخانه را کشیده بود کاغذهاش جابه­جا لک افتاده و ورآمده بود. یک گوشه لحاف و تشک گذاشته بودند و همانجا یک اجاق گاز دو شعله با یک کپسول گاز و این­ورتر یک سینک ظرفشویی زنگارگرفته که نصفش رفته بود توی توالت، طوری که وقت قضای حاجت باید مراقب می­بودی نخورد پس کلّه­ات. پنجره نداشت و تنها راه ورودی هوا تهویه­ی سقفی کوچکی بود که موقع کار کردن صدای ارّه­برقی می­داد و خاموش که بود راه عبور و مرور مورچه و سوسک­ و مارمولک بود.

قطار در حال حرکت است

2,200 تومان
این مجموعه از ١٦ داستان کوتاه تشکیل شده است. با موضوع‌های متنوع که بیش‌تر آن‌ها مربوط به زندگی شهری و زنان کارمند است. «طوری نشسته بودیم تو قطار که انگار قطار در حال حرکت است. همه ما همین‌طور، آرام تکان‌تکان می‌خوردیم. فنجان چایم را پر کرده بودم و هر چند دقیقه دستم حرکت می‌کرد و چای سر ریز می‌شد. انگار به خاطر حرکت چرخ‌ها در ریل بود.» نگاهم می‌کند. می‌گویم: چه بنویسم؟ دلگیر نگاهم می‌کند. مثل همان باری که در خواب دیده بودمش، پیکره‌ای روشن با موهایی بلند. پیکره‌اش زن بود، بی‌آن‌که زن بودنش پیدا باشد، گفت: تنهایی‌ام را چطور می‌نویسی؟ گفتم کسی که نمی‌تواند عاشق شود تنهاست!» «ایستاده هم می‌شود خوابید!» نام یکی دیگر از داستان‌هاست: زن از ته اتوبوس با صدای بلند گفت: آقا چراغ‌های این قسمت رو خاموش کن!» زن با صدای بلندتری گفت: حالا چه جوری بخوابم؟