قدرت و جلال

105,000 تومان

بخشی از کتاب قدرت و جلال

«زن میانسالی در ایوان نشسته و سرگرم رفو کردن جورابی بود. عینک پنسی به چشم داشت و کفش‌هایش را برای راحتی بیشتر از پا کنده بود.

آقای لهر، برادر او، مشغول مطالعهٔ مجلهٔ نیویورکی سه هفته پیش بود، اما کهنه بودن آن واقعاً اهمیت نداشت. همهٔ صحنه‌ها حکایت از صلح و صفا و آرامش می‌کرد.

دوشیزه لهر گفت: «هر وقت آب خواستید، خودتان بریزید، بخورید.»

در گوشهٔ خنکی کوزهٔ بزرگ آبی قرار داشت و یک آبگردان و لیوان هم در کنارش

کشیش پرسید: «مگر آب را نمی‌جوشانید؟» دوشیزه لهر با لحنی دقیق و خودنمایانه، چنان‌که انگار اگر کس دیگری چنین سؤالی می‌کرد جوابش را نمی‌داد، گفت: «آه، نه، آب ما تازه و سالم است.»

برادرش گفت: «بهترین آب این ایالت است.» صفحه‌های براق مجله که در موقع ورق زدن خش‌وخش صدا می‌کرد پر از عکس‌های سناتورها و اعضای کنگره بود با غبغب‌های گوشتالو و ازته‌تراشیده.

در آن سوی پرچین باغ، علفزاری گسترده بود که به‌نرمی به سوی رشته‌کوه دیگری موج برمی‌داشت، و درخت لاله‌واری بود که هر روز صبح به گل می‌نشست و شامگاهان گل‌هایش پژمرده می‌شد.

دوشیزه لهر گفت: «مسلماً روزبه‌روز حال‌تان بهتر می‌شود، پدر.» خواهر و برادر هر دو، تا اندازه‌ای انگلیسی را توی گلوی‌شان حرف می‌زدند و کمی لهجهٔ امریکایی داشتند آقای لهر آلمان را وقتی نوجوان بود ترک گفته بود تا از خدمت سربازی فرار کند: چهره‌ای مرموز و خط‌خطی و جاه‌طلب داشت.

اگر کسی می‌خواست در این کشور به جاه و مقام برسد، ناچار بود حیله‌گر و موذی باشد و او هم دست به هر ترفندی می‌زد تا زندگی خوبی داشته باشد.

آقای لهر گفت: «ای بابا، ایشان فقط به چند روز استراحت احتیاج داشتند.» به هیچ‌وجه دربارهٔ این مرد که مباشرش او را سه روز پیش در حالت اغما پیدا کرده و روی قاطری به خانه آورده بود کنجکاوی نشان نمی‌داد.

هر چه درباره‌اش می‌دانست همان بود که خود کشیش به او گفته بود. این هم درس دیگری بود که این کشور به آدم می‌آموخت هرگز از کسی زیاد سؤال نکن یا سعی کن سرت توی کار خودت باشد.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

قدرت و جلال

نویسنده
گراهام گرین
مترجم
هرمز عبداللهی
نوبت چاپ 7
تعداد صفحات 350
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1403
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786002290465
توضیحات تکمیلی
وزن 0.0 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “قدرت و جلال”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF
اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

خویشاوندی‌های اختیاری

170,000 تومان

معرفی کتاب خویشاوندی‌های اختیاری

یوهان ولفگانگ فون گوته در کتاب خویشاوندی‌های اختیاری، که بهترین و درعین‌حال رازآمیز‌ترین رمان اوست، از نیروهایی می‌گوید که انسان‌ها با خود حمل می‌کنند و سبب ایجاد جاذبه و دافعه میان آن‌ها می‌شود. گوته این اثر درخشان را در سال 1809 منتشر کرده و این کتاب سرآغاز سبکی جدید در ادبیات بوده است.

درباره‌ی کتاب خویشاوندی‌های اختیاری:

