

عیسی مسیح و اسطوره شناسی
115,000 تومان
کساني که با الهيات جديد آشنا و مأنوساند بيترديد نام رودلف بولتمان را شنيدهاند. او از جمله متألهان مسيحي است که با طرح موضوعات و آرايي نسبتاً بديع و خارق عادت به مباحث الهيات مسيحي رونق بسيار بخشيده است و اگر بخواهيم از چند متفکر ديني معاصر ياد کنيم که افق الهيات جديد را وسعت بخشيدهاند، او بيشک از زمرهي آنها است.
نگرش هرمنوتيکي او به عهد جديد، قرابتي که ميان آرا او و انديشهي هايدگر هست، و فهم “اگزيستانسيال” او از تعاليم مسيحي و وضعيت بشري بحث و مناقشههاي فراواني برانگيخته است. يکي از ابعاد مهم الهيات بولتمان مفهوم اسطورهزدايي است که با نام او پيوند خورده و شايد مهمترين رکن ميراث فکري اوست. اين کتاب مجملي از ديدگاههاي او در اينباره است.
فقط 1 عدد در انبار موجود است
عیسی مسیح و اسطوره شناسی
نویسنده | رودلف بولتمان |
مترجم | مسعود علیا |
نوبت چاپ | 4 |
تعداد صفحات | 112 |
قطع و نوع جلد | رقعی شومیز |
سال انتشار | 1402 |
شابک | 9789642135608 |
وزن | 0.121 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Ali
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
مشعشعيان (ماهيت فكري اجتماعي)
کتاب قصه های بهرنگ
من و تو
در بخشی از کتاب من و تو میخوانیم
با بازوهایی حلقهزده دور چوباسکیها ساک کفشها در دست و کولهپشتی به دوش، مادر را دیدم که دور میزد. با او خداحافظی و صبر کردم تا بیامو روی پُل ناپدید شود. مستقیم به سمت خیابان ماتزینی رفتم. ساختمان رای را رد کردم. در پنجاهقدمی خیابان لانا سرعتم را کم کردم. قلبم بهشدت میزد. دهانم تلخ بود؛ انگار یک رشته مس لیس زده باشم. آنهمه بار جلوِ حرکتم را میگرفت و درون کاپشنم مثل سونا شده بود. وقتی به تقاطع رسیدم، سرم را به گوشهی دیگر چرخاندم. آن انتها، روبهروی کلیسایی مدرن، یک مرسدس شاسیبلند بود. السیا رونکانتو، مادرش، سومرو و اسکار توماسی را دیدم که داشتند چمدانها را در صندوقعقب جا میدادند. یک ولوو با یک جفت چوباسکی روی سقفش کنار شاسیبلند ایستاد و ربکاردو دوبوسز از آن خارج شد و از کنار بقیه گذشت. کمی بعد پدر دوبوسز هم خارج شد. خودم را عقب کشیدم، روبهروی دیوار. به چوباسکیها تکیه دادم و کاپشنم را باز کردم. مادر السیا و پدر دوبوسز داشتند چوباسکیها را روی سقف مرسدس محکم میکردند. السیا و اسکار توماسی با موبایل حرف میزدند. سومرو میپرید و ادای مشت زدن به دوبوسز را درمیآورد. مدتی طول کشید تا آماده شوند. مادر السیا از دست بچههایی که کمک نمیکردند، عصبانی بود. سومرو روی سقف ماشین پرید تا چوباسکیها را بررسی کند و سرانجام راه افتادند. در طول مسیر در تراموا با آن چوبها و کفشهای اسکی، فشرده میان کارمندان کتوشلواری، مادران و بچههایی که به مدرسه میرفتند، احساس حماقت میکردم. میشد چشمهایم را ببندم و خیال کنم در تلهکابینم. بین السیا، اسکار توماسی، دوبوسز و سومری. میتوانستم بوی کرهی کاکائو را از میان کرمهای برنزکننده بشنوم. میخندیدیم و با هُل دادنِ همدیگر از کابین بیرون میآمدیم.پنجاه متفکر بزرگ روابط بینالملل
معرفی کتاب پنجاه متفکر بزرگ روابط بینالملل
پنجاه متفکر بزرگ روابط بینالملل - انتشارات نی
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.