ماجراهای مگسی ویززز و سرمگس 3/ کیش کیش سرمگس!

70,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:1

معرفی کتاب کیش کیش سرمگس! اثر تد آرنولد

کیش کیش سرمگس کتاب سوم از سری داستان های ویز و سرمگس است داستان کتاب در رابطه با پسری نام ویززز است که به دنبال یک حیوان خانگی می گردد و با یک سرمگس دوست می شود.
در این قسمت سرمگس به خانه برمی گردد یاداشتی از ویز می بیند که در آن نوشته است که او به پیک نیک رفته است بدونه اینکه سرمگس را با خود ببرد گرسنه و غمگین به دنبال غذای مورد علاقه اش می رود از روی یک همبرگر ،پیتزا و یه تیکه استخوان کیشش می کنند حالا شما باید حدس بزنید غذای مورد علاقه ی سرمگس چیست؟
سَرمگس گرسنه است.

دلش یک چیز قهوه‌ای و چسب‌چسبی و قلمبه و بوگندو می‌خواهد.

ای‌ی‌ی! می‌دانی همچین چیز خوشمزه‌ای را باید از کجا پیدا کند؟

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

ماجراهای مگسی ویززز و سرمگس 3/ کیش کیش سرمگس!

نویسنده
 تد آرنولد
مترجم
مریم فیاضی
نوبت چاپ
تعداد صفحات 36
نوع جلد —-
قطع
سال نشر
سال چاپ اول ——
موضوع
کودک و نوجوان
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786008655411
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “ماجراهای مگسی ویززز و سرمگس 3/ کیش کیش سرمگس!”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

چند صفحه از کتاب

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

فرا داستان

27,000 تومان

معرفی کتاب فرا داستان اثر پاتریشیا وو

فرا داستان متکی بر برداشتی از اصل عدم قطعیت هایزنبرگ است، این که محال است جهانی عینی یا ابژکتیو را توصیف و تبیین کرد، چرا که مشاهده گر همواره امر مورد مشاهده را تغییر می دهد. با این همه، علایق و دل مشغولی های فراداستان از این هم پیچیده تر است. فراداستان نشانگر عدم قطعیت این رابطه است. اگر چه همواره امر مورد مشاهده را تغییر می دهد. با این همه، علایق و دلمشغولی های "فرا داستان" اصطلاحی جدید است، رویه ی ان به قدمت خود رمان است (البته اگر از آن قدیمی تر نباشد). فرا داستان گرایش یا عملکرد ذاتی تمامی رمان ها است. این فرم داستانی صرفا به دلیل شکوفایی کنونی آن ارزش مطالعه را ندارد؛ بلکه در عین حال، بصیرت هایی را هم در مورد ماهیت باز نماینده ی داستان و تاریخ ادبی رمان را به مثابه ی یک زانر پیش می نهد. مطالعه فردا داستان به معنای مطالعه همان چیزی است که به رمان هویت خاصش را می بخشد. «فراداستان» با بررسی داستان نویسی در آمریکا و بریتانیا آغاز می شود و عوامل اقتصادی، اجتماعی و سیاسی پیچیده آن زمان را بررسی می کند؛ عواملی که بر نقد داستان ها اثرگذار بوده اند. پاتریشیا وو، فراداستان را نوشتاری داستانی می داند که به شکلی خودآگاهانه و نظام مند، به وضعیت خود به مثابه یک شی ء مصنوع توجه می کند تا پرسش هایی راجع به ارتباط بین داستان و واقعیت مطرح کند.
وی معتقد است که نوشتار فراداستانی معاصر، هم یک پاسخ و هم تلاشی ا ست برای رسیدن به دید کامل تری که طبق آن «واقعیت » و «تاریخ » اموری موقتی هستند. فراداستان چیست و چرا آن قدر از آن بد می گویند؟، خودآگاهی ادبی: مراحل تکوینی، تکامل ادبی: جایگاه نقیضه پردازی، آیا رمان نویسها دروغگویند؟، امر داستانی و زمینه: از ایفای نقش تا بازی های زبانی عنوان بخش های مختلف کتاب هستند.

بیرون در

قیمت اصلی: 30,000 تومان بود.قیمت فعلی: 25,000 تومان.
کتاب «بیرون در» رمانی نفس‌گیر از محمود دولت‌آبادی است. شخصیت اصلی این رمان زنی سی‌وپنج‌ساله به نام آفاق است. نویسنده برشی کوتاه از زندگی آفاق را در کشاکش روزهای پس از انقلاب روایت کرده است. مخاطب در این رمان به همراه شخصیت اصلی در جست‌وجوی مردی است که آفاق دیدار کوتاهی با او داشته و اکنون درصدد پی‌بردن به دلیل این ملاقات است. جنس روایت این رمان صد و چهل و چهار صفحه‌ای متفاوت است. طوری که یکسره و بی‌توقف داستان می‌گوید و حتی فصل‌بندی ندارد. با شروع مطالعه‌ی کتاب، ناگهان به وسط داستان پرت می‌شوید و به ‌تدریج باید باحوصله، تکه‌های گم‌شده‌ی این پازل را بیابید و کنار هم بچینید. دولت‌آبادی، متولد ۱۳۱۹و خالق رمان بلند ده‌جلدی کلیدر است. او نویسنده‌ای رئالیست است و شخصیت‌های آثارش غالبا با موضوعاتی چون جنگ و دیگر مسائل تاریخی و سیاسی دست به گریبان‌اند. اگر به سبک نویسندگی محمود دولت‌آبادی علاقه دارید، بی‌شک از خواندن این کتاب لذت خواهید برد. در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «این هم صبح. صبح آمد و روشنایی پهن شد روی درودیوار حیاطی که یک لنگه از در قدیمی فلزی‌اش کج -همچنان کج نیمه‌باز بود - انگار که باقی مانده بود نیمه‌باز چنان که لنگه‌ی سنگین در خودش را فروانداخته بود و نیمی از لبه‌ی پایینی‌اش گیر کرده بود توی زمین و خیلی زور می‌خواست که آن را از زمین جدا کنی و بکوشی چفت‌وجفتش کنی به لنگه‌ی سالم ایستاده که آن لنگه هم در جای خود خشک شده بود و ده سانتی خاک‌وگل خشکیده آن را توی خودش قالب گرفته، بی‌نیاز انگار به بازوبسته شدن.»

قلعه ي پرتغالي

5,000 تومان

فهرست

 
  1. ماهی
  2. دم
  3. دست توی عکس
  4. لارک
  5. قباد
  6. هر وقت
  7. قلعه پرتغالی
  8. خانه
  9. موشک
  10. مد
 

برشی از متن کتاب

با احتیاط و زحمت از راه پله ناقص بالا رفتم. روی پشت بام، باد شدیدتر بود. ملافه را باز کردم از دورم و بالای سرم گرفتم. بال می‌زدم. بال می‌زدم و یک لحظه بعد روی مناره نزدیک‌ترین مسجد آن اطراف فرود می‌آمدم. با یک پرواز دیگر تا لب ساحل می‌رسیدم. پشت ساختمان نوساز اداره بندر یا روی سقف سوله گمرک یا چه می‌دانم سقف قدیمی برکه بی بی. هرجا که بلندتر و دورتر بود. جایی که می‌شد شب و دریا را خوب تماشا کرد. ((جای خوبی است این بالا. می‌شود گاهی شب‌ها آمد و شام را هم آورد این‌جا. با رادیو و فلاسک چای!)) باد تندتر شد و همه چیز را به هم پیچید. ملافه را از دستم کشید و لیوان خالی چای را به گوشه‌ای پرت کرد. آهسته تا لب بام رفتم و باز سرک کشیدم. آن پایین، دورتر از آخرین دیواری که آن دورها پیدا بود، صدای سگ‌ها و روباه‌ها پخش بود. موش‌ها جایی دیگر جمع بودند. گاهی از گوشه دیواری پیدا می‌شدند که به سویی می‌دویدند. شاید بو می‌کشیدند. می‌رفتند و بر می‌گشتند و باز می‌رفتند. توده‌ای جوجه تیغی سیاه و چندتایی موش خرمایی بزرگ، از همان‌ها که قیافه ترسان و مهربانی دارند، در وسط خیابان می‌پلکیدند. با پوزه‌های صورتی و مرطوب‌شان سر به هر سوراخی فرو می‌کردند و مرتب دور خودشان می‌چرخیدند ((آه از شب‌های تابستان، آه از شب‌های این تابستان!)) آه از این ماه و خیابان خاکی پر مهتاب. آه از من... من که داشتم می‌دیدم جز ماه که از آن بالا نور می‌پاشید و اصلا هم دست بر نمی‌داشت از نور پاشیدن به روی ماسه و خاک و بلوک و سنگ و پاکت‌های خیس سیمان و دیوار ناتمام سرپله و کف ناهموار جلو حمام و انباری، هر چیزی دیگری که پیدا بود به یک سو می‌رفت. همه می‌رفتند. نگاه نمی‌کردند به آسمان و ستاره راهنما و با این حال مسیرشان را می‌دانستند. می‌رفتند به سمتی که اسکله بود و هر شب این وقت، حتما خاموش و خلوت بود و باد که می‌آمد خلوت‌تر هم می‌شد. ((می‌توانم بپرم. می‌توانم این ملافه سفید را بالای سرم نگه دارم و رو به باد بایستم و هر زمان خواستم بپرم. بپرم روی کپه ماسه‌های آن پایین و بلند شوم و زود بلند شوم و همین که خودم را می‌تکانم، راه بیفتم به سمت جایی که چند ساعت دیگر، وقتی هوا روشن و باز تاریک می‌شد، بمانم و انتظار آمدن لنجی که هر شب آن موقع از بندر می‌آمد و بار و مسافر می‌آورد.

