

ماجراهای ژان و ژان و… ژان! 5/ گُلِ سرسبد
45,000 تومان
توضیحات کتاب ماجراهای ژان و ژان و…ژان 5 – این کتاب، داستان یک خانواده ی پر جمعیت است که شش پسر دارند: ( ژان آ، ژان ب، ژان پ، ژان ت، ژان ث و ژان ج! ) آخر کدام پدر و مادری همچین کاری می کنند؟
بخوانید تا از ماجرا سردربیاورید. علاوه بر این برای خانواده ی ژان ها اتفاقات عجیب، غیر منتظره و بامزه ی زیادی هم می افتد که نباید از دست شان بدهید.
باز هم دردسری تازه درست شده؛ ماجراجویی های برادر بزرگ تر، ژان آ، آقای پدر را هر روز از کوره در می برد. ژان ب هم از اردوی پیشاهنگی دریا برگشته و ماجراهای جدیدی دارد که باید مراقب باشد لو نرود. خلاصه، این دفعه خطر انفجار نزدیک است و…
چکیده کتاب ماجراهای ژان و ژان و…ژان 5 : این کتاب، از سری داستان های شیرین، پر از شوخی و خنده، نوشته ( ژان فیلیپ آرو وینیود ) بوده که مطالعه آن شما را با دردسرهای دوره ی نوجوانی و اتفاق های جذابی که برای شش برادر وروجک رخ می دهد، همراه می سازد.
در انبار موجود نمی باشد
ماجراهای ژان و ژان و… ژان! 5/ گُلِ سرسبد
نویسنده |
ژان فیلیپ آرو وینیود
|
مترجم |
مریم ایروانی
|
نوبت چاپ | — |
تعداد صفحات | 208 |
نوع جلد | —- |
قطع | — |
سال نشر | — |
سال چاپ اول | —— |
موضوع |
کودک و نوجوان
|
نوع کاغذ | —— |
وزن | 0 گرم |
شابک |
9786222043322
|
وزن | 0.5 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: aisa
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
مروری بر تاریخ نقاشی معاصر غرب
امنیت، قلمرو، جمعیت: درس گفتارهای کولژ دو فرانس 1977-1978
معرفی کتاب امنیت، قلمرو، جمعیت اثر میشل فوکو
قدرت و جلال
بخشی از کتاب قدرت و جلال
«زن میانسالی در ایوان نشسته و سرگرم رفو کردن جورابی بود. عینک پنسی به چشم داشت و کفشهایش را برای راحتی بیشتر از پا کنده بود. آقای لهر، برادر او، مشغول مطالعهٔ مجلهٔ نیویورکی سه هفته پیش بود، اما کهنه بودن آن واقعاً اهمیت نداشت. همهٔ صحنهها حکایت از صلح و صفا و آرامش میکرد. دوشیزه لهر گفت: «هر وقت آب خواستید، خودتان بریزید، بخورید.» در گوشهٔ خنکی کوزهٔ بزرگ آبی قرار داشت و یک آبگردان و لیوان هم در کنارش کشیش پرسید: «مگر آب را نمیجوشانید؟» دوشیزه لهر با لحنی دقیق و خودنمایانه، چنانکه انگار اگر کس دیگری چنین سؤالی میکرد جوابش را نمیداد، گفت: «آه، نه، آب ما تازه و سالم است.» برادرش گفت: «بهترین آب این ایالت است.» صفحههای براق مجله که در موقع ورق زدن خشوخش صدا میکرد پر از عکسهای سناتورها و اعضای کنگره بود با غبغبهای گوشتالو و ازتهتراشیده. در آن سوی پرچین باغ، علفزاری گسترده بود که بهنرمی به سوی رشتهکوه دیگری موج برمیداشت، و درخت لالهواری بود که هر روز صبح به گل مینشست و شامگاهان گلهایش پژمرده میشد. دوشیزه لهر گفت: «مسلماً روزبهروز حالتان بهتر میشود، پدر.» خواهر و برادر هر دو، تا اندازهای انگلیسی را توی گلویشان حرف میزدند و کمی لهجهٔ امریکایی داشتند آقای لهر آلمان را وقتی نوجوان بود ترک گفته بود تا از خدمت سربازی فرار کند: چهرهای مرموز و خطخطی و جاهطلب داشت. اگر کسی میخواست در این کشور به جاه و مقام برسد، ناچار بود حیلهگر و موذی باشد و او هم دست به هر ترفندی میزد تا زندگی خوبی داشته باشد. آقای لهر گفت: «ای بابا، ایشان فقط به چند روز استراحت احتیاج داشتند.» به هیچوجه دربارهٔ این مرد که مباشرش او را سه روز پیش در حالت اغما پیدا کرده و روی قاطری به خانه آورده بود کنجکاوی نشان نمیداد. هر چه دربارهاش میدانست همان بود که خود کشیش به او گفته بود. این هم درس دیگری بود که این کشور به آدم میآموخت هرگز از کسی زیاد سؤال نکن یا سعی کن سرت توی کار خودت باشد.بگذریم…
