ماجراهای مگسی ویززز و سرمگس 7/ پیدات کردم سرمگس!

70,000 تومان

سفارش:0
باقی مانده:1

سرمگس 7 (پیدات کردم سرمگس) (هوپا) روزی از روزها، سَرمگس و ویز رفتند بیرون.

ویز گفت: «بیا قایم  موشک بازی کنیم.»

سَرمگس قایم شد توی سطل آشغال. همیشه همان‌جا قایم می‌شد.

بیشتر بدانید! ویززز و سَرمگس قایم‌موشک بازی می‌کنند.

سَرمگس یک جای خیلی سخت قایم می‌شود و ویز نمی‌تواند پیدایش کند.

یعنی سَرمگس ویز را برای همیشه تنها گذاشته و رفته؟

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

ماجراهای مگسی ویززز و سرمگس 7

نویسنده
 تد آرنولد
مترجم
مریم فیاضی
نوبت چاپ
تعداد صفحات 36
نوع جلد —-
قطع
سال نشر
سال چاپ اول ——
موضوع
کودک و نوجوان
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786008655459
حمل و نقل
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “ماجراهای مگسی ویززز و سرمگس 7/ پیدات کردم سرمگس!”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

چند صفحه از کتاب

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

پاتوق‌ها

165,000 تومان

معرفی کتاب پاتوق‌ها

کتاب پاتوق‌ها رمانی از جومپا لاهیری با ترجمه‌ی امیرمهدی حقیقت است که در آن بر ارتباط انسان و پاتوق‌هایش می‌پردازد و این که بعضی مکان‌ها آدم‌های خاصی را طلب می‌کنند یا آن‌ها را همراهشان تغییر می‌دهند. این اثر توانسته عنوان «کتاب پرفروش نیویورک تایمز» را از آن خود سازد.

درباره‌ی کتاب پاتوق‌ها

مکان و وابستگی انسان به مکان‌هایش موضوع پژوهش‌های متعددی بوده است. زمانی که جابه‌جا می‌شویم یا از نقطه‌ای که در آن خاطره ساخته‌ایم خارج می‌شویم، چیزی از ما در مکان زنجیر می‌شود و جا می‌ماند. در هر مکانی ما نه‌تنها خاطراتی واقعی و شاید حتی تخیلی می‌سازیم، بلکه با دیگران ارتباط برقرار می‌کنیم و آن‌ها را به تماشا می‌نشینیم. حتی ممکن است پیوندی موقت و البته فراموش‌نشدنی با افرادی کاملاً غریبه بسازیم؛ غریبه‌های آشنایی که شاید تنها یک لبخند به هم زده باشیم اما سال‌ها بعد به آن‌ها فکر خواهیم کرد. کتاب پاتوق‌ها رمانی غیرتخیلی درباره‌ی همین تجربیات نویسنده و مواجهه‌ی او با مکان‌های مختلف است. رمان پاتوق‌ها (Dove mi trovo) جزو رمان‌هایی است که جومپا لاهوری (Jhumpa Lahiri) به زبان ایتالیایی نوشته است و معنای عنوان اصلی آن می‌شود: کجا هستم؟ این رمان بعدتر توسط خود نویسنده به انگلیسی بازگردانده شد و در برگردان انگلیسی اسم آن شد پاتوق‌ها (Whereabouts). ترجمه‌ی فارسی آن را امیرمهدی حقیقت انجام داده که پیش از این هم چندین اثر دیگر از لاهیری ترجمه کرده بود. این کتاب در سال 1400 توسط نشر چشمه به چاپ نخست رسید.
سفارش:0
باقی مانده:2

