عشق در زمان وبا (جیبی)

280,000 تومان

عشق در زمان وبا» شاهکاری دیگر از نویسنده معاصر و چهره تابناک ادبیات آمریکای لاتین ـ گابریل گارسیا مارکز ـ است. رمانی جذاب و تأمل‌برانگیز که با ترجمه بهمن فرزانه از زبان ایتالیایی راز جاودانگی آثار نویسنده را چون ترجمه جاودان او از «صد سال تنهایی» بار دیگر هویدا می‌کند.

از دیگر آثار این نویسنده می‌توان به «گزارش یک قتل»، «پاییز پدرسالار»، «ساعت شوم» و… اشاره کرد. گارسیا مارکز در سال ١٩٨٢ برنده جایزه نوبل شد. بهمن فرزانه مترجم این کتاب سال‌هاست که در ایتالیا سکونت دارد. وی «عشق در زمان وبا» را از شاهکارهای گابریل گارسیا مارکز می‌داند و می‌گوید: «من این کتاب را خیلی دوست دارم.

چرا که از آثار ماندگار این نویسنده است.» فرزانه این کتاب را از زبان ایتالیایی به فارسی برگردانده است و در این کار، ترجمه فارسی را با متن اسپانیایی و انگلیسی تطبیق داده است. دیگر آثار ترجمه شده بهمن فرزانه عبارتند از: «دفترچه ممنوع، درخت تلخ، هیچ یک از آنها باز نمی‌گردند، عذاب وجدان، عروسک فرنگی»از آلبا دسس پدس و «حریق در باغ زیتون، خاکستر، راز مرد گوشه‌گیر» از گراتزیا دلددا و ترجمه کتاب های تنی چند از دیگر نویسندگان ایتالیایی

فقط 2 عدد در انبار موجود است

توضیحات

عشق در زمان وبا (جیبی)

نویسنده
گابریل‌ گارسیا مارکز
مترجم
بهمن فرزانه
نوبت چاپ ٢٨
تعداد صفحات ٥٤٢
نوع جلد شومیز
قطع جیبی
سال نشر ١٤٠٣
سال چاپ اول ١٣٨٥
موضوع
داستان‌های کلمبیایی
نوع کاغذ بالکی
وزن ٣٨٣
شابک 9786002783356
توضیحات تکمیلی
وزن 0.383 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “عشق در زمان وبا (جیبی)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

آیرونی: از مجموعه‌ی مکتب‌ها، سبک‌ها و اصطلاح‌های ادبی و هنری

63,500 تومان
آیرونی نه فقط شکل‌های بسیار گوناگونی دارد، بلکه هنوز در حال رشد مفهومی است. این که این اصطلاح اصولا چیست و چه شکل‌هایی به خود می‌گیرد و این شکل‌ها چه نسبتی با هم پیدا می‌کنند، هم‌چنین کارکردها و کاربردهای آن، اهمیت آن، سرگذشت آن و وجود یا عدم وجود آن در فرهنگ‌های مختلف موضوع کتاب حاضر است. از آن‌جا که دشواری تعریف آیرونی زبان‌زد است، در کتاب حاضر بیشتر به شناسایی ویژگی‌های مشترک یا عناصر سازندة آیرونی پرداخته شده است و در کنار آن شکل‌های عمده‌ای را هم که به خود می‌گیرد، شرح داده شده است. عناصر آیرونی؛ با تهکم، آیرونی غیرشخصی، آیرونی خودکاهی، آیرونی نقش ساده‌لوح؛ آیرونیک دیدن و آیرونی رمانتیک از دیگر مباحث اصلی کتاب محسوب می‌شود.

