فلسفۀ سیاسی

570,000 تومان

کتاب « فلسفه سیاسی» “دانشنامه فلسفه استنفورد( 6 )” توسط انتشارات ققنوس منتشر شده است.
این دایره المعارف در سال 1995 توسط ادوارد زالتا ایجاد شد، با هدف صریح ارائه یک دانشنامه پویا که به طور منظم به روز می شود، و بنابراین به روش دایره المعارف های چاپی معمولی تاریخ گذاری نمی شود. منشور دایره المعارف به مقالات رقیب در یک موضوع اجازه می دهد تا منعکس کننده اختلاف نظرهای مستدل در میان محققان باشد. در ابتدا، با بودجه عمومی ایالات متحده توسط بنیاد ملی علوم انسانی و بنیاد ملی علوم توسعه یافت. یک طرح جمع آوری کمک مالی طولانی مدت برای حفظ دسترسی آزاد به دایره المعارف توسط بسیاری از کتابخانه های دانشگاهی و کنسرسیوم های کتابخانه پشتیبانی می شود.

این موسسات بر اساس طرحی که توسط SEP با همکاری ائتلاف انتشارات علمی و منابع علمی، ائتلاف بین‌المللی کنسرسیوم کتابخانه‌ها، و شبکه کتابخانه‌های جنوب شرقی طراحی شده است، با بودجه مشابه از بنیاد ملی علوم انسانی همکاری می‌کنند.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

فلسفۀ سیاسی

نویسنده
استنفورد
مترجم
مسعود علیا
نوبت چاپ ٢
تعداد صفحات ٤٩٦
نوع جلد گالینگور روکش‌دار
قطع رقعی
سال نشر ١٤٠٣
سال چاپ اول ١٤٠١
موضوع
——
نوع کاغذ تحریر
وزن 500 گرم
شابک 9786220404675
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “فلسفۀ سیاسی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت

بیندیشید و ثروتمند شوید

120,000 تومان
تفسیر٥٢ ایده طلایی از کارن مکریدی وقتی جان. اف. کندی رئیس جمهور آمریکا در ٢٥ مه ١٩٦١ به دنیا اعلام کرد که آمریکا قبل از پایان همان دهه فضا را فتح خواهد کرد، هیچ کس نمی‌توانست منکر قطعیت و عظمت این هدف شود. پیش از این یوری گاگارین اولین انسانی بود که پا به فضا گذاشته بود و هیچ گواهی دال بر این که آمریکایی‌ها می‌توانند روس ها را در این رقابت فضایی شکست دهند وجود نداشت. با این حال کندی متعهد شده بود و احساس می‌کرد دستیابی به هدفی غرورآمیز حس غرور را به مردم آمریکا باز خواهد گرداند. گاندی هم هدفی قطعی و اصلی داشت: او می‌خواست قوای انگلیسی را بدون خشونت از هند بیرون کند و... کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید اثری کلاسیک است که در آن مراحل سیزده‌گانه دستیابی به ثروت شرح داده شده است. رویای زندگی شما هر چه باشد توصیه‌های نویسنده این کتاب، ناپلئون هیل، در مورد آن مفید واقع خواهند شد. ولی بدون شک منظور این کتاب این نیست که فکر کنید و سوپراستار شوید یا فکر کنید و یک ویلای چهار خوابه در بیرون شهر بخرید! هیل در این کتاب از رازی سخن می‌گوید که بعد آن را به طریقی فاش می‌کند و می‌گوید: رازی وجود ندارد. تنها چیزی که واقعاً به آن نیاز دارید این است که بیندیشید و ثروتمند شوید.

سلطنت پنهان (سه گانه صعود.3)

