فرانکنشتاین

350,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:2

دکتر فرانکنشتاین دانشمند جوان و بلندپروازی است که طی بررسی‌ها و تحقیقات بسیار در آزمایشگاه خود به چیزی مخوف دست می‌یابد، رازی هولناک که خالقش را قربانی خواهد کرد: ساخت انسان. موجود که از بقایای مردگان تشکیل شده مخلوقی دهشتناک که فقط شرارت می‌آفریند و از حیطۀ کنترل و اختیار دانشمند خارج می‌شود.

مرلی شلی نویسندۀ کتاب فرانکنشتاین هیولایی را به تصویر می‌کشد که تمثیلی است از انسان تنها و هراسان امروزی. کسی که در جهان مدرن سرگشته و حیران است.

بسیاری این رمان را آغازگر سبک گوتیک و وحشت می‌دانند. سبکی که روایتگر ترس‌ها، اتفاقات ماورالطبیعی، حوادث غریب، مناظر تاریک و قلمروهای ناشناخته است.

بر مبنای رمان فرانکنشتاین که در قرن ١٩ نوشته شد، آثار سینمایی بسیاری نیز خلق شده است؛ کتابی که تأثیر عمیقی بر جامعه و نسلی از خوانندگان گذاشت و مُهر خود را بر چهرۀ ادبیات ماندگار کرد.

فقط 2 عدد در انبار موجود است

توضیحات

فرانکنشتاین

نویسنده
مری شلی
مترجم
فرشاد رضایی
نوبت چاپ ٤
تعداد صفحات ٣٢٤
نوع جلد گالینگور
قطع پالتویی
سال نشر ١٤٠٢
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات جهان
نوع کاغذ تحریر
وزن ٣٣٠ گرم
شابک
9786220403685
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.330 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “فرانکنشتاین”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

سوگواری برای شوالیه‌ها

14,000 تومان
داستان این رمان که از زمان معاصر شروع می‌شود، قصه در قصه است. به هر فردی که می‌رسد او در دل خود روایتی دارد از زندگی و تاریخش. در قسمتی از کتاب می‌خوانیم: یک سال بعد، آن اتفاقات شوم افتاد: انتخابات ریاست‌جمهوری برگزار شد و از روز بعد، نامزدی که شمارش آرای رسمی آن به آن با ارقام روی تابلوی الکترونیکی می‌گفت باخته، شتابان جشن پیروزی برای خودش گرفت. طرفدارانش جز او را رئیس‌جمهور ندانستند و به تقلب اعتراض کردند. جای اعتراض کجاست؟ خیابان، اول از همه پیرامون وزارتخانه کشور، جای شمارش آرا و سپس خیابان اصلی مرکز شهر از آدم‌ها پر شد. پلیس که ده سالی بود فقط خلافکارهای غیرسیاسی را تعقیب یا بازداشت می‌کرد به وضعیت آماده‌باش درآمد و خیابان‌ها را قرق کرد. معترضان که عموماً دانشجو بودند نوار سبز به مچشان بستند و گفتند «رأی من کو؟» مرتضی کربلایی‌لو بیشتر کتابهایش به واسطه طیف منتقد و اهل ادبیات به خوبی دیده شده است. چهره‌برافروخته رمان دیگر این نویسنده است که توسط انتشارات ققنوس در سال ٩٤ به چاپ رسیده است. نقدی بر این کتاب

حالا کی بنفشه می‌کاری؟

8,500 تومان
مسواک آب کشیده را تکان تکان می‌داد تا آبش بپرد که اسفند از در نیمه باز دستشویی سرک کشید ، ابرو بالا برد و به مسخره گفت : « وقت خواب است یا وقت مهمانی ؟ » مسواک سر به پایین را نیم چرخی در هوا داد و رو به دماغ نوک تیز اسفند گرداند و تکاند . با تقلید صدای تو دماغی جناب ناظم گفت : بچه‌های خوب قبل از رفتن به مهمانی مسواک می‌زنند تا دهانشان بو ندهد . شیر فهم شد ؟ اسفند بی خنده نگاهش کرد و آرام گفت : هیچم بلد نیستی ادا دربیاوری و تند دور شد . عوضش تو خوب بلدی آدم را خیط کنی . . . و باقی حرفش را خورد . توی دلش به خودش آفرین گفت که نگفته است درست مثل باباجانت ! درس بعدی خودآموزهای تربیت فرزند به متد غربی می‌شد که « تغییر موضوع » باشد . در گنجه آینه‌دار بالای دستشویی پی برق لب گشت و گفت : من دیگر حاضرم . می‌شود لطفاً بابات را صدا کنی ؟ قرار بود آنجا باشیم ، حالا کی هست ! صدای بلند اسفند از اتاق نشیمن ، سوار بر صدای دائمی تلویزیون شنیده شد . « حالا کی بنفشه می‌کاری ؟ » جدیدترین رمان فرشته مولوی است که در ٢٠٨ صفحه راهی بازار نشر شده است .

