قاچار قوچار

23,500 تومان

کتاب قاچار قوچار نوشته ویوک شانبهاگ ترجمه مرتضی ثقفیان توسط انتشارات مرکز با موضوع رمان، ادبیات داستانی، رمان خارجی به چاپ رسیده است
«این که می‌گویند ما نیستیم که سوار پول‌ایم، پول است که سوار ماست حرف درستی است. کم که باشد خجولانه رفتار می‌کند، زیاد که باشد گستاخ می‌شود و افسار ما را به دست می‌گیرد.»
از متن کتاب
نقل مکان از خانه‌ای تنگ و تاریک و پر از مورچه به یک خانه‌ی ویلایی بزرگ تنها گذاری نیست که خانواده از سر می‌گذراند. راوی، مردی جوان و حساس، از گردابی که در اطرافش به پا شده هاج و واج مانده است. تنها کاری که از او برمی‌آید این است که به کافه‌ای پناه ببرد که به جهان قدیم تعلق دارد و آنجا پیشخدمتی با خبر از سرَّ درون تسکینش دهد. اعضای خانواده معادلات خود را تغییر می‌دهند و خواسته‌هایی دیگر می‌یابند، رشته‌های دیگری گره می‌خورند و رشته‌هایی از هم می‌گسلند و کشمکش خطرناکی آن پشت‌ها قوام می‌یابد.
داستانی پر از تعلیق و بازیگوشی و در نهایت هراسناک درباره‌ی پیامدهای موفقیت و ثروت به زبان کاناده‌ای که به زبان‌های مختلف ترجمه شده است.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

شناسه محصول: 9789642134731 دسته: , ,
توضیحات

قاچار قوچار

نویسنده ویوک شانبهاگ
مترجم مرتضی ثقفیان
نوبت چاپ اول
تعداد صفحات 104
قطع و نوع جلد رقعی شومیز
سال انتشار 1399
شابک 9789642134731
توضیحات تکمیلی
وزن 0.107 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “قاچار قوچار”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

کتاب عبید باز می گردد

165,000 تومان
معرفی کتاب عبید باز می گردد مجابی در این رمان، «عبید زاکانی» را به دهه 20 و دوران اشغال ایران توسط متفقین آورده و از تضادهای حاصل از این مواجهه روایتی طنزآمیز به دست داده است. در «عبید بازمی گردد» نیز مانند بسیاری از دیگر آثار مجابی، تاریخ، دستمایه روایت قرارگرفته است و البته نه وجوه مریی و آشکار تاریخ، بلکه وجوه ناپیدا و مخفی مانده آنکه تنها توسط ادبیات و تخیل، مریی می شود. اینچنین است که مجابی به جای روایت تاریخ، ساخت های بنیادین برسازنده آن را نشانه می رود و آنها را با نگاه طنزاندیش خود نقد می کند. عبید، در رمان مجابی، زندگی ای به قدمت کل تاریخ دارد. هم تاریخی که گذشته است و هم تاریخی که هنوز نیامده است.  

ماجراهای علمی 7 … توماس ادیسون

12,000 تومان
توماس ادیسون یکی از افراد بسیار مهم آمریکا در تاریخ ملی این کشور است . او مخترع و اهل کسب و کار بود و تولیدات و ایده‌هایش جهان را برای زندگی ما روشن‌تر ، امن‌تر و راحت‌تر ساخت . با همه اینها او هیچ‌گاه منصب مشخصی نداشت ، کتابی ننوشت یا در کلاسی درس نداد . والدینش آدم‌هایی معمولی بودند ، بدون دارایی و ثروت زیاد . او زمان زیادی در مدرسه نگذراند . به همین دلیل مردم اغلب از خود می‌پرسند چرا ادیسون به چنین موفقیت‌های عظیمی دست یافت . او در کودکی به مشکلات زیادی دچار بود و به نظر می‌رسید که توان یادگیری ندارد . در نوجوانی مدتی به عنوان تلگرافچی کار کرد و بدون درآمد چندان یا سکنی گزیدن در جایی مشخص ، بی‌هدف دوره چرخید . توماس ادیسون زمانی متولد شد که تکنولوژی به سرعت در حال تغییر بود . زمانی که تعداد مخترعان زیاد شده بود و مردم مشتاقانه پیشرفت‌هایی تازه در زمینه ماشین‌های بخار ، تلگراف ، عکاسی و الکتریسیته به کار می‌بستند . توماس ادیسون تقریباً در هر زمینه دست به اختراع می‌زد . ایده‌های او بیشتر چیزهایی بود که دیگران رها کرده بودند . این کتاب چگونگی زندگی توماس ادیسون ، اختراعاتش و چند تایی از شکست‌ها و پیروزی‌هایش را توصیف کرده است .