18,000 تومان
در سرزمینی دور، جنگ داخلی در حال شعله‌ور شدن است. اشرافزاده‌ای به نام «کانِر» برای متحد کردن مردم جدا شده از قلمروی پادشاهی، نقشه زیرکانه‌ای می‌کشد تا فرد دیگری را برای پسر گمشده پادشاه پیدا کند و او را بر تخت سلطنت بنشاند. برای به دست آوردن این نقش چهار یتیم مجبور می‌شوند با یکدیگر رقابت کنند. یکی از آن‌ها پسر سرکش و باهوشی است به نام «سیج». او می‌داند که انگیزه‌های «کانِر» مشکوک است، با این حال، زندگی او بر لبه پرتگاه قرار دارد. «سیج» باید انتخاب شود تا نقش شاهزاده را بازی کند یا منتظر  مرگش باشد. رقیب‌های او هم برای برنده شدن در این رقابت نفسگیر، نقشه‌های خودشان را طراحی کرده‌اند و منتظرند به نحو ماهرانه‌ای آن را اجرا کنند. به همین خاطر «سیج» نباید به کسی اعتماد کند و باید نقشه‌هایش را پنهان نگه دارد.هنگامی که «سیج» از یتیم‌خانه درب و داغون خود به کاخ مجلل «کانِر» می‌آید، این فریب لایه لایه خود را نشان می‌دهد و در نهایت، حقیقتی آشکار می‌شود که بسیار خطرناک‌تر از تمام دروغ‌هاست: «اگر مجبور بودم یک بار دیگر زندگی کنم، هرگز این زندگی را انتخاب نمی‌کردم. اما باید بگویم اصلاً مطمئن نیستم که انتخاب دیگری داشته‌ام. این‌ها فکرهایی بود که از ذهنم می‌گذشت، درست هنگامی که با گوشت کبابی در زیر بغلم در حال فرار از بازار بودم.» سه‌گانه صعود داستان مهیج و جذاب پادشاهی است که برای حفظ بقای سلطنت ناگزیر می‌شود تاج و تختش را رها کند. آیا او دوباره به سرزمینش باز خواهد گشت؟

ترجیح می دهم که نه

134,500 تومان
کتاب «ترجیح می دهم که نه» دربردارندۀ داستان «بارتلبی محرّر» هرمان ملویل و سه جستار فلسفی دربارۀ آن است توسط پویا رفویی به فارسی برگردانده شده است. در واقع این کتاب با جمع آوری دیدگاه های چندی از فیلسوفان معاصر چاپ شده است. ژیل دلوز، فیلسوف فرانسوی در مقاله خود با عنوان «بارتلبی، یا یک فرمول» به این داستان هرمان ملویل پرداخته است. «ژاک رانسیر» در مقاله دوم با عنوان «دلوز، بارتلبی و فرمول» به بررسی و تشریح بیشتر نظر دلوز دربارۀ این داستان پرداخته است. مقالۀ سوم این کتاب، «بارتلبی، یا در باب حدوث» است که در آن جورجو آگامبن وجوه دیگری از این داستان را بررسی کرده است. «بارتلبی محرر» داستان مردی است که می تواند به راحتی و باخونسردی «نه» بگوید. او فردی است که برای کار تحریر یا رونویسی در یک دفتر ثبت اسناد استخدام شده است و رفتاری متفاوت و خاص دارد. او در برابر بسیاری از درخواست هایی که از او می شود تنها یک پاسخ دارد: «ترجیح می دهم که نکنم.»

فلسفه‌ورزی درباره دین (درآمدی نقادانه به فلسفه‌ی دین)

280,000 تومان

معرفی کتاب فلسفه‌ورزی درباره دین (درآمدی نقادانه به فلسفه‌ی دین)

فلسفه‌ورزی درباره‌ی دین، با وجود حجم نسبتاً اندک، موضوع‌های متنوعی را در حوزه‌ی فلسفه‌ی دین به بحث می‌گذارد و درباره‌ی هر موضوع نظرات فیلسوفان متعددی را به شیوه‌ی نقادانه و استدلال‌محور بررسی می‌کند: پس از معرفی هر موضوع، رأی و استدلال یک یا چند فیلسوف را درباره‌ی آن پیش می‌کشد و سپس خواننده را با نقد فیلسوفان دیگر به آن رأی و استدلال آشنا می‌کند. در بسیاری از موارد نویسندگان کتاب به این نیز اکتفا نمی‌کنند: یک مرحله جلوتر می‌روند و خودِ نقدها را نیز به نقد می‌گذارند. ثمره‌ی شیوه‌ی یادشده این است که خواننده صرفاً با آرای فیلسوفان درباره‌ی موضوع آشنا نمی‌شود، بلکه به‌خوبی با استدلال‌ها و نقدها درگیر می‌شود و نکات موردِ اختلاف فیلسوفان (و چرایی این اختلاف‌ها) را درمی‌یابد. این کتاب با تلاش در جهت فهم استخوان‌بندی استدلال‌های برجسته در تاریخ فلسفه‌ی دین، در کنار آشنایی با آثار شاخص در این زمینه، علاقه و آمادگی لازم برای تحقیق بیشتر را در خواننده ایجاد می‌کند.
فلسفه‌ورزی درباره دین (درآمدی نقادانه به فلسفه‌ی دین) - انتشارات نی