ملوي

390,000 تومان

در بخشی از کتاب ملوی می‌خوانیم

آشپزخانه از دور انگار در تاریکی فرورفته بود. و از جهتی چنین بود. اما از جهتی دیگر چنین نبود. چون چشمانم را که به شیشه‌ی پنجره چسباندم نوری ملایم و مایل به قرمز دیدم که نمی‌توانست از اجاق باشد، چون اجاق نداشتم، فقط یک گاز ساده داشتم. بگوییم یک اجاق، اما یک اجاق‌گاز. یعنی در آشپزخانه یک اجاق واقعی هم بود، اما خراب. متأسفم، اما همین است، در خانه‌ای که یک اجاق‌گاز نداشته باشد احساس راحتی نمی‌کنم. شب‌ها، وقتی پاورچین‌پاورچین رفتنم را متوقف می‌کنم، دلم می‌خواهد بروم سمت شیشه، چه روشن باشد چه تاریک، و داخل اتاق را نگاه کنم، ببینم چه خبر است. صورتم را با دستانم می‌پوشانم و از لای انگشتانم با دقت نگاه می‌کنم. چندتایی همسایه را به همین شکل ترسانده‌ام. دستپاچه بیرون می‌آید، کسی را نمی‌بیند. آن ‌وقت از تاریکی‌شان تاریک‌ترین اتاق‌ها در برابرم پدیدار می‌شود، گویی هنوز توأم با چابکی روزِ ناپدیدشده یا نوری که دمی پیش خاموش شده، شاید به دلایلی که هر قدر درباره‌شان کمتر گفته شود بهتر است. اما شفق در آشپزخانه از جنسی دیگر بود و از چراغ‌خواب می‌آمد با دودکش سرخ که، در اتاق مارتا، دیواربه‌دیوار آشپزخانه، مدام می‌سوخت پای مریم عذرای کوچک که روی چوب کنده‌کاری شده بود، آویخته بر دیوار. مارتا که از تاب‌خوردن خسته شده بود آمده بود تو و بر تخت‌خوابش دراز کشیده بود، درِ اتاقش را باز گذاشته بود تا کوچک‌ترین صداهای خانه را از دست ندهد. اما شاید خوابش برده بود. دوباره رفتم طبقه‌ی بالا. پشت درِ اتاق پسرم ایستادم. دولا شدم و گوشم را به سوراخ کلید چسباندم. برخی چشم‌شان را می‌چسبانند، من گوشم را، به سوراخ کلیدها. چیزی نمی‌شنیدم، در کمال تعجب. چون پسرم موقع خواب سروصدا می‌کرد، با دهان باز. خیلی مراقب بودم در را باز نکنم. چون این سکوت ماهیتی داشت که ذهنم را مشغول می‌کرد، تا مدتی کوتاه. به اتاقم رفتم.

ماجراهای مگسی ویززز و سرمگس 15/ شاهزاده سرمگس

70,000 تومان

شاهزاده سرمگس _ ماجراهای مگسی ویززز و سرمگس 15

کتاب شاهزاده سرمگس _ ماجراهای مگسی ویززز و سرمگس 15 اثر تد آرنولد با ترجمه مریم فیاضی توسط انتشارات هوپا در 36 صفحه به چاپ رسیده است.

