ماجراهای مگسی ویززز و سرمگس 15/ شاهزاده سرمگس

70,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:2

شاهزاده سرمگس _ ماجراهای مگسی ویززز و سرمگس 15

کتاب شاهزاده سرمگس _ ماجراهای مگسی ویززز و سرمگس 15 اثر تد آرنولد با ترجمه مریم فیاضی توسط انتشارات هوپا در 36 صفحه به چاپ رسیده است.

تد آرنولد متولد 1949 در آمریکا است. قبل از اینکه نوشتن را شروع کند تصویرگر تبلیغات بود. همسرش کارول معلم مهدکودک بود و او را تشویق به نوشتن و تصویرگری کتاب برای کودکان کرد. بعضی از داستان‌هایش را از دو پسرش الهام گرفته. تا به حال بیشتر از 50 کتاب نوشته و تصویرگری کرده. جوایز زیادی هم برده، مثل جایزه‌ی دکتر زئوس که برای کتاب‌های «سلام سرمگس!» و «پیدات کردم سرمگس!» گرفته است.

این کتاب از مجموعه « ماجراهای مگسی ویززز و سرمگس» در میان پرفروش‌‌های نیویورک‌تایمز قرار گرفته و برای مخاطب کودک در نظر گرفته شده؛ از همین رو دارای تصاویر رنگی فراوان است. درواقع کتاب مذکور با تصاویر فراوان و متنوعش، برای کودکان بسیار جذاب و خواندنی است. «ویززز» پسربچه‌ی این داستان، دنبال یک حیوان خانگی می‌گردد.

این مجموعه دارای ۱۶ جلد است و برای کودکان سنین ۵ تا ۱۱ سال مناسب است.

تصاویر جذاب، خاص و طنزگونه این کتاب مجموعه‌ای تمام‌عیار را تشکیل داده است. کودکان و نوجوانان در این کتاب داستان‌هایی مهیج را مطالعه می‌کنند و از جهت دیگر با تقویت خلاقیت و قدرت تخیل خود می توانند داستان را با تصاویر کتاب هماهنگ کنند. طراحی فانتزی و برگه‌های روغنی کتاب موجب شده تا به سادگی آسیب نبیند و کودکان بتوانند بدون نگرانی آن را ورق زده و داستان‌هایش را دنبال کنند. مجموعه سرمگس را تد آرنولد نوشته و مریم فیاضی به فارسی روان و کودکانه ترجمه کرده است.

فکر می‌کنی مگس‌ها حشره‌های موذی و اعصاب خرد‌کنی هستند؟ فکر می‌کنی تنها کاری که بلدند این است که ویز ویز کنند و وقتی خوابیده‌ای، موی دماغت بشوند؟ هیچ فکر می‌کردی مگس‌ها می‌توانند باهات دوست بشوند؟

فقط 2 عدد در انبار موجود است

توضیحات

ماجراهای مگسی ویززز و سرمگس 15/ شاهزاده سرمگس

نویسنده
 تد آرنولد
مترجم
مریم فیاضی
نوبت چاپ
تعداد صفحات 36
نوع جلد —-
قطع
سال نشر
سال چاپ اول ——
موضوع
کودک و نوجوان
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786008655534
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “ماجراهای مگسی ویززز و سرمگس 15/ شاهزاده سرمگس”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

چند صفحه از کتاب

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم

قیمت اصلی: 45,000 تومان بود.قیمت فعلی: 22,000 تومان.

معرفی کتاب پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم

جوردی سییرا‌ ای فابرا در کتاب پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم داستان پسر نوجوانی به نام فلیپه را به تصویر می‌کشد که مامان و بابای او دست به اعتصاب زده‌اند. به این معنا که دیگر هیچ‌کدام از وظایف پدری و مادری‌شان را انجام نمی‌دهند. متعجب شده‌اید، مگر نه؟! با فلیپه همراه شوید و ببینید چرا و چگونه چنین چیزی رخ داده است...

