مادام بواری
290,000 تومان
کتاب مادام بواری نوشتهی «گوستاو فلوبر» دربارهی زنی زیبا با نام «اِما بواری» است که تلاش میکند از زندگی خود لذت ببرد و از روابط جنسی برای پر کردن خلأهای خود استفاده میکند؛ اما در طول داستان، این زن با چالشها و مشکلاتی مواجه میشود. فلوبر در این اثر به شما نشان میدهد خوشبختی و رضایتِ حاصل از لذتهای مادی و جسمی، پایدار نیستند.فلوبر در این رمان به صورت عمیق به مسائلی از جمله زندگی «مادام بوواری» در جامعه، عشق، امیدها و انتظارات اجتماعی اشاره میکند. او با روایت دقیق و شفاف، خواننده را به تأمل در بسیاری از مسائل اجتماعی و روانشناسانه دعوت میکند.رمان «مادام بوواری» یک اثر کلاسیک ادبی است که به شخصیتهای پیچیده و زندگیای واقعبینانه میپردازد و با زبان زیبا و ساختار داستانی متفاوت، بسیاری از خوانندگان را به خود جلب میکند.«مادام بواری» نه تنها یک داستان عاطفی و جذاب است، بلکه به عنوان آینهای برای تأمل در موضوعات انسانی عمیقتر نیز شناخته میشود. این رمان بینظیر ِبه دلیل زیبایی زبان، عمق تحلیل شخصیتها و پویایی در توصیف جامعهی زمان خود، همواره در میان آثار برجستهی ادبی جهان قرار گرفته است.
فقط 1 عدد در انبار موجود است
مادام بواری
نویسنده | گوستاو فلوبر | |
مترجم | محمد مهدي فولادوند | |
نوبت چاپ |
|
|
تعداد صفحات | 416 | |
نوع جلد | گالینگور | |
قطع |
|
|
سال نشر | 1379 | |
سال چاپ اول | ——- | |
موضوع |
ادبیات
|
|
نوع کاغذ | ——- | |
وزن |
478گرم
|
|
شابک |
|
وزن | 0.478 کیلوگرم |
---|
اطلاعات فروشنده
- فروشنده: Atta.Afroozeh
- نشانی:
- هیچ ارزیابی یافت نشد!
قصه هایی از جوامع الحکایات جلد 9، سلیمان و خارپشت
کتابهای نارنجی جلد 18، گرگی که از دودکش آمد و 6قصه ی دیگر
پیامبران (جلد 19) – سلیمان(ع)
پژوهشي در معناداري و صدق
خاله بازی جلد 9، مینا منشی می شود
نغمهی شبانه
کتاب نغمهی شبانه: پنجمین اثر داستانیِ کریستوفر اَبانی (۱۹۶۶ـ )، نویسنده و شاعر زادهی نیجریه و مقیم آمریکا، است که جایزهی «پِن» سال ۲۰۰۸ را نصیباش کرد. در گرماگرم جنگی داخلی در نیجریه، پسربچهای از همرزمانِ خود جا مانده و در پیِ آنها میگردد. او در این جستوجو ما را به سفری در دل یادها و رؤیاهای خود و اسطورههای بیکران کشورش میبرد. نغمهی شبانه سرشار از خیالها و نمادهایی است که رنجهای یک ملت را به تصویر میکشند.
اگر ما بیگناهانِ این جنگایم، پس اینهمه شرارت را از کجا یاد گرفتیم؟ چهکسی به من یاد داد تا از کشتن لذت ببرم، لذت یگانهای که برایم مانند اوجِ کامجویی است؟ فرقی نمیکند که چگونه مرگی باشد… لذتاش یکسان است و کافی است که دقیقاً روی همان لحظه، دقیقاً روی همان عمل، تمرکز کنم.
هرگز پسربچه نبودهام. این را از من دزدیدهاند و هرگز هم مرد نخواهم بود. من شاید هیولایی افسانهای باشم که تنها معاشقهی وحشتآورِ کشتار را میشناسد.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.