ماجراهای علمی 6 … شکسپیر

4,500 تومان

ویلیام شکسپیر در کشوری به دنیا آمد که بازی‌ها ، ورزش‌ها و بازارهای خاص خودش را داشت . از بخت خوب او ، الیزابت – ملکه وقت انگلستان – به هنر نمایش علاقه زیادی داشت . توجه و لطف خاص او به تفریح و سرگرمی ، چه کوچک و چه بزرگ ، او را نزد مردم انگلستان محبوب کرد و همچنین ، صحنه تئاتر را برای نبوغ شکسپیر آماده ساخت . شکسپیر که به شهر آمد ، تئاتر در لندن فعال بود . در طول بیست سال ، ویلیام شکسپیر تئاتری چنان بی‌نظیر به انگلستان ارائه کرد که برایش شهرت و ثروت به ارمغان آورد .

نمایش‌های او دل‌های مردم انگلستان را تسخیر کرد ، زیرا این آثار با درونی‌ترین احساسات و عواطف مردم سخن گفتند . شکسپیر همه این‌ها را با سبک و ذکاوتی حیرت‌انگیز انجام داد . افسوس که تاریخ تولد او ثبت نشد ، اما تاریخ غسل تعمیدش در کلیسای هالی ترینیتی را روز چهارشنبه ٢٦ آوریل ١٥٦٤ نوشته‌اند . از آنجا که این مراسم باید ظرف چند روز پس از تولد نوزاد انجام شود ، مورخان ٢٣ آوریل را تاریخ تولد شکسپیر تعیین کرده‌اند . اگر این تاریخ درست باشد ، از آنجا که او در ٢٣ آوریل ١٦١٦ از دنیا رفت ، پس دقیقاً ٥٢ سال زندگی کرد .

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

ماجراهای علمی 6 … شکسپیر

نویسنده
کالین اوگسن و مارجی بلومبرگ
مترجم
مهسا ملک‌مرزبان
نوبت چاپ ١
تعداد صفحات ١٤٤
نوع جلد شومیز
قطع خشتی
سال نشر ١٣٩٠
سال چاپ اول ——
موضوع
——
نوع کاغذ ——
وزن ۳۰۳ گرم
شابک
9789643118907
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.303 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “ماجراهای علمی 6 … شکسپیر”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

خلاصه کتاب

 

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Ali
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

ملل 18 … تایلند

7,500 تومان
تایلند کشور تنوع است . در بانکوک پایتخت این کشور به خوبی تنوع موجود در این کشور آسیای جنوب شرقی به نمایش گذاشته شده است . کارخانه‌های صنعتی مدرن در کنار معابد باستانی بودایی قرار گرفته‌اند و معابد هم در محاصره آسمانخراش‌ها هستند . تقریباً به هر کجا نگاه کنید ، آمیخته‌ای از کهن و نو را در کنار هم می‌یابید که نشان‌دهنده کشور آسیایی مدرن و منحصر به فردی با گذشته تاریخی غنی است . میراث فرهنگی تایلند آمیخته‌ای غنی از رسوم ، جهان‌بینی‌ها و باورهایی است که گروه‌های نژادی مختلف با خود آورده‌اند و طی سده‌ها در هم آمیخته‌اند تا مردم « تای » پدید بیایند . این دیدگاهها و عقاید حتی با وجود چالشهای اقتصادی ناشی از مدرن شدن حفظ شده است . در واقع تایلند توانسته است این شعار را ثابت کند که هر چه بیشتر تغییر رخ دهد ، همه چیز بیشتر ثابت می‌ماند !

مقدمه اي بر جامعه شناسي نابرابريها

قیمت اصلی: 52,000 تومان بود.قیمت فعلی: 33,000 تومان.
نویسنده دکتر علی کمالی مترجم —————— نوبت چاپ 8 تعداد صفحات 350 نوع جلد شومیز قطع وزیری سال نشر 1400

بنيادهاي اسطوره و حماسه ايران

160,000 تومان
کتاب بنيادهاي اسطوره و حماسه ايران: اين كتاب مي تواند دريچه‌يي باشد به گُستره‌ي پژوهش‌هاي ايران‌شناختي و پايگاهِ ايرانيان در عرصه‌ي داد و ستدهاي فرهنگي با ديگر قوم‌ها. در بخش نخست اين كتاب، كوياجي به بررسي تطبيقي بخش‌هايي از اسطوره‌ها، افسانه‌ها و حماسه‌هاي ايراني با حماسه‌ها و ديگر يادمان‌هاي فرهنگ كهن چيني پرداخته است، و نشان داده است كه دو فرهنگ بزرگ و ديرينه‌ي ايراني و چيني تا چه حد از يكديگر تأثير پذيرفته‌اند. در بخش دوم كتاب، مؤلف بيشتر به پژوهش و بررسي تطبيق ميان اسطوره‌ها و حماسه‌هاي ايراني و ادب حماسي ـ غناييِ اروپاي باختري پرداخته است.