درباره‌ی کتاب پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم

کتابی که پیش روی شماست، به نام پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم (Querido Hijo: Estamos En Huelga) نوشته‌ی جوردی سییرا‌ ای فابرا (Jordi Sierra I Fabra) رمانی برای نوجوانان است. این اثر ذیل مجموعه‌ای به نام پسر عزیزم منتشر شده که در آن، داستان پسری نوجوان به نام فلیپه و چالش‌های او با خانواده، دوستان و مدرسه‌اش روایت می‌شود. پیش از آن که به شما بگوییم ماجرای کتاب پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم چیست، اجازه دهید ابتدا شما را با فلیپه آشنا کنیم. فلیپه پسر نوجوانی است که پدر و مادرش از دست کارهای او ذلّه شده‌اند! راستش را بخواهید، فلیپه نه در کارهای خانه کمک می‌کند، نه حتی به امور شخصی خودش رسیدگی می‌کند. هر سال در درس‌هایش تجدید می‌آورد و با همه‌ی این‌ها سربه‌هوا و بی‌مسئولیت هم هست! داستان کتاب پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم (We Are on Strike) از آن جا آغاز می‌شود که پدر و مادر فلیپه تصمیم می‌گیرند اعتصاب کنند و کاری به کار پسرشان نداشته باشند. با توجه به این اعتصاب، فلیپه و پدر و مادرش دیگر حقی نسبت به یکدیگر نداشتند؛ فلیپه فقط حق غذا، تخت‌خواب و گاهی یک بوس داشت (چون به هر حال پسرشان بود!)، اما نه هیچ چیز بیشتر... راستش را بخواهید، داستان از چند روز قبل شروع شده بود. درست از همان روزی که پدر و مادر فلیپه با او چنان دعوایی کردند که بیا و ببین. ماجرا همان باید و نبایدهای همیشگی بود. این‌که چرا فلیپه از فرصت‌هایش استفاده نمی‌کند، چرا نمی‌فهمد که اگر همین‌طوری پیش برود، به هیچ جا نخواهد رسید، چرا با بال زدن یک مگس هم حواسش پرت می‌شود. که باید درس بخواند، که فرصت‌ها را از دست ندهد، که همه‌ی کارها را نگذارد برای لحظه‌ی آخر، که تابستان در یک چشم به‌ هم زدن تمام می‌شود و از این‌جور حرف‌ها. حرف‌هایی که هر سال می‌زدند، اما امسال به خاطر دو‌تا تجدید شدَّتَش بیش‌تر بود. اما همان‌طور که احتمالاً خودتان حدس می‌زنید، گوش فلیپه به این حرف‌ها بدهکار نبود که نبود. سه ماه تا امتحانات سپتامبر مانده بود. نمی‌خواست از همین الآن بنشیند سرِ درس و مشق، آخر تازه مدرسه‌اش تمام شده بود. به استراحت نیاز داشت!!... به‌ هر ‌روی، مامان و بابای فلیپه که متوجه شدند او قرار نیست از کارهای بدش دست بردارد، تصمیم گرفتند اعتصاب کنند. می‌پرسید اعتصاب پدر و مادرها دیگر به چه شکل است؟ خب، ما به شما می‌گوییم. اعتصاب یعنی این ‌که دیگر مامان رأس ساعت نُه صبح، فیلیپه را با این بهانه که «اگر زیاد بخوابی، همه‌ی ساعت‌های روزت را از دست می‌دهی» از خواب بیدار نکرد. بعد هم که فلیپه تصمیم گرفت برود فوتبال بازی کند، هیچ مخالفتی با او نداشت. وقتی هم که دید تیشرت فلیپه کثیف، چروک و پُر از لکه است و بوی وحشتناکی هم می‌دهد، خم به ابرو نیاورد. در واقع، قرار بود که مامان تیشرت ورزشی فلیپه را بشوید، اما از آن جا که در اعتصاب به سر می‌برد، این کار را انجام نداده بود و به نظر نمی‌رسید اهمیتی به این موضوع بدهد. البته باید به شما بگوییم که فلیپه هنوز نفهمیده بود چه اتفاقی افتاده. گمان می‌کرد مادرش دچار زوال عقل شده که این چنین نسبت به کارهای فلیپه بی‌تفاوت رفتار می‌کند! فلیپه آنجایی متوجه شد اتفاقی عجیب در حال رخ دادن است که موقع بیرون آمدن از خانه، مادرش هیچ صحبتی با او انجام نداد. در حالت عادی باید با مادرش بحث می‌کرد، تعهد می‌داد که سر‌وقت برمی‌گردد، قسم می‌خورد که خوب رفتار می‌کند، که خودش را توی دردسر نمی‌اندازد، که اگر چراغ راهنمایی برای عابران سبز بود، از خیابان رد می‌شود و یک عالم چیز دیگر. اما این بار زمانی که فلیپه جلوی در و خطاب به مادرش گفت «من رفتم!» مادرش با یک «بسیار خُبِ» ساده و مختصر جوابش را داد. نه هیچ ممانعتی، نه هیچ درس اخلاقی، هیچیِ هیچی. خلاصه این که پدر و مادر فلیپه داشتند در حد المپیک به او بی‌محلی می‌کردند. فلیپه که در ابتدا از شرایط تازه راضی بود، ‌کم‌کم متوجه شد که قضیه‌ی پیش‌آمده چندان هم مطلوب نیست. همین شد که سعی کرد راهی برای شکستن اعتصاب پدر و مادرش بیابد. دوست فلیپه، آنجل، به او گفته بود آن‌هایی که اعتصاب می‌کنند، اول تحت فشار قرار می‌دهند تا بتوانند حقوق‌شان را مطالبه کنند، ولی در نهایت مذاکره می‌کنند،‌ اما به نظر نمی‌رسید که پدر و مادر فلیپه قصد مذاکره داشته باشند... پس آن روز کی می‌رسید؟ طاقت فلیپه طاق شده بود... بد نیست اشاره کنیم که زیمنا مایر تصویرگری کتاب پسر عزیزم، ما اعتصاب کردیم را بر عهده داشته است. مجموعه‌ی پسر عزیزم به چندین زبان ترجمه شده؛ این کتاب را در ایران، زهرا سادات جد‌غریب به فارسی برگردانده و نشر کتاب چ (واحد کودک و نوجوان نشر چشمه) آن را ذیل مجموعه‌ی داستان‌های ونوشه به انتشار رسانده است. گفتنی‌ست چاپ نخست این کتاب در زمستان 1398 صورت گرفته است.

