فلسفه در عصر تراژیک یونان (سیر حکمت در یونان )

150,000 تومان

کتاب فلسفه در عصر تراژیک یونانیان، اثری نوشته ی فردریش نیچه است که اولین بار در سال 1870 به چاپ رسید. عصر تراژدی های یونان در نظر نیچه، به واقع دورانی تراژیک بود. در این دوران، ارزش هایی بسیار مهم و حیاتی در نظر نیچه، در تمدن انسان ها ظهور کردند و به اوج رسیدند اما پایداری نداشتند. او در این کتاب که مدت ها بعد از پایان نگارشش به انتشار رسید، تلاش می کند تا مخاطبین خود را با پندارهای فلسفی تمدن یونان آشنا کند. نیچه قصد دارد تا فرهنگ یونانیان را به عنوان یک الگو برای معاصرین جوان و آلمانی خود معرفی نماید، معاصرینی که نیچه امید داشت با مجاب کردنشان، مسیر حرکت به سوی پدید آوردن فرهنگی مختص به خودشان را هموار کند؛ فرهنگی که نیچه اعتقاد داشت بسیار مورد نیاز و حیاتی است.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

فلسفه در عصر تراژیک یونان

نویسنده فريدريش ويلهلم نيچه
مترجم مجيد شريف
نوبت چاپ ———–
تعداد صفحات 184
نوع جلد
شومیز
قطع
رقعی
سال نشر 1386
سال چاپ اول ——-
موضوع
فلسفه
نوع کاغذ ——-
وزن
 212گرم
شابک
9789645620675

 

توضیحات تکمیلی
وزن 0.212 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “فلسفه در عصر تراژیک یونان (سیر حکمت در یونان )”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

عروس‌ فریبکار

95,000 تومان
زینیا زن‌ بی‌نظیری‌ است‌؛ اما این‌ بی‌نظیری‌ به‌ سود رز، کرز و تونی‌ نیست‌؛ زنانی‌ که‌ دلنشین‌ترین‌ بهانه‌های‌ هستی‌ خود را بر سر آشنایی‌ با این‌ زنِ باهوش‌ و زیبا می‌گذارند. حاصل‌ اعتماد این‌ سه‌ زن‌ به‌ زینیا، زنی‌ که‌ بی‌قیدانه‌ بداندیش‌ است‌ و دلفریبانه‌ زیبا، زخم‌ مشترکی‌ است‌ که‌ با مرگ‌ زینیا تسکینی‌ ناچیز یافته‌ است‌. و اکنون‌ زینیا هر چند درگذشته‌ است‌ اما ناگهان‌ ظاهر شده‌، شاید برای‌ آن‌ که‌ همچنان‌ ویرانی‌ به‌ بار آورد
سفارش:0
باقی مانده:1

حکایت‌های فلسفی

18,000 تومان
وقتی می‌خواهیم با کودک گفتگو کنیم به پشتوانه‌هایی داستانی نیازمندیم . مثلاً به دشواری می‌توانیم مفاهیمی چون آزادی یا عدالت را به نحوی انتزاعی به بچه‌ها بیاموزیم . به همین جهت ، بدون هیچ تردیدی می‌توانیم این‌گونه کتاب‌ها را ابزار و وسیله‌ای برای دوستداران یادگیری فلسفه تلقی کنیم . حکایت‌های این کتاب در وهله نخست طوری نگاشته شده است که نوجوانان از خواندنشان لذت می‌برند . آنها باید طعم حکمت ، مزاح و هیجان را بچشند . واژه‌های مهم مندرج در فضای سفید بالای صفحه این کتاب مفاهیم و تصاویر را آشکار می‌کنند . کتاب « حکایت‌های فلسفی » حاوی شصت حکایت و داستان کوتاه از شرق و غرب عالم است . نویسنده که خود روزگاری معلم مدرسه بوده است ، می‌کوشد به کمک این حکایت‌ها خواننده خود را با اندیشه‌ها و پرسش‌های اساسی فلسفه آشنا سازد .

سیاست و حکومت در ایالات متحده

132,000 تومان
نویسنده دکتر محمد امجد مترجم —————– نوبت چاپ 13 تعداد صفحات 264 نوع جلد شومیز قطع وزیری سال نشر 1402
سفارش:0
باقی مانده:1

زمان منفی

2,500 تومان
« زمان منفی » داستانی است بر اساس یک تئوری فیزیک . بر اساس تئوری نسبیت انیشتین اگر با سرعت نور وارد یک سیاهچاله فضایی بشویم زمان در جهت منفی حرکت می‌کند . حالا در این داستان شخصیت‌های اصلی ، ابتدا در یک زمان منفی زندگی می‌کنند و قهرمان اصلی در پیری از مرگ متولد می‌شود و با به عقب ‌رفتن در زمان ، شخصیت‌ها جوان می‌شوند و شخصیت اصلی به مرور ، دوران پیری ، بزرگسالی ، جوانی ، نوجوانی ، کودکی و جنینی را پشت سر می‌گذارد و سرانجام در دنیای واقعی که زمان مثبت است متولد می‌شود . از این‌جا به بعد تمام وقایع زمان منفی در زمان مثبت با جزئیات بیشتری تکرار می‌شود و قهرمان داستان بر پایه قدرت اختیار ، بعضی از سرنوشت‌های خود را تغییر می‌دهد . گاهی اوقات ، شاهد رخ‌دادن اتفاقی در زندگی خود هستیم که احساس می‌کنیم این اتفاق قبلاً برای ما رخ داده است و آن را تجربه کرده‌ایم . این یک پدیده کاملاً ذهنی است ، که هنوز ریشه آن مشخص نیست و در « زمان منفی » تکرار آنرا شاهدیم که نویسنده در آن این پدیده را به خاطرات زندگی پیش از تولد نسبت داده است . در پایان داستان شخصیت اصلی دوباره صحنه مرگ را به وضوح می‌بیند و این‌بار در یک زمان مثبت می‌میرد .

