لذتي که حرفش بود

210,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:2

در بخشی از کتاب لذتی که حرفش بود می‌خوانیم

بالاخره جوان دست از سر موبایل برداشت و همان بالا، روی بار، رو‌ به‌ آسمان دراز کشید. صمیمیت‌شان از همان فاصله‌ی دور هم حس می‌شد. آن یکی موبایل را گرفت. چند‌ باری موبایل بین‌شان رد‌ و‌ بدل شد، تا که فهمیدم یکی می‌خواهد از دیگری عکس بگیرد. جوان بلند شد و رفت سمت مبل استیل و روی آن لم داد. پیانو همچنان پخش می‌شد و او پشت به خورشید نارنجی تهران، غرق در صدای بوق ماشین‌ها و صدای خنده‌ای که شنیده نمی‌شد، مرتب روی آن مبل عجیب حالت عوض می‌کرد.

به عنوان یک عکاس اگر جای آن مرد موبایل‌ به‌ دست بودم، حتمن جوری قاب را می‌بستم که کل ترافیک، بار کامیون، مرد افغان و مبل استیل را با‌هم داشته باشم. ولی موبایل آن جوان نمی‌توانست چنین لنز بازی داشته باشد.

همانطور که به صدای پیانو گوش می‌دادم عکسی را که در موبایل ذخیره می‌شد تصور می‌کردم. عکسی که اگر او برای خانواده‌اش بفرستد، که بعید هم نیست، کاملن با چیزی که می‌دیدم در تضاد بود.

بهترین حالتش را شرح می‌دهم؛ چرا که آن عکس بی‌تردید چیز دیگری بوده، چیزی که فعلا درباره‌ی آن سکوت می‌کنم.

مرد افغان سوژه‌ی اصلی بود، مبل ممکن نبود حذف شود و مهم‌تر از همه، خورشید بود. آن مرد امکان نداشت که از خیرِ خورشیدی به آن زیبایی بگذرد. کل عکس او پُر می‌شد از این سه و باقی حذف می‌شد.

مردم عاشق زوم کردن هستند. حق هم دارند، کار لذت‌بخشی‌ست. دورها نزدیک می‌شوند، غیر‌ قابل‌ دسترس را دسترس می‌کند.

ولی در‌ عین‌ حال، حین عکاسی درست مثل بچه‌ها می‌شوند، همه‌چیز را دو قسمت می‌کنند؛ خوب‌ها و بد‌ها، و از بدها عکس نمی‌گیرند.

فقط 2 عدد در انبار موجود است

توضیحات

لذتي که حرفش بود

نویسنده
 پیمان هوشمندزاده
مترجم
—-
نوبت چاپ 19
تعداد صفحات 102
نوع جلد شومیز
قطع رقعی
سال نشر 1402
سال چاپ اول
موضوع
ادبیات
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786002295729
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “لذتي که حرفش بود”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

 

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

قطار به موقع رسيد

35,000 تومان

در بخشی از کتاب قطار به موقع رسید می‌خوانیم

آندره‌آس که در سکوى قطار شاهد شلوغى و بیا وبرو مردم است با خود مى‌گوید، مى‌توانستم اینجا پیاده شوم، بروم یک جائى، یک جائى آن دور دورها، تا من را مى‌گرفتند مى‌گذاشتند سینه‌کش دیوار؛ دیگر بین لمبرگ و چرنوویتس نمى‌مردم، در یک گُله جا در ساکسون تیربارانم مى‌کردند و یا در اردوگاه کار اجبارى دُم سیخ مى‌کردم. ولى حالا پشت این پنجره ایستاده‌ام، به سنگینى سرب. از جا نمى‌توانم بجنبم، سِرّ شده‌ام، خشکم زده، این قطار مال من است و من هم مال این قطارى که باید من را به طرف سرنوشتم ببرد و عجب این است که هیچ دلم نمى‌خواهد اینجا پیاده شوم و در کنار رودخانه البه زیر این درختهاى نازنین گردش کنم. دلم پیش لهستان است، آن قدر دلم با تمام وجود، با شور و شوق در گرو این افق لهستان است که عاشقى مى‌تواند سرگشته و دلباخته معشوقه‌اى باشد کاشکى قطار راه بیفتد، راهش را دنبال کند! چرا اینجا لنگ کنیم، چرا این قدر گذشته و از صداى پُرطنین خبرى نیست؟ صبر و حوصله‌ام تمام شده، ترس ندارم، عجیب اینکه دیگر نمى‌ترسم، فقط کنجکاوى و دلواپسى نامعلومى دارم. و با وجود این نمى‌خواهم بمیرم، مى‌خواهم زنده بمانم، از لحاظ نظرى زندگى قشنگ است، زندگى با شکوه است، امّا نمى‌خواهم پیاده شوم، عجیب است، کاش مى‌توانستم پیاده شوم. همین‌قدر کافى است از این راهرو بگذرم، این بارو بندیل مضحک را جا بگذارم و بزنم به چاک، بروم جائى، زیر درختهاى پائیزى گردش کنم، و حالا مثل اینکه از سرب ریخته‌باشندم، اینجا ایستاده‌ام، مى‌خواهم‌ در همین قطار بمانم، عاشق و مشتاق تاریکى لهستان، این فاصله ناشناس بین لمبرگ و چرنوویتس که باید در آن جا بمیرم هستم.

