قصه های شب جلد 5، کلاغ غیبگو

4,000 تومان

«دهقانك» تنها دهقان روستا بود كه حتي يك گاو هم نداشت. دهقان‌هاي ديگر نه تنها به دهقانك كمك نمي‌كردند، بلكه او را اذيت هم مي‌كردند. روزي دهقانك يك گوساله چوبي تهيه كرد و آن را به چوپان دهكده سپرد…

ماجراي «كلاغ غيبگو»، اولين داستان كتاب، اين طور شروع مي‌شود.

«انتقام كلاغ‌ها»، «يك روز عجيب» و «هفت كلاغ»، هم از ديگر داستان‌هاي اين كتاب است.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

قصه های شب جلد 5

نویسنده
برادران گريم
مترجم
سپيده خليلي
نوبت چاپ ——-
تعداد صفحات 64
نوع جلد
قطع
سال نشر 1375
سال چاپ اول 1375
موضوع
علمی آموزشی
نوع کاغذ ——-
وزن ——-
شابک
9789644171840

 

حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
ابعاد 21 × 17 × 0.5 سانتیمتر
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “قصه های شب جلد 5، کلاغ غیبگو”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Atta.Afroozeh
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

دانشجویان کوچک جلد 18، فیزیک اپتیک(دو زبانه)

40,000 تومان
آیا می توان مسائل پیچیده را برای کودک گفت؟ آیا کودک توان درک علوم پیچیده را دارد؟مثلاً آیا کودک می تواند از علم "فیزیک اپتیک" سر در بیاورد؟تمام سؤال های بالا را می توان این گونه پاسخ داد: بله. کودک می تواند مسائل پیچیده را درک کند و بیاموزد به شرط اینکه به شیوه ای "ساده و قابل درک و متناسب با سنش" آموزش ببیند.کتاب "فیزیک اپتیک" هجدهمین جلد کتاب از مجموعه ی 19 جلدی "دانشجویان کوچک" با همین هدف تلاش کرده است این علم را به بیانی ساده همراه تصویر به کودک بیاموزد و در ذهنش جرقه ای ایجاد کند؛ جرقه ای که می تواند در آینده او را به نابغه ای درخشان بدل کند.

بنویس و پاک کن، دست ورزی نشانه های فارسی

90,000 تومان
این کتاب به صورت وایت برد و برای کودکان پیش دبستان و پایه اول با هدف تقویت و رشد مهارت نوشتاری حروف فارسی طراحی شده است .در این کتاب سعی شده تصاویر، عینی وقابل فهم برای بچه باشد تا نام تصویر را بیان کند و به صدای حرف مورد نظر که رنگی مشخص شده توجه نماید و همراه نوشتن صدای حروف را هم یاد بگیرد. کودکان تشنه ی یادگیری هستند و در بهترین سن آموزش و یادگیری قراردارند

بورد بوک، دلت می خواد یاد بگیری؟ جلد 4، چرا خجالت می کشی؟

40,000 تومان
کتاب حاضر، کتابی جذاب و رنگی برای آشنایی بچه ها با اعداد می باشد بخشی از متن کتاب: این دو تا نی نی خوشحالن خنده روی لباشونه تا وقتی خنده رو باشن شادی باهاشون می مونه

تريو تهران

6,000 تومان
کتاب تريو تهران "در انباري قفل نبود. چفت كشويي زنگ‌زده را كشيد و در را هل داد. بوي خاك و نفتالين و نم سرما زد تو دماغ‌اش. كليد برق را زد، لامپ سوخته بود. در را بازتر كرد تا روشنايي راهرو مكمل نوري شود كه از پنجره‌ي كوچك كف حياط به درون مي‌تابيد. لحظه‌اي هيبت پرده‌ي حصيري لوله‌شده‌اي كه به ديوار تكيه داده بود و چادر شبي هم رويش كشيده بودند او را ترساند. بعد آرام از ميان رديف صندلي‌هاي لهستاني كه دوتا دوتا در جهت معكوس از نشيمن روي هم سوار بودند گذشت و مقابل گنجه ايستاد. جالباسي چوبي را كمي جابه جا كرد تا در گنجه را باز شود. در تاريكي چيز زيادي پيدا نبود. برگشت سمت در و راه پله. چراغ نفتي كوچكي را كه روي آخرين پله بود با كبريت كنارش روشن كرد و برگشت جلو گنجه. چراغ را كمي بالا گرفت. ..." (از متن كتاب)

30 روز با پیامبر(ص) جلد 9، گفت و گو برای صلح

9,500 تومان
عبدالمطلب، هر چه بیشتر فکر می کرد، بیشتر مطمئن می شد که محمد آینده ی درخشانی دارد؛ برای همین باید او را برای کارهای بزرگ، برای رهبری قریش و حتی برای رهبری همه ی مردم تربیت می کرد. ... عبدالمطلب محمد را صدا کرد و مثل همیشه با لبخند و مهربانی، دستی به سر او کشید و پیشانی اش را بوسید و گفت:" امروز وظیفه ی پذیرایی از مهمانان کعبه با توست... ".

آسمان هفتم

قیمت اصلی: 115,000 تومان بود.قیمت فعلی: 65,000 تومان.
کتاب آسمان هفتم، آخرین اثر نجیب محفوظ است، این کتاب که شامل دست نوشته های او می باشد، پس از مرگ وی توسط فرزندش به انتشار رسید. این کتاب شامل 236 داستان کوتاه است که با نگاهی روانکاوانه انسان را برای کشف حقایق زندگی و رمز و راز روح به تفکر وا می دارد.
در حالی که گرسنگی به من فشار می‌آورد با دوچرخه به هر طرف می‌رفتم، در جست‌وجوی رستورانی ارزان قیمت بودم که با درآمد محدود من همخوانی داشته باشد. اما همه جا بسته بود. به سمت میدان، و ساعت وسط آنکه نگاه کردم دوستم را دیدم که زیر آن ایستاده بود، با اشاره به من گفت که پیشش بروم. با دوچرخه به سمت او رفتم و وقتی متوجه موضوع شد از من خواست دوچرخه را به او بسپارم تا راحت‌تر دنبال غذا بگردم، من هم پیشنهادش را عملی کردم و در حالی که به دنبال غذاخوری می‌گشتم ضعف و گرسنگی بیشتر به من فشار می‌آورد. در یأس و ناامیدی و فشار گرسنگی به سمت رستوران«خانواده« رفتم با اینکه می‌دانستم گران است. صاحب رستوران کنار در ورودی که پرده‌ای به آن زده بودند ایستاده بود. با کنار زدن پرده مشخص شد که سالن رستوران، چیزی جز یک خرابه پر از آشغال نبود، با دلخوری پرسیدم: چه اتفاقی‌افتاده؟ مرد گفت: زود برو کبابی الشباب شاید قبل از اینکه تعطیل کند به آنجا برسی. من هم وقت تلف نکردم و با سرعت به میدان ساعت برگشتم، اما نه از دوچرخه خبری بود نه از دوستم