شخصیت رنسانس … رابرت هوک

2,800 تومان
دوران انقلاب علمی دوره‌ای از تغییرات بنیادی در باورها، افکار و عقاید بود . بسیاری از مورخان بر این اعتقادند که این دوران حدود سال ١٥٥٠ با انتشار نظریات اخترشناسی نیکلاوس کوپرنیک درباره زمین و مکان آن در کیهان در اروپا آغاز شد و در حدود سال ١٧٠٠ با کار برجسته اسحاق نیوتن و قوانین عامی که نتیجه آن بود به پایان رسید . طی این ١٥٠ سال نظرها درباره اخترشناسی ، زیست‌شناسی و فیزیک و حتی شیوه کار دانشمندان دچار دگرگونی‌های عمیقی شد . رابرت هوک یکی از این دانشمندان معروف بود . او مانند نیوتن نابغه ریاضی نبود ، اما استعدادهای فراوانی داشت . او علاوه بر تصویرگری ، معماری بود که بناهای عمومی و خصوصی بسیاری در لندن طراحی کرد . هوک در زمینه‌های علمی متعددی نیز کار کرد . امروزه دانشمندان مایلند بر یک زمینه پژوهشی متمرکز شوند ولی او در آثار خود به فیزیک ، شیمی ، زمین‌شناسی ، زیست‌شناسی ، هواشناسی و نجوم پرداخت . رابرت هوک برخی از بزرگترین دانشمندان قرن هفدهم را می‌شناخت و با آنها کار می‌کرد . در آن دوره روش‌های مدرن علمی به سرعت در حال توسعه بود . مجلد دیگری از مجموعه شخصیت‌های تأثیرگذار که مربوط به دوران انقلاب علمی است با نام « رابرت هوک » راهی بازار نشر شده است .

ماجراهای علمی 5 … گالیله

12,000 تومان
گالیله نابغه‌ای واقعی و به تمام معنا بود . گرچه او را اساساً به عنوان ستاره‌شناس و منجم می‌شناسیم اما علائق دیگری نیز داشت . او به علوم ، ریاضیات ، موسیقی و هنر علاقه داشت و کشفیات و اختراعات بسیارش انقلابی در جهان به وجود آورد . گالیله که صرفاً فیلسوفی علمی نبود ، عقایدش را به شکل اختراعات جامه عمل پوشاند . این کتاب روایت متفکری است که به مراتب فراتر از زمان خود بود . گالیله همواره در جستجوی حقیقت بود . و بر این باور بود که هیچ چیز جانشین مشاهده و آزمایش نمی‌شود . او معتقد بود طبیعت و ماهیت هر آنچه هست و هر آنچه مشاهده می‌کنیم ، پروردگار چنین خلق کرده است . گرچه نظریه‌هایش مغایر با آموزه‌های کلیسا بود ولی عمیقاً یک مرد مذهبی بود . او از مخاطرات نگارش این اصل که « زمین به دور خورشید می‌گردد » آگاه بود ، اما اجازه نداد تهدید به مجازات‌ها مانع از آزمایش‌ها و مشاهداتش شوند . او احساس نمی‌کرد مشاهداتش تهدیدی برای کلیسا باشد و نمی‌فهمید چرا مذهب باید مانع از فعالیت و پیشرفت علم شود . روایت زندگی گالیله با جهان امروز نیز مرتبط است . تقابل بین علم و مذهب بارها و بارها پس از زمان گالیله دیده شده است .

متون روانشناسی به زبان انگلیسی

200,000 تومان
متون روانشناسی به زبان انگلیسی نویسنده یاسمین مندی مترجم نوبت چاپ سیزدهم تعداد صفحات 248 قطع و نوع جلد وزیری

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت