ماجراهای ژان و ژان و… ژان! 5/ گُلِ سرسبد

45,000 تومان

توضیحات کتاب ماجراهای ژان و ژان و…ژان 5 – این کتاب، داستان یک خانواده ی پر جمعیت است که شش پسر دارند: ( ژان آ، ژان ب، ژان پ، ژان ت، ژان ث و ژان ج! ) آخر کدام پدر و مادری همچین کاری می کنند؟

بخوانید تا از ماجرا سردربیاورید. علاوه بر این برای خانواده ی ژان ها اتفاقات عجیب، غیر منتظره و بامزه ی زیادی هم می افتد که نباید از دست شان بدهید.

باز هم دردسری تازه درست شده؛ ماجراجویی های برادر بزرگ تر، ژان آ، آقای پدر را هر روز از کوره در می برد. ژان ب هم از اردوی پیشاهنگی دریا برگشته و ماجراهای جدیدی دارد که باید مراقب باشد لو نرود. خلاصه، این دفعه خطر انفجار نزدیک است و…

چکیده کتاب ماجراهای ژان و ژان و…ژان 5 : این کتاب، از سری داستان های شیرین، پر از شوخی و خنده، نوشته ( ژان فیلیپ آرو وینیود ) بوده که مطالعه آن شما را با دردسرهای دوره ی نوجوانی و اتفاق های جذابی که برای شش برادر وروجک رخ می دهد، همراه می سازد.

در انبار موجود نمی باشد

توضیحات

ماجراهای ژان و ژان و… ژان! 5/ گُلِ سرسبد

نویسنده
ژان فیلیپ آرو وینیود
مترجم
مریم ایروانی
نوبت چاپ
تعداد صفحات 208
نوع جلد —-
قطع
سال نشر
سال چاپ اول ——
موضوع
کودک و نوجوان
نوع کاغذ ——
وزن 0 گرم
شابک
9786222043322
توضیحات تکمیلی
وزن 0.5 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “ماجراهای ژان و ژان و… ژان! 5/ گُلِ سرسبد”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خلاصه کتاب PDF

چند صفحه از کتاب

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: aisa
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

فرهنگ نامه تاریخی مفاهیم فلسفه جلد2

14,000 تومان
گزیده مداخل فرهنگ نامه تاریخی مفاهیم فلسفه (ریتر) در حوزه مابعدالطبیعه، سیر تطور تاریخی این مفاهیم از کاربرد آنها در محاوره تا تبدیل شدنشان به اصطلاح فلسفی و سپس، دگرگونی های مفهومی این اصطلاحات در گرایش های متفات فلسفه و نیز اندیشه فیلسوفان را به گونه ای مستند در اختیار پژوهشگران قرار می دهد. برگردان این اثر ماندگار به زبان فارسی، بی تردید منبع مناسبی است که خوانندگان را با ژرفا و دامنه تحولات مفاهیم فلسفی آشنا می سازد.  