برشی از متن کتاب
قصه و غصه «اینجا چطوره؟» نپرس، دختر عسلی یه کوچیکم؛ بد، بدون تو همه جای دنیا از بد بدتره. از لای این دیوارای شیری رنگ یه عالمه چشم منو می پان. تازگی ها زل می زنم بهشون، اون وقت مجبور می شن سرشونو فرو کنن تو گردنشون و به خودشون بد و بی راه بگن. توی غذام چیزی می ریزن که وقتی می خورم خیلی خسته می شم، همه ی جونم می ریزه و دیگه نمی تونم برات قصه بگم. هنوز بدون قصه های من نمی خوابی مگه نه؟ سینی غذامو می ذارم جلو شنگول صد منی که همیشه ی خدا گرسنه است. شنگول همین دختر چاق و سرتراشیده اس که داره آواز می خونه و می رقصه. گلای سرخ باغچه رو می کنه و روی لبش می ذاره و با آب دهن برگاشو پشت پلکاش می چسبونه و می خونه: خوشگلم و خوشگلم دل ها گرفتار مه .... تا دایی ناصر میاد تو که اتاق مونو گونی بکشه، می ره زیر ملافه قایم می شه. بعد دایی ناصر به من می گه چشات سگ داره. شنگول هیشکی رو نداره. به مادر بزرگ گفتم یه وقتایی به جای من بیاد ملاقات شنگول. مادر بزرگ جوری نگام می کنه انگار گفته باشم چقدر پیر شده. شنگول از آدمایی که این جا می یان هیچی نمی خواد؛ نه سیگار نه شیرینی. فقط و فقط ماتیک قرمز. بعد هم که دایی ناصر که همه صداش می زنن دایناسور می بردش تو اتاق پشت باغ، فقط من می دونم چرا شنگول تو لباساش دنبال مورچه می گرده و داد می زنه گازم گرفتن همیناس، به خدا که غصه می شه و غصه گوله می شه و سرمو می ندازم جلو پام و می رم تو گلخونه و تا پیدام نکردن، همون جا می مونم.دست آخر
معرفی کتاب دست آخر
ساموئل بکت برنده جایزه نوبل ادبی در کتاب دست آخر در قالب نمایشنامهای تک پردهای، ماجرای زندگی یک ارباب را به همراه خدمتکارانش شرح میدهد که گویی تنها بازماندههای جهان هستند و دچار رنجی عجیب شدهاند.دربارهی کتاب دست آخر:
این نمایشنامه چهار شخصیت دارد. ارباب خانه «هم» نام دارد که در طول زندگیاش گناهان زیادی را مرتکب شده است، اما اکنون نابینا شده و دیگر توان راه رفتن و ایستادن هم ندارد. «کلاو» خدمتکار اوست که از کودکی برایش کار میکند. «نگ و نل» نیز پدر و مادر «هم» هستند که آنها هم توانایی راه رفتن ندارند و معلولاند. داستان نمایشنامه دست آخر (Fin de partie) مربوط به زمانی میشود که حیات بشری در اثر حادثهای نابود شده و تنها همین 4 نفر بازماندگان کرهی زمین هستند. این کتاب سبکی مینیمالیستی دارد و به خوبی مواجه شدن انسان را با مرگ به تصویر میکشد. ساموئل بکت اولین بار نمایشنامه «دست آخر» را به زبان فرانسه به نگارش درآورد، سپس خودش آن را به انگلیسی ترجمه نمود. این اثر در کنار نمایشنامه در انتظار گودو از آثار شاخص این نویسنده پوچگرا به شمار میآید.نکوداشتهای کتاب دست آخر:
