ققنوس پرده‌های خاموش

11,000 تومان

پشت میله همه چیز فرق می کند حتی اگر خارج از اینجا تعریفی به اسم زندگی را شنیده و ندیده باشی. اگر بیرون از این خراب آباد فکر می کردی در قفسی، فقط فکر کرده بودی! چرا که میله معنای آزادی را در خود می پرورد و آزادی معنای میله را…. یا: چراغ بودن نفت می خواهد و زبانه ای برای شعله کشیدن. که اولی را در دل دفن شدگان باید یافت و دومی را در لب خاموش شدگان زنده. هر آتش چراغی که آتش فروزان نیست و هر خاکستری خاکستر درد باوران.

با این همه چراغی باش از دل خفتگان به خاموشی و خاکستری از خاطرات به اجبار فراموش شوندگان. یا: تنها پیرمردی بود و مجله ای و رگبار کلماتی، آن هم آن گونه با حرارت و بی تاخیر، درست مثل گدازه های آتشفشانی که فوران می کرد و به صخره های بی خبر می غلتید و بعد از جوشش یکباره اش، آرام به کناری می سرید و با ناله و شیونی از خودسوزی بی امان به خاکستر خود می نشست و در حالی که حرارت خود را می فشاند، سوز و وسوسه ی داغی اش را تا ابد به گرده ی صخره ها بار می داد! طاهر صورتش داغ شد و ….آقا دو یا سه بار دیگر آن بیت را تکرار کرد: آنگه ز دردهای درونیش مست….

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

ققنوس پرده‌های خاموش

نویسنده
پارسا حسینی
مترجم
——-
نوبت چاپ ١
تعداد صفحات ١٧٦
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر ١٣٩٥
سال چاپ اول ——
موضوع
——
نوع کاغذ ——
وزن 185 گرم
شابک
9786005639698
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.185 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “ققنوس پرده‌های خاموش”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Samaneh Fathi
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

تمساح بودایی نیوزلندی محبوب من

2,000 تومان
این مجموعه از ٨ داستان کوتاه تشکیل شده است . داستان « صبح به خیر شادپری » اوج کسالت‌بار بودن و اندوه بی‌پایان یک زن را روایت می‌کند : « ساعت نزدیک ٦ صبح است ، ساعت ده باید بروم تشییع جنازه شوکت خانم . فکرشو بکن ؟ اونم مرد . بدبخت . . . خوشبخت . . . چه می‌دونم ؟ چی بگم ؟ بگم اونم راحت شد ؟ آخه یه زن ، نه اصلاً یه آدم ، اونم آدمی مثل اون ، مجبور باشه پنج سال با چشم کور تو یه خونه بی کولر و بی بخاری رو تخت بخوابه ، کم‌کم از زور درد پا نتونه راه بره . » دیگر داستانهای این مجموعه عبارتند از : باد ، باران ، برف ، خاک ، تمساح بودایی نیوزلندی محبوب من ، صبح به خیر شادپری ، ماهی‌ها ، مردی که مرد نبود و خون می‌چکید از قلبش و افلیا ، افلیا . . . . « از پله‌ها پایین می‌روند و دست همدیگر را می‌گیرند . اتاق انتظار ساکت است . موزاییک‌ها سفید و رگه رگه است . نور بی‌ حال مهتابی‌ها ، روی میزها و صندلی‌های تمیز افتاده است . برگ‌ها و گل‌های مصنوعی زیر باد کولر تکان می‌خورند . پشت میز پذیرش مردی مو جوگندمی نشسته است و از تلویزیونی که به دیوار روبرو چسبیده فوتبال نگاه می‌کند . » « آسیه نظام شهیدی » ساکن مشهد نویسنده‌ای است که با بیانی موجز و کوتاه حرف و خواسته‌های درونی‌اش را بیان می‌کند .

