- شما نمی توانید "بیچارگان" را به سبد خرید خود اضافه کنید، این محصول در انبار موجود نیست.


فیلم کوتاهی دربارهی دیگران: مکالمه با ژانکلود کارییر دربارهی سینما
9,500 تومان
در بخشی از کتاب فیلم کوتاهی درباره دیگران میخوانیم
بعد از فیلم کپی برابر اصل طرحی در ذهنم شکل گرفت؛ بنا به این ایده که یک بار دیگر به سراغ ژولیت بینوش و ویلیام شیمل بروم و آنها را کنار هم قرار دهم.
این طرح براساس شعری از لا فونتِن بود؛ همان منظومهای که دارد از پرندهای حرف میزند که پرندهی دیگر از او جدا میشود و لانه را ترک میکند. آن پرنده نگران است بچهها جفتش را با سنگ بزنند. بالاخره به لانه برمیگردد تا از جفتش مراقبت کند.
این قصهی قدیمی فرانسوی را بهخصوص برای کار کردنِ دوباره با ویلیام، مردِ فیلمِ کپی برابر اصل، در نظر گرفتم. وقتی خواستم فیلمنامه را بنویسم، به نظرم رسید برای نوشتن این فیلمنامه همکاری با ژانکلود نتیجهی لذتبخشی خواهد داشت.
در این آداپتاسیونِ ذهنِ ایرانی در ارتباط با یک داستان فرانسوی، نویسندهای فرانسوی مثل کرییر میتوانست برای بهتر شدن فیلمنامه کمک بسیار مؤثری باشد. با همهی تفاوتها در نحوهی نوشتن فیلمنامه همکاری مفیدی را پیشبینی میکردم.
در کافهای نشستیم و حرف زدیم. ژانکلود گفت حالا همهچیز را کاملاً در ذهن دارم. بارِ دیگر که دیدمش، گفت: «نوشتمش؛ قصهی خوبی هم از آب درآمده…» و دوستش داشت.
متأسفانه حالا که در تهرانم قصههای دیگری ذهنم را برای ساختن اشغال کرده. فیلم بعدی را هم که قرار است در ژاپن بسازم، اما هنوز فکر میکنم این فرصت وجود دارد که بعد از آن با کرییر کار را به جایی برسانیم.
آن جهان اخلاقی قرننوزدهمی که در قصهی لا فونتِن وجود دارد هنوز هم روح ما را به ارتعاش میآورد. من مطمئن نیستم؛ یعنی حافظهام یاری نمیکند، ولی به نظرم اولینبار این داستان را در کتابهای درسی زمان دبستانم دیدم و هنوز امیدوارم من و ژانکلود به سراغش برویم.
در انبار موجود نمی باشد
فیلم کوتاهی دربارهی دیگران: مکالمه با ژانکلود کارییر دربارهی سینما
نویسنده |
محسن آزرم
|
مترجم |
—-
|
نوبت چاپ | 3 |
تعداد صفحات | 142 |
نوع جلد | شومیز |
قطع | وزیری |
سال نشر | 1401 |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
سینما و تئاتر
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | 0 گرم |
شابک |
9786009093946
|
وزن | 0.0 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
سگ سفید
در بخشی از کتاب سگ سفید میخوانیم
به دفتر جک رفتم اما کسی آنجا نبود. جک در استودیو مشغول نظارت بر بازی بوزینهاش بود که برای خود ستارهای بود و در فیلم بوزینهایِ رومئو و ژولیت که برای تلویزیون تهیه میشد بازی میکرد. به خانه برگشتم. همسرم به جلسهای رفته بود. جلسهی Urben Leag بود و کارش آماده کردن سیاهان بیکار شده بود، تا بتوانند باز کاری پیدا کنند. میان بیکارماندگان سیاه بیکارِ واقعی نسبتاً کم است. علت بیکاریشان این است که به آنها کار نمیدهند. همین! سندیکاهای تبهکاری همهی درها را بر آنها میبندند. لیبرالهای متعهد که علیه تبعیض نژادی مبارزه میکنند بعدازظهر در منزل یک استاد هنرهای نمایشی جلسهای داشتند و من البته از شرکت در آن خودداری کردم. به آنها توضیح داده بودم که با زحمتِ زیاد توانستهام خود را از شر ویتنام و بیافرا و کشتار سرخپوستان در آمازون و سیلهای برزیل و سرنوشت روشنفکران در شوروی خلاص کنم. آدم باید بتواند جلوِ خودش را بگیرد. در هر کار باید اندازه نگه داشت. الفانتیازیس پوست میدانید چیست؟ وقتی است که پوستتان روی بدن دیگران درد میگیرد. گفتم برای من دیگر کافی است. دیگر نمیخواهم به شیوهی امریکایی هم رنج بکشم. این را هم باید اعتراف کنم که از این آقای استادی که جلسهی همبستگی با مبارزان سیاه در خانهاش تشکیل میشد بسیار بیزار بودم. او یک phoney نمونهی کالیفرنیایی بود، یعنی یک متظاهرِ متقلب. یکی از «مترقینمایانی» که جامعهی مصرف ما را محکوم میکنند اما از شما پول قرض میگیرند تا در خریدوفروش زمین و مستغلات سودی به جیب بزنند. من از کسانی که اعتقادشان به آزادی نه حاصل تعمق در جامعه، بلکه نتیجهی شکاف پنهان روانیشان است متنفرم. اگر جوانها به بعضی پیروان فروید که میکوشند افراد را با جامعهای بیمار سازگار کنند بحق خرده میگیرند، عمل عکس، یعنی کوشش در سازگار کردن جامعه با روان بیمارِ خود هم مشکلی را حل نمیکند.شاهنامهی فردوسی کتاب سوم: از پادشاهی نوذر تا پایان هفتخوان رستم
