


فصل مهاجرت مردهها
170,000 تومان
اتاق سرایداری دیوار به دیوار موتورخانه بود. زمستانها خوب بود، اما تابستانها میشد کورهی آدمپزی. یک ساعت هم نمیشد توش تاب آورد. سرجمع بیست و شش متر مساحت داشت و حمام و توالتش فقط با یک پرده از هال و آشپرخانه سوا میشد. دیوارها کاغذدیواری بود؛ اما از بس نم موتورخانه را کشیده بود کاغذهاش جابهجا لک افتاده و ورآمده بود.
یک گوشه لحاف و تشک گذاشته بودند و همانجا یک اجاق گاز دو شعله با یک کپسول گاز و اینورتر یک سینک ظرفشویی زنگارگرفته که نصفش رفته بود توی توالت، طوری که وقت قضای حاجت باید مراقب میبودی نخورد پس کلّهات. پنجره نداشت و تنها راه ورودی هوا تهویهی سقفی کوچکی بود که موقع کار کردن صدای ارّهبرقی میداد و خاموش که بود راه عبور و مرور مورچه و سوسک و مارمولک بود.
در انبار موجود نمی باشد
فصل مهاجرت مردهها
نویسنده |
حسین قسامی
|
مترجم |
——-
|
نوبت چاپ | ١ |
تعداد صفحات | ١٧٦ |
نوع جلد | شومیز |
قطع | رقعی |
سال نشر | ١٤٠٣ |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
——
|
نوع کاغذ | تحریر |
وزن | 225 گرم |
شابک |
9786226662475
|
وزن | 0.225 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Samaneh Fathi
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
سرگذشت ندیمه
درماندگی بزرگ ما
تناردیه را من کشتم
زنانگی مرز باریك و ناپیدایی است كه تا زن نباشی و خودت را درون آن محصور نبینی حسش نمیكنی. آنقدر ناپیداست كه گاهی ناخواسته از آن رد میشوی، بیاعتنا به بهایی كه باید بابتش بپردازی، هرآنچه داری، شاید همۀ زندگیات را.
در كتاب تناردیه را من كشتم اثر عترت اسماعیلی، كه به تازگی روانه بازار شده، زنها هركدام در مقطعی از زندگیشان خواستهاند یا مجبور شدهاند از دایرۀ امن خود بیرون بیایند، تا از مرزی كه آنها را از دنیای اطرافشان جدا كرده است رد شوند. روایت همۀ این گذرها در همۀ داستانها در دنیای واقعی رخ نمیدهد، و هستند زنهایی كه فقط در رؤیاهایشان همان میشوند كه میخواهند.
فضای متفاوت هركدام از قصهها نشان میدهد نویسنده قصد دارد ما را با دنیایی چند بعدی آشنا كند، كه در هر بعد از آن زنها بابت از مرز گذشتنشان بهای خاص خود را میپردازند.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.