راز فال ورق رمان فلسفی

195,000 تومان
کتاب راز فال ورق رمان فلسفی نوشته یوستین گوردر ترجمه عباس مخبر توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات ملل، رمان خارجی، داستان های خارجی به چاپ رسیده است. داستان این رمان فلسفی درباره پسری به نام «هانس توماس» است که مادرش سال ها قبل همسر و فرزندش را ترک کرده است. پدر خانواده پس از دیدن عکس همسرش در مجله مانکن ها متوجه می‌شود که او در یونان زندگی می‌کند و در نتیجه تصمیم می‌گیرد به جست‌وجوی همسرش برود. هزینه این سفر را پدر طی یک بخت آزمایی برنده شده‌است و مسافرت با اتومبیل فیات شخصی صورت می‌گیرد. چند لایه بودن ماجرای داستان، به‌قدری دوست‌داشتنی است که مدت‌ها پس از مطالعه آن، همچنان به ماجراهای دریانورد در جزیره، خشت‌های مو نقره‌ای و تکِ دل غمگین فکر خواهید کرد. رمان «راز فال ورق» یافته های عمیق فلسفی را در قالب داستانی ساده و در عین حال معمایی و تخیل برانگیز به خواننده منتقل می کند. در این کتاب نشانه های آشکاری از اندیشه فیلسوفانی چون سقراط، افلاطون و فردریش نیچه به چشم می خورد. یوستین گوردر در این کتاب نیز چون اثر پرآوازه دیگرش، دنیای سوفی توانایی ادبی خود را در آمیختن جهان‌های واقعی و تخیلی و جهش از یکی به دیگری و نیز درهم بافتن داستانی پر فراز و فرود را با پرسش‌هایی فلسفی و هستی‌شناختی، نشان می‌دهد. سفر هانس و پدرش از نروژ تا یونان سفری واقعی است اما در ضمن آن، هانس کتابی جادویی با نوشته‌هایی ریز پیدا می‌کند که در آن چهره‌های روی ورق جان می‌گیرند و ماجراهای خیالی این کتاب مینیاتوری با داستان زندگی خود او درهم می‌آمیزند و در خلال آن، تاملات متفکرانه پدرش او را با مسائل بزرگ حیات آشنا می‌سازد.» در قسمتی از کتاب می‌خوانیم: «شاید در باغ با یک مریخی برخورد نکنی، اما به احتمال زیاد روزی با خودت برخورد خواهی کرد. روزی که این اتفاق بیفتد نیز احتمالا از ترس جیغ کوتاهی خواهی کشید، و چنین واکنشی کاملا درست است چون این قضیه که تو درک کنی یک موجود زنده ساکن در یک سیاره، برجزیره ای کوچک در کاینات هستی، هر روز برایت اتفاق نمی‌افتد معرفی مباحث کتاب راز فال ورق رمان فلسفی یک سرباز آلمانی سوار بر دوچرخه در جاده روستایی نمایان شد پخداوند در عرش اعلا نشسته و به مردمی که به او توچه ندارند می خندد تزیین کف جنگل در فاصله ای چنین دور از مردم کمی عجیب است آنچه در دستان خود داشتم یک کتاب کوچک بود شنیدم که پیرمرد در اتاق زیر شیروانی به این سو و آن سو می رفت نوشابه ای که بیش از هزار بار بهتر است یک سیاره اسرارآمیز ماند گردبادی از سرزمین بیگانه

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

فیزیولوژی اعصاب و غدد

قیمت اصلی: 150,000 تومان بود.قیمت فعلی: 95,000 تومان.
مغز آدمی با بیش از ده میلیارد سلول عصبی و پیوند های بیشمار میان آنها احتمالا ازپیچده ترین ساختارها و در عالم هستی است . این امر بدیهی است که تمام رویداد های روانی و رفتاری به نحوی با فعالیت دستگاه عصبی و هورمونی ارتباط دارد  . لذا آشنایی دانشجویان رشته روان شناسی با زیر ساخت های فیزیولوژیک پدیده های رفتاری و روانی ، یعنی فیزیولوژی اعصاب و غدد اهمیت بسیار دارد . هدف از ترجمه این کتاب نیز پرداختن به این مهم ، افزایش سطح دانش فیزیولوژی دانشجویان روان شناسی است  
سفارش:0
باقی مانده:2

تربیت بدنی عمومی

6,000 تومان
بی تردید تربیت بدن از راه فعالیت بدنی و ورزش از مهم ترین عوامل بهداشت جسمانی و روانی، بهبود روابط عاطفی و اجتماعی و در مجموع ارتقای کیفیت زندگی است. نتایج پژوهشهای متعدد آشکار می کند که مواد حرکتی، نیرویی برای انگیزش پرداختن به تربیت بدنی و ورزش است. بر این اساس، برای افزایش سواد حرکتی اقشار مختلف و با هدف افزایش فعالیت بدنی، از فناوریهای آموزشی متعدد مانند بروشور، پوستر، فیلم، نرم افزار و کتاب بهره گرفته شده است. این کتاب نیز که دستاورد سالها مطالعه و تجربه نگارندگان است در همین راستا برای جامعه دانشجویی نگاشته شد. تغییرات قانون و مقررات ورزشها، رویکردهای جدید در فلسفه و اصول تربیت بدنی و ورزش، پیشرفت علمی در مبانی و گرایشهای تربیت بدنی و تحولات اجتماعی در طول حدود 3 دهه از یک سو و تغییرات اساسی در ساختار و سرفصل واحد تربیت بدنی عمومی در برنامه ریزی جدید کمیته برنامه ریزی علوم ورزشی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری از سوی دیگر، بازنگری محتوای کتاب را بر مؤلفان بایسته کرد و کتاب در سال 94 با تجدید نظر اساسی به چاپ رسید. در کتاب، خودآزمایی و برنامه هایی برای ارزیابی آمادگی بدنی گنجانده شده است که می تواند راهنمای مناسبی برای تمرین باشد.

نیچه

8,900 تومان
همه چيز او را به هيجان مي‌آورد و هيچ چيز او را پايبند نمي‌كند. همين كه موضوعي بكر بودن و جذابيت و راز حيا‌اش را از دست مي‌دهد، آن را بي هيچ ترحمي رها مي‌كند، بي‌اينكه به كساني كه بعد از او مي‌آيند حسادت كند. نيچه هم از وراي تمام شناخت‌ها، شناخت را مي‌جويد، شناختي كه به طرزي ابدي غير واقعي است و هرگز كاملا دست يافتني نيست. چيزي كه سر حد رنج و نوميدي او را برمي‌انگيزاند، نه تصرف كردن، نه تصاحب كردن و نه لذت بردن است، بلكه هميشه پرسش كردن، جست و جو كردن و شكار كردن است.