- دست آخر، یک تجربهی نمایشی باشکوه است. (Sunday Times) - تلفیقی از زیبایی، تصور، سرزندگی و طنزی زیرکانه. (New York Post) - اگر «در انتظار گودو» را دوست دارید، این نمایشنامه را بخوانید. (Pointدر بخشی از کتاب دست آخر میخوانیم:
هَم نوبتِ (خمیازه میکشد.) بازیِ منه. (دستمال بازشده را در برابر خود میگیرد.) خون بند بیار لعنتی! (عینکش را برمیدارد، چشمها، صورت و عینکش را پاک میکند، دوباره عینک میزند، دستمال را تا میزند و ماهرانه در جیب بغل لباس خوابش میگذارد. گلویش را صاف میکند، سر انگشتانش را در هم چفت میکند.) عذابی (خمیازه میکشد.) بالاتر از عذاب من هست؟ بیشک. قبلها. ولی الان؟ (مکث.) پدرم؟ (مکث.) مادرم؟ (مکث.) س... گم؟ (مکث.) اُه، حاضرم باور کنم به قدر چنین مخلوقاتی رنج میکشن. اما این یعنی رنجشون با من برابره؟ بیشک. (مکث.) نه، همهچیز (خمیازه میکشد.) مطلقه، (مغرورانه.) آدم هر چی بزرگتر پُرتر. (مکث. با اندوه.) و تهیتر. (بینی بالا میکشد.) کلاو! (مکث.) نه، تنها. (مکث.) چه رؤیاهایی! اون جنگلها! (مکث.) کافیه، وقتشه که تموم بشه، توی پناهگاه حتا. (مکث.) اما هنوز دودلم، توی... توی تمومکردنش دودلم. آره، همینه، وقتشه که تموم بشه اما هنوز (خمیازه میکشد.) توی تمومکردنش دودلم. (خمیازه میکشد.) خدا، خستهم، بهتره برم تو رختخواب. (سوت میزند. کلاو بیدرنگ وارد میشود. کنار صندلی میایستد.) تو هوا رو آلوده میکنی!تاریخ فلسفهی راتلج (جلد ششم): عصر ایدهآلیسم آلمانی
معرفی کتاب تاریخ فلسفهی راتلج - جلد ششم: عصر ایده آلیسم آلمانی
کتاب تاریخ فلسفهی راتلج - جلد ششم: عصر ایده آلیسم آلمانی به ویراستاری رابرت سولومون و کتلین ام. هیگینز، بر روی قدرتمندترین مکتب قرن نوزدهم، یعنی ایدهآلیسم آلمانی متمرکز است و از مرحلهی شکلگیری تا اوج آن را بررسی نماید. این کتاب با ایده و فلسفهی انقلابی کانت آغاز میشود، در ادامه به چهرههای مؤثر این جنبش از جمله فیشته، شلینگ و هگل میپردازد و در پایان آنتیتز کیرکگور را مطرح میکند.دربارهی کتاب تاریخ فلسفهی راتلج - جلد ششم: عصر ایدهآلیسم آلمانی
ایمانوئل کانت در اوج دوران روشنگری ایدهای انقلابی را مطرح کرد که باعث اعتلا و تحکیم این جنبش شد، اما مهمتر از آن بنای مکتب فلسفی متمایزی را گذاشت که در قرن نوزدهم به اوج خود رسید. ایدهآلیسم کانت انقلابی در فلسفه به پا کرد که از لحاظ تأثیرش آن را با انقلاب کوپرنیکی مقایسه میکنند. کانت با سه کتاب «نقد عقل محض» (Critique of Pure Reason)، «نقد عقل عملی» (Critique of Practical Reason) و «نقد قوه حکم» (Critique of Judgment) یک پروژهی انتقادی بزرگ را دنبال کرد که اساسش بر منطق و عقل بود. ایدهآلیستهای پس از او که همگی آلمانی بودند، از جمله هگل، فیشته و شلینگ، ایدههای او را تکامل بخشیدند و حتی رادیکالتر کردند. این تفکر خیلی زود گسترش یافت و تا چند دهه دنیا را بهطور کامل تحت سیطرهی خود داشت. مکاتبی مثل اگزیستانسیالیسم، پدیدارشناسی و فلسفهی تحلیلی همگی وامدار و ملهم از ایدهآلیسم هستند. کتاب تاریخ فلسفهی راتلج - جلد ششم: عصر ایدهآلیسم آلمانی (Routledge History of Philosophy Volume VI) این دوره را بهطور کامل مرور و مهمترین فیلسوفهای آن را معرفی میکند. کتاب در پی ردپای ایدهآلیسم به دورهی لایبنیتس باز میگردد و این مفهوم را در