قم رو بیشتر دوست داری یا نیویورک؟

22,000 تومان
قم رو بیشتر دوست داری یا نیویورک؟ شامل چهارده داستان است که اکثر آن‌ها در شهر نیویورک، به عنوان یکی از پایتخت‌های فرهنگی، هنری و ادبی دنیا، روایت می‌شود. در این داستان‌ها با زندگی شخصیت‌های ایرانی و مهاجران و نگاه جدیدشان به جهانی در هم پیچیده و تازه رو به رو هستیم؛ و همچنین با نوعی مقایسه ناخودآگاه بین ایران و شهر نیویورک و زندگی در دو دنیای گوناگون. در نهایت این مقایسه به برتری هیچ‌کدام نمی‌انجامد اما به شناختی تازه منجر می‌شود. بی‌مکانی و نداشتن قرار، موضوع اصلی این داستان‌هاست. یکی را برای یافتن شهری آرمانی به سقراط و خرابه‌های یونان می‌کشاند و دیگری را به کشتن مادربزرگ و فرستادنش به بهشت. یکی دیگر را به خانه‌ای در شهر نیویورک امید می‌دهد و آن یکی فکر می‌کند در چشم‌های مادرش چیزی تغییر کرده و باید از بوستون بلیط اتوبوس بگیرد و راهی شود تا نگاهی دوباره به مادر بیندازد. دیگری می‌گردد و مرده‌های کشور و سرزمینش را در مرزهای دور شهری دیگر زنده می‌کند و یکی دیگر در قطاری با یک سرباز آمریکایی رو در رو می‌شود و ... .

شخصیت رنسانس … کریستف کلمب

2,800 تومان
با وجود شهرت بسیار زیادی که کریستف کلمب دارد اما بسیاری از اطلاعات مربوط به او سرّی مانده است . مثلاً بخش زیادی از زندگی دوران جوانی‌اش نامعلوم است . بسیاری از مورخان بر این باورند که کریستف کلمب با نام اصلی « کریستوفورو کلمبو » حدود سال ١٤٥١ میلادی در جنووای ایتالیا به دنیا آمد . در آن زمان جنووا یکی از شهرهای بندری و شناخته شده اروپا بود . پدر « کلمب » در این شهر تجارت می‌کرد . بعدها خانواده‌شان به ساوونا شهری ساحلی نزدیک جنووا نقل مکان کردند . کریستف کلمب فرزند بزرگ خانواده بود . کریستف کلمب جوان علاقه زیادی به مطالعه نقشه‌ها و نمودارهای جغرافیایی داشت . می‌گویند او نخستین بار چهارده ساله بود که به دریا رفت . شاید سن کمی به نظر برسد اما در آن دوران پسرها اولین‌ بار در ده سالگی به دریا می‌رفتند . کلمب در نخستین سال‌هایی که در دریا گذراند ، چندین‌بار به خیوس ، جزیره‌ای نزدیک ترکیه امروزی سفر کرد . در ضمن او به انگلستان ، ایرلند و ایسلند هم رفت . طبق آنچه در روایت‌ها آمده ، گویا در یکی از نخستین سفرهای دریایی‌اش دزدان دریایی به کشتی او حمله می‌کنند .

ناپلئون به جنگ داعش می رود

32,000 تومان
فقط هم از نویسنده‌ای همچون پوئرتُلاس برمی‌آید که در کنار ناپلئونِ بزرگ، ارتشی متشکل از چند مانکن، یک امام جماعت مسجد پاریس، یک رفتگر، یک پزشک و... را قرار دهد تا با «خرس موصل»، رهبر مخوف داعش روبه‌رو شوند. نکته شگفت‌انگیزِ روایتِ پوئرتُلاس از مبارزه ناپلئون و یارانش با داعش، راه‌حلی است که ارائه می‌دهد: او معتقد است برای از بین‌بردن این مردان خونخوار، توسل به جنگ و خشونت راه چاره نیست و تنها چیزی که می‌تواند پایانی مطلق باشد بر انواع داعشی‌های زمان، تغییر شیوه تفکر تروریست‌هاست. آیا ناپلئون که حالا به شکل مردی صلح‌طلب ظهور کرده می‌تواند بدون ریختن قطره‌ای خون، غده سرطانی داعش را از بین ببرد؟

گره کور

1,000 تومان
هفته اول باور نمی کردیم. روز هشتم یا نهم بود، آمدیم نشستیم این جا، زیر این تیر چراغ برق،‌ وکم کم باور کردیم. پرسیدم:(( اسمش چیه؟)) مشت ها رابهشکم فشرد وخم شد به جلو وگفت ((‌پردیس)) نفس عمیقی کشید ومشت ها رااز روی شکم برداشت. گفت: (( یعنی بهشت)).