قطار باز

240,000 تومان
دارند. انگليسـى‌ها صدای‌شـان مى‏زننـد «trainspotter» یا قطارياب، فرانسوی‌ها از پسوند پاتوس به معنى بيماری اسـتفاده مى‌كنند و اين جماعت را «ferrovipathe» يا مریض‌ِ آهن مى‌نامند. در زبان اردو به‌شـان مى‌گويند «ريل كى شـيدايى» يا همان شـيدای ريل. اما وقتى اين‌جـا از قصدم برای اين سـفر باخبر شـدند، مؤدب‌ترين‌شـان «خل‌مشـنگ» خطابم کرد. ـ از متن کتاب ـ قطارباز سفری ریلی به دل تاریخ ایران و رؤیای راه‌آهن است. درحالی‏که مشاهدات مسافر امروزی در کنار خاطرات و اسناد تاریخی گذشتگان درباره‌ی تأسیس راه‌آهن نشانده شده تا شاید تصویری ترسیم شود از مسیری که برای تحقق این رؤیا پیموده شده است. قطارباز کندوکاوی است در تحقق یک رؤیا.

فروشی‌ها 2/ یک عدد بابا به‌فروش می‌رسد

145,000 تومان

معرفی کتاب یک عدد بابا به فروش می رسد اثر کاره سانتوس

«یک عدد بابا به فروش می‌رسد» دومین جلد از چهار جلد مجموعۀ «فروشی‌ها»‌ است. این جلد ماجراهای نوراست. جلد اول، ماجراهای اسکار بود با مادرش، اسکار فکر می‌کرد که بعد از به دنیا آمدن بچه جدید، مادرش دیگر آن توجه لازم را به او ندارد و با کمک دوستش نورا، تصمیم‌گرفته بود، یک آگهی در سایت بزند و مادرش را بفروشد؛ چون دلش مادر بهتری می‌خواست. اما در جلد دوم این مجموعه، این نوراست که از دست پدرش ناراحت است.
نورا وقتی کوچک بود مادرش از پیش‌شان می‌رود و نورا می‌ماند و پدرش. پدرش هم به‌خاطر کار، دائم در سفر است و نورا تنهاست. تا اینکه پدر بیکار می‌شود و می‌خواهد برگردد به خانه و پدر «کامل و درستی» ‌شود. اما نورا تصورش از یک پدر کامل فرق دارد. ‌این‌بار اوست که از دست بابایش خسته است و می‌خواهد یک فکر بکر کند!
مجموعۀ «فروشی‌ها» مجموعه طنزی است با قلمی ساده و با تصاویری خطی و مینیمال که بچه‌ها را به خود جذب می‌کند و پا‌به‌پای قهرمان‌های کتاب پیش می‌برد. یکی از ویژگی‌های برجسته این کتاب در این است که بچه‌ها علاوه‌بر خندیدن و سرگرم‌شدن، یک‌سری نکات آموزشی هم به شکلی غیرمستقیم از کتاب می‌گیرند.
اسکار و نورا با هم دوست هستند با اینکه خلق‌وخوی‌شان کاملا با هم متفاوت است. در هر چهار جلد این مجموعه، این شخصیت‌ها، ماجراهای بانمکی را رقم می‌زنند و سعی می‌کنند به‌ هم کمک کنند تا مشکل و دغدغه‌شان حل شود. در جلد دوم این مجموعه این اسکار است که می‌خواهد به نورا کمک کند تا فکری به حال پدرش کند!‌
کاره سانتوس، نویسنده اسپانیایی این مجموعه، خودش مادر چندین بچه است و به‌خوبی از بدقلقی‌ها و فکرمشغولی‌های بچه‌ها آگاه است. او با زبانی ساده و روان وارد فکر و ذهن بچه‌ها شده است و از دنیای آنها به بزرگ‌تر‌ها و جهان نگاه می‌‌کند.
کتاب «یک عدد بابا به فروش می‌رسد»‌ برای بچه‌هایی که پدر یا مادرشان از هم جدا شده‌اند و یا یکی از آنها فوت شده‌اند، می‌تواند راه‌گشا باشد. آنها با کتاب و مضمونش همذات‌پنداری بیشتری می‌کنند و موقعیت نورا، شخصیت اصلی کتاب را‌ به‌خوبی درک می‌کنند و پا‌به‌پای او با مشکلات رو‌به‌رو می‌شوند. از طرف دیگر، والدین نیز با خواندن این کتاب، می‌توانند با جهان و ذهن بچه‌ها ارتباط نزدیک‌تری بگیرند و بهتر آنها را بفهمند.
سفارش:0
باقی مانده:1

