عصر استعمارگری

65,000 تومان

یک فیلسوف آمریکایی به نام “جورج سانتایانا” می‌نویسد: “کسانی که نمی‌توانند گذشته را به خاطر آورند محکوم به تکرار آنند.” شاید حقیقت این سخن حکیمانه سانتایانا در هیچ جا آشکارتر از تاریخ طولانی استعمارگری و امپریالیسم نمایان نشده باشد‌. امروزه این اصطلاحات را حتی تاریخ‌نگاران و دیگر پژوهشگران اغلب به یک معنا به کار می‌برند. اما کارشناسان گاهی بین این دو اصطلاح تمایز قائل می‌شوند. آن‌ها معمولاً استعمارگری را سلطه و فرمانروایی مستقیم سیاسی تحمیلی از سوی کشوری به سرزمینی دور دست تعریف می‌کنند.

آن سرزمین، که مستعمره نامیده می‌شود، ممکن است پذیرای مهاجران زیادی از کشور استعمارگر باشد یا نباشد. نمونه‌های آن مستعمراتی است که بریتانیا در سده هفتم در ماساچوست، ویرجینیا و جاماییکا، در ۱۸۴۱در نیوزیلند (زلاندنو) و در ١٩١٤ در نیجریه برا کرد. بنابراین استعمارگر و امپراتوری‌گری (امپریالیسم) پیوند نزدیکی با هم دارند که تعجبی ندارد که این دو مفهوم عمدتاً به یک معنا گرفته شوند.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

شناسه محصول: 9789643117252 دسته: , برچسب: , , ,
توضیحات

عصر استعمارگری

نویسنده
دان ناردو
مترجم
مهدی حقیقت‌خواه
نوبت چاپ ٧
تعداد صفحات ١٢٠
نوع جلد سلفون
قطع وزیری
سال نشر ١٤٠٢
سال چاپ اول ١٣٨٦
موضوع
——
نوع کاغذ تحریر
وزن ٢١٥ گرم
شابک
9789643117252
توضیحات تکمیلی
وزن 0.215 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “عصر استعمارگری”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

ظهور ژاپن مدرن

350,000 تومان
نگاهی به مشروطیت ژاپنی سرزمین ژاپن از چهار جزیره هوکایدو، هونشو، شیکوکو و کیونشو تشکیل شده که تا نیمه قرن نوزدهم میلادی کشوری ناشناخته بود که عمدتاً زیر سایه سنگین تاریخی و تمدنی همسایه بزرگ خود، چین به سر می‌برد و کمتر نامی از آن در تاریخ روابط شرق و غرب از عهد باستان، سده‌های میانه و حتی عصر جدید تا نیمه قرن نوزدهم برده شده بود. اینکه چگونه ژاپن در کمتر از پنج دهه توانست به یک قدرت بزرگ آسیایی تبدیل شود و حتی در آغاز قرن بیستم (سال ١٩٠٤) روسیه را که یک امپراتوری قدرتمند اروپایی بود در نبردی برق آسا شکست دهد و پس از چند دهه عملاً به یک قدرت صنعتی و نظامی قاره‌ای و حتی بین قاره‌ای تبدیل شود و سپس به دنبال ١٥٠ سال اصلاحات و ضد اصلاحات نظامی گری و جنگ و اشغال نظامی در پایان قرن بیستم خود را تا سطح یک قدرت بزرگ اقتصادی در جهان ارتقا دهد موضوعی است که کتاب حاضر به بررسی و واکا‌وی آن می‌پردازد. در این کتاب نشان داده می‌شود که ژاپن چگونه در کمتر از یک نسل از جامعه پسافئودالی به اشکال آغازین تولید صنعتی گام گذاشت، تجربه‌ای دردناک برای ژاپنی‌ها که ناچار از پشت سر گذاشتن سنت و آسیایی گری و رفتن به سوی تجدد و غرب گرایی شدند.

من گنجشک نیستم

68,500 تومان
دراز كشيده‌ام روي تخت‌خواب. چشم‌ها را كه مي‌بندم خوابي كه ديده‌ام مثل كابوسي باز توي كله‌ام رژه مي‌رود. شش ماه گذشته اما كابوسش عين بختك افتاده است به جانم. توي اين مدت كه مرا آورده‌اند اين جا سعي كرده‌ام فراموشش كنم. اما نتوانسته‌ام. سعي كرده‌ام خم شوم روي خودم تا نيمي از خودم را پاك كنم اما نتوانسته‌ام. بعضي‌ها همه‌ي خودشان را پاك مي‌كنند و مي‌روند. لابد مي‌توانند. من نمي‌توانم ...

متون روان شناسی به زبان انگلیسی

30,000 تومان
کتاب حاضر چکیده ای از اصول برگزیده روان شناسی عمومی نوشته وین ویتن است. این کتاب عمدتا برای دانشجویان رشته روان شناسی تدارک دیده شده که باید در دوره کارشناسی 6 واحد درسی را در متون روان شناسی به زبان های خارجه بگذرانند. کتاب حاضر از منبعی برگزیده شده که در چندین دانشگاه معتبر آمریکا تدوین می شود.اینجانب قبلا چکیده ای از این کتاب را با عنوان روان شناسی عمومی برای دانشجویان رشته های غیر روان شناسی ترجمه کرده ام که دانشجویان رشته روان شناسی نیز می توانند به عنوان خودآموز برای درس متون روان شناسی به زبان های خارجی بهره مند شوند. این کتاب شامل 12 فصل به زبان انگلیسی می باشد
سفارش:0
باقی مانده:1

پژوهشی در قصه اصحاب کهف: داستان هفت خفتگان

3,200 تومان
پژوهشی در قصه اصحاب کهف: داستان هفت خفتگان نویسنده جلال ستاری مترجم نوبت چاپ 1 تعداد صفحات 128 قطع و

روایت شناسی

120,000 تومان
روایت‌شناسی مطالعه ساختار روایی و راه‌هایی است که اینها بر ادراک انسان تأثیر می‌گذارند. نسب نظری آن تا ارسطو (شاعر) قابل ردیابی است، اما پذیرفته شده است که روایت‌شناسی مدرن با فرمالیست‌های روسی، به‌ویژه ولادیمیر پراپ (مورفولوژی داستان عامیانه، 1928) و نظریه‌های هتروگلوسیا، دیالوگ گرایی و گاه‌نگاری میخائیل باختین آغاز شده است. روایت شناسی شناختی پیشرفت جدیدی است که امکان درک گسترده تری از روایت را فراهم می کند. روایت‌شناسی شناختی به‌جای تمرکز بر ساختار داستان، این سوال را مطرح می‌کند که «انسان‌ها چگونه داستان‌ها را معنا می‌کنند» و «چگونه انسان‌ها از داستان‌ها به‌عنوان ابزار حس‌سازی استفاده می‌کنند». روایت‌شناسان ساختارگرا مانند ریمون کنان، داستان روایی را «روایت متوالی رویدادهای داستانی» تعریف می‌کنند. روایت‌شناسان شناختی بر این موضوع تمرکز می‌کنند که مردم چگونه چیزی را به‌عنوان روایت تجربه می‌کنند تا ساختار خود متن. داستان شش کلمه‌ای «برای فروش: کفش‌های کودک، هرگز پوشیده نشده» اغلب به عنوان مثالی ارائه می‌شود که در رویکرد کاملا ساختاری به عنوان یک روایت واجد شرایط نیست، اما حس روایت را برمی‌انگیزد.