حکمت شادان

290,000 تومان
کتاب حکمت شادان، اثری نوشته ی فردریش نیچه است که اولین بار در سال 1882 به چاپ رسید. نیچه این کتاب را شخصی ترین اثر خود می داند. او در این کتاب بود که یکی از مهمترین نظریات خود و دکترین بازگشت ابدی را مطرح کرد. کتاب حکمت شادان، دربردارنده ی برخی از ارزشمندترین پرداخت های نیچه به هنر، اخلاقیات، دانش، حقیقت، هوشیاری ذهنی و خاستگاه تعقل است. بخش عمده ی این اثر، اندکی قبل از خلق کتاب «چنین گفت زرتشت» به نگارش درآمد و مخاطب می تواند علاوه بر آشنایی با زرتشت، با برخی از جذاب ترین تفکرات فلسفی و اشعار نیچه آشنا شود. کتاب حکمت شادان، بی شک در زمره ی برترین آثار فلسفی تاریخ قرار دارد و شاهکاری دیگر از یکی از بزرگترین متفکرین در دو قرن اخیر است.

مبانی آفرینش ملودی در آهنگ سازی

275,000 تومان
کتاب مبانی آفرینش ملودی در آهنگ سازی نوشته محمدرضا آزاده فر توسط انتشارات مرکز با موضوع هنر، موسیقی، آهنگ سازی به چاپ رسیده است. اگرچه تعداد اصوات سازها محدود است و دامنه‌ی صوتی حنجره‌ی انسانی از آن هم محدودتر، یکی از شگفت‌آورترین توانایی‌هایی که در نهاد انسان وجود دارد بهره‌برداری از این محدودیت برای خلق آثار نامحدود موسیقایی است. آوازی ساده شامل تنها ده نت، امکان تبدیل‌شدن به بیش از شصت میلیون ملودی متفاوت را دارد. اما در ابتدای کارِ یک آهنگ‌ساز جوان، معمولاً ایده‌های موسیقایی به‌راحتی از ذهن او به روی کاغذ یا ساز او جریان نمی‌یابد. او احتیاج دارد ابزاری برای شروع جریان آفرینش خویش در دست داشته باشد تا با کمک آن بتواند عوامل متشکله‌ی موسیقی مانند ملودی، ریتم، هارمونی، واسطه‌های اجرای موسیقی و غیره را بهره‌برداری و کنترل کند. از جهت اینکه خاستگاه «فرم»، «هارمونی»، «کنترپوان» و «ارکستراسیون» تا حد زیادی تمدن غربی بوده است تاکنون منابع بی‌شماری در این موضوعات به زبان‌های خارجی منتشرشده است، اما کتاب مستقل در مورد ملودی در آهنگ‌سازی کمیاب است و موضوع ملودی اغلب در حاشیه‌ی موضوعات دیگر مورد بررسی قرار گرفته است. توجه فرهنگ‌های موسیقایی ایرانی، هندی، ترکی و عربی به ملودی بسیار متفاوت از فرهنگ‌های غربی است. ذائقه‌ی شنیداری شنوندگان این فرهنگ‌ها تا حد زیادی طلب‌کننده‌ی ملودی در آثار است. کتابی که پیش روی شماست براساس ضرورت پرداختن به این موضوع نوشته شده است. معرفی مباحث کتاب مبانی آفرینش ملودی ساختمان ملودی ملودی از دیدگاه شنونده بسط و گسترش ملودی و کلام ملودی در ترکیب سازه ها ملودی و فرم منابع الهام ملودی شیوه کار آهنگ سازان