من از گوراني ها مي ترسم

76,000 تومان
در بخشی از کتاب من از گورانی‌ها می‌ترسم می‌خوانیم: چی می‌شد اگر دعوتش را قبول می‌کردم و یک روز صبح، صبحانه را با او می‌خوردم؟ چرا نباید این کار را بکنم؟ از چی می‌ترسم؟ چرا این ترس لعنتی ولم نمی‌کند؟ مگر نه اینکه حالا آزادم؟ مگر نه این‌که حالا برای بهداشت اخلاقی جامعه خطری ندارم؟ از اول هم خطری نداشتم. زن‌های زشت، زن‌های معمولی، هیچ‌وقت برای جامعه خطر ندارند. من زشت نبودم اما خوشگل هم نبودم. معمولی بودم. معمولی شدم، بعد از آن‌که دانشجو شدم و آن بینی صدمنی را عمل کردم. من کپی پدرم بودم، پوست سبزه، دماغ بزرگ و پیشانی بلند را از او به ارث برده بودم. مادر هیچ‌چیز به من نداده بود. به بقیه‌ی بچه‌ها چیزی داده بود اما به من دریغ از یک انگشت پا. حتم ابراهیمِ خیابان‌گز‌کن چشم به ثروت پدرم داشت که آمد خواستگاری‌ام، وگرنه من انتخاب یکی‌مانده‌به‌آخرش بودم. عاشقش نبودم. چه‌طور می‌توانستم عاشقش باشم وقتی به تعداد زیادی از دخترهای دبیرستان جلال آل‌احمدِ گوران پیشنهاد ازدواج داده بود و من آخری‌شان بودم؟ با این‌همه خوشحال بودم که یک نفر به خواستگاری‌ام آمده. بختم باز شده بود و همین برایم کافی بود. به دکتر می‌گویم: «من از گورانی‌ها می‌ترسم.» می‌گوید: «چرا؟» «به خاطر شلاق زدن یه هم‌مدرسه‌ای و شریک‌جرمش تو اون سال‌ها.» کلاس اول دبیرستان بودم، پانزده سالم بود و عاشق احسان شیخ‌خانی شده بودم که خانه‌شان روبه‌روی خانه‌مان بود. می‌دانستم شیخ‌خانی‌ها از ملاکین آن اطراف هستند و برای خودشان اسم‌ و رسمی دارند. پدر احسان به نظرم در اداره‌ی کشاورزی، آب، برق، یک همچین جایی کار می‌کرد، رئیس اداره بود انگار. تمام سال‌هایی که در آن خانه بودیم، حتی یک بار من خانه‌شان را ندیدم. آن‌ها از ما هم خاص‌تر بودند. اما صبح‌به‌صبح پسرِ سر‌ به زیر و قد‌بلندشان را می‌دیدم که کیف به دست به دبیرستان می‌رفت، از من بزرگ‌تر بود. من عاشقش شده بودم و او چنان‌ که بعدها فهمیدم عاشق رودابه بود که خویش‌شان بود.

