قصه های دوست داشتنی دنیا جلد 10، دختر بند انگشتی

20,000 تومان

روزي از روزها پيرزن همسايه به ديدن زن جوان آمد. تخم گلي به او داد و گفت: «تخم اين گل را در باغچه ات بكار. وقتي گل ها باز شد، تو هم صاحب يك دختر كوچولو مي شوي!» زن دانه ها را كاشت. خيلي زود، دانه جوانه زد و رشد كرد و بزرگ شد و يك عالمه گل داد. داخل يكي از گل ها، دختر كوچولويي ايستاده بود.زن با خوشحالي دختر كوچولو را بغل كرد و به خانه اش برد.زن به دختر كوچولو گفت: «تو خيلي كوچولو هستي! درست اندازه يك بند انگشت. براي همين اسم تو را بند انگشتي مي گذارم.» زن از دختر بند انگشتي نگهداري كرد و بند انگشتي نيز راضي و خوشحال بود.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات
قصه های دوست داشتنی دنیا جلد 10
نویسنده
——-
مترجم
سیدعلی کاشفی خوانساری
نوبت چاپ ——-
تعداد صفحات 32
نوع جلد شومیز ـ ته چسب
قطع جیبی
سال انتشار 1393
سال چاپ اول 1393
موضوع
داستان
نوع کاغذ ——-
وزن گرم
شابک 9786002511218

 

توضیحات تکمیلی
ابعاد 17 × 12 × 0.2 سانتیمتر
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “قصه های دوست داشتنی دنیا جلد 10، دختر بند انگشتی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Atta.Afroozeh
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

نخودی ها (جلد 3) – من بلدم ساز بزنم

15,000 تومان
کتاب "نخودی ها (جلد 3) - من بلدم ساز بزنم" سومین جلد از مجموعه «نخودی ها» است که توسط شاعر گرامی، شکوه قاسم نیا، با ویژگی‌هایی خاص برای کودکان ۲ تا ۶ساله سروده شده است. این مجموعه در ۶ جلد به بازار کتاب آمده و توسط نشر قدیانی منتشر شده است. شکوه قاسم نیا با استفاده از زبانی ساده و در عین حال گیرا، و با استفاده از تصویرهای شعری زنده و ملموس، کودکان را به دنیای فانتزی و واقعیت خودش دعوت می‌کند.

قصه های عاشورایی جلد 2، سفر در شب،امام حسین(ع) و حبیب

10,000 تومان
این مجموعه شامل 1 داستان عاشورایی است. در هر داستان، به زندگی یکی از یاران امام حسین(ع) پرداخته است. شهدایی مثل مسلم، حر، حبیب ابن مظاهر، زهیر، ابوالفضل(ع)، علی اکبر(ع) و... مطالعه ی این قصه ها خواننده را با واقعه ی عاشورا آشنا می کند.

تصویر مكبث (همراه متن انگليسي)(نمايشنامه)

235,000 تومان
کتاب تصویر مكبث (همراه متن انگليسي)(نمايشنامه): مكبث يكي از برجسته‌ترين نمايش‌نامه‌هاي شكسپير است. به اعتقاد اشلگل، پس از اورستيا نوشته‌ي آيسخولوس، « شعر تراژديايي چيزي بزرگ‌تر و وحشت‌انگيزتر از مكبث نيافريده است». اين نمايش‌نامه در پنج پرده نوشته شده و جلوه‌اي است از جاه‌طلبي‌هاي شيطاني. نمايش با پيش‌گويي جادوگران مبني بر اين كه مكبث روزي پادشاه خواهد شد آغاز مي‌شود و با اغواگري‌هاي همسر مكبث كه با خشكاندن شير رأفت انساني در او، وي را به سوي جنايت سوق مي‌دهد و او را در دامِ راهي بي‌بازگشت مي‌اندازد، ادامه مي‌يابد. اما سرانجامِ كار چيزي نيست مگر سرانجام همه‌ي تبه‌كاران و آزمندان: ليدي مكبث خودكشي مي‌كند، مكبث تبديل به جبار خون‌آشامي مي‌شود كه همگان از او نفرت دارند و سرانجام مانند جانوري درنده در كارزار شكار مي‌شود. مكبث نشان مي‌دهد كه چگونه جاه‌طلبي و آزمندي همه چيز و همه كس را به ورطه‌ي فنا و نابودي مي‌كشاند. در اين چاپ، متن انگليسي در مقابل متن فارسي آورده شده است.

احساس های تو (جلد 6) – من خجالتی ام

40,000 تومان
کتاب "احساس های تو (جلد 6) - من خجالتی ام" ، ششمین جلد از مجموعه "احساس های تو" است. هر یک از این کتاب ها درباره ی احساس یا ویژگی خاص از یک کودک، مانند ترس، حسادت، شادی، خشم، معلولیت و... است. متن کتاب ها از زبان کودک نوشته شده است و سادگی و کوتاهی جمله های آنها سبب تأثیرگذاری بیشتر شده است
سفارش:1
باقی مانده:1

پيمان سحرگاهي

38,000 تومان
کتاب
پيمان سحرگاهي یکی از مجموعه اثار  رومن گاری است.
«رومن گاری» نویسنده‌ی مشهور فرانسوی، زندگی پرفراز و نشیبی داشته است که در کتاب «پیمان سحرگاهی» بخشی از آن را روایت می‌کند. این کتاب مشهور در چارچوب داستان‌های کوتاهِ به هم پیوسته از ایام کودکی «رومن گاری» شروع می‌شود و تا اتمام جنگ جهانی دوم ادامه می‌یابد. این نویسنده در طول زندگی تلخکامی‌ها و شرینی‌های بسیاری را تجربه می‌کند و شما می‌توانید با مطالعه‌ی کتاب «پیمان سحرگاهی» با تمامی آن‌ها آشنا شوید؛ اما محوریت اصلیِ کتاب حاضر، رابطه‌ی محبت‌آمیز و عاشقانه‌ی «رومن گاری» با مادرش است.

بره اي که گرگ شد

85,000 تومان
کتاب بره ای که گرگ شد یکی از مجموعه آثار  عزیز نسین است. روزگاری، در اونجایی که شرق و غربش به هم می‌چسبیدند و شمال و جنوبش به هم نمی‌رسیدند، چوپونی با گوسفندها و سگ‌هایش زندگی می‌کرد. اونجا دیاری بود ورای جاهای دیگه: آبش چنون بود که گلاب، خاکش چنون بود که طلا، کوه و دشتش لاله بود و چمن، بیابونش گل بود و گلشن. باغ‌هاش چنون بود که باغ بهشت، و هواش تا دلت بخواد سبک بود و سبک، روشن بود و روشن... اما چه سود؟... چه سود که چوپون اون دیار سوای چوپونای دیگه بود: دل نداشت که رحم داشته باشد، رحم نداشت که مروت داشته باشد، نه آه به دل سنگش کارگر بود و نه ناله، و نه صدای گریه و زاری رو می‌شنید...، اگر هم می‌شنید این گوشش در بود و اون گوشش دروازه... چوپون اون دیار نه مثل چوپونای دیگه نی هفت‌بند داشت و نه چماق چوپونی. به جای نی هفت‌بند سوت شکاربونی داشت و به جای چماق چوپونی تازیانه خارنشون به دست می‌گرفت