فلسفهی او میجوید. پس از آن از کانت میگوید و فلسفهی اخلاق، سیاست و همینطور نقد قوهی حکم او را مطرح میکند. فیشته و شلینگ، بهنوعی پل ارتباطی دورهی کانت و هگل بودند و نقش مهمی در انتقال این ایده داشتند. کتاب پس از صحبت در مورد آنها، چندین بخش را به هگل، پدیدارشناسی و منطق او اختصاص میدهد. به اعتقاد برخی از محققین، ایدهآلیسم را باید فراتر از یک فلسفهی صرف دانست. این مکتب به شکل قابلتوجهی با حوزههای مختلفی مثل دین، سیاست، اخلاق و هنر پیوند دارد و در آنها تنیده شده است. کانت با ترکیب کردن عقلباوری و تجربهگرایی دوران روشنگری، از آنها فراتر رفت و توانست به دیدگاه جدیدی دست یابد. ایدهآلیسم آلمانی به شکل عمیقی بر فلسفهی غرب تأثیر گذاشت و تقریباً همهی مکاتب بعد از آن یا در ادامهی ایدهآلیسم بودهاند یا به نحوی قصد داشتهاند به آن واکنش نشان دهند. با وجود تأثیر شگرف این مکتب، در میانههای قرن نوزدهم بود که انتقادها آغاز شد و دیگر فیلسوفها برخی از جنبههای ایدهآلیسم را زیر سؤال بردند؛ از جمله مارکس، کیرکگور یا شوپنهاور. کتاب تاریخ فلسفهی راتلج - جلد ششم: عصر ایدهآلیسم آلمانی، در ادامهی مباحث خود به این منتقدین سرشناس میپردازد و نظریهی هرکدام از آنها را مطرح میسازد؛ مثلاینکه مارکس نیازهای زندگی را در برابر عقل قرار میدهد، شوپنهاور به موضوع اراده میپردازد و کیرکگور که از بحث دفاع عقلانی از مسیحیت انتقاد و آن را رد میکند.محصولات مشابه
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-تاریخ هستی شناسی هنر
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-فلسفۀ تکنولوژی
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-عشق
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-هگل
دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد-معنای زندگی
آدمکش کور
دانشنامه فلسفه استنفورد 2: فلسفه و مسائل زندگی
موضوع | فلسفه |
نویسنده | جان ماریال، تادئوس مِتس، دن هِیبرون، تاد کالدر، بِنِت هِلم، رونالد دِ سوسا، کرولین مک لاود، الیزابت برِیک، جوزف میلم، رابین س.دیلون، استیون لوپر |
مترجم | امیرحسین خداپرست، مریم خدادادی، غلامرضا اصفهانی، ابوالفضل توکلی شاندیز، حسین عظیمی، ایمان شفیعبیک، ندا مسلمی، مهدی غفوریان، راضیه سلیمزاده |
سرپرست و ویراستار مجموعه | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٢ |
تعداد صفحات | ٦٨٠ |
سال نشر | ١٤٠٢ |
سال چاپ اول | ١٤٠٠ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
قطع | رقعی |
نوع کاغذ | تحریر |
وزن | ٨٧٢ |
شابک | ١ -٠٣٨٢-٠٤-٦٢٢- ٩٧٨ |
تولید کننده | ققنوس |
دانشنامه فلسفه استنفور 1: زیباییشناسی آلمانی
نویسنده | پل گایر، هانا گینزبورگ، استیون هولگِیت، ایئن تامسون و نیکولاس دیوی |
مترجم | سید مسعود حسینی، داود میرزایی، گلنار نریمانی و وحید غلامیپورفرد |
سرپرست و ویراستار مجموعه | مسعود علیا |
نوبت چاپ | ٣ |
سال نشر | ١٤٠٢ |
سال چاپ اول | ١٣٩٩ |
تعداد صفحات | ٥٣٦ |
نوع جلد | گالینگور روکشدار |
قطع | رقعی |
موضوع | فلسفه |
نوع کاغذ | تحریر |
شابک | ٦ -٣٤٥-٠٤٠-٦٢٢- ٩٧٨ |
وزن | ٧٨٨ |
تولید کننده | ققنوس |
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.