قصه‌های هفت کلاغون: کودکانه‌های بامداد

95,000 تومان

معرفی کتاب قصه ی هفت کلاغون اثر احمد شاملو

"قصه ی هفت کلاغون" اثری است از "احمد شاملو" که نشر چشمه آن را در قالب "کودکانه های بامداد" به انتشار رسانده است.
افسانه ای کودکانه و روایتی کهن که "احمد شاملو" به خوبی آن را پروریده و مناسب با روحیات کودکان، به آن بال و پر داده است. در این قصه ی زیبا و سرگرم کننده، نویسنده از داستان زندگی پدر و مادری می گوید که هفت فرزند پسر دارند و بعد از این هفت پسر، یک دختر نصیب آن ها می شود.
دخترک بسیار نحیف و ریز جثه است و به همین خاطر او را "ریزه" صدا می زنند. جثه ی ریز و ضعیف دخترک باعث می شود که پدر و مادر پیش خودشان فکر کنند همین الان که او به دنیا آمده، خداوند او را پیش خود می برد و همین سبب می شود تا به پسران خود وظیفه ای محول کنند.
پدر و مادر، پسران خود را مامور آوردن آب از چشمه می کنند تا پیش از این که ریزه از دنیا برود، او را با آب پاک چشمه بشویند.
آن ها فکر می کنند که خداوند ریزه را به این دلیل نحیف آفریده که همانجور پاک و بی گناه بلافاصله به بهشت برود و در روز قیامت، در بهشت را به روی پدر و مادر خود نیز بگشاید. اما بشنوید از برادران که چه ماجراهایی را در جریان رفتن به چشمه و آوردن آب از آن رقم می زنند.
هفت برادر، "قصه ی هفت کلاغون" را شکل می دهند و رفتار و اعمال آن ها بر سرنوشتشان تاثیر عجیبی خواهد گذاشت. برای دانستن این که چه اتفاقی برای ریزه و هفت برادرش می افتد، "قصه ی هفت کلاغون" از "احمد شاملو" را از دست ندهید.
سفارش:0
باقی مانده:2

درخت خون

45,000 تومان

معرفی کتاب درخت خون

داستان گوشه‌گیری و فراموشی... کتاب درخت خون نوشته‌ی مهدی جواهریان، روایتی از یک نقاش عزلت‌نشین دوره‌ی قاجاریه است؛ هنرمندی که خیال جاودانه شدن در سر دارد، اما آگاهانه در انزوایی خودخواسته قرار می‌گیرد. این داستان بلند که با زبانی شبیه نثر دوره‌ی قاجار نوشته شده، روایتگر نسبت هنرمند با قدرت و جامعه است و وضعیتی مشابه صادق هدایت را در اوایل دهه‌ی بیست برای قهرمان داستان ترسیم می‌کند. فضای داستان با مضمون‌هایی مانند عشق، خیانت، مرگ و زندگی درآمیخته می‌شود.

درباره‌ی کتاب درخت خون

منتقدان ادبی معتقدند داستان‌نویسی مدرن ایران با کتاب «بوف کور» صادق هدایت شروع می‌شود و سپس نویسنده‌هایی مثل ابراهیم گلستان و صادق چوبک به استحکام این ساختار کمک می‌کنند؛ ازهمین‌رو تأثیرپذیری جریان داستان‌نویسی ایران از این نویسنده‌ها امری بدیهی محسوب می‌شود. بااین‌حال مهدی جواهریان در کتاب درخت خون عامدانه تلاش می‌کند تا با استفاده از بازی‌های فرمی و راوی‌های مختلف، فضایی شبیه بوف کور به وجود بیاورد و در هر سه فصل کتابش، زمان را در هم می‌ریزد. او برای آنکه به گرفتار آمدن در دام تقلید نیز متهم نشود، با انتخاب زبانی آرکائیک و نثری مسجع، فرمی آمیخته به آرایه‌های ادبی و استعاره‌های زبانی خلق می‌کند. رمان در سه فصل نوشته شده و ماجرا در دوره‌ی سلطنت ناصرالدین‌شاه قاجار رخ می‌دهد. فصل اول کتاب قصه‌ی جمال‌الدین نقاش از زبان راوی اول‌شخص است؛ او به‌عنوان هنرمندی آرمان‌خواه و خلاق، در بسیاری از هنرها ازجمله تذهیب، نگارگری، خوشنویسی، سفالگری، گچ‌کاری و طراحی نقش قالی و پارچه خود را می‌آزماید؛ بااین‌وجود، از موقعیتش رضایت ندارد و به همین خاطر، خود را در تنهایی و انزوا قرار می‌دهد. در فصل دوم کتاب، راوی سوم‌شخص، جزئیات پیرامونی شخصیت اصلی داستان را با توصیفاتی دقیق ذکر می‌کند و خرده‌روایت‌هایی را درباره‌ی جمال‌الدین نقاش از دوره‌های مختلف زندگی‌اش توصیف می‌شود. در فصل سوم نیز راوی دوم‌شخص در قالب مونولوگ‌هایی طولانی، با خودش گفت‌وگو برقرار می‌کند. مهدی جواهریان برای ایجاد فضایی هماهنگ با زبان و زمان داستان، از ضرب‌المثل‌ها، باورهای عامیانه و آداب‌ورسوم دوره‌ی قاجار بهره می‌برد و فضایی باورپذیر را از زیست اجتماعی، سیاسی و فرهنگی آن دوره‌ی تاریخی ترسیم می‌کند. کتاب درخت خون از این منظر، اثری متفاوت در ادبیات داستانی امروز ایران است و در فرم و روایت، در فضایی جدید خلق می‌شود. این کتاب را انتشارات چشمه منتشر کرده و به عنوان اثری متفاوت، مورد اقبال مخاطب‌های قرار گرفته است.