چشمهایش و ملکوت

110,000 تومان
کتاب چشمهایش و ملکوت نوشته جعفر مدرس صادقی توسط انتشارات مرکز با موضوع ادبیات، ادبیات داستانی، رمان، داستان های فارسی به چاپ رسیده است. بخشی از متن کتاب «بهرام صادقی نه اهل سیاست بود و نه هیچ سر و کاری با هیچ محفل و دار و دسته‌ای داشت. حتا کافه هم نمی‌رفت. قهوه‌خانه می‌رفت و به جاهای پرت و پلا. اما دوستان دلسوز و روشنفکری که در کمین او بودند او را پیدا کردند و به کافه‌ها بردند و به جلسه‌های ادبی و شعرخوانی و داستان‌خوانی کشاندند. هرچند این تلاش‌ها به جایی نرسید و اگر هم به جایی رسید، دوام چندانی پیدا نکرد. حتا وقتی که دوستان تصمیم گرفتند داستان‌های پراکنده‌ای را که در مجلّه‌های سخن و فردوسی و صدف و کتاب هفته چاپ کرده بود جمع و جور کنند و یک مجموعهٔ آبرومندی برای او ترتیب بدهند، خودِ او در دسترس نبود و در گرداوری و ویرایش متن داستان‌هایی که داشت چاپ می‌شد هیچ نظارت و مُراقبتی نکرد و هیچ نقشی نداشت. سالها پیش از انتشار این مجموعهٔ آبرومند و یکی دو ماه پیش از آن که دستنوشتهٔ «ملکوت» را به دست چاپ بدهد، در نامه‌ای به ابوالحسن نجفی می‌نویسد «به دنیای ذهنی خودم پناه برده‌ام» و از احساسی حرف می‌زند که از کودکی با او بوده است و این اواخر در وجودش به شدّت قوّت گرفته است. می‌گوید «از همان اوایل بچگی گاهی حس می‌کردم مثل این که روی زمین نیستم، یعنی به فاصلهٔ چند سانتی‌متر از خاک قدم برمی‌دارم...» و تعریف می‌کند که یک روز آفتابی که با خانواده رفته است باغ و دسته جمعی نشسته‌اند روی ایوانی که جوی آبی از کنارش می‌گذرد، ناگهان احساس می‌کند که سرش داغ شده و خودش را می‌بیند که سبک شده و از روی قالی بلند می‌شود و به هوا می‌رود. «همه چیز وضوح خودش را از دست داد و مه عجیب و غریبی سراسر باغ و گُلها و ایوان را گرفت و همه چیز حاشیه‌دار شد و من احساس کردم که وجودم از خودم مثل این که جدا شد و دیگر در دنیای پدر و مادرم و بچه‌ها و باغ نیستم، مثل این که به جای دیگری رفته‌ام... بعداً به من گفتند که تکانم داده بودند و من فوراً خوب شدم.» اما او هرگز خوب نشد. این واقعه هر چند سالی یک بار تکرار می‌شد و تا بزرگسالی و تا زمانی که این نامه را می‌نوشت و تا سالها بعد ادامه پیدا کرد. به قول خودش، احساس «بیگانگی» به «همه چیز» و تنهایی: «تنهای تنهایم. دیگر همه‌شان را شناخته‌ام... ولشان کن!» عین همین واقعه را در «ملکوت» از زبان «م.‌ ل.» روایت کرده است: «دوازده سال داشتم و با خانواده‌ام به باغ رفته بودیم. آن روز که در ایوان باغ نشستیم و من با گلهای سرخ باغچهٔ جلو ایوان بازی می‌کردم. جوی آب از کنار باغچه می‌گذشت و پونه‌های خودرو عطر خود را با نسیم تا دوردست می‌فرستادند، بچه‌ها پشت سرم به جست و خیز و بازی مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم. چیزی بود که مثل همیشه مرا بسوی انزوا و تنهایی می‌کشاند. ناگهان مادرم از قفا صدایم زد و در همین وقت بود که غنچه‌ای در انگشتانم له شد. دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم می‌سوزد.... همه چیز زرد شد و پرده‌ای نگاهم را کدر کرد و مثل اینکه کمی از زمین بلند شدم. سرم گیج رفت و گرمای کشنده‌ای در سراسر بدنم لول خورد...» دکتر حاتم «ملکوت» هم که به دوست و دشمن و آشنا و بیگانه آمپول مرگ تزریق می‌کند، سرش پیر است و تنش جوان و میان مرگ و زندگی در نوسان است. می‌گوید «یک گوشهٔ بدنم مرا به زندگی می‌خواند و گوشهٔ دیگری به مرگ...» و می‌گوید «درد من این است. نمی‌دانم آسمان را قبول کنم یا زمین را... هر کدام برایم جاذبهٔ بخصوصی دارند...» احساس «انزوا» و «تنهایی» دوران کودکی به اندیشهٔ «مرگ» و «نیستی» در جوانی مُنجر شد. از همان سالهای آخر دبیرستان فکر خودکُشی در میان دوستان و همشاگردی‌ها قوّت گرفته بود. یک جور بازی و مسابقهٔ خودکُشی پیش آمده بود. منوچهر فاتحی یکی از دوستانی بود که چند بار تهدید به خودکُشی کرد، اما خودش را نکُشت. تا لب‌لب مُردن رفت، اما زنده و صحیح و سالم برگشت. یکی از همشاگردی‌ها همهٔ تقصیرها را به گردن معلّمی می‌اندازد که از رشت آمده بود و «اگزیستانسیالیست» بود و طرفداران فراوانی پیدا کرده بود. به این دار و دستهٔ ناامیدی که مُدام دم از خودکُشی می‌زدند «اگزی» می‌گفتند.» فهرست کتاب چشمهایش زمین هوا بزرگ علوی: ورق پاره ها و داستان های دیگر بهرام صادقی: قنقنه ها و داستان های دیگر یادداشت