در بخشی از کتاب شاهنامه فردوسی - جلد 3: از پادشاهی نوذر تا پایان هفت خوان رستم میخوانیم
وقتى خورشید از قله کوه سر زد و جهان را با فر و شکوهش روشن کرد، رستم از خواب برخاست و بهسوی رخش رفت. گرز جدّش را بر روى زین گذاشت و با آرزوهاى محال بهراه افتاد. کلاهخودى شاهانه بر سر و ببر بیان عرقآلوده دربر داشت. بهسوی ارژنگ روى کرد و چون به اردوگاه آن جنگجو رسید، نعرهاى در میان سپاهیانش زد که گویى دریا و کوه از هم دریده شدهاند. وقتى در میان سپاهیان غوغا برپا شد، ارژنگ از خیمهاش بیرون آمد. وقتى رستم او را دید، بىدرنگ همچون آذرگشسب بهسویش تاخت. با دلاورى سر و گوش و یال او را گرفت و مانند شیر سر از پیکرش کند. از جاى کندهشدن سرش، خون جارى شد. رستم سر ارژنگ را در میان سپاهیانش انداخت. وقتى دیوهاى دیگر یال و کوپال او را دیدند، از ترس چنگ پهلوان دلشان لرزید. مرز و بوم خود را فراموش کردند و پدر و پسر راه گریز در پیش گرفتند. رستم شمشیر بر کشید و تمام دیوها را کُشت. وقتى خورشید غروب کرد، بهسرعت خود را به کوه اسپروز رساند و بند از اولاد برگرفت و از او راه شهرى را که کاووس در آن بود پرسید و وقتى راه را از او شنید، بهسرعت راهى شد و راهنمایش نیز دواندوان بهدنبالش رفت. وقتى رستم وارد شهر شد، رخش مانند رعد غرّشى کرد و چون کاووس صداى او را شنید ابتدا و انتهاى آن را فهمید و به ایرانیان گفت: «روزگار بد ما بهسر رسیده است. صداى غرّش رخش را شنیدم و از شنیدن آن، روح و دلم شاد شد. او در زمان کیقباد بههنگام نبرد با تورانیان نیز چنین غرّشى کرده بود.»فهرست مطالب کتاب
نوذر طهماسب گرشاسب کیقباد کیکاووس هفتخوان رستمدر دنیای تو ساعت چند است؟
ماکاموشی، جزیرهی جوندگان جسور 15/ کریسمس مبارک، جرونیمو!
درباره نویسنده کتاب
درباره ناشر کتاب
هوپا ناشر کتابهای کودک، نوجوان و جوان و بازیهای فکری – آموزشی است که از سال 1392 فعالیت خود را آغاز کرده است. فعالیت هوپا با ارائهی نسل جدیدی از بازیهای فکری – آموزشی شروع شد، بر اساس تولید داخلی و با کیفیتی قابل مقایسه با محصولات بینالمللی در این حوزه. پس از موفقیت هوپا در بخش بازیهای فکری، از سال 1394 برنامهریزی آن برای انتشار کتابهای مناسب کودک، نوجوان و جوان آغاز گشت و سرانجام در اردیبهشت 1395، مصادف با نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، نخستین کتابهای هوپا به بازار عرضه شد.ریسک اعتباری: اندازه گیری و مدیریت
درختستان توس
معرفی کتاب درختستان توس
کتاب درختستان توس، زندگی دو برادر و شیوهی مواجههی آنها با مرگ و زندگی را روایت میکند. یاروسواف ایواشکیه ویچ سعی دارد با استفاده از نثری فصیح و گیرا، جدال و همدلی دو برادر داستان را در جایی که زیبایی و عریانی طبیعت با احساسات انسانی درهم آمیخته است، نشان دهد. این اثر ذیل مجموعهی «برج بابل» به انتشار رسیده است.دربارهی کتاب درختستان توس
کتاب درختستان توس (The Birch Grove)، نوشتهی یاروسواف ایواشکیهویچ (Jarosław Iwaszkiewicz)، از آنجایی شروع میشود که بولِسواف، برادر بزرگتر استانیسواف که به دلیل مرگ همسرش، دچار ناراحتی و افسردگی شده، خود را در خانهای جنگلی زندانی کرده و میخواهد در تنهایی بمیرد. اما بهصورت کاملاً اتفاقی با برادر کوچکترش، ملاقات میکند. استانیسواف اگرچه سرزنده و پر از شور زندگی به نظر میرسد، اما دچار بیماری شده و به خانه پدری بازگشته تا بتواند در آنجا بمیرد. این کتاب در پی آن است که احساسات و دیدگاههای بولسواف و استانیسواف، دو برادری که در شرایط روحی و جسمی متفاوت هستند را با مسئله مرگ و زندگی نشان دهد؛ یکی میتواند زنده بماند و به زندگی