


ماجراهای علمی 10 … جهان در نقشه ها
15,000 تومان
نقشه چیست و چه کمکی به ما میکند؟ نویسنده این کتاب از اشتیاق و علاقهاش به نقشههای جغرافی میگوید و سعی دارد خواننده را با دانستنیهای گوناگون و جذاب نقشه و جغرافی آشنا کند.
جغرافی همان مکان است، در واقع به هرجا که پا بگذارید با جغرافی سروکار دارید.ممکن است شما در مرکز شهری بزرگ و در محاصره ساختمانهای بلند زندگی کنید یا شاید در روستایی که جز مزرعه چیزی در نزدیکی خود نبینید.
در هر حال موقعیت جغرافیایی شما بیشک مشخصات منحصر به فردی دارد، هم به لحاظ طبیعی، هم به لحاظ ساختگی. یکی از اساسی ترین خصوصیات جغرافیایی هر مکان مشخصات طبیعی آن است که به آن شکل طبیعی زمین میگویند. کوه، تپه، جلگه، صحرا، جویبار، رودخانه و… همگی اشکال طبیعی زمین هستند. جزئیات ویژگیهای سطح زمین که توپوگرافی نامیده میشود با محل و نحوه زندگی مردم در ارتباط است. در واقع موقعیت یک مکان و خصوصیات فیزیکی آن شرایط آب و هواییاش را تعیین میکند.
در انبار موجود نمی باشد
ماجراهای علمی 10 … جهان در نقشه ها
نویسنده |
ریچارد پنچیک
|
مترجم |
ساقی نخعی زاده
|
نوبت چاپ | ١ |
تعداد صفحات | ١٥٦ |
نوع جلد | شومیز |
قطع | خشتی |
سال نشر | ١٣٩٢ |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
——
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | ۳۳۱ گرم |
شابک |
9786002780577
|
وزن | 0.331 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Ali
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
راز و رمز مذاکره
من و تو
در بخشی از کتاب من و تو میخوانیم
با بازوهایی حلقهزده دور چوباسکیها ساک کفشها در دست و کولهپشتی به دوش، مادر را دیدم که دور میزد. با او خداحافظی و صبر کردم تا بیامو روی پُل ناپدید شود. مستقیم به سمت خیابان ماتزینی رفتم. ساختمان رای را رد کردم. در پنجاهقدمی خیابان لانا سرعتم را کم کردم. قلبم بهشدت میزد. دهانم تلخ بود؛ انگار یک رشته مس لیس زده باشم. آنهمه بار جلوِ حرکتم را میگرفت و درون کاپشنم مثل سونا شده بود. وقتی به تقاطع رسیدم، سرم را به گوشهی دیگر چرخاندم. آن انتها، روبهروی کلیسایی مدرن، یک مرسدس شاسیبلند بود. السیا رونکانتو، مادرش، سومرو و اسکار توماسی را دیدم که داشتند چمدانها را در صندوقعقب جا میدادند. یک ولوو با یک جفت چوباسکی روی سقفش کنار شاسیبلند ایستاد و ربکاردو دوبوسز از آن خارج شد و از کنار بقیه گذشت. کمی بعد پدر دوبوسز هم خارج شد. خودم را عقب کشیدم، روبهروی دیوار. به چوباسکیها تکیه دادم و کاپشنم را باز کردم. مادر السیا و پدر دوبوسز داشتند چوباسکیها را روی سقف مرسدس محکم میکردند. السیا و اسکار توماسی با موبایل حرف میزدند. سومرو میپرید و ادای مشت زدن به دوبوسز را درمیآورد. مدتی طول کشید تا آماده شوند. مادر السیا از دست بچههایی که کمک نمیکردند، عصبانی بود. سومرو روی سقف ماشین پرید تا چوباسکیها را بررسی کند و سرانجام راه افتادند. در طول مسیر در تراموا با آن چوبها و کفشهای اسکی، فشرده میان کارمندان کتوشلواری، مادران و بچههایی که به مدرسه میرفتند، احساس حماقت میکردم. میشد چشمهایم را ببندم و خیال کنم در تلهکابینم. بین السیا، اسکار توماسی، دوبوسز و سومری. میتوانستم بوی کرهی کاکائو را از میان کرمهای برنزکننده بشنوم. میخندیدیم و با هُل دادنِ همدیگر از کابین بیرون میآمدیم.فسقلی جلد 43، کوتی کارآگاه
دروازه خورشید
معرفی کتاب دروازه خورشید
مراقبه و آرامش درون
محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-تاریخ هستی شناسی هنر
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-باروخ اسپینوزا
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-روشنگری
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-عشق
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-دوستی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-بدنآگاهی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-هرمنوتیک
دانشنامه فلسفه استنفورد 3: شاخهها و مکتبها
نویسنده | استنفورد |
مترجم | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٢ |
تعداد صفحات | ٧٣٥ |
سال نشر | ١٤٠١ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
قطع | رقعی |
وزن | ٨٩٧ |
شابک | ٦ -٣٩٠-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
تولید کننده | ققنوس |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.