خانه‌ی لهستانی‌‌ها

260,000 تومان

معرفی کتاب خانه‌ی لهستانی‌ها

کتاب خانه‌ی لهستانی‌ها نوشته‌ی مرجان شیرمحمدی، داستان زندگی آدم‌هایی است که در خانه‌ای بزرگ در جنوب تهران زندگی می‌کنند، خانه‌ای قدیمی که قصه‌ها و رازهایی را در خود نهفته است. کتاب خانه‌ی لهستانی‌ها داستان سه نسل از انسان‌های متفاوت در عصر پهلوی دوم را بازگو می‌کند. در این خانه هر کس اتاقی اجاره‌ای دارد، عنصر "نداشتن" گره خورده با گذشته‌ای ترسناک که گاهی باعث رقم خوردن داستان‌های مخوفی می‌شود. داستان خواهرانی سال‌خورده، یا زنی که او را تنها گذاشته‌اند و توسط پسربچه‌ای 10 ساله بازگو می‌شوند. خانه لهستانی‌ها پر از قسمت‌های احساسی و قابل درک است که در آن‌ها ردپای ترس از رها شدن در دل مردم شهر ملموس می‌باشد و تمرکز آن بیشتر بر روی دنیای زنان، داستان گذشته، دلواپسی‌ها، ترس‌ها و نحوه تصمیم‌گیری آن‌هاست که با لحنی دل‌نشین و ساده از زبان پسربچه‌ای گفته می‌شود که گاهی دنیایش با دنیای زنان مخالف است و گاهی هم تحت تأثیر دنیای آن‌ها قرار می‌گیرد. قصه‎‌ای از زن‌هایی که این خانه دنیای شخصیشان است و اگر کسی به این دنیا تجاوز کند سرنوشت خوبی نخواهد داشت. مرجان شیرمحمدی با لحنی داستان‌سرا و تلاش برای بازسازی یک شخصیت مکانی و پیوند زدنش با صورت شخصی هر یک از قهرمانان خود، قصه‌ای خواندنی را به تحریر درآورده است. درخشان‌ترین این شخصیت‌ها خاله پری است، که اگرچه از دید دیگر اهالی زنی دیوانه محسوب می‌شود، اما روی دیگر شخصیتش زنی باهوش و قوی است. دربخشی از کتاب خانه‌ی لهستانی‌ها می‌خوانیم: درِ اتاقِ خاله‌پری توی ایوان طبقه‌ی دوم باز می‌شد، کنارِ اتاق مادام. می‌توانستم زیر کُرسی که نشسته‌ام، پنجره‌ی اتاق خاله‌پری را ببینم. حیاط وسط بود و دورتادور حیاط دو طبقه اتاق بود با ایوان سرتاسری که توی هر کدام از این اتاق‌ها یک خانواده زندگی می‌کرد. قبل از این‌که بانو بیاید توی اتاق ما، توی اتاقِ خاله‌پری بود، ولی از وقتی خاله‌پری شروع کرد با خودش حرف زدن، بانو پله‌ها و درد پا را بهانه کرد و آمد توی اتاق ما. ما دوتا اتاقِ تو‌در‌تو داشتیم که ته یکی‌اش آشپزخانه بود؛ یعنی چندتا کابینت با یک یخچال و یک اجاق گوشه‌ی اتاق. دست‌شویی هم دوتا توی حیاط بود که عمومی بود. من توی همین خانه به دنیا آمده بودم. وقتی پدر و مادرم عروسی کردند، آمدند توی این خانه و توی همین دوتا اتاق. بعدش خاله‌پری و بانو آمده بودند و آن اتاق بالایی را اجاره کردند تا نزدیک ما باشند و همه باهم باشیم.
سفارش:0
باقی مانده:1

مومی ترول‌ها 3/ کلاه جادو

20,000 تومان
در روزی بهاری و زیبا «ترولک»، «شامه‌زاد» و «بوبو» در نوکِ کوه، کلاهی سیاه پیدا می‌کنند و آن را به خانه می‌برند. این کلاهِ جادویی می‌تواند شکل هر چیزی را عوض کند. اولِ داستان کلاه جادویی سرگرمشان می‌کند. اما بعد اتفاق‌هایی می‌افتد که هم خطرناک‌اند و هم خنده‌دار. کم‌کم کار به جاهای باریک می‌کشد. وسط جشنی که «ماما‌ترول» برای اهالی دره برپا کرده، سروکله‌ی یک جادوگر پیدا می‌شود... .