تد آرنولد متولد 1949 در آمریکا است. قبل از اینکه نوشتن را شروع کند تصویرگر تبلیغات بود. همسرش کارول معلم مهدکودک بود و او را تشویق به نوشتن و تصویرگری کتاب برای کودکان کرد. بعضی از داستان‌هایش را از دو پسرش الهام گرفته. تا به حال بیشتر از 50 کتاب نوشته و تصویرگری کرده. جوایز زیادی هم برده، مثل جایزه‌ی دکتر زئوس که برای کتاب‌های «سلام سرمگس!» و «پیدات کردم سرمگس!» گرفته است.

این کتاب از مجموعه « ماجراهای مگسی ویززز و سرمگس» در میان پرفروش‌‌های نیویورک‌تایمز قرار گرفته و برای مخاطب کودک در نظر گرفته شده؛ از همین رو دارای تصاویر رنگی فراوان است. درواقع کتاب مذکور با تصاویر فراوان و متنوعش، برای کودکان بسیار جذاب و خواندنی است. «ویززز» پسربچه‌ی این داستان، دنبال یک حیوان خانگی می‌گردد.

این مجموعه دارای ۱۶ جلد است و برای کودکان سنین ۵ تا ۱۱ سال مناسب است.

تصاویر جذاب، خاص و طنزگونه این کتاب مجموعه‌ای تمام‌عیار را تشکیل داده است. کودکان و نوجوانان در این کتاب داستان‌هایی مهیج را مطالعه می‌کنند و از جهت دیگر با تقویت خلاقیت و قدرت تخیل خود می توانند داستان را با تصاویر کتاب هماهنگ کنند. طراحی فانتزی و برگه‌های روغنی کتاب موجب شده تا به سادگی آسیب نبیند و کودکان بتوانند بدون نگرانی آن را ورق زده و داستان‌هایش را دنبال کنند. مجموعه سرمگس را تد آرنولد نوشته و مریم فیاضی به فارسی روان و کودکانه ترجمه کرده است.

"فکر می‌کنی مگس‌ها حشره‌های موذی و اعصاب خرد‌کنی هستند؟ فکر می‌کنی تنها کاری که بلدند این است که ویز ویز کنند و وقتی خوابیده‌ای، موی دماغت بشوند؟ هیچ فکر می‌کردی مگس‌ها می‌توانند باهات دوست بشوند؟"

سفارش:0
باقی مانده:2

خانواده‌ی سلطنتی 2/ المپیک زمستانی

36,000 تومان

معرفی کتاب خانواده ی سلطنتی 2 اثر کریستوف موری

خانواده ی سلطنتی چهار نفره ای در قلعه ای وسط شهر زندگی می کنند. همه ی آن ها از تاج گذاشتن متنفرند. هربار از تاج گذاری فرار می کنند و به دریا و کوه و آتش فشان می روند. شاهزاده کوچولوهای بامزه، آلیس و لوییس کوچیکه، به هر بهانه ای دنبال بازی کردن هستند و بوزومخملی، فیل گنده ی عروسکی شان را همه جا با خودشان می برند. این بار باید همه ی خانواده ی سلطنتی، تاج به سر بروند و...
خانواده‌ی سلطنتی چهار نفره‌ای در قلعه‌ای وسطِ شهر زندگی می‌کنند. همه‌ی آن‌ها از تاج‌گذاشتن متنفرند. هربار از تاج‌گذاری فرار می‌کنند و به دریا و کوه و آتش‌فشان می‌روند
 شاهزاده‌کوچولوهای بامزه، آلیس و لوییس‌کوچیکه، به هر بهانه‌ای دنبالِ بازی‌کردن هستند و بوزومخملی، فیلِ گنده‌ی عروسکی‌شان را همه‌جا با خودشان می‌برند.
این‌بار باید همه‌ی خانواده‌ی سلطنتی، تاج‌به‌سر بروند و در بازی‌های زمستانی المپیکِ سلطنتی شرکت کنند. بابا با لباس شنا و لوییس‌کوچیکه با بوزومخملی‌اش می‌روند که هرطوری شده مدال طلا را به چنگ بیاورند. برویم ببینیم چه کسی برنده می‌شود؟