آمین می آورم

9,000 تومان
 قهرمان داستان این کتاب قصد دارد ماجراهایی را برای مخاطبان خود که احتمالاً همه اهل فضای مجازی هستند و مدام پای اینترنت نشسته‌اند بازگو کند. با قهرمان داستان در یک درمانگاه اعصاب و روان آشنا می‌شویم و در نهایت می‌بینیم بیماری او که ظاهراً افسردگی ساده‌ای است شدت گرفته و داروهای دکترها دیگر افاقه نمی‌کند. او دیگر درمان عادی را رها کرده و به سیگار پناه برده است. قهرمان داستان حالا همه ماجرا را دارد تعریف می‌کند و در این بین خرده داستان‌هایی را هم درباره تبار و قبیله او می‌شنویم. او که قبلاً درس می‌خوانده ازدواج می‌کند و همین ازدواج مسیر زندگی‌اش را تغییر می‌دهد درس و مشق را رها و شروع به تدریس در دانشکده الهیات می‌کند ولی چون خدمت سربازی نرفته است این موضوع می‌تواند مانع ادامه همکاری او با دانشکده شود. حالا مهمترین دغدغه برای او ایمانش است. قهرمان داستان نگران است که مبادا همسرش ایمانش را از او بگیرد. بنابراین تصمیم می‌گیرد تا همین ذره ایمانی که برایش باقی مانده خودکشی کند. از مادرش می‌خواهد برایش دعا کند تا بمیرد ولی... . در کتاب آمین می‌آورم خواننده با یک طنز زیر پوستی مواجه می‌شود که طنز تاروپود آن را تشکیل می‌دهد.

مرد خسته

9,500 تومان
رمان‌ مرد خسته‌ به‌ فسادهای‌ مالی‌ و مشکلات‌ اقتصادی‌ کشورهای‌ جهان‌ سوم‌ می‌پردازد. رویدادهای‌ این‌ داستان‌ در مراکش‌ رخ‌ می‌دهد. نویسنده‌ این‌ رمان‌ ــ طاهربن‌ جلون‌ ــ در سال‌ ١٩٢٤ به‌ دنیا آمد. او مقالات‌، رمان‌ها، داستان‌ها، مجموعه‌های‌ شعر و نمایشنامه‌های‌ بسیاری‌ به‌ رشته‌ تحریر درآورده‌ است‌. او در سال‌ ١٩٨٧ موفق‌ به‌ دریافت‌ جایزه‌ «گنکور» برای‌ رمان‌ «شب‌ مقدس‌» شد و در سال‌ ١٩٩٤ جایزه‌ «مدیترانه‌» را برای‌ رمان‌ «مرد خسته‌» از آن‌ خود کرد. مشکلات‌ اداری‌، زدوبند، ارتشاء و وضعیت‌ وخیم‌ اقتصادی‌ مردم‌ از جمله‌ مسائلی‌ است‌ که‌ در رمان‌ اتفاق می‌افتد. قهرمان‌ داستان‌ فردی‌ است‌ به‌ نام‌ مهندس‌ مراد که‌ کارمند یکی‌ از وزارتخانه‌ها در شهر کازابلانکا است‌. پیرامون‌ او جامعه‌ای‌ قرار دارد که‌ سراسر آلوده‌ به‌ فساد مالی‌ و اداری‌ است‌ و نکته‌ جالب‌ در داستان‌ این‌ است‌ که‌ رفتاری‌ که‌ او پیشه‌ کرده‌ تعجب‌ همگان‌ را برانگیخته‌ یعنی‌ رشوه‌ نگرفتن‌ و دوری‌ گزیدن‌ از این‌ جریان‌ حاکم‌.

