قلبي به اين سپيدي

240,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:1

معرفی کتاب قلبی به این سپیدی اثر خابیر ماریاس

رمان قلبی به این سپیدی، که موفق به کسب جایزه ی ایمپک دوبلین شده و شاهکار خابیر ماریاس به حساب می آید، رمانی نفس گیر درباره ی رازهای خانوادگی است؛ اسراری که قدرت و تأثیر بی رحمانه ی اتفاقات گذشته را به ذهن متبادر می کنند.
خوان، چیزهای بسیار اندکی از باطن زندگی پدرش، رانز، می داند؛ اما وقتی که ازدواج می کند، شروع به مرور دوباره ی اتفاقات گذشته کرده و روی اطلاعاتی که قلبا علاقه ای به دانستن آن ها ندارد، عمیق می شود.
رازداری و پنهان کاری [آسودگی، تاوان و حتی قبح آن]در سراسر این رمان به چشم می خورد. رمان قلبی به این سپیدی، به گونه ای به داستانی ضدکارآگاهی درباره ی سرشت و ذات انسان تبدیل می شود.
فتنه و توطئه، گناهان یک پدر، فریبکاران و راستگویان، ازدواج و تداوم عجیب خشم و خشونت: ماریاس در رمان قلبی به این سپیدی، به مسائل عمیق انسانی پرداخته و تاوان و هزینه ی تردید و بلاتکلیفی را به تصویر کشیده است.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

قلبي به اين سپيدي

نویسنده
خابیر ماریاس
مترجم
 مهسا ملک مرزبان
نوبت چاپ 12
تعداد صفحات 280
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1402
سال چاپ اول ——
موضوع
ادبیات
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786002293756
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “قلبي به اين سپيدي”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

 

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

جنگولک‌بازی‌های جناب تام 6/ جناب تام گوگولی می‌شود

18,000 تومان

برشی از متن کتاب

آنجلا ثراگمورتن خیلی جناب تام را دوست داشت، ولی همیشه فکر می کرد او می تواند بهتر و تو دل بروتر از چیزی که هست باشد. برای همین وقتی جناب تام کمی بزرگتر شد، آنجلا هدیه ای بهش داد. این هدیه یک کتاب بود: کتاب گوگولی شدن در چند دقیقه. آنجلا خیلی خوشحال شد وقتی دید جناب تام کتابی را که هدیه گرفته بود، از اول تا آخر خواند. چند روز بیشتر از خواندن کتاب نگذشته بود که آنجلا متوجه تغییری در جناب تام شد. بعد از آن جناب تام همیشه توی حمام بود... آب بازی می کرد، خودش را خشک می کرد و موهایش را برس می‌کشید. آنجلا از پشت در سرو صدایش را می شنید که داشت سشوار می‌کشید، آب نمک قرقره می‌کرد، موهایش را شانه می زد و خودش را تر و تمیز می کرد. جناب تام از رسیدگی به سر و وضعش خیلی خوشش آمده بود. آنجلا با خودش می گفت: کاش همیشه همینطوری بماند! جناب تام دلش می خواست قیافه ی به روز و شیکی داشته باشد و کتاب گوگولی شدن در چند دقیقه خیلی به کارش می آمد. مدل سیخ سیخی جان می داد برای خرید، و مدل گلوله ای هم... برای دورهمی با دوستان آنجلا حرف نداشت. اما فقط سر و وضع تام نبود که داشت عوض می شد. بعد از آن جناب تام به قدری سرش شلوغ شده بود که آنجلا مجبور شد برای دیدنش تلفنی وقت بگیرد. جناب تام اصلا وقت نداشت توی کارهای خانه کمک کند. یک عالمه کرم زیبایی بود که باید می مالید به صورتش... و چند ساعتی هم باید دراز می کشید توی وان شیر توت فرنگی تا پوسته حساسش نرم و لطیف شود. آنجلا داشت وسوسه می‌شد کتاب گوگولی شدن در چند دقیقه را از او پس بگیرد. احساس می کرد... این کتاب حسابی جناب تام را از کار و زندگی انداخته است. آنجلا ثراگمورتن با خودش می‌گفت: شاید چند وقت دیگر از سرش بیفتد. ولی هر روز که می گذشت جناب تام را کمتر و کمتر می دید... یک روز وقتی از خرید برمی‌گشت، اتفاقی چشمش به جناب تام افتاد. یک بار هم او را توی سالن زیبایی دید. یک دفعه دیگر هم توی اتوبوس همدیگر را دیدند، ولی جناب تام محلش نگذاشت. جناب تام دوستان دیگری برای خودش پیدا کرده بود و همه وقتش را با آن ها می گذراند. لباس های شیک می پوشید، به اپرا می‌رفت و همراه خواننده های روی صحنه آواز می‌خواند. هرجا مهمانی و جشنی بود، سر و کله ی جناب تام هم فوری پیدا می‌شد. هیچ وقت منتظر نمی ماند تا دعوتش کنند. وقتی هم می‌آمد خانه، طوری رفتار می کرد انگار توی هتل است. البته جناب تام فقط برای غذا خوردن، استراحت کردن، نگاه کردن به قرار ملاقات ها و مرور کتاب گوگولی شدن در چند دقیقه، می آمد خانه. آنجلا با خودش فکر می‌کرد: کاش جناب تام آن قسمت کتاب را هم که درباره ی ادب و نزاکت است، بخواند. آنجلا دلش برای جناب تام قدیمی اش تنگ شده بود. آن روزها فقط دلش به این خوش بود که وقتی جناب تام چرت می زد یواشکی نگاهش کند، یا عکس او را توی روزنامه ها ببینند...