ادامه دهد اما در آرزوی مرگ است و دیگری خواهان زندگی است، اما باید بمیرد. محور اصلی کتاب درختستان توس، تقابل یا همراهی انسانها در برابر موضوعاتی مانند طبیعت، احساسات انسانی، مرگ، زندگی و... است. یاروسواف ایواشکیهویچ، توانایی زیادی در برانگیختن احساسات و همذاتپنداری خواننده با داستان را دارد. او از طریق نثر شیوا و غنی خود، مضامین عشق، گذر زمان، از دست دادن و... را بررسی کرده و داستانی عمیق و دروننگری را روایت میکند که شخصیتها اگرچه در برخی از موضوعات با یکدیگر اختلاف نظر دارند، اما در مسائل دیگر، میتوانند همدل باشند؛ بنابراین شاید بتوان گفت انتخاب طبیعت وحشی و درختان توس توسط نویسنده، به عواطف و احساسات دوپهلو و مبهم شخصیتهای داستان افزوده است؛ درخت توس، نمادی از مرگ و زندگی است، چراکه به دلیل سفیدپوش بودنشان، امید و سرزندگی را تداعی میکنند، اما ظرافت و شکنندگی آنها، مرگ و نابودی را میرساند.محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-درونگری
بسیاری از علاقهمندان به فلسفه در ایران که با فضای مجازی بیگانه نیستند نام دانشنامه فلسفه استنفورد را شنیدهاند و چه بسا از این مجموعه کم نظیر بهره هم برده باشند. این دانشنامه حاصل طرحی است که اجرای آن در سال ١٩٩٥ در دانشگاه استنفورد آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این مجموعه از مدخلهای مناسبی برای ورود به گسترههای متنوع فلسفی برخوردار است و کسی که میخواهد برای اولین بار با مسأله یا مبحثی در فلسفه آشنا شود، یکی از گزینههای راهگشایی که پیش رو دارد این است که ابتدا به سراغ مدخل یا مدخلهای مربوط به آن در این دانشنامه برود.
نگارش، تدوین و انتشار مدخلهای دانشنامه فلسفه استنفورد به سرپرستی "دکتر ادوارد. ن. زالتا" افزون بر اینکه پیوندی فراگیر میان فضای دانشگاهی و عرصه عمومی برقرار کرده، ویژگیهای درخور توجه دیگری هم دارد و آن اینکه این دانشنامه به ویژه به کار دانشجویان و محققانی میآید که میخواهند در زمینهای خاص پژوهش کنند. ترجمه و انتشار تدریجی این دانشنامه به زبان فارسی و فراهم کردن امکان مواجهه شمار هرچه بیشتری از خوانندگان علاقهمند با آن از جمله اهدافی بوده که چه بسا مورد نظر بانیان این طرح بوده لذا "انتشارات ققنوس" با همکاری گروهی از مترجمان به سرپرستی "دکترمسعودعلیا" و با کسب اجازه از گردانندگان دانشنامه فلسفه استنفورد (SEP) اقدام به ترجمه و انتشار این دانشنامه مینماید و امیدوار است چاپ این مجموعه استمرار پیدا کنددانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-تاریخ هستی شناسی هنر
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-باروخ اسپینوزا
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-روشنگری
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-عشق
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-عقل به روایت کانت
دانشنامه فلسفه استنفور 1: زیباییشناسی آلمانی
نویسنده | پل گایر، هانا گینزبورگ، استیون هولگِیت، ایئن تامسون و نیکولاس دیوی |
مترجم | سید مسعود حسینی، داود میرزایی، گلنار نریمانی و وحید غلامیپورفرد |
سرپرست و ویراستار مجموعه | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٣ |
سال نشر | ١٤٠٢ |
سال چاپ اول | ١٣٩٩ |
تعداد صفحات | ٥٣٦ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
قطع | رقعی |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
شابک | ٦ -٣٤٥-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
وزن | ٧٨٨ |
تولید کننده | ققنوس |
دانشنامه فلسفه استنفورد 3: شاخهها و مکتبها
نویسنده | استنفورد |
مترجم | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٢ |
تعداد صفحات | ٧٣٥ |
سال نشر | ١٤٠١ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
قطع | رقعی |
وزن | ٨٩٧ |
شابک | ٦ -٣٩٠-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
تولید کننده | ققنوس |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.