مادر ماکسيم گورکی

230,000 تومان

مادر یکی از مشهورترین و مهم‌ترین آثار «ماکسیم گورکی» نویسنده‌ی بزرگ روسی است که در سال ۱۹۰۶ منتشر شد. این رمان، یک پرتره‌ی عمیق و حساس از زندگی کارگران روسی و شرایط سخت آنان در دوران پایانی قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم محسوب می‌شود.

کتاب حاضر، داستان زندگی کارگر زنی را به تصویر می‌کشد که مانند سایر هم‌صنفی‌های خود در شرایط بدی به سر می‌برد؛ اما آشنایی او با شخصیت‌های مختلف، به تدریج زندگی ساده‌ی او را زیر و رو می‌کند و شخصیت اصلی رمان «مادر» به مبارزه با ظلم و نابرابری برمی‌خیزد. شما در این کتاب جذاب و خواندنی با داستانی متشکل از عشق مادرانه، امید، ایمان و مبارزه برای عدالت مواجه می‌شوید.

رمان «مادر» به شکل بسیار جذابی مسائل اجتماعی و انسانی را بازتاب می‌دهد و به عنوان یکی از شاهکارهای ادبیات روسیه شناخته می‌شود. با این اوصاف، اگر به ادبیات روسیه علاقه‌مند هستید و تمایل دارید با آثار یکی از بزرگترین نویسندگان روس یعنی «ماکسیم گورکی» آشنا شوید، کتاب حاضر بهترین گزینه محسوب می‌شود.

فقط 1 عدد در انبار موجود است

توضیحات

مادر ماکسيم گورکی

نویسنده ماکسيم گورکی
مترجم محمد قاضی
نوبت چاپ ——
تعداد صفحات 464
نوع جلد شوميز
قطع رقعی
سال نشر —–
سال چاپ اول 1388
موضوع
ادبیات
نوع کاغذ ——
وزن 534 گرم
شابک
9789642575312

 

توضیحات تکمیلی
وزن 0.534 کیلوگرم
نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “مادر ماکسيم گورکی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

اطلاعات فروشنده

  • فروشنده: Atta.Afroozeh
  • نشانی:
  • هیچ ارزیابی یافت نشد!
محصولات بیشتر

کتابهای نارنجی جلد 41، غول ستاره خور و 6قصه ی دیگر

18,000 تومان
اين مجموعه شامل 56 كتاب است و هر كتاب 7 قصه با تصويرهاي رنگي و زيبا. همه‌ي داستان‌هاي اين مجموعه ايراني است. حال و هواي داستان‌ها متفاوت و متنوع است. گاهي قصه‌ي زندگي بچه‌هاست و گاهي قصه‌ي زندگي پرنده‌ها و چرنده‌ها و گاهي هم قصه‌ي زندگي اشياء، همان چيزهايي كه دور و بر ما هستند. تصويرهاي رنگي قصه‌ها كمك مي‌كنند كه خواننده، بهتر و راحت‌تر با فضاي داستان‌ها آشنا شود.

شازده کوچولو

5,000 تومان
در کتاب شازده کوچولو، راوي كه روزي هواپيمايش در صحراي آفريقا؛ هزار مايل دور از هر آبادي سقوط كرده است، با آقاكوچولويي استثنايي رو‌به‌رو مي‌شود كه به او مي‌گويد: «لطفاً براي من يك گوسفند بكش.» شازده‌كوچولو مسافري است كه از سياره ي كوچك به زمين آمده است كه بزرگ‌تر از يك خانه نيست. او سه كوه آتشفشان (دو فعال و يك خاموش) و گل سرخي در سياره‌اش دارد كه در زيبايي و غرور، در تمام كهكشان بي‌نظير است. غرور گل‌سرخ، آرامش دنياي شازده‌كوچولو را بر هم مي‌زند و او سفر به سيارات را آغاز مي‌كند و گذارش به زمين مي‌افتد. در زمين، دوستي او با يك روباه، رازهاي بزرگي را بر او آشكار مي‌كند.

نان و پنیر و سبزی

17,000 تومان
می‌خواستم یخ‌ها آب نشود، اما ذره‌ذره آب می‌شد و دلهره به جانم رخنه می‌کرد. داشتم قالب یخ را از زیر گونی بیرون می‌آوردم که زنی گفت: «پسرم، دو کیلو یخ بده.» صدایش شبیه به مادرم بود. چادرش را هم مثل او گرفته بود. می‌خواستم یک بار دیگر صورت زن را ببینم، اما صدای اوستام رشته‌ی افکارم را پاره کرد. «پسر، گیجی یا عاشق؟ مشتری را راه بینداز!»

من و روزها من و کارها جلد 1، من و حمام

20,000 تومان
کتاب "من و روزها من و کارها جلد 1، من و حمام" از انتشارات قدیانی، داستانی شیرین و آموزشی برای گروه خردسالان درباره اهمیت حمام کردن و بهداشت فردی. این کتاب به کودکان کمک می‌کند تا با مفاهیم بهداشتی آشنا شوند و عادت‌های سالم را در زندگی روزمره خود پیاده کنند.  

در انتظار تاريكي در انتظار روشنايي

60,000 تومان
کتاب در انتظار تاريكي در انتظار روشنايي"نفس‌هايش از فرط هيجان تند مي‌شود. به‌آهستگي از صندلي‌اش بلند مي‌شود، بعد، روي سقف بال‌بال مي‌زند، محتاطانه، از فرش نرم مي‌گذرد و كنار قفسه‌هاي كتاب معلق مي‌شود. بعد او را مي‌بينيد، جلادش در قفسه‌هايي كه درست كنار در قرار دارند گير افتاده، مجلدات قطور طوري دورش را گرفته‌اند كه فقط سر و بخش‌هايي از بدنِ بي‌نهايت كج‌ومعوج و معيوبش ديده مي‌شود. بلافاصله او را، آن پلك‌هاي بي‌مژه، و آن دهان پر از دندان‌هاي زرد مايل به قهوه‌اي را مي‌شناسد..." (از متن كتاب)

داستان‌های قدیمی از کاستیا لا بیه‌خا

10,000 تومان
کتاب داستان‌های قدیمی از کاستیا لا بیه‌خا: ميگل دليبس (۱۹۲۰ - ۲۰۱۰) در داستان‌هاي قديمي از کاستيا لا بيه‌خا تصاويري شگرف از جهان روستاييِ اسپانياي اوايل قرن بيستم پيش مي‌نهد و با نثري ظريف، غني و ساده خواننده را با فضاي زيستِ مردمان کاستياي قديم آشنا مي‌کند. روايتِ ژرفِ اين داستان‌ها آميزه‌اي است از حسِ هم‌دلي با روستا و تجربه‌ي دل‌کندن از آن.
روزي که روستا را ترک گفتم، دو‌قلوها کنار هم روي تخت‌خواب آهني خوابيده بودند. وقتِ بوسه بر پيشاني آن‌ها، نگاه کلارا را ديدم که بر من خيره بود، با يک چشم بسته و خواب و يک چشم کبود و مات. فنرهاي تخت، با نواي جيرجير ناشي از اندک خزيدن کلارا، انگار که واژه‌ي خداحافظ را در ذهن من تکرار مي‌کردند. با پدر حرفي از رفتن نگفتم… نه خدانگه‌داري… نه نگاهي دست‌کم… فراموش‌ام نمي‌شد که گفته بود: «روزي که تصميم به رفتن گرفتي، فراموش کن پدري داري»، و من همين کار را کردم