جاسوس سیبیل زورویی

25,000 تومان
انتشارات هوپا منتشر کرد: عصرِ یک روز شنبه به مادرم گفتم: «مامان، همسایه‌مون جاسوسه.» مادرم که انگار گیج شده بود، پرسید: «همسایه‌مون؟ کدوم همسایه؟» انگشت اشاره‌ام را به‌سمت پایین گرفتم. مادرم جا خورد و گفت: «خارجیه رو می‌گی!» بعد هم ازم خواست تا دلیل حرفم را توضیح بدهم. گفتم: «خیلی روزها عینک‌دودی خیلی تیره می‌زنه و از خونه می‌ره بیرون تا کسی نتونه چشم‌هاش رو ببینه. دستکش‌های سیاه هم داره...» مادرم پرید وسط حرفم و گفت: «بابای خودت هم دستکش سیاه داره.»
همسایه‌ی طبقه‌ی پایین مرد عجیب‌وغریبی است. برگ‌های کاهو را می‌شوید و از بند رخت آویزان می‌کند. یک روز ریش می‌گذارد و یک روز دیگر ریش ندارد. آدم‌های عجیبی دمِ درِ خانه‌اش می‌آیند. تازه! حتی معلوم نیست اسم کوچکش چیست. روی در خانه‌اش فقط نوشته شده: «س. پلتوونن»

نمی‌دانم این سین مخفف چه اسمی است. اما می‌دانم اهل ایسلند است. یک ایسلندی در شهر ما چه‌کار می‌کند؟ جاسوس است یا خرابکار؟ نکند برای نقشه‌ای خطرناک به اینجا آمده؟ من یکی که خیلی کنجکاو شده‌ام سر از کارش در بیاورم!

سفارش:0
باقی مانده:1

درس نامهء علم النفس فلسفی

18,000 تومان
آیا انسان همین بدن مادی محسوس است یا افزون بر بدن، نفسی دارد؟ اگر نفس دارد آیا نفس انسانی، تک ساحتی است، به گونه ای که یا مادی محض است و یا مجرد محض؟ و یا جوهری دوساحتی است که هم از مادیت بهره دارد و هم از تجرد؟ آیا نفس انسانی قدیم است یا حادث؟ و بر فرض حدوث، آیا پیش از بدن آفریده شده یا همراه با بدن؟ آیا نفس حرکت پذیر است یا ثبات دارد و تغییر در آن روی نمی دهد؟ آیا نفوس انسانی در نوع واحد می گنجند یا انواع گوناگونی برای آنها متصور است؟ آیا  تناسخ نفوس امکان عقلی دارد؟ و بر فرض امکان آیا ضرورت هم دارد؟ آیا نفس انسانی پس از مرگ به حیات خویش ادامه می دهد یا با زوال بدن نابود می شود؟ مفهوم سعادت چیست و مصداق آن کدام است؟ و...؟ علم النفس فلسفی می کوشد به این گونه پرسشها پاسخ دهد.  