مطرود و دو داستان ديگر

160,000 تومان
بخشی از کتاب مطرود و دو داستان دیگر شهر را درست نمی‌شناختم، شهر محل تولدم و محل اولین گام‌هایم در این جهان، و بعد گام‌های دیگرم، آن‌چنان پُرشمار که گمان می‌کردم همهٔ ردپاهایم گم شده، اما اشتباه می‌کردم. چه کم بیرون می‌رفتم! گه‌گاه پشت پنجره می‌رفتم، پرده‌ها را کنار می‌زدم و بیرون را تماشا می‌کردم. اما بعد تندی برمی‌گشتم به کنج اتاق، به سوی تخت‌خواب. در این هوایی که محاطم کرده بود احساس ناخوشی می‌کردم، احساس گمگشتگی در برابر هرج‌ومرج چشم‌اندازهای بی‌شمار. اما همچنان می‌دانستم در این برهه چه‌طور عمل کنم، در مواقعی که کاملاً ضروری بود. اما اول چشم چرخاندم به سوی آسمان، همان جا که به ما مدد می‌رساند، که هیچ مسیری در آن نیست، که انسان در آن آزادانه پرسه می‌زند، همچون در برهوت، و هیچ‌چیز سد نگاهت نمی‌شود، هر جا که چشم بگردانی، مگر حدودوثغور خودِ نگاه. سرِ آخر ملال‌آور می‌شود. بچه که بودم گمان می‌کردم زندگی وسط دشت چه خوب است، و رفتم به خلنگ‌زار لونِبورک۱ با فکر دشت رفتم به خلنگ‌زار. خلنگ‌زارهای نزدیک‌تر دیگری هم بود، اما صدایی مدام به‌ام می‌گفت، خلنگ‌زار لونِبورک به کارت می‌آید. به‌حتم عامل ۲lüne در این ماجرا مؤثر بود. از قرار معلوم خلنگ‌زار لونِبورک به‌هیچ‌وجه رضایت‌بخش نبود، به‌هیچ‌وجه. ناامید به خانه آمدم، و درعین‌حال آسوده‌خاطر. بله، نمی‌دانم چرا، اما هیچ‌وقت ناامید نشده‌ام، اغلب در روزهای نخست ناامید می‌شدم، بدون آن‌که هم‌زمان، یا اندکی بعد، آسودگی خاطر انکارناپذیری احساس کنم.
سفارش:0
باقی مانده:2

رهبران جهان باستان (10) آتیلا رهبر هون‌ها

3,500 تومان
هزاران جنگجو سوار بر اسب از آن سوی صحراها و شنزارها حمله آوردند و خاک از زیر سم اسبانشان به هوا برخاست و روی خورشید را پوشاند . مردانی با شکل و شمایل عجیب حمله را آغاز کرده بودند ؛ مردانی که « منظری هولناک داشتند ؛ جمجمه‌هایی که به دلیل بستن در کودکی از ریخت افتاده بود ، دو شکاف به جای چشم و گونه‌هایی متورم که رد زخم زشتشان کرده و پوشیده از ریشی تُنُک » . اسبان و سوارانی که به نام هون شناخته می‌شدند ، چنان با یکدیگر هماهنگ بودند که انگار با تنی واحد حرکت می‌کنند . اسبانِ کوتاه و پرمو ، سوارانشان را با سرعتی نفس‌گیر به میدان نبرد می‌رساندند و آن‌گاه که راکبان با شمشیر و نیزه درگیر نبرد بودند ، به آسانی یاری‌شان می‌کردند . مردان علاوه بر ظاهر هولناکشان فریادهایی وحشت‌انگیز سر می‌دادند و قربانیان خود را که در کشمکش بودند ، به هول و هراس می‌افکندند . همچنین پوست حیواناتی که به دور شانه می‌پیچیدند ، ظاهرشان را مخوف‌تر می‌کرد . آتیلا ، شاه هون‌ها ، با اعتماد به نفسی جسورانه سپاهش را رهبری می‌کرد . آن‌گاه که اسب سیاهش را پیشاپیش سپاه می‌راند ، جنگجویانش هر حرکت او را می‌پاییدند . عزمِ جزم او از آرواره‌های فشرده‌اش پیدا بود . او به افرادش اشاره می‌کرد تا با سرعت هر چه بیش‌تر پیش بتازند . هون‌ها دومین حمله به امپراتوری روم شرقی را در بهار سال ٤٤٧ میلادی آغاز کرده بودند .