فرار هاي عاشقانه

250,000 تومان

در بخشی از کتاب فرارهای عاشقانه می‌خوانیم

وقتی دبیرستانش تمام شد و منتظر بود تا دیپلم بگیرد به شهر بزرگی در همسایگی‌شان سفر کرد. یک ساعت و نیم با قطار در راه بود. در سال‌های گذشته هم می‌توانست به این شهر سفر کند؛ برای کنسرت، تئاتر یا دیدن نمایشگاه، اما هرگز این کار را نکرده بود. بچه که بود یک‌بار با پدر و مادرش رفته بودند به آن شهر و آن‌ها کلیسا، شهرداری، دادگستری و پارک بزرگ وسط شهر را نشانش داده بودند. بعد از عوض کردن خانه دیگر مسافرت نرفتند؛ نه با او، نه بی‌او. خودش هم هیچ‌وقت به این فکر نیفتاده بود که تنها سفر کند، و وقتی به این فکر افتاد که پول نداشت. پدر کارش را به دلیل مصرف الکل از دست داده بود و پسر هم مجبور شد در کنار تحصیل در دبیرستان این‌جا و آن‌جا کار کند و پولش را به پدر و مادرش بدهد. حالا که دبیرستانش تمام شده بود و می‌خواست شهرشان را ترک کند، خودش را برای ترک پدر و مادر هم آماده می‌کرد؛ می‌خواست آن‌ها را به حال خودشان بگذارد. می‌خواست وقتی کار می‌کند و پولی به دست می‌آورد آن را برای خودش خرج کند. به شهر که رفت، اتفاقی، به موزه‌ی هنرهای مدرن برخورد. ساختمان موزه توجهش را عمیقاً جلب کرد. واردش شد. ساختمان موزه معجون غریبی بود از مُدرنیسم و سردی و بی‌روحی خانه‌های غارمانندی که کارهای چرندی روی درها و پنجره‌هایش آویزان بود. تابلوهای موزه مربوط بود به دوره‌های امپرسیونیسم تا فوویسم. همه را با دقت فراوان و علاقه‌ی کم تماشا کرد و رسید به تابلویی از رنه دالمان. تابلو در ساحل نام داشت و موضوعش صخره، ساحل شنی و دریا. روی صخره دخترکی روی دست‌هایش ایستاده بود و پاهایش در هوا بود. دخترک برهنه و زیبا بود و یک پای چوبی داشت. نه این‌که پایش چوبی باشد، نه.
سفارش:0
باقی مانده:1