تورفین، وایکینگ مهربان 1/ تورفین و حمله‌ی افتضاح

120,000 تومان
توضیحات
این داستان با دو رئیسِ وایکینگ ترسناک شروع می‌شود که در دورترین جزایر غربی اسکاتلند، روی تپه‌ای از شن ایستاده بودند و افرادشان را تماشا می‌کردند. این دو رئیس، که اصلاً با یکدیگر خوب نبودند، گنجی بزرگ را پیدا کرده بودند و حالا قرار بود از این گنج محافظت کنند. مگنس اصلاً آدم قابل اعتمادی نبود. برای همین هرولد مراقبت از گنج را بر عهده گرفت و آن را به پسرش تورفین سپرد. «تورفین وایکینگ مهربان و گنج وحشتناک» قرار شد چند ساعتی کنار هم باشند تا اهالی دو دهکده مشغول جشن و مهمانی شوند. راستی چرا اسم این گنج را گذاشته‌اند گنج وحشتناک؟ نکند کسی گنج را از تورفین و اُلاف بدزدد؟ وای اینکه یعنی بدبیاری! شما بگویید حالا باید چه‌کار کنیم؟
شاید فکر کنید همه‌ی وایکینگ‌ها خشن و زمخت و بدجنس و پشمالو و بوگندو هستند.

اما تورفین یک وایکینگ معمولی نیست!

پدر تورفین، هرولد جمجمه‌خردکن که جانش از مهربانی‌ بیش از حد تورفین به لب رسیده، تصمیم می‌گیرد او را به سفر دریایی بفرستد. قرار است در این سفر، تورفین لقب وایکینگی هم بگیرد...

آیا تورفین، وایکینگ مهربان می‌تواند از پرت‌شدن توی دریا نجات پیدا کند؟

تورفین، مهربان‌ترین (و بدترین) وایکینگ دنیا می‌تواند دهکده‌اش را از چنگ مَگنِس استخوان‌خردکن نجات بدهد؟

 
سفارش:0
باقی مانده:1

گورهای گاوچران

180,000 تومان

معرفی کتاب گورهای گاوچران

کتاب گورهای گاوچران نوشته‌ی روبرتو بولانیو، نویسنده‌ی معروف شیلیایی، مجموعه‌ی سه نوولا است که پس از مرگ او منتشر شده‌اند. او در این رمان‌ها درباره‌ی شاعران و سبک زندگی‌شان صحبت کرده. در نگاه اول اینطور به نظر می‌رسد که شخصیت اصلی او، آرتورو بولانوی جوان، فقط در حال غر زدن، میگساری یا دزدی کتاب از مغازه‌هاست، و همین موضوع کتاب او را به اثری نوستالژیک تبدیل کرده است.

درباره‌ی کتاب گورهای گاوچران

روبرتو بولانیو (Roberto Bolaño) کتاب دیگری را پس از مرگ خود و از داخل گورش منتشر کرده! شاید دلیلش این باشد که امروز بیشتر از زمان خود نویسنده، از سبک او استقبال می‌شود؛ اما طرفداران بولانیو بیشتر او را با کتاب 2666 می‌شناسند. در کتاب گورهای گاوچران (Cowboy Graves: Three Novellas)، نویسنده از شاعران و سبک زندگی عجیبشان نوشته، موضوعی که شاید برای بسیاری جالب و جای کنجکاوی باشد. سه رمان کوتاه این کتاب در اواخر عمر بولانیو نوشته شده‌اند. اولینشان «گورهای گاوچران» است. بعدی، «کمدی وحشت فرانسوی» و در نهایت «سرزمین پدری».
سفارش:0
باقی مانده:2

سفر شگفت انگيز آليسا

58,000 تومان

معرفی کتاب سفر شگفت انگیز آلیسا

تصور کنید در حال سفر به یکی از سیارات کهشکان راه شیری هستید و قرار است ده‌ها اتفاق هیجان‌انگیز و تکرارنشدنی را تجربه کنید! کتاب سفر شگفت انگیز آلیسا به قلم ک. بولیچف شما را در یک سفر ماجراجویانه با آلیسا و پدرش همراه می‌کند. سفری که نه روی زمین، بلکه در میان سیارات دیگر صورت می‌گیرد و اتفاقات غیرمنتظره‌ی زیادی در آن رخ خواهد داد.