بگذارید میترا بخوابد

3,300 تومان

معرفی کتاب بگذارید میترا بخوابد

کتاب بگذارید میترا بخوابد نوشته‌ی کامران محمدی، با موضوعی روان‌شناختی، داستان آدم‌هایی را به تصویر می‌کشد که وجه اشتراک زندگی‌شان عشق، خیانت و فراموشی‌ است. این رمان از سه داستان هم راستا تشکیل شده که می‌توانید در هر یک از آن‌ها حضور یکی از این عناصر را پررنگ‌تر بدانید: خواهر و برادری به نام ایوب و ماریا که اتفاقی در گذشته زندگی آن‌ها را تحت تأثیر قرار داده و به فراموشی سپرده شده است.  در این اثر داستان عاشقانه‌ی ماریا و هیوا و ایوب متأهل که همزمان با سه زن به نام‌های میترا، شهرزاد و ستاره در ارتباط است را می‌خوانید. میترای 42 ساله که زنی تودار است و کمتر حرف می‌زند و متفاوت با زن‌های دیگر رفتار می‌کند با ایوب ارتباط دارد. ایوب همسر ستاره، علاوه بر میترا، با شهرزاد هم در ارتباط است. ستاره زنی معمولی است و شوهر و زندگی‌اش را دوست دارد. «بگذارید میترا بخوابد» دومین جلد از سه گانه کامران محمدی است. این داستان دومین اثر از این مجموعه محسوب می‌شود که نخستین جلد آن پیش از این با عنوان «آن جا که برف‌ها آب نمی‌شوند» از سوی همین ناشر منتشر شده است. از روی این کتاب در سال 1394 فیلمی هم ساخته شده که بسیار مورد استقبال قرار گرفت. این اثر رمانی محسوب می‌شود که یک نویسنده‌ی مرد با رویکردهای روان‌شناختی خود، پیرامون افکار، احساسات و رفتارهای زنان نگاشته است. این رمان شش شخصیت اصلی دارد که رابطه‌ی زن‌ها با یکدیگر بیش از رابطه‌شان با مردان اهمیت دارد. متفاوت بودن شخصیت این زن‌ها از جنبه‌های جالب و قابل توجه داستان است و نشان دهنده‌ی جدی گرفتن شخصیت زنان توسط نویسنده می‌باشد. به ویژه آنکه رمان، قصه محور است و روابط علت‌ و معلولی رویدادهای اصلی‌اش، لذت خواندن یک داستان پرفراز و نشیب را دو چندان می‌کند. از ویژگی‌های این رمان زاویه دید نویسنده است. در شرایطی که تقریباً اکثر نویسندگان از زاویه‌ی اول شخص استفاده می‌کنند نگاه کامران محمدی، دانای کل محدود به فرد است که بسیار منحصر به‌ فرد می‌باشد. این سبک روایت داستانی باعث می‌شود تا نویسنده شخصیت‌هایش را به طور کامل مورد بررسی قرار داده و در موقعیت‌های مختلف ذهنشان را زیر و رو کند. نویسنده درباره‌ی این کتاب می‌گوید: «من جنس ماده را بر‌تر می‌دانم و به همین علت شخصیت‌های زن برایم جذاب‌تر هستند. رابطه‌ی میترا و شهرزاد و ویژگی‌های متمایزشان در حین نوشتن برای خودم جالب بود و امید دارم که خانم‌ها از شخصیت‌پردازی زن‌ها درکتاب‌هایم رضایت کافی داشته باشند. در واقع فکر کنم «بگذارید میترا بخوابد» برای ز‌ن‌ها بسیار جذاب‌ باشد، به‌ خصوص که از شش شخصیت محوری کتاب، چهارتایشان زن هستند. البته این همه‌‌ی ماجرا نیست و داستان دیگری در کتاب وجود دارد که به گذشته مربوط است و با طرح مسئله‌ی تجاوز، قصه را پیچیده‌تر خواهد کرد.»

مردگان جزيره موريس

12,000 تومان
در بخشی از کتاب مردگان جزیره‌ی موریس می‌خوانید: رضا پشت به مرد چماق‌ به‌ دست می‌رفت و هراسان به درها و نیم‌دری‌های بسته و دیوارهای گلی نگاه می‌کرد و منتظر بود تا مرگ از درها و نیم‌دری‌ها بیرون بزند و راه بر او ببندد. بوی مردار نفسش را بند می‌آورد. در بوی مردار، میان کوچه‌ی دایی ابوالقاسم بیگ ایستاد. نگاه دختر و چهره‌ی وحشت‌زده‌ی مختار آمد جلو چشمانش. نگاه دختر انگار شماتتش می‌کرد که هنوز زنده است و چهره‌ی وحشت‌زده‌ی مختار می‌گفت: «می‌ترسم.» از تنهایی‌اش میان کوچه هراسی به دلش افتاد. دوروبرش را نگاه کرد و تند‌تر قدم برداشت و گفت: «اگر دایی‌ ابوالقاسم بیگ زنده نباشد؟» تصور مرگ دایی ابوالقاسم بیگ، نگاه عجیب دختر، جسد احمدخان، یاور اصغربیگ، ارابه‌ی مردگان و چهره‌ی هراسان مختار را جلو چشمانش آورد. بغض گلویش را گرفت. گفت: «دایی!» پشت در چوبی ترک‌ خورده‌ی خانه‌ی دایی‌ ابوالقاسم‌بیگ ایستاد. کوبه‌ی زنگ‌ زده‌ی در را میان پنجه‌ها گرفت و چند‌ بار به در کوبید. چند لحظه‌ی بعد صدای دایی‌ ابوالقاسم بیگ را شنید: «آمدم!» با ‌خوشحالی گفت: «دایی!» در باز شد و ابوالقاسم بیگ رضا را در آغوش گرفت. رضا گفت: «دایی‌... همه جا مرده و بوی مردار است.» ابوالقاسم بیگ در را بست و گفت: «الحمدالله که سالمی. نگران بودم مبادا مریض باشی... خواهرم تو را سپرده به من... من فقط همین یک خواهر را دارم. لباس بپوشم، برویم پیش میرپنج کاظم خان.»