شکستن امواج: سینمای لارس فون‌تری‌یه

190,000 تومان

بخشی از کتاب سینمای لارس فون تری‌یه

اغلب از فون تری‌یه نیز همانند هیچکاک، به عنوان کارگردانی زن‌ستیز یاد می‌شود هر چند خودش ادعا می‌کند شخصیت‌های زن فیلم‌هایش «کمال‌گرا» هستند (کاپلوف، ۲۰۰۳: ۱۹۷) و از شخصیت‌های زن، به‌ویژه در سه‌گانهٔ «قلب طلایی» تصویری قوی و محکم ارایه داده است. (اسمیت، ۲۰۰۰: ۲۵) رسانه‌های جهانی پیوسته به وجود نوعی رابطهٔ «پورنوگرافیک احساسی» بین او و بیورک در زمان فیلم‌برداری رقصنده در تاریکی اشاره می‌کنند (اسکات، ۲۰۰۰؛ راکول، ۲۰۰۱) یا از نیکول کیدمن نقل‌قول می‌کنند که فون تری‌یه او را از نظر احساسی آزار داده (مارو، ۲۰۰۴؛ بیلن، ۲۰۰۶) و شباهت‌های آشکاری بین رفتار فون تری‌یه و رفتار سخت‌گیرانه و وسواس‌آمیز هیچکاک با بازیگران زن فیلم‌هایش مانند تیپی هدرن، اینگرید برگمن، جَنِت لی و اوا مری سنت به چشم می‌خورد.   فون تری‌یه اذعان کرده که «خوک» بودن هیچکاک را ستایش می‌کند (لارسن، ۱۹۸۴: ۴۵) و این موجب بحث‌های فراوانی دربارهٔ فمینیستی خواندن آثار فون تری‌یه و امکان استفاده از تفسیرها و تحلیل‌های فمینیستی دربارهٔ آن‌ها شده است. (برای بررسی بیشتر این موضوع به فصل شش مراجعه کنید.) یکی از نکات بسیار جالب توجه، روش مشترکی است که هم هیچکاک و هم فون تری‌یه در فیلم‌های‌شان به کار می‌برند، بدین شکل که شخصیت‌های‌شان را در میانهٔ موقعیت‌های دشوار انسانی (و به‌شدت جنسیتی) قرار می‌دهند تا بتوانند تأثیرپذیری‌های روانی آن‌ها را هر چه بهتر تجزیه‌وتحلیل کنند.   در هستهٔ مرکزی آثار هر دو کارگردان، درون‌مایه‌های مشترکی مانند رنج کشیدن، کمال‌گرایی و لذت‌ها و نگرانی‌های مرتبط با این تجربه‌ها قرار دارند؛ هر دو به منظور بازتاب دادن و تشدید استعاره‌های روایی، در فرم فیلم‌هاشان دست‌کاری می‌کنند و به نتایج بسیار موفقی دست می‌یابند که به‌خوبی مستند شده‌اند

راهبردهای اساسی طراحی صحنه: با نگاهی خاص به تحلیل و روش شناسی در معماری

55,000 تومان
با آغاز قرن بیستم، هنر تئاتر با دگرگونی های عمده ای روبه رو شد، تجربه گرایی و نفی بسیاری از اصول مسلم این هنر، دستمایه بسیاری از نمایشگران مدرن قرار گرفت و شکل دیگری از تئاتر با عنوان پرفورمنس ظهور کرد. در این میان دو جنبش مهم، پایه گذار تفکر جدید تئاتر شدند و دنیای تئاتر را به دو عرصه قدیم و جدید هنرهای نمایشی تقسیم کردند. از یک سوآدولف آپیا و گوردن کریگ با طرح انگاره هایی بدیع در طراحی صحنه و نور، شکل دیگری از تئاتر را پیشنهاد کردند. شکلی که با توجه به هنر معماری، عناصر دیداری تئاتر را از حالتی گرافیکی و دو بعدی خارج ساخت و هویتی سه بعدی به آن بخشید. حالا دیگر زمینه برای تجربه گرایی هنرمندانی چون استانیسلاوسکی مهیا شده بود و تئاتر جلوه ای دیگر از حقیقت خود را به نمایش می گذاشت. از سوی دیگر چنین تحولی بنیادین در تئاتر راه را برای نمایشگرانی دیگر نظیر فوتوریست ها، کانستراکتیویست ها و حتی اکسپرسیونیست ها گشود و تئاتر چهره های دیگری از خود را به معرض نمایش و قضاوت مخاطبان گذاشت.