سومين پليس

280,000 تومان
در بخشی از کتاب سومین پلیس می‌خوانیم: اتاقی که در آن بودم با لایه‌ی ضخیمی از گردوخاک پوشیده شده بود و بوی نا می‌داد و هیچ اسباب‌واثاثیه‌ای هم نداشت. عنکبوت‌ها تارهای عظیمی جلو شومینه تنیده بودند. سریع رفتم داخل راهرو و درِ اتاقی را که جعبه در آن قرار داشت باز کردم و در آستانه‌ی در ایستادم. صبحِ تاریکی بود و رطوبت چنان پنجره‌ها را با ردهای خاکستری پوشانده بود که قوی‌ترین اشعه‌های آن نور ضعیف هم توان ورود نداشتند. گوشه‌ی تهِ اتاق در سایه گم شده بود. ناگهان این نیاز در من جوشید که کارم را سریع تمام کنم و دیگر هرگز به آن خانه بازنگردم. روی تخته‌های لخت پیش رفتم، گوشه‌ی اتاق زانو زدم و دست‌هایم را به جست‌وجوی تخته‌ی لق روی زمین کشیدم. در کمال تعجب راحت پیدایش کردم. حدود یک متر طولش بود و زیر دستم تکان می‌خورد و از صدایش معلوم بود که زیرش خالی است. تخته را برداشتم و گذاشتمش کنار و یک کبریت روشن کردم. جعبه‌ی پول سیاه‌رنگ را دیدم که در ظلمت سوراخ جای گرفته بود. دستم را پایین بردم و انگشتم را به دستگیره‌ی خوابیده‌ی جعبه قلاب کردم، ولی ناگهان کبریت پِرپِر کرد و خاموش شد و جعبه که چهارپنج سانتی بالا آمده بود از دستم سُر خورد و به سنگینی افتاد. این‌بار بدون نور کبریت دستم را در حفره فرو بردم و درست در لحظه‌ای که قاعدتاً باید به جعبه می‌رسید اتفاقی افتاد. امیدی ندارم که بتوانم اتفاقی را که افتاد درست شرح دهم. تغییراتی در من یا اتاق پیش آمد، نامحسوس ولی با این حال بسیار غریب و وصف‌ناشدنی. انگار نور روز با فوریتی غیرطبیعی دگرگون شد، انگار دمای هوا ناگهان تغییر کرد، انگار در چشم‌به‌هم‌زدنی هوا دو برابر رقیق‌تر یا دو برابر متراکم‌تر شد؛ شاید هم تمام این‌ها به همراه چیزهای دیگر باهم پیش آمد. نمی‌دانم. چون تمام حواسم چنان سردرگم شده بود که دیگر توانی برای ارائه‌ی توضیح به من نداشت. انگشتان دست راستم که داخل سوراخ بودند بی‌اراده بسته شدند، ولی چیزی نیافتند و خالی بیرون آمدند. جعبه‌ای در کار نبود.

کارآگاه کرگدن در باغ‌وحش مرموز 2/ راز استخر سرخ

95,000 تومان
یک فیل گم شده است؟ غذای شیرها را دزدیده اند؟ سگ های آبی را مسموم کرده اند؟ خرس های پاندا را رنگی کرده اند؟ توی استخر خون ریخته؟ برای شغال نامه های تهدیدآمیز فرستاده اند؟ چه کسی برای شترمرغ تله کار گذاشته؟ چه کسی شب ها فلامینگوها را می ترساند؟ هوم…همه ی این ها از اسرار این باغ وحش هستند. می خواهید این پرونده ها را حل کنید؟ پس معطلش نکنید و بیایید پیش من. توی قفس سوم نشسته ام، توی حمام گِل خودم. بله، این منم. کارآگاه کرگدن! منتظر پرونده ی بعدی! … بوی هیجان را از همین حالا می شنوم. استخر دلفین ها سرخ شده؟ یعنی کار چه کسی است؟ یک معمای دیگر که کارآگاه کرگدن به کمک دستیارش آن را حل خواهد کرد.
سفارش:0
باقی مانده:2

دوقلوهای دندان‌خرگوشی 3/ سمانی و سمیلی و دردسرهای تازه

43,000 تومان
سمانی و سمیلی، خرگوش‌های دوقلوی بامزه‌ای هستند که می‌خواهند توی هر کاری سَرَک بکشند؛ برای همین هم خیلی وقت‌ها دردسر می‌سازند. تورک‌ریزه، خارخارو، قوری‌قوری و مولی دوستان آنها هستند و با هم ماجراهای خنده‌دار و جالبی دارند. با اینکه خرابکاری‌های آنها بزرگترها را عصبانی می‌کند، اما انگار نتیجه‌اش آنقدرها هم بد نیست!
  در این کتاب داستان‌های بامزه و خنده‌داری می‌خوانید: مامان‌گلی و بابایی به مسافرت رفته‌اند، عموسی برای مراقبت از سمیلی و سمانی به خانه‌ی آنها آمده و قرار است سه‌تایی حسابی آتش بسوزانند. در ماجرای بعدی، سمانی و سمیلی برای خارخارو یک نقشه‌ی راه می‌کشند تا به سفر برود و او را حسابی توی دردسر می‌اندازند. در یک ماجرای دیگر، این دو تا خرگوشک بازیگوش هر کاری که از دستشان برمی‌آید می‌کنند تا مامان‌گلی خیال بچه‌دار شدن را از سرش بیرون کند. و در داستان بعدی، سمیلی و سمانی و دوستانشان شروع می‌کنند به مسخره‌کردن همدیگر. اما اینکه از این کار خوششان می‌آید یا نه، چیزی است که باید خودت داستانش را بخوانی.