روح گریان من

180,000 تومان
کیم هیون هی، تمام فراز و نشیب‌های زندگی پرماجرا، دردناک و سرشار از ترس و رنج خود و حکومت کره شمالی را در این کتاب می‌گوید و بعد از ترجمه کتابش به یازده زبان دنیا، افراد بسیاری از زندگی او باخبر شدند. این داستان واقعی، سرگذشت جذاب‌ترین جاسوس کره است، شرح حال یک جاسوس زن. در قسمتی از کتاب می‌خوانیم: انگار مسیرم تا رسیدن به جایگاه متهم قرار بود تا ابد ادامه پیدا کند و وقتی بلاخره توانستم بنشینم، دیگر نتوانستم جلوِ خودم را بگیرم. قلبم تندتند می‌تپید و بدنم بی‌اراده می‌لرزید. گریه‌ام گرفت و فقط یک کلمه را مدام زیر لب زمزمه می‌کردم: مامان. فرایند ملال‌آور محاکمه شروع شد ولی من نمی‌توانستم تمرکز کنم؛ انگار از قبل مشخص شده بود که قرار است به اعدام محکومم کنند. من هواپیمای پرواز ٨٥٨ هواپیمایی کره جنوبی را منفجر کرده بودم. من مسئول مرگ صد و پانزده انسان بودم ...

شما از کجا بادمجان می‌خرید؟

16,000 تومان
این مجموعه از چهارده داستان کوتاه تشکیل شده است . کتاب با داستان یک سیب زمینی برای پوست کندن آغاز می‌شود : « فکر می‌کنم بهترین آژانس خبری دنیا هم بدون حضور زنان خبرهایش ناقص می‌ماند . نمی‌دانم چطور ممکن است هر روز یک ساعت حرف و خبر دست اول برای هم داشته باشیم . در قابلمه را که می‌گذارم ، دخترک بیدار می‌شود . نیم‌ساعتی می‌شود که کامپیوتر در حالت انتظار فرورفته . امروز دیگر نمی‌خواهم خاموشش کنم . هنوز ظرف‌ها در ظرفشویی مانده‌اند . صبحانه دخترک را می‌دهم . وقتی سرگرم بازی شود ، بهترین وقت نوشتن است . » « آپارتمان شماره هفده یک طبقه پایین‌تر از ما ، دست راست ، قرار دارد . پنجره دونبش آن از یک طرف به خیابان باز می‌شود و از طرف دیگر به محوطه بین دو بلوک دید دارد . درست مثل باقی آپارتمان‌هایی که روی آن هستند . تنها تفاوتش پرده پنجره آن است که از ایستگاه تراموا هم دیده می‌شود و حتی بیشتر از پرده آپارتمان شماره ٢٨ که پرچم کاناداست جلب توجه می‌کند . » چرا بی‌سیم ما دیر بوق زد ؟ چرا گریه کردی ؟ شما از کجا بادمجان می‌خرید ؟ مرد اسیر ، صندوقچه آبا ، این موبایل لعنتی ؟ ، آقای گلابی یک روشنفکر نماست ، کسی برای دوست داشتن ، خوب است که آقا دست بزن ندارد ، خط‌کش هاشم آقا ، خانم کتایون دیبا نویسنده خوبی می‌شد اگر . . . ! و زندگی در صد کلمه داستانهای این مجموعه ٨٤ صفحه‌ای هستند راهی بازار نشر شده است .

قصه‌های پریوار

2,000 تومان
این روز دوازدهمی است که بیکار شده‌ام. حسابش کامل دستم است . درست دوازده روز پیش بود که مدیر داخلی شرکت، آن نامه را دستم داد. حالا دوازده روز گذشته است. یادم نمی‌رود، هیچ‌وقت. جمله‌‌ای را که وقتی نامه را باز کردم، توی ذهنم پیچید: «حالا به پری چه می‌گویی؟» گفتم: «پری دست‌هایت چرا این‌طور شده؟» پری دست‌هایش را پشتش پنهان کرد. دست‌های پری پوست پوست شده بود. این مجموعه از ٣٩ داستان کوتاهِ کوتاه تشکیل شده که بخش اول آن را داستان‌های پریوار و بخش دوم آن را داستان‌های واقعی تشکیل داده است. در «رگ‌های آبی دست مادرم» می‌خوانیم: مادر آن وقت‌ها رخت می‌شست. برای در و همسایه و گاهی هم برای مشتری‌های محله بالا. دست‌هایش همیشه خیس بود و ورم کرده.‌ سردی آب انگار توی دست‌هایش نفوذ کرده بود و رگ‌های آبی‌اش هر روز بیش‌تر پیدا می‌شد. دست که به وقتش می‌کشید، دلت می‌گرفت و ...