قصه های تصویری از شاهنامه جلد 3، زال و رودابه

25,000 تومان

کتاب “قصه های تصویری از شاهنامه ، ضحاک و کاوه آهنگر” از انتشارات قدیانی، یک اثر جذاب و آموزشی برای کودکان است که داستان‌های حماسی شاهنامه را با تصاویری زیبا و رنگی به تصویر می‌کشد. این کتاب به کودکانی که به داستان‌های کلاسیک و فرهنگ ایرانی علاقه‌مند هستند، فرصتی مناسب برای آشنایی با قهرمانان افسانه‌ای و آموزنده‌ای چون ضحاک و کاوه آهنگر می‌دهد.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

قصه های تصویری از شاهنامه جلد 3

نویسنده
حسين فتاحي
مترجم
——-
نوبت چاپ ——-
تعداد صفحات 12
نوع جلد شوميز ـ منگنه‌اي
قطع خشتي بزرگ
سال انتشار 1385
سال چاپ اول 1385
موضوع
ادبیات کهن
نوع کاغذ ——-
وزن گرم
شابک
9789645360540

 

توضیحات تکمیلی
ابعاد 22 × 22 × 0.2 سانتیمتر
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “قصه های تصویری از شاهنامه جلد 3، زال و رودابه”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Atta.Afroozeh
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

قصه های عاشورایی جلد 5، فریاد زد عمو جان! امام حسین(ع) و قاسم

35,000 تومان
این مجموعه شامل 1 داستان عاشورایی است. در هر داستان، به زندگی یکی از یاران امام حسین(ع) پرداخته است. شهدایی مثل مسلم، حر، حبیب ابن مظاهر، زهیر، ابوالفضل(ع)، علی اکبر(ع) و... مطالعه ی این قصه ها خواننده را با واقعه ی عاشورا آشنا می کند.

قصه های تصویری از زندگی خواجه نصیرطوسی جلد 3، زندانی قلعه ها

10,000 تومان
خواجه نصیرالدین به دلیل حمله مغول ها، مانند دیگر هم وطنانش به قلعه قهستان پناه می برد. حاکم قلعه مردم را آزار می دهد و خواجه نصیرالدین کاری می کند که باعث می شود حاکم قلعه او را زندانی کند. در ادامه اتفاقاتی رخ می دهد که سبب نفوذ بیشتر خواجه نصیر در دربار پادشاه می شود.

ديدار به قيامت (گالينگور)

460,000 تومان
کتاب ديدار به قيامت (گالينگور): "جنگ براي تجارت بسيار سودآور است، حتا پس از پايان آن" با به پايان رسيدن بزرگ‌ترين كشتار قرن بيستم در جنگ جهاني اول در سال‌هاي 1914-1918 و باقي‌ماندن ويرانه‌هايي عظيم، دو نجات‌يافته‌ي اين فاجعه، دو سرباز خط مقدم جبهه، كه چندان هم سلامت جسمي و روحي ندارند، وادار مي‌شوند كلاه‌برداري حيرت‌انگيز و ضداجتماعي طرح‌ريزي كنند كه آن را تا سرانجام پي مي‌گيرند. گويا از ميدان افتخارآميز نبرد با دشمن، براي نجات ميهن، تا صحنه‌هاي كسبِ سود راه درازي در پيش نيست ... ديدار به قيامت بناي عظيمي است برافراشته بر پايه‌هاي بي‌رحمي‌ها و تقلب‌هاي گوناگون، با ساختاري چنان درخشان و قدرت بيانيِ چنان پرصلابت كه، به باور اهداكنندگان جايزه‌ي ادبي گنكور به اين كتاب، چنين رمان باشكوهي بعد از جنگ‌هاي 1914-1918 تاكنون خلق نشده است.

من قهرمانم جلد 4، شکارچی اژدها

5,000 تومان
ويژگي اين داستان‌ها اين است كه مثل داستان‌هاي معمولي نيستند و خواننده با مطالعه‌ي آن وارد داستان مي‌شود و به دلخواه خود مسير داستان را انتخاب مي‌كنند. خواننده با مطالعه‌ي اين داستان، انگار يك داستان نمي‌خواند، بلكه چندين داستان با ماجراهاي متفاوت و با پايان‌بندي‌هاي گوناگون پيش‌رو دارد.

نخودی ها (جلد 3) – من بلدم ساز بزنم

15,000 تومان
کتاب "نخودی ها (جلد 3) - من بلدم ساز بزنم" سومین جلد از مجموعه «نخودی ها» است که توسط شاعر گرامی، شکوه قاسم نیا، با ویژگی‌هایی خاص برای کودکان ۲ تا ۶ساله سروده شده است. این مجموعه در ۶ جلد به بازار کتاب آمده و توسط نشر قدیانی منتشر شده است. شکوه قاسم نیا با استفاده از زبانی ساده و در عین حال گیرا، و با استفاده از تصویرهای شعری زنده و ملموس، کودکان را به دنیای فانتزی و واقعیت خودش دعوت می‌کند.

آسمان هفتم

قیمت اصلی: 115,000 تومان بود.قیمت فعلی: 65,000 تومان.
کتاب آسمان هفتم، آخرین اثر نجیب محفوظ است، این کتاب که شامل دست نوشته های او می باشد، پس از مرگ وی توسط فرزندش به انتشار رسید. این کتاب شامل 236 داستان کوتاه است که با نگاهی روانکاوانه انسان را برای کشف حقایق زندگی و رمز و راز روح به تفکر وا می دارد.
در حالی که گرسنگی به من فشار می‌آورد با دوچرخه به هر طرف می‌رفتم، در جست‌وجوی رستورانی ارزان قیمت بودم که با درآمد محدود من همخوانی داشته باشد. اما همه جا بسته بود. به سمت میدان، و ساعت وسط آنکه نگاه کردم دوستم را دیدم که زیر آن ایستاده بود، با اشاره به من گفت که پیشش بروم. با دوچرخه به سمت او رفتم و وقتی متوجه موضوع شد از من خواست دوچرخه را به او بسپارم تا راحت‌تر دنبال غذا بگردم، من هم پیشنهادش را عملی کردم و در حالی که به دنبال غذاخوری می‌گشتم ضعف و گرسنگی بیشتر به من فشار می‌آورد. در یأس و ناامیدی و فشار گرسنگی به سمت رستوران«خانواده« رفتم با اینکه می‌دانستم گران است. صاحب رستوران کنار در ورودی که پرده‌ای به آن زده بودند ایستاده بود. با کنار زدن پرده مشخص شد که سالن رستوران، چیزی جز یک خرابه پر از آشغال نبود، با دلخوری پرسیدم: چه اتفاقی‌افتاده؟ مرد گفت: زود برو کبابی الشباب شاید قبل از اینکه تعطیل کند به آنجا برسی. من هم وقت تلف نکردم و با سرعت به میدان ساعت برگشتم، اما نه از دوچرخه خبری بود نه از دوستم