یوهان ولفگانگ فون گوته (Johann Wolfgang von Goethe) در شصت‌سالگی خود و در زمانی که تلاش می‌کرد رابطه‌ی خود را با همسرش حفظ کند و بر احساساتش نسبت به زنی جوان‌تر مهار بزند، رمانی را به رشته‌ی تحریر درآورد که بسیاری از معاصرانش آن را اثری جنجالی خواندند و در آفرینش رمان‌های قرن نوزدهم و بیستم، حتی در آثاری که به‌طور کلی در زمره‌ی رئالیسم به حساب می‌آیند، تأثیر بسزایی گذاشت. داستان کتاب خویشاوندی‌های اختیاری (Elective Affinities) در شهر وایمار می‌گذرد و ماجرای زوجی اشرافی به نام ادوارد و شارلوته را روایت می‌کند که در ملکی دورافتاده زندگی می‌کنند. زندگی این زوج با ورود اُتیلیه، خویشاوند شارلوته، و اُتو، دوست ادوارد، دستخوش تغییر می‌شود و رابطه‌ای پیچیده و چندوجهی را شکل می‌دهد که در آن مفاهیمی همچون عشق، ازدواج و خانواده در مرکز توجه قرار می‌گیرند. شاید بتوان واژه‌ی «اختیاری» در عنوان این کتاب را کنایه‌ای تلقی کرد از آنچه گوته در رمان حاضر به تصویر می‌کشد. گوته در خویشاوندی‌های اختیاری اراده‌ی آزاد انسان‌ها را به چالش می‌کشد و آن‌ها را موجوداتی تلقی می‌کند که مانند مغناطیس، دارای نیروی جاذبه و دافعه هستند و می‌توانند بدون در نظر گرفتن پیوندهای قبلی‌شان، یکدیگر را انتخاب کنند و درهم بیامیزند. رمان خویشاوندی‌های اختیاری گوته بنا نبود یک رمان زوج‌محور باشد، بااین‌حال، این کتاب به‌همراه «مادام بواری» گوستاو فلوبر، «آنا کارنینا»ی لئو تولستوی، و «اِفی بریست» تئودور فونتانه سرآغاز سبکی تازه در هنر رمان‌نویسی شدند و گونه‌ای جدید را در ادبیات پس از خود به وجود آوردند.

عاشقانه‌هایی برای لیلی و روزهایی که سوختند

9,000 تومان

درباره کتاب عاشقانه هایی برای لیلی و روزهایی که سوختند

کتاب عاشقانه هایی برای لیلی و روزهایی که سوختند (یک پساژانر) یک مجموعه شعر معاصر را در بر گرفته است. عنوان برخی از شعرهای کتاب حاضر عبارت است از «از زانوان‌ِ غریو»، «گوشِ رستاخیز»، «پرواز»، «آتش و کومه‌های کوهستان» و «رنگِ آواز». این شعرها در قالب نو سروده شده‌اند؛ فقط شعر پایانی است که یک غزل است. می‌دانیم که شعر فارسی عرصه‌های گوناگونی را درنوردیده است. در طول قرن‌ها هر کسی از ظن خود یار شعر شده است و بر گمان خود تعریفی از شعر به‌دست داده است. حضور شعر در همهٔ عرصه‌ها از رزم و بزم گرفته تا مدرسه و مسجد و خانقاه و دیر و مجلس وعظ، همه و همه گویای این مطلب است که شعر، بی‌محابا، زمان، مکان و جغرافیا را درنوردیده و در هفت‌اقلیم جان و جهان به دلبری پرداخته است. آمیختگی شعر با فرهنگ مردم و اندیشه‌های اجتماعی، این هنر را زبان گویای جوامع بشری ساخته است؛ بدان‌گونه که هیچ جامعه‌ای از این زبان بارز، برای انتقال اندیشه‌هایش بی‌نیاز نبوده است. گاهی شعری انقلابی به پا کرده است و گاه انقلابی، شعری پویا را سامان داده است.

بخشی از کتاب عاشقانه هایی برای لیلی و روزهایی که سوختند

«یا اَیها النُّفوسُ القتیلینَ بالنَظر! قوموا، لِاشتعالِ هذا النَفسِ کالمطر! یعنی تویی مسافر افلاک بعد ما عشقت به ذره‌ذرهٔ خاکم کشد اگر آن‌جا که دار قامتِ یاران رفته است حلقومِ ما و حلقهٔ گیسوی مستمر درکش که یادگارِ شهیدِ دو عالم است این شهرِ آتشین که به جامی‌ست مختصر چون شاخه‌ای ز نور به منقار یک عقاب آن‌جا برد تو را که ز خود می‌کنی سفر آهسته همچو سایهٔ مرغان آسمان در سیرِ خاک باشی و خاک از تو بی‌خبر سی مرغ پر شود آن‌که عشقش بپرورد قُل اَن اقلَّ مِن طیرانی اِلی القَمَر.»

قصه دختراي ننه دريا

95,000 تومان

بخشی از کتاب قصه دخترای ننه دریا

شبا شب نیس دیگه، یخدون غمه عنکبوتای سیا شب تو هوا تار می‌تنه. دیگه شب مرواری‌دوزون نمی‌شه آسمون مثل قدیم شب‌ها چراغون نمی‌شه. غصهٔ کوچک سردی،‌ مث اشک، جای هر ستاره سوسو می‌زنه؛ سر هر شاخهٔ خشک از سحر تا دل شب جغده که هوهو می‌زنه. دلا از غصه سیاس آخه پس خونهٔ خورشید کجاس؟ قفله ــ وازش می‌کنیم قهره ــ نازش می‌کنیم می‌کشیم منتشو می‌خریم همتشو... مگه زوره؟ به‌خدا هیچکی به تاریکی شب تن نمی‌ده موش کورم که می‌گن دشمن نوره، به تیغ تاریکی گردن نمی‌ده.
سفارش:0
باقی مانده:2