داستان‌های خانه‌درختی 5/ خانه‌درختی 65طبقه

230,000 تومان
داستان‌های خانه درختی 5: خانه درختی 65 طبقه مجموعه «داستان‌های خانه درختی» مجموعه‌ای جذاب و خواندنی که برای کودکان و نوجوانان 9 تا 16 ساله مناسب و مفید است. مجموعه داستان با اتفاقاتش شما را می‌خنداند و با عجایب تازه‌ای روبه‌رو می‌کند. شاید دوست داشته باشید، از داستان بیشتر بدانید: پس با هم قسمتی از کتاب را می‌خوانیم: «اندی از تری می‌‌پرسد جواز ساخت خانه‌درختی 65 طبقه را از اداره‌ی جواز گرفته یا نه؟ تری می‌گوید: نه! همان‌موقع بازرس اداره‌ی جواز به خانه‌درختی می‌آید و بعد از بازرسی همه‌ طبقه‌ها اعلام می‌کند که این خانه استاندارد نیست و باید خراب شود. اندی و تری تصمیم می‌گیرند با ماشین زمانشان به شش سال و نیم قبل برگردند...» برای دانستن ماجرای «اندی و تری» بهتر است، زودتر کتاب را مطالعه کنید و لذت ببرید. ناگفته نماند: «تری دنتون» داستان را تصویرگری کرده است و «آنیتا یار محمدی» نیز «داستان‌های خانه درختی5: خانه درختی65 طبقه» را به فارسی برگردانده است.
اندی از تری می‌‌پرسد جواز ساخت خانه‌درختی 65 طبقه را از اداره‌ی جواز گرفته یا نه؟
تری می‌گوید: نه! همان‌موقع بازرس اداره‌ی جواز به خانه‌درختی می‌آید و بعد از بازرسی همه‌ی طبقه‌ها اعلام می‌کند که این خانه استاندارد نیست و باید خراب شود. اندی و تری تصمیم می‌گیرند با ماشین زمانشان به شش سال و نیم قبل برگردند تا بتوانند قبل از ساخت خانه‌درختی جواز بگیرند. اما...

قلب نارنجي فرشته

52,000 تومان

در بخشی از کتاب قلب نارنجی فرشته می‌خوانیم

بگم غلط کردم خوبه؟ بیفتم به دست و پات راضی میشی؟ جان جاوید برو اون سوزن و دواتت رو بیار نوکرتم. حالا شنبه ای داغ بودم یه حرفی زدم.

تو هم بد زدی توپرم. به زبون خوش می‌گفتی کمی شه، نه این که های وهوی راه بندازی تو این اوضاع قاراشمیش. نگاه کن، هنوز جای پنج تا انگشتت رو صورتمه.

خدا هیچ بنده ای رو ناامید نکنه. تو این یه هفته، هر غلطی که فکرش رو بکنی کردم. یکی گفت بسوزونش و خلاص. دوشنبه بود انگار. رفتم سنگکی سر چهارراه سوسکی، پشت همون جا که بساط می‌کردم. تازه تنور ظهرش رو روشن کرده بود و داشت خمیر می‌زد.

سر حرف رو با شاطر وا کردم که آره، من چنین خبطی کردم و حالا این دختره بونه کرده قبل بعله باید پاکش کنی وگرنه عیسی به دین خود، موسی به دین خود. نونواهه هم بعض خودت نباشه، آدم اهل دليه، فقط تخم نداره. فکر می کنه همه دزدن. اون روز نشست به حرف زدن.

هی چایی ریخت و از عشق و عاشقی هاش گفت. می گفت این رو ول کرده یکی بهتر پیدا شده، اون یکی رو ول کرده یکی از اون بهتر.

می‌گفت همه‌ی زندگیش عاشق بوده، ولی عاشق آدم‌های جورواجور. به من هم گفت ولش کن بابا، چیزی که زیاده زن.

زرشک! انگار حرف دیروز و امروزه. آدم به یه مرغ عشق مفنگی دل می‌بنده، اکرم که دیگه اکرمه. مرغ عشقه هم مُرد ها. این آخری‌ها خیلی خماری کشید.

چه قدر باید تریاک می‌مالیدم سرانگشت هام تا به فال از توی جعبه بکشه بیرون، بدم دست مشتری. یه طورهایی هم خل وضع شده بود. دیده بود خاطر اکرم رو می‌خوام، حسودی می‌کرد. غصه‌ی اون هم داشتم شنبه‌ای که اون حرف رو بهت زدم.

شبش رفته بودم خونه، دیدم کف قفس افتاده، پاهاش هوا. هرچی نچ نچ و سوت سوت کردم براش، انگارنه انگار. تا اون شب من واسه هیچ احدالناسی گریه نکرده بودم، حتا ننه و آقام.

ولی مرغ عشقه مونسم بود. به حرف‌هایی به ش زده بودم که به سنگ می‌گفتی، آب می‌شد. نشستم و یه دل سیر زار زدم.