فهرست

سخن «سمت» پیشگفتار مقدمه فصل اول: از کجا آغاز کنیم؟ متن به مثابه دروازه ورود به جهان تصویر دو رویکرد متفاوت فصل دوم: دنیای جدید تئاتر خالقان عصر جدید پارادوکس صحنه پردازی و کنش تئاتر وحدت در اجزاء تئاتر: جزئیات یا کلیتی ناب؟ نور به مثابه معماری فصل سوم: معماری، روش شناسی و طراحی سیستم لوکوربوزیه، پیوندی مشترک سبک و شیوه اجرایی عناصر تجسمی تزیینات، مواد و مصالح تضاد و کنتراست حرکت جزء لاینفک معماری و صحنه پردازی کارکردهای معماری و صحنه پردازی نور در معماری و صحنه پردازی معاصر مخاطبان مشترک فصل چهارم: از سازمان معماری تا طراحی صحنه بخش اول: طراحی صحنه بر مبنای پلان بخش دوم: طراحی صحنه بر اساس حجم بخش سوم: طراحی صحنه بر اساس جزئیات بخش چهارم: طراحی صحنه بر اساس ایده گسترش منابع و مآخذ

دستگاه گوارش

8,000 تومان

معرفی کتاب دستگاه گوارش

کتاب دستگاه گوارش رمانی کوتاه به قلم آیین نوروزی است که ماجرای عجیب سفر پدر و پسری به آلمان را بازگو می‌کند. آن‌ها به قصد جراحی پیوند عضو پدر به این سفر رفته‌اند.

درباره کتاب دستگاه گوارش:

پسری به همراه پدرش مشغول رانندگی در اتوبان است که پیش چشمانشان تصادفی بسیار هولناک و بزرگ اتفاق می‌افتد. این اتفاق به شدت بر روحیه آن‌ها تاثیر می‌گذارد، آن هم درست هنگامی که قرار است پدر را برای یک عمل پیوند خاص بر روی بخشی از لوله گوارشش به آلمان ببرند. آیین نوروزی که پیشتر به خاطر انتشار مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاهش توانسته بود جوایز معتبری را کسب کند، این بار در کتاب دستگاه گوارش دست به انتخاب موضوعی بدیع برای رمان کوتاهش زده است. عملی به نام پیوند مدفوع که قرار است بر روی روده‌ی کوچک در کشور آلمان انجام شود و پسری که پس از تجربه یک تصادف وحشتناک قرار است پدرش را برای این عمل به آلمان ببرد؛ اما به شدت تحت تاثیر فضای تصادف است و دچار سردرگمی می‌شود و دید تازه‌ای نسبت به جهان پیرامونش پیدا می‌کند. نویسنده این کتاب با بیانی روان و آمیخته با طنز پیچیدگی‌های روان آدمی را توصیف می‌کند و به نوعی تنهایی را ستایش می‌کند، او در نهایت انسان‌ها را به ماندن در جهانی که تحت سلطه ذهنشان است تشویق می‌کند.

کتاب دستگاه گوارش مناسب چه کسانی است؟

مطالعه این کتاب به کسانی که به رمان‌های کوتاه ایرانی با درونمایه‌های اجتماعی و طنز علاقه دارند، پیشنهاد می‌شود.