سریرا، سیلویا و دیگران

3,800 تومان
زنی در کوهستانی زندگی می‌کرد. او نمی‌خوابید و راه می‌رفت، او با دست‌هایش جوی آبی نزدیک نهری می‌کند تا به درخت آب برساند.
دست‌هایش مثل بیل شده بود و ناخن‌هایش شبیه خنجر ؛ به بچه‌یوزپلنگانی که مادرشان شکار شده بودند شیر می‌داد.
وقتی پای کوه، در رودخانه شنا می‌کرد، بچه یوزپلنگ‌ها دورش حلقه می‌زدند. سلطان جنگل عاشق او شد و او را در غارش زندانی کرد. آن زن کودکانی با سر انسان و دل شیر به دنیا آورد. آن‌ها وقتی بزرگ شدند تکه‌های مادرشان را به نیش کشیدند.
نویسنده در این کتاب در داستان‌هایی تنهایی زن امروز ایرانی را در شهرهایی که آداب و رسوم و اخلاق آدم‌هایش نشانی از یک غم دارد، با عنوان‌هایی چون این داستان سریرا نیست، آن مرد تبر دارد،
امیرعلی، نازک آرای تن ساق گلی، سیلویا، سیلویا، زن میرزاکوچک‌خان، وقت شک و... به نگارش درآمده است.
سفارش:0
باقی مانده:1

باشگاه مشت‌زنی

195,000 تومان
کتاب باشگاه مشت‌زنی اثر چاک پالانیک، نویسنده و مقاله‌نویس معروف آمریکایی است. این اثر در ابتدا یک داستان کوتاه چند صفحه‌ای بود؛ اما بعدها نویسنده آن را بسط داد. آن بخش اولیه هم بدون تغییر، فصل ششم این کتاب را به خود اختصاص داد. کتاب باشگاه مشت‌زنی در سال 1996 منتشر شد. جی. جی. بالارد، نویسنده‌ی آمریکایی، این اثر پالانیک را آینه‌ی تمام‌نمای انسان تنهای امروز می‌داند. داستان ماجرای یک شهروند آمریکایی است که دلش می‌خواهد زندگی‌یکنواخت و ملال‌انگیزش پایان یابد. او با مردی به نام تایلر دردن آشنا می‌شود. این آشنایی پای راوی داستان را به یک باشگاه مشت‌زنی زیرزمینی باز می‌کند؛ جایی که افراد زیادی به آن‌جا می‌آیند تا از شر سرخوردگی‌های زندگی‌شان رها شوند. این داستان سه شخصیت اصلی دارد: راوی، تایلر دردن و زنی به نام مارلا سینگر. روایت داستان کمی پیچیده است و باید برای درک آن، کمی خود را به زحمت بیندازید. اگر اوایل داستان برایتان مبهم بود، حوصله به خرج دهید و لذت کشف ماجرا را از خود دریغ نکنید. چاک پالانیک کتاب باشگاه مشت‌زنی را در سی‌ونه‌سالگی نوشت. اقتباس سینمایی از این داستان پس از سی‌وسه‌سال باز هم اثر پالانیک را بر سر زبان‌ها انداخت. کارگردانی این فیلم را دیوید فینچر برعهده داشته و برد پیت و ادوارد نورتن در آن ایفای نقش کرده‌اند. در ادامه، قسمتی از متن کتاب را با هم می‌خوانیم: «من خسته و دیوانه و عصبی بودم. هر بار که سوار هواپیما می‌شدم، آرزو می‌کردم سقوط کنیم. به آدم‌هایی که داشتند از سرطان می‌مردند، حسودی‌ام می‌شد. از زندگی‌ام حالم به هم می‌خورد. از شغل و اسباب و اثاثیه‌ام خسته و عصبانی بودم و هیچ راهی هم برای تغییر به عقلم نمی‌رسید. فقط می‌خواستم تمامش کنم. احساس می‌کردم در تله افتاده‌ام. زیادی کامل بودم. زیادی بی‌نقص بودم. دنبال یک راه برای فرار از زندگی حقیرم بودم.»
سفارش:0
باقی مانده:4

ماجراهای مگسی ویززز و سرمگس 4/ مامان‌بزرگی که سرمگس را قورتش داد

70,000 تومان
ویززز به دیدن مادربزرگش می‌رود.
اما مادربزرگ اشتباهی سَرمگس را قورت می‌دهد. فکر می‌کنی مامان‌بزرگ چه‌جوری سَرمگس را از توی شکمش بیرون می‌آورد؟
سفارش:0
باقی مانده:1