درباره‌ی کتاب سفر شگفت‌ انگیز آلیسا

آلیسا دختر کوچولویی است که همراه با پدرش به سفرهای زیادی رفته و ماجراهای عجیبی را پشتِ‌سر گذاشته است. حالا که قرن بیست‌ویک به انتهای خودش رسیده و سایر سیاره‌های کهکشان راه شیری برای آدم‌ها قابل سکونت شده‌اند، آلیسا قرار است با پدرش و یک گروه تحقیقاتی به فضا بروند. آن‌ها قصد دارند مطالعه و تحقیق جدیدی را انجام دهند و هدفشان از این سفر علمی و جذاب، پیدا کردن حیوانات فضایی برای انتقال آن‌ها به باغِ‌وحش مسکو است. اما این سفر آن‌طور که آلیسا و بقیه‌ی مسافران فکر می‌کنند، ساده نیست. آن‌ها در مسیر خود با اتفاقات فراوان و عجیب‌وغریبی روبه‌رو می‌شوند که هرگز فکرش را هم نمی‌کردند! البته باید بدانید آلیسا بسیار باهوش است و می‌داند باید چه کاری انجام دهد تا از پس موانع بربیاید. کیریل بولیچف (Kirill bulychev) در کتاب سفر شگفت‌انگیز آلیسا (Alisa's Voyage) خالق داستانی هیجان‌انگیز، ماجراجویانه و گاهی دلهره‌آور است و آن را با تخیل پیوند داده. همه‌ی کودکان و نوجوانان علاقه‌مند به کتاب، با خواندن این داستان خیال‌انگیز می‌توانند افسار تخیلشان را به دست بگیرند و به سرزمین‌های دیگر سفر کنند. چراکه در کتاب سفر شگفت‌انگیز آلیسا هیجان، موقعیت‌های خطرناک و جدید و جذابیت و ماجراجویی به یکدیگر پیوند خورده‌اند. کتاب سفر شگفت‌انگیز آلیسا به همت نشر چشمه و ترجمه‌ی روان الهام کامرانی روانه‌ی بازار کتاب شده است.

درباره‌ی مجموعه‌کتاب‌های آلیسا سلزنیوا؛ دختری از آینده

مجموعه داستان سلزنیوا؛ دختری از آینده اثر کیریل بولیچف از جمله مجموعه‌های داستانی محبوب در دنیاست که برای کودکان و نوجوانان نوشته شده است. در این مجموعه بیش از پنجاه رمان و داستان کوتاه به رشته‌ی تحریر درآمده و با تصویرسازی‌های جذاب و تماشایی، موردِتوجه کودکان و نوجوانان سراسر دنیا قرار گرفته است.  

در بخشی از کتاب سفر شگفت انگیز آلیسا می‌خوانیم

کاوشگرانِ ستاره‌ی ژوبین‌دار کوچک، با شکوه تمام به استقبال سفینه‌ی پگاس آمدند. همین که روی سطح فلزی محوطه فرود آمدیم، آن‌ها به‌سرعت با خودروِ صحرایی به سمت ما آمدند. سطح فلزیْ‌ زیرِ سنگینیِ سفینه‌ تکان‌تکان می‌خورد و آبیِ ‌نارنجی‌رنگ، مثل رنگ آهنِ زنگ‌زده، شلپ‌شلپ از میان راه‌باریکه‌های سطوح فلزی بیرون می‌ریخت. سه جوانِ بامحبت، با لباس رسمیِ جنگیِ قرمزرنگ، که روی آن لباس فضایی پوشیده بودند، از خودرو بیرون آمدند. پشت‌سرشان سه فضانورد با سارافون‌های مجلل که روی آن لباس فضایی پوشیده بودند همراهی‌شان می‌کردند. زنان و مردان جوانی که با نان‌و‌نمکِ توی سینی از ما استقبال کردند. وقتی از روی راه‌باریکه‌های فلزی خیسِ پایگاهِ فضایی عبور کردیم، روی کلاهخودهای‌ فضایی‌مان تاج گلی از گل‌های کُرکی محلی گذاشتند. در تالارِ کوچکِ غذاخوریِ کاوشگران، به افتخار ما، مراسم شام باشکوهی ترتیب داده شده بود. از ما با کمپوت‌ کنسروی، اُردک کنسروی و ساندویچ کنسروی پذیرایی کردند. مکانیک زِلِنی، که در پگاس سرآشپز بود، روی خوشش را نشان داد: سیب واقعی، خامه‌ی زده‌شده‌یِ واقعی با انگور‌فرنگیِ واقعی و از همه مهم‌تر واقعی‌ترین نان چاودار را روی میز جشن گذاشت! آلیسا مهمان اصلی بود. همه‌ی کاوشگران بزرگ‌سال بودند، بچه‌هایشان توی خانه‌ها‌یشان در مریخ، در زمین یا در گانیمد مانده بودند و بسیار دلتنگ بچه‌هایشان بودند. آلیسا به همه‌ی سؤال‌هایشان پاسخ داد. صادقانه تلاش کرد از آن‌چه واقعاً هست، احمق‌تر به نظر برسد. وقتی به سفینه برگشت، گلایه‌کنان گفت: «خیلی دل‌شون می‌خواست من بچه‌ی خنگ و کوچولو باشم. من هم مأیوس‌شون نکردم.»