با آیین نوروزی بیشتر آشنا شویم:

او در سال 1369 متولد شد. آیین نوروزی در رشته‌ی زبان و ادبیات فارسی در مقطع کارشناسی از دانشگاه تهران فارغ‌التحصیل شده است و در حال حاضر دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد پژوهش هنر در دانشگاه هنر است. نوروزی در نوجوانی به نویسندگی علاقمند شد و در همان دوران چند ماهی در کلاس‌های نویسندگی شرکت کرد. هم‌چنین دوره‌ای شش ماهه را در کارگاه داستان‌نویسی آقای کوروش اسدی سپری کرد. او در حوزه داستان کوتاه جوایز معتبری را در سال‌های اخیر کسب کرده است.

در بخشی از کتاب دستگاه گوارش می‌خوانیم:

من در همه‌چیز به نظام سلسله‌مراتبی معتقدم، البته نه مدلِ هندی‌ها که می‌گویند اگر با یکی از طبقه‌ای دیگر بریزی روی هم باید کشته بشوی و از این چیزها. به‌نظر من جایگاهِ نود درصد آدم‌ها در تمام عمر ثابت می‌ماند و آن‌هایی هم که پیشرفت می‌کنند، آن‌قدرها از این قضیه خیر نمی‌برند. یک‌بار نشسته بودم توی پارک و به رفتار زن و مردی که روی نیمکت روبه‌رو بودند، نگاه می‌کردم. مرد حدوداً سی‌ساله بود و صورت آفتاب‌سوخته‌ای داشت و وسط سرش کچل شده بود. یک تی‌شرت آدیداس مشکی پوشیده بود که از شدت قلابی بودن، آدم را غمگین می‌کرد و یک شلوار کتان سفید. تقریباً مطمئنم از بین تمام آدم‌های توی پارک، هیچ‌کس حاضر نبود نگاهش را بیشتر از دو ثانیه روی این آدم نگه دارد. مسئله اصلاً منحصر به بدسلیقگی یا کچلی نبود. اگر لباس‌های دیوید بکام و آن یارو را هم باهم عوض می‌کردند، باز بکام بود که آدم‌حسابی به‌نظر می‌رسید و این یکی، فقط اُمل تازه‌به‌دوران‌رسیده‌ای بود که دست روزگار چندتا لباس خوب نصیبش کرده بود. بدبختی و میان‌مایگی آن‌قدر به خورد قیافه‌ی بعضی‌ها می‌رود که با هزار جور گریم هم از دور قابل‌تشخیص است.

هارپر و ارکستر دیوانه 3/ جنگل شب

19,000 تومان
«سیرک رویاها» دومین جلد از مجموعه‌ی «هارپر و ارکستر دیوانه» داستانی جذاب در ژانر فانتزی برای کودکان است. هارپر و گربه‌ی دوست‌داشتنی‌اش «نصفه‌شب» روی پشت‌بام بودند. هارپر مشغول نواختن موسیقی بود که صدای زوزه‌ی بلندی به گوشش رسید. این صدا متعلق به گرگ دست‌آموز نیت ناتانیلسون، صمیمی‌ترین دوست هارپر، است. بعد کم‌کم دوستان دیگر هارپر نیز روی پشت‌بام ظاهر شدند… تا اینجای ماجرا همه چیز به اندازه‌ی کافی عجیب است. اما ماجرا زمانی عجیب‌تر می‌شود که دختری بندباز هارپر و دوستانش را به «سیرک رویاها» می‌برد؛ سیرکی که اصلاً‌ شبیه سیرک‌های دیگر نیست! چون افراد عجیب‌و‌غریبی در این سیرک حضور دارند؛ از آقای شیرینی‌پز گرفته تا خانم آوازه‌خوان دریا، یک طالع‌بین مرموز و بچه‌هایی که در سیرک بندبازی می‌کنند. تازه در این میان، مهم‌ترین راز زندگی هایپر نیز آشکار می‌شود. آیا دوست داری هارپر و دوستانش را در این سیرک همراهی کنی؟
سه نت بلند، علامت رمزی هارپر و بچه‌ها، نواخته می‌شود. هارپر و دوستانش دور هم جمع می‌شوند و سمت جنگل شب راه می‌افتند.

با هارپر، دوستانش و رهبر ارکستر دیوانه به جایی که قصه‌های شاه پریان از آنجا شروع می‌شود، سفر کنید تا ببینید راز پرنده‌ی یخی چیست.